زندهاند من فيلمهاي
نخست سخن
نقاب
هنر حاشيه
كارگردان يك نگاه يك
زندهاند من فيلمهاي
صنوبر كارگردان راعي مجتبي با گفتوگو
مولايي ميثم
.است هنر دانشگاه از تلويزيون و سينما رشته فارغالتحصيل و اصفهان متولد 1336 راعي مجتبي
همان در و كرد آغاز سال 68 در "اسلحه و انسان" فيلم با را سينما در حرفهاي فعاليت او
دهه ابتدايي سالهاي در راعي.كرد كارگرداني "تابستان 58" نام با را ديگري فيلم سال
"غزال" او فيلم پنجمين اما ساخت ، "امن جاي" و "تونل" نامهاي با هم ديگر فيلم دو هفتاد
و خوشساخت فيلم "پروانه يك تولد" راعي ، بعدي فيلم.بود راعي فيلم بهترين سالها آن در
اما گرفت ، قرار توجه مورد شدت به خارجي و داخلي مختلف جشنوارههاي در كه بود تروتميزي
حال هر به اما بود ، غيرمنتظرهاي فيلم راعي ، بعدي فيلم !داشت عمومي نمايش روز پنج تنها
و خردادماه انتخابات روزهاي در توليدش از پس سال سه و نگرفت قرار توجه مورد اصلا
سريع ميفروخته خوب ظاهرا اينكه عليرغم و درآمد نمايش به سال 80 جمهوري رياست انتخابات
.دارد حضور جشنواره در "صنوبر" فيلمش هشتمين با امسال راعي.شده كشيده پايين اكران از هم
آثار نشر و تنظيم موسسه تهيهكنندگي به گذشته سال ابتداي از فيلم اين پيشتوليد
اصفهان كوهپايه در هم ماه هفت طي و شد آغاز صداوسيما سازمان حمايت با و (ره)امامخميني
براساس را "صنوبر" فيلمنامه كردهاند ، زيادي بسيار تلاش همكارانش و راعي.شد فيلمبرداري
.درآورند آب از جذاب حتيالامكان را فيلمنامهشان هم اجرا در و بنويسند تاريخي مستندات
سينماي فيلم اولين اين حال هر به كه است اين دارد وجود "صنوبر" درباره كه مهمي نكته
كنجكاوي ميتواند و شده ساخته (ره)امامخميني حضرت كودكي براساس كاملا كه است ايران
.برانگيزد هم حساسيتهايي حتي و باشد برانگيز
زندگي درباره بود قرار كه طرحي چند ميان از كه است سينمايي پروژه تنها شما ، پروژه *
كجا از "صنوبر" توليد و شكلگيري مراحل.رسيد توليد مرحله به شود ، ساخته (ره)امامخميني
گرفت؟ شكل چطور و
كردن صحبت و سوال اين به دادن جواب دارد ، طولانياي پيشينه مسئله اين كه آنجايي از
كردم فكر موضوع اين به پيش سالها خودم من.ميرسد نظرم به سخت كمي موضوع اين به راجع
معاصر تاريخ در مهمي و اساسي نقش موضعي و ديدگاه هر از كه آدمي به راجع ميتوان كه
روايت را ايران معاصر تاريخ نوعي به بخواهد كس هر يعني.كرد سينمايي كار دارد ، ايران
ميرسد نظر به هم غيرممكني كار اصلا ;بگذرد شخصيت اين كنار از راحتي به نميتواند كند ،
بود شده باعث شاهنشاهي حكومت سال پانصد و هزار دو.بگيريم ناديده را او نقش بخواهيم كه
باعث كه آدمي.كند نفوذ ملت يك استخوان و خون و پوست و گوشت در ديكتاتورپذيري خوي و خلق
و بدهند راي بتوانند مردم كه ميآورد وجود به را شرايطي و ميشود وضعيتي چنين تغيير
به را مبارك اتفاق اين توانسته كه است بزرگي آدم كنند ، انتخاب را رئيسجمهورشان مثلا
از نتوانيم شده باعث و دارد وجود ما در هنوز قبلي خلقوخوي همان كه هرچند.آورد وجود
است مواردي از يكي اين خب.كنيم استفاده خوبي به آمده ، وجود به انقلاب از بعد كه شرايطي
مختلفي آدمهاي هم دلايل همين به.ميشود ايران ملت زندگي در شخصيت اين اهميت باعث كه
مثلا كه همانطور.ساخت سينمايي فيلم شخصيت اين درباره ميتوان كه بود رسيده ذهنشان به
خوبي فيلم كه ميشود ساخته (1982_ برو آتن ريچارد) "گاندي" فيلم گاندي ، زندگي درباره
افراد گفتم كه همانطور البته.كنيم كار امام كودكي درباره گرفتيم تصميم ما وليهست هم
دلايل به اما كردند ، هم كار به شروع حتي و بكنند كاري زمينه اين در كردند سعي هم ديگري
.نرسيدند فيلمبرداري و توليد مرحله به مختلف
شديد؟ پروژه اين درگير چطور شما *
زمينه اين در كاري هستند علاقهمند كه گفت و كرد صدا را من ارگاني مهدي آقاي زماني يك
صحبتهاي و گفتوگوها از احتمالابودم موافق هم من كه پرسيدند را من نظر و كنند توليد
همان از كه موضوعي منتها.هستم علاقهمند موضوع اين به كه بودند شده متوجه من قبلي
شخصيت اين كودكي به نگاهمان نوع است قرار كه بود اين داشت اهميت خيلي من براي ابتدا
آن در كه تاريخي شرايط داشته ، كه توفيقي به توجه با كه بودهاند شخصيتي.باشد چطور
يك ارگاني آقاي.است شده مهمي و شاخص آدم خودش اراده به اتكا با البته و ميكرده زندگي
مطالعه را تحقيق اين هم من.گذاشتند من اختيار در بود شده انجام قبل از كه را تحقيقي
آقاي و نوشتم فيلمنامه براي اوليه طرح يك تحقيق اين براساس.نيست هم بد ديدم و كردم
.كردند تاييد و پسنديدند را آن بكنند طرح در دخالتي آنكه بدون هم ارگاني
تاريخي سنديت فيلم حوادث و شخصيتها ميخواستيم طرف يك از
غيرقابل و خشك نميخواستيم اصلا هم ديگر طرف از باشندو داشته
فيلمنامه نوشتن مرحله در چه خواستهها اين به رسيدن باشند باور
بود سختي فوقالعاده كار اجرا مرحله در چه و
شد؟ نوشته طرح همين براساس هم نهايي فيلمنامه *
.كنيم شروع را فيلمبرداري كار فيلمنامه همان با خواستيم و نوشتيم فيلمنامه يك ما بله ،
تاريخ" كتاب قبلا كه شد معرفي من به مرادينيا آقاي نام به محققي يك روزها همان در اما
فوقالعاده تسلط شدم متوجه كردم ، صحبت ايشان با اينكه از بعد من.بود نوشته را "خمين
تاريخ از زيادي بخش است خمين اهل خودش اينكه بر علاوه و دارد ، فيلمنامه موضوع روي زيادي
و بود تاريخ هم خودش كاري رشته اصلااست كرده حفظ سينه به سينه هم را خمين شفاهي
نوشته كه فيلمنامهاي شد باعث او تسلط و اطلاعات.بود غنيمتي ما كنار در حضورش واقعا
و مستندات براساس ميخواهيم كه كرديم صحبت هم تهيهكننده با.بريزد هم به كلا بوديم
و طولاني جلسات مرادينيا آقاي با اين از بعد.بنويسيم دوباره را فيلمامه جديد اطلاعات
براي نخستوزيري از ايشان كه را زيادي بسيار اسناد و كرديم صحبت موضوع درباره را زيادي
همه.كرديم بررسي هم با داشت اختيار در كه هم را زيادي عكسهاي و بود گرفته كتابش
مشاورت با و براهيمي منصور همكاري با من و كرديم تعطيل موقتا را پروژه توليدي كارهاي
كمك مرادينيا آقاي از هم مرحله اين در.نوشتيم را فيلمنامه دوباره مينويي مهرزاد
.كرديم كار هم شبانهروز و گرفتيم
شاخص تاريخي پيشينه با شخصيتهايي درباره كه فيلمهايي درباره نظرم به كه نكتهاي *
در را خودشان تصور دارند دوست مختلف آدمهاي معمولا كه است اين است ، مهم ;ميشود ساخته
هم تاريخي مستندات براساس كه فيلمنامه اين شكلگيري مرحله در.ببينند شخصيت اين از فيلم
كرديد؟ توجه موضوع اين به چقدر ميشده ، نوشته
موافق يا مخالف مدعيان (ره)امامخميني شخصيت كه بوديم واقف كاملا اين به حال هر به ما
اين كه شرايطي در كردم احساس من.هستند مدعي جور چند هم ايشان موافقين حتي.دارد زياد
براي راه بهترين بگيريم ، قرار حمله مورد شدت به مختلف آدمهاي طرف از دارد وجود امكان
هم تاريخي مستندات همين به تكيه با.است تاريخي مستندات به بردن پناه حملات اين از فرار
.داشت وجود آن در ايشان نوجواني و كودكي زمان تاريخي شرايط كه گرفت شكل فيلمنامهاي
از آدم اين مثلا.روحالدين نام به است آدمي يك محيطي و تاريخي شرايط "صنوبر" يعني
را خمين و ميآيند روسها ديده كودكي در كه خاطر اين به.داشت مشكل اجنبي كلمه با كودكي
.ميكنند تصرف
توجه با نه يا داشتهاند؟ حضور تاريخ در مستندات براساس شخصيتها همه گفت ميتوان پس *
شدند؟ خلق هم جديدي شخصيتهاي داستان فضاي و قصه به
غلام كه آمده تاريخ در مثلا.دارد وجود تاريخي سند فيلم شخصيتهاي همه درباره تقريبا
گفتم كه مستنداتي همان براساس ما.است بوده ظالم خيلي خيلي خمين حاكم برادر خان ، شاه
كلاهش او اينكه مثل چيزها بعضي درباره تاريخ كه است طبيعي خب اما.نوشتيم را شخصيت اين
از او اينكه با توجه با.است كرده سكوت ميپوشيده لباسي چه يا ميگذاشته ، سرش چطور را
لباس بايد چگونه او كه بود روشن ما براي حدودي تا بوده ، قاجاري و عباسميرزا نوادگان
شكل تاريخي مستندات براساس حتيالامكان و اساس همين بر هم فيلم شخصيتهاي بقيه.بپوشد
.گرفتند
داستان لحن و فضا بالطبع و شخصيتها ميشود باعث تاريخي استنادات اين به تكيه معمولا *
.نشوند دراماتيزه حسابي و درست
حوادث و شخصيتها ميخواستيم طرف يك از ما گفتم كه همانطور.است همينطور دقيقا بله ،
باور غيرقابل و خشك نميخواستيم اصلا هم ديگر طرف از و باشند داشته تاريخي سنديت فيلم
كار اجرا مرحله در چه و فيلمنامه نوشتن مرحله در چه خواستهها اين به رسيدن.باشند
و شد گرفته ناديده جهات خيلي از كه "پيروز جنگجوي" فيلم سر قبلا.بود سختي فوقالعاده
يك شاه ناصرالدين حكومت زمان در.بوديم كرده تجربه را شرايطي چنين هم شد ظلم حقش در
ناطق هما نام به خانمي انقلاب از قبل و بعد سالها كه ميافتد اتفاق تهران در ماجرايي
و ايران دربار ماجرا اين طي كه نامههايي.ميكند چاپ و جمعآوري را ماجرا اين اسناد
همان براساس هم ما.است شده چاپ كتاب اين در كردهاند بدل و رد هم با انگليس سفارت
در ميكنم فكر و نوشتيم را "پيروز جنگجوي" فيلمنامه نامهها ، و اسناد همان با و ماجرا
و تاريخي اسناد تاريخ ، بين را آشتي اين واقع در.درآورديم كار از جذاب را فيلم هم نهايت
ميشود ، خوانده فيلم اين در كه نامههايي اكثر متن و نثر مثلا.آورديم وجود به درام
جنگجوي" كه كساني از يك هيچ كه است چيزي همان اين.است اصلي نامههاي نثر و متن عين
كه نيستند خواندن كتاب و مطالعه اهل اصلا خيليها چون.نشدند متوجهش ديدند ، را "پيروز
بود ايران سينماي تاريخ در بار اولين براي ميكنم فكر.شوند متوجه را نكات اين بخواهند
با گرم كاملا فيلم يك فيلم يعني.شد برقرار فيلم يك در گفتم كه عنصري دو بين آشتي كه
كاملا ضمن در كه بود..و خيرانديش گوهر گودرزي ، فاطمه عبدي ، اكبر از خوبي بازيهاي
توجه فيلم از وجه اين به هيچكس كه متاسفم واقعا.بود شده ساخته تاريخي اسناد براساس
.نكرد
استناد نتيجه ميكنيد فكر ;بودهايد راضي قبلي تجربه اين از خودتان اينكه به توجه با *
هم بازباشد چطور "صنوبر" در درام به درست دادن شكل براي تلاش مقابل در و تاريخ به
هستيد؟ راضي
.نيستم معتقد عامل دو اين صددرصد آشتي و نزديكي به من كه بدهم توضيح را نكتهاي يك اول
در ميكنم فكر.نشود وارد خدشه آن به كه بمانيم وفادار تاريخ به حدي در بايد نظرم به
كه هستند واقعي ماجراهاي فيلم اتفاقات تمام تقريبا و شده ايجاد آشتي اين هم "صنوبر"
نزديكتر واقعيت به كه جوري كرده ، سكوت آنها از قسمتي مورد در تاريخ كه مواردي در بعضا
ايشان شخصيت روي فراواني تاثيرات كه امام حضرت عمه شخصيت مثلا.آمدهاند فيلم در باشند
كه اسنادي طبق كاملا هم او شوهر و گرفت شكل قولها نقل و تاريخ براساس كاملا داشته ،
او چهره درباره سندي يا عكس ما ولي.آمده فيلم در داشت وجود او شخصيت و خو و خلق درباره
درباره يا.كرديم انتخاب او نقش ايفاي براي را بازيگري خودمان تصور براساس و نداشتيم
سنگر خانههايشان در مردم و ميكنند حمله خمين به دزدها زماني فيلم ، ماجراهاي و حوادث
در مردم كه خانههايي از يكي.ميكنند بيرون شهر از را آنها روز چند از پس و ميگيرند
كرديم حذف را ديگر خانههاي فيلم در ما ولياست مرتضي آقا حضرت منزل ميگيرند ، سنگر آن
.ميگيرند سنگر آن در مردم كه مرتضي آقا حضرت منزل همين ماند فقط و
فكر ;كردهايد تاريخي اسناد به ماندن وفادار براي ميگوييد كه تلاشي همه اين با *
او پيرامون كه اتفاقاتي و شخصيت اين كودكي از كه تصويري درباره عكسالعملها ميكنيد
.دارد زيادي مدعيان شخصيت اين كه ميدانيد و گفتيد هم خودتان باشد؟ چگونه ميدهد ، روي
و باشد داشته اشراف دارد وجود امام حضرت كودكي درباره كه اسنادي روي كسي اگر ميكنم فكر
بر تكيه با كسي اگر ولي.داشت خواهد مثبتي عكسالعمل كند ، نگاه فيلم به واقعبينانه
يك هميشه چون.باشد عجيب برايش فيلم شايد ببيند ، را فيلم خودش شخصي ذهنيت و اطلاعات
ذهنشان كه افرادي است ، طبيعي كاملا من براي.دارد وجود تاريخ و ما ذهنيت بين فاصلهاي
.بدهند نشان را خاصي عكسالعملهاي دارد زيادي فاصله تاريخ از
عكسالعملها همين نشده ساخته كاري امام حضرت جواني درباره كه اصلي دليل ميكنيد فكر *
تاريخي؟ وقايع سري يك دادن نشان براي توليدي امكانات عدم يا باشد
براي ميكنم فكر اما ،"بلندبالا" نام به نوشتهام ايشان جواني درباره فيلمنامهاي من
را انقلاب بخواهيم اگر كنيد فرض مثلا.است نياز همه طرف از صدري سعه يك به شدنش ساخته
و شرايط از صرفنظر هم را داشتند نقش انقلاب شكلگيري در كه افرادي تمام بايد بدهيم نشان
اين و نيست امكانپذير موارد بعضي در كه بدهيم ، نشان كامل كردند پيدا بعدها كه عقايدي
به و دارد وجود مشكلات اين كمتر جوانيشان مورد در.شود خدشهدار تاريخ ميشود باعث
بتوانيم كه دهد اجازه شرايط ميدانم بعيد اما.ساخت را جوانيشان ميتوان من نظر
وجود به باعث شخصي برداشتهاي خصوصا و حساسيتها سري يك يعني.بسازيم را بزرگساليشان
.كرد كار تاريخ به ماندن وفادار با نتوان كه ميشود شرايطي آمدن
باشد؟ جذاب هم عام مخاطب براي "صنوبر" ميكنيد فكر *
فيلم ، مختلف عناصر كرديم سعي.بسازيم خوب را فيلم كه كردهايم را خودمان سعي ما
"صنوبر".بياورد وجود به تماشاگر براي را جذابي فضاي..و لباس دكورها ، گريم ، بازيها ،
است مروري و ندارد آرتيست و قهرمان ميشوند ، ساخته شخصيت يك براساس كه فيلمهايي مثل
.شده ساخته او براساس فيلم كه شخصيت يك كودكي...و سياسي اجتماعي ، محيطي ، شرايط بر
يك با نكند احساس تماشاگر اينكه مهمتر.باشيم داشته جذابي فرعي شخصيتهاي كرديم سعي
"سينمايي" كاملا اجراي يك با را فيلمنامه كرديم تلاش خيلي.است طرف خشك شبهمستند فيلم
ديگر به نسبت ميكرديم پيشبيني كه همانطور هم خاطر همين به.كنيم تبديل فيلم به
فيلم عوامل زحمت پول از بيشتر كه ميكنم تاكيد اما شد ، گرانتري پروژه سينمايي توليدات
و ايستاده فيلمبرداري ماه مدت 7 طول در روزها از خيلي ما.داشت نقش فيلم اين توليد در
خيلي خلاصه.ندهيم دست از را زمان كه ميخورديم غذا كويري سرماي و گرما در دوربين ، كنار
واقعا "صنوبر" شد باعث همينها مجموعه كه باشد ، نزديك تاريخي فضاي به فيلم كرديم سعي
.باشد پرزحمتي خيلي و سخت فيلم
دارد؟ اهميت برايتان چقدر جشنواره در شركت *
كه است فيلم عوامل همه طبيعي حق اين نظرم به و ندارم موضوع اين روي حساسيتي خيلي من
اين در "صنوبر" لباس و صحنه طراح كزازي ، بهزاد كار من نظر به مثلاشود ديده زحماتشان
.كرد خواهد پيدا ايران سينماي در مهمي جايگاه اين از بعد او معتقدم و است درخشان فيلم
اين به اما.شود ديده فيلمم عوامل زحمات هم جشنواره مثل جايي در كه شد خواهم خوشحال من
را خودش گليم ميتواند و دارد فيلمساز از جداگانهاي حيات خودش خوب فيلم كه معتقدم هم
كه كنم پا و دست مطبوعاتي دوستان خودم براي بتوانم فيلمساز من شايد.بكشد بيرون آب از
.مرد خواهد جنجالها اين از بعد نباشد ، خوب كارم اگر اما كنند ، بزرگ را كارم
هستند؟ زنده الان شما فيلمهاي از يك كدام *
البته و ميكشد نفس همچنان "پروانه يك تولد" است ، زنده سال چندين از بعد "غزال"
زمان همان ساختهام هم بدي فيلم اگر.ميكشد نفس و است زنده هنوز هم "پيروز جنگجوي"
.نميكشد نفس ديگر و است مرده
بگيرد؟ جايزه چند فيلمتان ميكنيد فكر *
براساس هميشه داوري كه ميدانم و بودهام داور فجر فيلم جشنواره در قبلا خودم من
جايزه جور يك باشم داور من اگر كه بپذيريم را اين بايد ما.ميشود انجام افراد سليقه
جايزه وقتي نميتوانيم ما.ميدهد جايزه ديگري جور باشد ، داور ديگري كس اگر و ميدهم
بوده كار در غرضورزي بگوييم نميگيريم جايزه وقتي ;بوده تخصصي داوري بگوييم ميگيريم ،
نتيجهاي هيچ خاطر همين به ;بگذارد احترام خودش سليقه به بايد داور يك من نظر به.است
داوري درباره شدهاي نوشته قانون هيچوقت جشنواره در چون.كرد پيشبيني نميتوان را
از بعد.است كرده تغيير قبل سال به نسبت هم سال هر جشنواره هواي و حال و نداشته وجود
همان و است آش همان دوباره بعد سال اما.ميشود داوران به زيادي انتقادات هم جشنواره
...كاسه
نخست سخن
آينه برف از باري كوله
غلامي احمد
روزنامهها هنري صفحات به نگاهي حداقل سينما اهل همه كه فجر جشنواره گرماگرم در
جشنواره فيلمهاي به نگاهي و كنم استفاده فرصت از انداخت فكر اين به مرا مياندازند ،
تمام بتوانم اميدوارم.ميشود برگزار آنجا در اسفند هفتم تا سوم از كه بكنم ، كيش مستند
.كنم انتخاب خودم نگاه از را آنها بهترين و كنم نگاه را كيش مستند جشنواره فيلمهاي
زاهد 30 مونا من ، شبيه چيزي / دقيقه قاسمي ، 12 محمدعلي خالق ، جبار فيلم ميان 5 از
ثاني ، 30 محمودرضا شفاست ، او نام / دقيقه پيرا ، 15 زمان بيژن نكينم ، گل را آب / دقيقه
.ميپردازم آنها به كه برگزيدهام را فيلم سه / دقيقه
قاسمي عليمحمد / خالق جبار
نقش تصوير در مردي چهره بعد.ميشود آغاز كوفه مسجد در امير حضرت دعاي با "خالق جبار"
و آتش كپه يك اردوگاه ، يك بينهايت ، دشت يك.تسليم و رضايت از حاكي چشمهايي با ميبندد
و فجايع همه او.ناميد افغان بدبختيهاي ميتوان آنچه همه برابر در تسليم.بلوچ مرد يك
و گرسنه او ميخواهد خدا.دارد رضايت آن به و ميداند خدا خواست را افغان بدبختيهاي
بيابانها در سرگردان و يتيم بچههايش و بميرد خانوادهاي شوهر ميخواهد خدا.باشد فقير
اين مهم نكته..و بجنگد سال افغان 22 كه ميخواهد خدا.بلرزند سرما و شب در و باشند
پاياني با فيلم.ميترسد نامعلوم آيندهاي از يا است تسليم واقعا او نبود معلوم كه بود
به كه شب در لرزان آدمهايي سايه و است روشن آن در فانوسي كه چادر يك از دور نماي زيبا ،
.ميرسد پايان به ميدهند گوش بيگانه راديوي
زمانپيرا بيژن /نكنيم گل را آب
آنان.تابستان در آب يافتن براي است ، اورامانات كوچنشينان تلاش نكنيم گل را آب
يافتن براي كوهها بلندي طرف به ميافتند راه و ميكنند رها را خود زمستاني خانههاي
كوه دل به برف يافتن براي آنان از گروهي ميشوند ، مستقر وقتي كوچنشينان.آب و علوفه
به را يخ و برف است ، يخ و برف از پر يخچالهايي آن خنكاي در و آنجا اندرون در.ميزنند
به برف از كولهباري با كوچنشينانميآورند پايين به و ميكنند قطعه قطعه دشواري
و لطيف فضاي فيلم.ميدهد معنا را آنان زندگي برف كولهبارهاي اين ميشوند سرازير پايين
.زندگي زيبايي ادامه براي طبيعت با جنگدارد شاعرانهاي
خاكشور نظري محسن/ ميكارم باغچه در را دستهايم
نديده خيري كدام هيچ از و است كرده شوهر بار سه كه است روستايي زني زندگي روايت فيلم
پسر چهارتا نفر پنج اين از.كند سير را آنان نفر پنج شكم بايد اينك كه فرزند هشت جز به
بار مشقت زندگي اين در زن.بكند مادرش به نميتواند كمكي چندان كه دختر يك و شيطاناند
فصلها همهعدس عدس ، فصل و جو جو ، فصل ميكند ، درو گندم گندم ، فصل.است كار در دايم
فيلم اصلنيست آن اصل اما است ، فيلم و زندگي محور او اگرچه.كارند و كار معناي او براي
از كه وقتي مثل.بچهها جذاب شيطنتهاي و بازيها در.دارد جريان ديگر جايي در زندگي و
پس از و ميبرند چرا به را گاو وقتي يا ميگيرند كشتي يكديگر با يا ميشوند بيدار خواب
مادر و ميخواند درس وارونه و شده آويزان سقف تير از مختار كه زماني يا برنميآيند گاو
اتفاق مادر تلاش و كار حاشيه در كه صحنهها اين همه و همه.ميافتد جانش به تركه با
طپش زندگي اگر.است زندگي محور و فيلم محور مادر.ميبخشد كار به ويژه طنزي ميافتد ،
بيبهره او دسترنج حاصل از خروسها و مرغها بوقلمونها ، حتي اوست قلب ضربان از دارد
.نيستند
آرامش رفتار با نگاهش ، با.ميكند تلطيف را ، خشن زندگي اين شقايق ، چون خانواده ، دختر
گندمزارهاي فيلم اين درميكند نوازش آشيانهاش در را كوچكي پرنده نوك كه وقتي مثل
را تو كه سكوتي.سكوت و است ، آن موسيقي پرندهها صداي و چشمنوازند سبز طبيعت زيبا ،
اگر حتي.مادر نام به موجودي دست سرپناه زير در طبيعت ، دل در آرام خوابي به ميكند دعوت
.باشد نديده خيري شوهر از و نباشد زيبا و جوان
.دارد قبولي قابل فيلمبرداري و كارگرداني ميكارم باغچه در را دستهايم فيلم
خالق جبار فيلم حتي.سينما زبان فهم:مشتركاند اساسي بسيار نكته يك در فيلم سه اين
"شفاست او نام" فيلم:فيلماند خدمت در كاملا مونولوگ اين است ، مونولوگ بر متكي كه نيز
از برانگيز حس تصاويريدارد درخشاني و دهنده تكان تصاوير نيز ثاني محمودرضا ساخته
در بيترديد كه "زهرا يا":رمز اسم با كردهاند اميد قطع همهجا از كه بيماراني شفايابي
...ميسازد جاري برگونهها را اشك ناخودآگاه و مياندازد لرزه مسلمان هر دل
نقاب
سخت آزموني معرض در
نظريه پريوش بازيهاي به نگاهي
كمانگري بابك
پريوش اينكه از كسي رفت پردهها روي به سال 1374 در مجيدي مجيد ساخته "پدر" فيلم وقتي
كرد دريافت فجر فيلم جشنواره چهاردهمين از را زن دوم نقش بازيگر بهترين جايزه نظريه
افسر يك همسر دوم ، ازدواج در كه ميكرد بازي را جواني زن نقش فيلم آن در او.نشد متعجب
كاسبي محمد را نقشش كه مرد.ميدهد رخ پدرخوانده با بزرگش پسر بين تعارضي و ميشود ارتش
مجيدي كارگرداني نوع كه ميكند برقرار پسر با ارتباطي تعارضها ، اين كشاكش در كرده ايفا
زن يك نقش ايفاي.شد برخوردار نسبي موفقيت از فيلم شد كاسبي خوب بازي با همراه وقتي
هر سوي از آن پذيرش شايد اول نگاه در منطقه آن خاص فرهنگي و بومي ويژگيهاي با جنوبي
جنوب منطقه خاص حركات همچنين و گويش و بيان اينكه چه گيرد ، صورت احتياط با بازيگري
در معمول جذابيتهاي عدم خاطر به او نسل هم بازيگران اكثر كه ميطلبد را ويژگيهايي
زنان مشابه كه خود خاص چهره با نظريه ولي.ميزنند سرباز آن پذيرفتن از نقشها اينگونه
را خود سعي تمام و كرد استقبال پرسوناژ اين از _ است گچساران متولد او گرچه _ است جنوبي
.بست كار به پدر فيلم زن شخصيت باوراندن براي
نقش يك تمرين از فراتر چيزي ديگر طرف از شوهرش با و طرف يك از پسرش و او بين تقابل
كار به زمينه اين در را خود بازيگري توان و ظرفيتها ميبايست او بود ، آسان و معمولي
كه نمايد ، قبول قابل خوبي به را مانده دوراهي سر بر زن يك مستاصل چهره تا ميبست
.شد كار اين انجام به موفق تاحدودي
از عروسكي نمايش گرايش با تئاتر فارغالتحصيل شده متولد گچساران در سال 1348 در كه او
نمايش و "كولي" نمايش در دانشجويي دوران در نظريه.است هنر دانشگاه تئاتر سينما دانشكده
نقش بازيگر بهترين جايزه دريافت كانديداي كولي براي كه كرد بازي "پارك در آرامش" عروسكي
كارگرداني را "ممنوع ميوه" عروسكي نمايش سپس او.شد دانشجويي تئاتر جشنواره در زن دوم
نظريه.گرفت دانشجويان عروسكي تئاتر جشنواره نخستين در را كارگرداني بهترين جايزه و كرد
خودش را عروسك طرح خود ، كارهاي از بعضي براي چنانكه دارد ، عروسكي كار به زيادي علاقه
نيز مستند فيلمهاي زمينه در نظريه.است مختلف ماسكهاي ساختن علاقههايش از و ميدهد
شكوفههاي" نامهاي با كوتاه فيلم دو سال 73 در چنانكه است ، داشته جدي فعاليتهاي
نويد اما نيستند شاخصي خيلي كارهاي كارگرداني تكنيك لحاظ از كه ساخت "پرستو" و "ليهاني
.ميدهند را استعداد با مستندساز يك حضور
باز بهتر مستندهاي براي را راه تا ساخت را "فردا و ديروز" كوتاه فيلم سال 76 ، در او
دهمين در را مستند فيلم كارگرداني بهترين جايزه "كوليها" مستند فيلم خاطر به او.كند
كوتاه فيلمهاي ديگر ازكند تجربه نيز را زمينه اين در موفقيت تا كرد كسب وحدت جشنواره
.كرد اشاره (79) "هورامان" و "سوتماگ" ،(77) "عروسكم و من" به ميتوان وي
را خود كه است هنرمنداني از دسته آن از همنسلش بازيگران از برخي برخلاف نظريه پريوش
در رنگ و خوشآب نقشهاي پذيرفتن به تن و نكرد بازيگري حاشيهاي و جانبي مسائل درگير
وي كارنامه در درخشاني كارهاي گرچه نداد ، گيشهساز و جوانپسند سريالهاي و فيلمها
اميدواري براي خوبي خيلي علامت خود ندارد بودن پركار بر اصرار كه همين ولي نميشود ديده
.اوست آينده به
فيلم.دارد مسابقه بخش در را "صنوبر" دشوار و پرهزينه فيلم يكم ، و بيست جشنواره در او
در ميتواند ميدهد نشان را (ره)امامخميني حضرت نوجواني و كودكي زندگي از برشي كه
در بازيگر يك كه نقشي هر از فارغ چه ، .شود محسوب جدي چالش يك بازيگري هر كارنامه
استثنايي شخصيت يك زندگي حولوحوش كه حساسيتهايي باشد داشته ميتواند فيلمها اينگونه
به مييابد ، عينيتري نمود درآيد عمومي نمايش به است قرار وقتي دارد وجود بزرگ رهبري و
.باشد امام مثل كسي شخصيت آن كه خصوص
مشغول را نظريه ماه از 6 بيش _ شده ساخته آن از نيز تلويزيوني مجموعه يك كه _ فيلم اين
فيلم اين ويژه نگرانيهاي و حساسيتها پس از چگونه او كه ديد بايد و بود كرده خود به
.است برآمده
آن از داشت ، سال زمان 21 آن در او كه بود حلبچه عروس بازيگر مقام در نظريه فيلم اولين
كوتاه فيلمهاي ساخت به را وقتش بيشتر باشد بازيگري فكر به آنكه از بيش او بعد به
بوده كدام خوانده كه بازيگري كتاب مفيدترين كه ميشود سوال نظريه از وقتي.داد اختصاص
هيچكدامشان خواندهام زمينه اين در كه كتابهايي بين از متاسفانه":ميگويد جواب در
".ميدهم ترجيح را مردم ميان زدن قدم من ولي نبود بد "سينما در بازيگري" كتاب.نبوده
مفيد
البته.ميخواند عكاسي و نقاشي كتابهاي كوتاه ، قصههاي رمان ، فيلمنامه ، بيشتر او
مورد بازيگران همچنين.هست نيز برسون و تاركوفسكي درباره احمدي بابك كتابهاي طرفدار
خارجيها از و پرستويي پرويز فرخنژاد ، حميد آدينه ، گلاب تسليمي ، سوسن او علاقه
.هستند ساراتهون سوزان و بينوش ژوليت دنيرو ، رابرت آلپاچينو ،
هنر حاشيه
نبود نيكلسون شان در سيمرغ *
.كنيم ارسال پست با او براي را سيمرغ كه نبود نيكلسون و ما شان در
جشنواره بولتن با گفتوگو در فارابي سينمايي بنياد بينالملل امور مدير اسفندياري امير
اشاره با خير يا فرستادهاند نيكلسون جك براي را بلورين سيمرغ آيا كه موضوع اين درباره
گذشته سال و آمريكاست در جشنوارهاي مسئول نيكلسون جك دوستان از يكي:گفت بالا مطلب به
و جايزه دريافت اخبار و برساند او به را جايزه شد قرار.داشت حضور فجر جشنواره در
هنوز چون.باشد رسيده نيكلسون دست به سميرغ كه ميدانم بعيد.دهد اطلاع ما به را احساسش
.نكردهايم درنيافت دوستمان از خبري
عصار شاعر دنبال به همه *
فجر فيلم جشنواره افتتاحيه مراسم در عصار عليرضا توسط ايران سينماي ويژه ترانه اجراي
.داشت مطبوعات اهالي و منتقدان ميان در گوناگوني بازتابهاي
سينماي فضاي از روشن كاملا شكلي به است گفته پژوه بينش شاهكار كه را ترانه اين شعر
.دارد وجود اغراقآميزي شكل به كلمات با بازي و نمادگرايي آن در و است دور ايران
:كه بيت اين جمله از
است شهيد سهراب فيلم"
"ندارد رابع و ثالث
شعر از خود مطالب و نقدها در تا هستند ترانه اين شعر متن جستوجوي در شدت به منتقدان
.كنند استفاده ايران سينما براي شده سروده ترانه اولين
مطبوعات سالن در ديدن فيلم دردسرهاي *
هنگام در.دارد را خود خاص ويژگيهاي گروهي رسانههاي و مطبوعات سينماي در ديدن فيلم
مناسب جاي كردن پيدا و آمد و رفت فيلم اول ساعت نيم زمان مدت در خارجي فيلمهاي نمايش
خروج مدتي از بعد سپس.ميشود همكاران بقيه ديدن فيلم در اخلال موجب همكاران توسط
.ميشود فراوان صداي و سر موجب انتظار سالن از شيريني و چاي آوردن براي همكاران
كه افزود بايد نيز را همراه تلفنهاي زنگ صداي بحران همچنان نيز مسائل اين به البته
اگرچه.شود تبديل ايران در ديدن فيلم معضل بزرگترين به آينده سالهاي در ميرود انتظار
تيزر يك عنوان به آن به مطبوعاتي دوستان گويا اما شد ساخته زمينه همين در تيزري امسال
.كردند نگاه تفريحي
شد آغاز نوروزي اكران رقابت *
كنندگان پخش و تهيهكنندگان مانده باقي جديد سال شروع تا اندي و ماه يك اينكه وجود با
.هستند نوروز در عليالخصوص خود فيلمهاي اكران براي مناسب زمان دنبال فيلم
عرضه را خود بتوانند فيلمها كه است مناسبي فرصت خرداد نيمههاي تا فروردين اول از
.كنند
رقابت شوند اكران امسال نوروز در هستند علاقهمند كه فيلمهايي ميان در ميشود شنيده
فريدون) صورتي و (اميني احمد) نميزند حرف زن اين ،(بهروزافخمي) گاوخوني بين شديدي
.بود خواهد (جيراني
امسال عيد در فرمانآرا آب روي خانهاي فيلم اكران بر مبني صحبتهايي اين از پيش اگرچه
.ميكنند نگاه اتفاق اين به ترديد ديده با بسياري هنوز اما بود
توفيقآفرين سينمايي سايت افتتاح *
توفيقآفرين انتشارات فجر ، فيلم بينالمللي جشنواره يكمين و بيست برپايي با همزمان
.است كرده خود سينمايي سايت افتتاح به اقدام
:گرديده تشكيل زير زيرمجموعه هشت از و بود www.tofighafrin.com سايت اين آدرس
ما درباره
هنرمندان
اطلاعات آرشيو
مطبوعات روايت به توفيقآفرين
ما خدمات
ما محصولات
بازيگري ثبتنام
ما با تماس
كارگردان يك نگاه يك
صنوبر
راعي مجتبي:كارگردان
ابراهيمي منصور و راعي مجتبي:فيلمنامه نويسنده
جعفريان حسين:فيلمبرداري مدير
مينويي مهرزاد:تدوين
روشنروان كامبيز:موسيقي
موسوي محسن:گريم طراح
كزازي بهزاد:لباس و صحنه طراح
خميني امام آثار نشر موسسه و سيما يك شبكه:تهيهكننده
زهرا دهقان ، جعفر نيت ، پاك محمود جعفري ، محمود نظريه ، پريوش محجوب ، حسين:بازيگران
.الماسي جهانگير و بوباني مريم صحرارودي ، باقر سعيدي ،
:داستان خلاصه
به پسري.است گرفته فرا اجنبي اشغال خطر و ناامني را كمره منطقه اول جهاني جنگ زمان در
.ميكند تجربه را شرايط اين روحالدين نام
|