بحران بارساباز
كارشناس نگاه
ورزش حاشيه
گال سرون پشت
آنتيچ قانون
بحران بارساباز
مفهومي همواره و بوده باشگاه يك از فراتر چيزي همواره كه بارسايي ميشود؟ چه را بارسا
تاريخ در.نيست روشن هنوز آن از آمدن بيرون راه كه فرورفته بحراني در داشته فوتبال وراي
اين از پيش تا اما باشند روزها اين سياهي به كه روزهايي بودهاند بارسلونا ساله 103
بارسا كه حالي در ميرفت ، نشانه فاشيستها يا فرانكو مادريد ، سوي به اتهام انگشت هميشه
قرن يك پيراهنش كه تيمي.است گذار دوران ماحصل كه فرورفته ساخته خود بحراني در امروز
حالا نداشتهاند ، هرگز آنها كه بوده ارتشي نماد و داشته را كاتالونيا پرچم حكم تمام
تعريف نو از "فوتبال تجارت" عرصه در "فوتبال حماسي ميدان" جاي به را گذشته مفاهيم بايد
مربي يك به او انداختن روي و گاسپارت مثل تاريخدان يك به كاتالانها آوردن روي.كند
.بودند هويت بحران از فرار براي نوكمپيها نافرجام واكنشهاي آخرين گال ، ون مثل بنيادگرا
تمامي مثل تجارتخانه يك به بارسا تبديل جز چارهاي كه بپذيرند بايد آنها ديگر شايد
نوكمپيها دل در اناري و آبي نوستالژي حال اين با.نيست اروپايي بزرگ باشگاههاي
.است زنده همچنان
آران |
ونگاليسم پايان |
از يك كدام گال ون حقيقتا.آنارشيست يك يا ليبرال يك تئوريسين ، يك ديكتاتور ، يك
اينهاست؟
ديوانه؟ يك يا باشيم نابغه يك جستوجوي در سنگيبايد چهره اين پشت
عاجزند؟ دركش از ديگران كه ميكند دنبال را حقيقتي هلنديچه تنومند مرد اين
بزرگ خود گال ون كه ميكردند فرياد نوكمپ در را واقعيتي چه دوآتشه كاتالان هزار صد و
نميشنيد؟ بين
رعبآورترين ميان در مغرورانه طور آن كه داشت سر در هلنديچه تنومند تئوريسين اين
اناري ، و آبي تيم قالب در را پستمدرنش تاكتيكهاي و نظريات و ميايستاد استاديوماروپا
ميكرد؟ خطا و سعي
در نويني موج توانست "ونگاليسم" اصلا آيا و رسيده؟ راه پايان به
"ونگاليسم مكتب" آيا
كه تيمي.شد آغاز نود دهه ابتداي جوان آژاكس از
"ونگاليسم" اندازد؟ راه به معاصر فوتبال
.شد سپرده گال ون دست به بينهاكر لئو و كرويف يوهان رينوسميشل ، خود ، تاريخ امتداد در
و فن كمال از بهرهمندي رغم به كه كرد تربيت هلنديرا لژيونرهاي از نويني نسل گال ون
سيدورف ، رايزيگر ، اوورمارس ، ديبوئر ، برادران كلويورت ، :نشدند ابرستاره يك هيچ تكنيك
و بديع طيف اين اما انداخت راه به هلند فوتبال نوينيدر موج او...و كوكو داويدز ،
جامجهاني 98 ، هلند يورو 96 ، هلندنكرد تسخير را فوتبال آسمان هرگز نارنجي بيهمتاي
قله به كدام هيچ گال ، ون آشفته 2001 هلند و يورو2000 ناكام هلند و 2000 ، بارساي 99
جامعه پيشروانه ظاهرا نظريات در بايد را
"ونگاليسم" ريشههاي.نرسيدند دنيا فوتبال
كار ، " پايانناپذير زنجيره در تنها و تنها را آينده انسان جايگاه كه
كرد جستوجو شناساني
كار ، " نظير شعارهايي با "ونگاليسم" مكتب خاطر همين به.ميشناسند رسميت به "كار كار ،
مكتب رودرروي مستقيما و بود "انساني عنصراصيل" فاقد "ستاره بدون تيم" و "كار كار ،
شكست رازميگرفت قرار وارنگ ، و رنگ حضورستارگان با است نمايشي كه كلاسيك فوتبال
اين كه چرا بود ، فوتبال و كار دايره در ماندن محدود
"ونگاليسم" مكتب و گال ون تيمهاي
و اسطورهها تمامي با كلاسيك فوتبال در موجود معنويت و نامحدود انگيزههاي مكتب
.ميكرد نفي را ستارههايش |
راهبر آرش |
بارسا ضد |
صفر بر دو شكست با كه گاليسيا تلخ سفر از بارسلونا شبانه بازگشت هنگام پيش ، هفته دو
خاك بر پا هواپيما پلكانهاي از كه بود فردي
آخرين گاسپارت بود ، همراه سلتاويگو مقابل
خروجي در سوي به افكنده سري با شكست ، روزهاي كلاسيك ژست همان با او.گذاشت كاتالونيا
.بودند كرده احاطهاش سو هر از كاتالان هوادارانمتعصب و بود حركت در
و اعتراضات مقابل در و ميكرد باز راه خروشان جمعيت ميان از پريشان حالتي با گاسپارت
:زد فرياد او به خطاب نفر يك ناگهان.كردهبود اختيار سكوت فقط بيگاه و گاه فريادهاي
يك مثل و برگشت صدا به رو بود ، شده طاق ديگرطاقتاش كه آزولگرانا رئيس"ضدبارسا"
خودم حال به را من لحظه يك فقط نميتوانيد":گفت شاگردانش دست از درمانده مدرسه معلم
سبز گاسپارت جلوي نقطه همان در درست هوادارغولپيكر دو ناگهان شب تاريكي در "كنيد؟ رها
ماموران كه حال همان در و پريد عقب به قرارگيرد هدف مورد مبادا اينكه ترس از او و شدند
.بزنمت نميخواهم من !خوان نترس":آمد حرف به مرد دو آن از ميكردنديكي احاطهاش امنيتي
.بروي كني جمع را بساطت و دهي استعفا بايد تو بگويم فقطميخواستم.هستم شريف آدم يك من
مدير يك كه گاسپارت برخلاف بود بارسا اصيل طرفداران از نمونهكامل يك مرد اين "
كاتالان فرهنگي شخصيت يك و تاريخدان يك را خود چيز هر از پيش گاسپارت.غيرمعمولياست
كه ميداند او.ميكنند نگاه دغلباز سياستمدار يك چشم به را ديگراناو اما ميداند
هيات اعضاي از گروهي كه حالي در.است طولاني زماني هفته يك فوتبال در اما برود بايد
كردهاند ، مطرح را زودهنگام انتخابات طرح گاسپارت طيفمخالف به وابسته باشگاه ، مديره
به بازگشت و نتايج روند تغيير با بلكه ميكندتا فرار خانهاي هر به لجوج شاه اين
مهره يك خريد بلافاصله و آنتيچ آوردن و گال ون اخراج.يابد نجات شدن مات از خوب روزهاي
را بختش گاسپارت تا ميآورند فراهم ديگر سورينفرصتي پابلو خوان نام به بينالمللي
را خود هلندي مرد خداحافظي جلسه در گال ون اشكبار و احساسي نطق از پس البته.بيازمايد
".بروم بايد من و فرارسيده تغييرات زمان ميدانمكه":كرد تطهير حدودي تا
.هستند گاسپارت متوجه حملات همه حالا بدينترتيب |
عليزاده امير |
بارسا خانواده |
نگاههاي هستند مياندازند ، ونگال گردن به را تقصيرات همه كه ديدگاههايي موازات به
يكي.ميكنند جستوجو باشگاه اداري ساختمان راهروهاي در را بحران ريشههاي كه نگراني
تصميمات و باشگاه گيرنده تصميم اعضاي زياد تعداد اخير ، سالهاي در بارسا بزرگ معضلات از
افتخاري عضو و 6 ثابت عضو بارسلونا 20 باشگاه مديره هيات حاضر حال در.آنهاست نقيض و ضد
مديره هيات موازات به كه است نفره مشاور 32 هيات يك آن از عجيبتر اما ميشود شامل را
كه چرا نميرسد نظر به رازآلود چندان بارسا امروز بحران ساختاري چنين با.گرفته قرار
كرسيهايي باشگاه در كاتالونيا ذينفوذ گروههاي و سياسي فراكسيونهاي همه تقريبا
باشگاه.ميشود مختل آنها ميان آشكار و پنهان منازعات با تصميمگيريها روند و دارند
و ميشود اداره "Gent Del Barca" بارسا بزرگ و شاد خانواده" قديمي الگوي براساس هنوز
حتي موارد بسياري در.نيست بهرهمند مدرن ساختاري از اروپا بزرگ باشگاههاي ساير همانند
كه است بزرگ هوادار يك فقط مراتبي سلسله چنين در او.نيست ساخته كاري هم گاسپارت دست از
از ديگر بسياري مانند عمل در او پوشانده ، عمل جامه بارسا رياست بر مبني ديرينش روياي به
متعصب هواداران و متنفذ گروههاي كه ميكند را كاري همان باشگاهها صاحبان يا مديران
محدود و ساختاري تغييرات ايجاد جاي به گاسپارت.باشد صلاح به كه را كاري نه ميخواهند ،
.بكند را خودش كار ميدهد اجازه كسي هر به مشاور هياتهاي و اجرايي كميتههاي حجم كردن
هستند كساني همان فعلي وضعيت مسبب كه ميپذيرند را واقعيت اين سختي به كاتالونيا مردم
به اصل در اما ميدهند سر "بادا شرم" و "بحران بحران ، " فرياد مردم نمايندگان نام با كه
و سهمخواهي قرباني بارسا كه ميرسد نظر به.هستند پرده پشت بندهاي و زد دنبال
نه بارسا اسپانيا سياسي شكوفايي عصر در.است شده كاتالونيا سياسي گروههاي قدرتگيري
هر اناريها و آبي فراگير محبوبيت همزمان بلكه است سياستمداران پرتاب سكوي بهترين تنها
. ونگالبود اخراج هدف آسانترين افراد اين برايميبرد سايه زير را جرياني و حزب |
باباخاني شيوا |
مادريد تبعه |
بزرگ قطب سه نيمكت روي اسپانيا فوتبال تاريخ در كه است كسي نخستين خوشقيافه صرب اين
از پيش ساعت تنها 48 و گذشته هفته.است نشسته بارسلونا و مادريد آتلتيكو مادريد ، رئال
بارسلونا فرودگاه در طويل و عريض لبخندي با آنتيچ وقتي آتلتيكو مقابل در بارسلونا ديدار
چرا كشيدند افسوس سر از آهي _ بارسا متعصب هواداران _ "اينكاداها" شد پياده هواپيما از
بالاي تجربه باشگاه گيرندگان تصميم اما.بودند آرژانتيني منوتي مثل كسي منتظر آنها كه
.كردند قلمداد مهم بسيار را سقوط حال در تيمهاي با خصوص به و لاليگا در ساله آنتيچ 54
و بلگرد پارتيزان در مربيگري تجربه بوده يوگسلاو مليپوش يك جواني در كه آنتيچ رادومير
رئال نيمكت بر و اسپانيا در او مربيگري دوران بخش مهمترين اما.دارد را ديناموزاگرب
.شده سپري بارسلونا حالا و اوويهدو رئال مادريد ، آتلتيكو ساراگوسا ، رئال مادريد ،
ساختن قهرمان و مادريد آتلتيكو در مربيگرياش ساله هفت دوره خاطر به آنتيچ شهرت عمده
به كه گيل خسوس مثل نامتعادل مدير يك زيردست هم آن لاليگاست فصل 9695 در سرخپوستها
در آنتيچ كار پاياني فصل دو منفي سابقه مهم مسئله اما.است شهره "مربيها قاتل"
.لاليگاست
و كند حفظ لاليگا در را اوويهدو رئال و مادريد آتلتيكو نتوانست متوالي فصل دو طي او
.هستند نااميد زده بحران بارساي بر او تاثيرگذاري از ها"اينكادا" خاطر همين به
و دارد را بحراني شرايط در كار سابقه كه است حرفهاي روانشناس يك آنتيچ وجود اين با
بازيكنان و مطبوعات و هواداران با صميمانه رابطهاي طور چه كه ميداند گال ون برخلاف
خرسندي نهايت محوناشدني لبخندي و صميمي چهرهاي با نوكمپ به ورود محض به اوباشد داشته
آتلتيكو _ بارسلونا" حساس بازي آستانه در اما.كرد ابراز را بارسلونا در حضور از خود
در آنتيچ رادومير رسمي عضويت كارت موذيانه اقدامي در هميشه مثل ماركا روزنامه "مادريد
جالب.بود بسته نقش شماره 11349 آن بالاي بر كه رساند چاپ به را مادريد آتلتيكو باشگاه
در جهنمي عصر آن در _ آتلتيكو سوم گل زننده _ گارسيا لوئيس و سرگيبارخوان كه اينجاست
كارت هنوز هم دو اين كه حالي در بودند آتلتيكو بازيكنان بهترين از تن دو كالدرون ويسنته
.دارند را بارسلونا رسمي عضويت |
كارشناس نگاه
ميآيند صدادر به نوكمپ در زنگها
پاكزاد شقايق:ترجمه
را بارسا وضعيتبحراني بارسلونا ارگان اسپورت ، دياريو روزنامه كارشناس سه گذشته هفته
.كردند تشريح چنين
كاراسو لوئيس خوسه
وضعيت ميپرورانند؟ سر در چه كنوني وخيم شرايط در فوتبالدوست و متعصب كاتالانهاي
!باطل توهم يك و بيهوده روياي يك.كرده تبديل هولناك كابوسي به را آنان آرزوهاي بارسلونا
فعلي وضعيت.است فاجعه ابعاد گوياي كافي قدر به خود حقيقت تمثيلات ، اين از فراتر اما
.است كشيده تاريخ طول در اناريها و آبي اعتبار و هويت بر بطلاني خط بارسلونا
نظارهگر لاليگا.ميكند سپري را دورانش بحرانيترين از يكي كاتالونيا اول تيم امروز
.است بوده فصل آغاز به نسبت حتي و گذشته به نسبت تيم اين روزافزون افت
و كند بيان را فاجعه عمق روشني به ميتواند لاليگا در بازي بيست طي پيروزي شش فقط
صفر بر باخت 3 يعني شكست آخرينبودند تكاندهنده و سنگين بيشترشان كه شكست همچنين 9
احتمالا روند اين اينكه مبنيبر جدي بود هشداري مادريد آتلتيكو مقابل گذشته هفته
قبل كه باشد بياساس ادعاهاي و چاپلوسيها جوابگوي بايد گاسپارتمييابد ادامه همچنان
شرايط گرفتن نظر در بدون كه بيفكرانهاي و خام وعدههاي و كرده ابراز بحران آغاز از
حالا.كند اعتراف نادرستش پيشبينيهاي و اشتباهات به صريحا بايد او.كرده مطرح تيمش
و كند بازي تيم براي را ناجي يك نقش بايد جديد مربي اين.است مشاجرات اصلي موضوع آنتيچ
به نسبت خوشبينانهاي ديدگاههاي حاضر حال در.بازگرداند را بارسا رفته دست از انسجام
همچون شود ، داده كار فضاي او به اگر شايد اما.ندارند وجود نوكمپ در او موثر حضور
يك يا فرشته يك نقش آنتيچ تا است فرصتي اين.برود ناملايمات مصاف به دلاور جنگجويي
ثبت به حرفهاياش كارنامه در را درخشاني سابقه و كند ايفا كاتالانها براي را قهرمان
در نيز بارسا مديران و هواداران بيدريغ پاداشهاي و حمايتها صورت اين در كه.رساند
.بود خواهند انتظارش
ريكونس ميگل
فني اختلالات اما بودهام خوشبين دادهاند روي بارسا در كه اتفاقاتي قبال در هميشه من
جديد مربي ورود با همزمان بارسا.ميآورند در را كسي هر صداي روزها اين در تيم
در ميتواند تازهنفس نيروي يك بهعنوان آنتيچ بار اين.بگشايد را بسته درهاي ميتواند
روشنتري افقهاي سوي به را تيم و كرده ايستادگي گاسپارت كمخردانه و سنتي عقايد برابر
.نمايد هدايت
كرد فكر سابق مربي گال ون مجدد آوردن با اواست فعلي بحران بزرگ معضل گاسپارت
گاسپارت خودمحوري اما سازد مطرح ديگر زمان هر از متفاوتتر را اناريها و آبي ميتواند
چنين به بالاخره آنها بر زياد پافشاري و شخصي صرفا عقايد بر داشتن تكيه و هلندي مرد و
.شد منجر سهمگيني افت
را بارسلونا مادريد ، رئال مثل هميشگي رقباي شده باعث كه نوكمپ نابسامان جو به توجه با
مستقل افكار آنتيچ كه بجاست شوند ، حريصتر ليگا قهرماني براي و كنند تصور ناتوان و خوار
.دارد نگه دور مسئولين و روسا توسط شده ايجاد حواشي را خود و نمايد دنبال را خويش
ترديد بدون اما باشد نياز وقت سالي چند بارسا كنوني مشكلات گره گشودن براي شايد البته
مرد اين انتخاب.بود نخواهد كماهميت حرفهاي و مقتدر مربي يك بهعنوان آنتيچ نقش
بوده گاسپارت شخصي نظر و نفوذ خاطر به فقط نميتوانسته گال ون جانشيني براي يوگسلاو
خوشبين ميتوان پس.ندارد بارسا ضعفهاي از درستي شناخت كرده ثابت قبلا او كه چرا باشد
.شود كمرنگتر برنامهريزيها و تصميمگيريها در گاسپارت نقش پس اين از كه بود
كاسانوباس خوسه
باشند خوشبين بارسلونا در آنتيچ حضور به نسبت اسپانيا فوتبال منتقدين درصد هشتاد شايد
بايد.آمدهاند در صدا به نوكمپ در زنگها تمام.دارم معضل اين به جديتري نگاه من اما
مبنيبر شده زيادي چارهجوييهاي تاكنون.بود بحران از گذر براي مناسب راه يك دنبال به
مستحكم سد كدام هيچ اما اسپانياييها ، حتي يا هلنديها جايگزين و متعدد مربيان تعويض
بهعنوان آنتيچ نام بار اين.نكردهاند نابوده بنيان از را بارسلونا ريشهاي مشكلات
بود؟ خواهد منجي يك او بهواقع آيا اما شده مطرح مسئله راهحل
مسائل ميرسد نظر به بعيد باشگاه تشكيلات به عمومي اعتماد عدم و اغتشاشات به توجه با
ميتوانست ميكردند رها خودش حال به كاملا را آنتيچ اگر شايد.شوند حل راحتي همين به
ميكنند بيداد نوكمپ در حاشيهها تنها نه امروز كه ميدانيم ما ولي بردارد مثبتي قدم
سازماندهي دفاع يك برده ، ارث به قبلي مربيان و گال ون از زيادي تاكتيكي مشكلات تيم بلكه
ميان در گلزني بالاي انگيزه فقدان و مهاجمين فعال حضور عدم بازيها ، اكثر در باز و نشده
تعويض با.هستند بزرگي ضعف نقاط تيم هافبكهاي بيدقت پاسهاي و بيفكرانه ضربات آنان ،
كه چيزي.رفت نخواهد بين از اساسي مشكلات آرژانتيني سورين پابلو كردن قرض و سرمربي
.است بنيادي مشكلات حل دارد احتياج بدان بارسا
ورزش حاشيه
شكست گاسپارت عصاي *
قديميترين كه گذشته سال دو ظرف اسپانيا بارسلونا فوتبال باشگاه رئيس نايب ششمين
از فرانسه خبرگزاري گزارش بهكرد باشگاه رياست تسليم را خود استعفاي بود ، هم آنها
ششمين اين درآمد بارسلونا باشگاه رياست به "گاسپارت خوان" كه سال 2000 از بارسلون ،
از 20 و بود بارسلونا ارشد مقام كارترين كهنه "آلمانيي سالوادور".اوست مستعفي معاون
.بود بارسلونا بسكتبال باشگاه سوم معاون وي.بود كار به مشغول باشگاه اين در پيش سال
كنوني اسفبار شرايط در باشگاه رياست سياستهاي با مخالفت را خود استعفاي دليل مقام اين
از بارسلونا باشگاه ساختن خارج براي استعفا از پيش وياست كرده ذكر باشگاه بر حاكم
شده باشگاه رياست تعيين مجدد انتخابات برگزاري و گاسپارت استعفاي خواستار كنوني بحران
را ضربت كاريترين آلمانيي استعفاي بارسلونا ، باشگاه مستعفي رئيس نايب شش ميان در.بود
سمت به شدن انتخاب براي گاسپارت تكيهگاه مهمترين فرد اين.است كرده وارد گاسپارت به
و ورزشي باشگاههاي همه رياست گاسپارت.بود سال 2000 در بارسلونا ، باشگاه رياست
مسابقات در امسال بارسلونا فوتبال تيمدارد عهده بر را بارسلونا زيرمجموعه غيرورزشي
در تيم اين.ميبرد سر به خود تاريخ در شرايط بدترين در "ليگا" اسپانيا باشگاههاي ليگ
را خود هلندي مربي "گال ون لوئيس" تازگي به بارسلونا.است گرفته قرار جدول دوازدهم مكان
.كرد كنار بر
نيامد لاتسيو از سورين*
از آرژانتيني چپ بال سورين پابلو بودند كرده اعلام ورزشي روزنامههاي همه كه حالي در
كروزيروي باشگاه عضو رسما سورين.بوده ديگري چيز قضيه اصل آمده بارسلونا به لاتسيو
عدم از پس تازگي به او.داشت حضور لاتسيو در فصل نيم يك تنها و ميشد محسوب برزيل
دنبال به كه بود بازگشته برزيل به قراردادش مبلغ باقي پرداختن براي لاتسيو تمايل
.آمد نوكمپ به رسما بارسا پيشنهاد
آمستردام - بارسلونا رالي *
ماجرا.كرد رانندگي آمستردام تا بارسلونا از سمتش از بركناري از پس هلندي گال ون لوئيس
گال ون خروج بارسلونا فرودگاه در تشنج بروز ترس از كاتالونيا پليس كه بود قرار اين از
براي دو اين اينكه بر مبني ونگال همسر اصرار ادامه در و كرد قدغن را فرودگاه طريق از
دردسر به حسابي را خانواده آقاي كنند استفاده خودشان شخصي اتومبيل از كشورشان به بازگشت
عرض تمامي خراب اعصاب با و ببندد را امنيتي كمربند بنشيند ، رل پشت شد مجبور او.انداخت
كس هيچ دست از بود گفته باشگاه ترك هنگام كه او.بپيمايد شمال تا جنوب از را اروپا
.باشد شده كفري واقعا طولاني رالي اين با نهايتا شايد نيست عصباني
گال سرون پشت
حشمتي سالومه
ريوالدو جانشين
ريكلمه ميرسيد نظر به داشت؟ را ريوالدو دادن دست از ارزش ريكلمه آمدن واقعا آيا
رفتار و عبوس كاراكتر خاطر به قبل فصل كه او اما باشد فصل اين در بارسا اصلي ستاره
پيشرفت عليرغم نيز فصل اين بود داده دست از را نوكمپ در حضور شانس مودبانهاش نهچندان
فرصت اوورمارس و انريكه لوئيس به گال ون دادن اولويت خاطر به فني و رفتاري توجه قابل
.نجاتدهنده يك بود ، سالوادور يك او !ريوالدو از دريغ اما.نيافت چنداني
تاكتيك 343
نتيجه در و دفاعي خط به كافي توجه عدم و تهاجمي كاملا بازي يك روي تاكيد سيستم اين در
.است مقابل تيم ضدحملههاي روي ضعيف عكسالعمل
آنارشي يا آزادي
در او ديكتاتورمابانه روشهاي برخلاف دقيقا گال ون شناور ابر سيستم در نهفته آزادي
محسوب توپ بازتابدهنده يك صرفا بازيكن هر او شناور در 343.است بازيكنان با برخورد
اين بزرگ معضل اما.ميشود گرفته ناديده "ستاره بدون تيم" شعار با فردي نبوغ و ميشود
مكانهاي تغيير و جابهجايي _ بازيكنمحوري يك فقدان از بزرگتر حتي _ سيستم
.ميشود نزديك آنارشي به كه است دفاع به معطوف يا دفاعي پستهاي در خصوص به افسارگسيخته
نامتوازن باند
.بود منديتا و پويول ميان راست جناح در نامتوازن باند يك ايجاد گال ون ابتكارات از يكي
منديتا كارگيري به البته.ميكردند برگشت و رفت باند اين در متناوب طور به دو اين
تدريج به است مياني دفاع يك كه پويول اندازه و بيحد نفوذهاي و صرف پيستون يك بهعنوان
.ساخت تبديل بارسا دفاعي ضعف نقاط از يكي به را كناري كانال اين
آنتيچ قانون
ميداند او و است بازيكنان تواناييهاي از بهينه استفاده آنتيچ ، كاري قانون اولين _
اصولي بر شده پايهگذاري نمايي آنتيچ رهبري تحت تيمهاي تمامي.دهد انجام را آن چطور
به چطور را آن ميدانند خوبي به كه چيزي "برد":دارند اجتناب غيرقابل و حياتي اوليه ،
بنابراين ، .دارد نيز تيم اعضاي روحي وضعيت با تنگاتنگ رابطهاي البته كه آورند دست
بهينه استفاده سپس و باشد مساعد روحي وضعيت با بازيكناني جمعآوري ميتواند حركت اولين
كافي و لازم فاكتورهايي فاكتورها ، اين آنتيچ نظر به اما.نقصها كاهش و قابليتها از
آن از و شود انجام بايد كه هست زيادي كارهاي تيم ، راندمان بردن بالا براينميباشند
وضعيت بهبود همچنين.ميباشد متفاوت رقيبان مقابل در تيم تاكتيكهاي تغيير جمله
آن در كه است سيستمي به معتقد آنتيچميباشند بزرگ بسيار ضرري كه آسيبديدهها
در هافبكها كه دارم دوست من".باشند داشته ميدان در بيشتر حضوري بايد مياني هافبكهاي
ممكن حريف تيم بازيكنان كه بدهند را احتمال اين هميشه و باشند داشته چشمگير حضوري زمين
نيز فرصتها و موقعيتها از استفاده و توپ كنترل بين تعادل.كنند عوض را خود موقعيت است
نيستم باشد داشته پي در را صدمات آن در كه برخوردي هيچ به راضي من.ميباشد مهم اصول از
را توپ آنان يا داشت خواهي دست در را توپ يا است ، تعيينكننده نظريه دو هميشه كه چرا
ذهنيت و فيزيكي و تاكتيكي كار نظم ، قوي ، استراتژي "نظم يك جستوجوي در همه.ميگيرند
ريشهاي تغييري با بارسايي بتواند تا ميرسد آنتيچ ذهن به كه هستند چيزهايي برنده ،
من ".باشد مفيد مثبت ، بسيار ميتواند تيم روحي وضع و است بازي يك اين":آنتيج.بسازد
دوست ".باشد داشته وجود موقعيت و فضا از استفاده و كنترف بين تعادل داشتم دوست هميشه
".بزنند گل و باشند زمين در مياني هافبكهاي دارم
|