...اما دوباره ميگويندتولدي
كار اتحاديههاي براي اجتماعي آزاديهاي
زندگي حاشيه
48-آمريكايي قضاوت
...اما دوباره ميگويندتولدي
آن از پس مراقبتهاي و ايران در پيوند عمل مشكلات به نگاهي
رقم اين ژاپن مثل كشوري در ميگذاردكه برجا كشته نقليه 29 وسيله هزار هر 10 ايران در
است نفر چهار فقط
مجوزي پاكسيما
نتيجه چنين ميتوان بوده ، علم پيشرفت اصلي محرك زندگي به اميد كه باشيم داشته باور اگر
توانسته علم اين روزه هر پيشرفت و پزشكي علم در آمده وجود به عمده تغييرات كه گرفت
علم زندگي به اميد بسا چه و ".زيستن بيشتر براي رويايي":كند آورده بر را انسان روياي
ادامه از خبر كه كشفي كند ، اعلام جهانيان به تازهاي كشف روز هر تا كرده ياري را پزشكي
را دارويي سال يك فاصله به كه كردهاند رشد بدانجا تا تغييرات اين و دارد بيشتر زندگي
آن براي بهتري جايگزين و كنند اعلام منسوخ ديگر سال شده ، مصرف بازار وارد تازگي به كه
اين اكثريت در سوم جهان كشورهاي كه است جايي در ماجرا غمانگيز قسمت اما.گيرند نظر در
علم پيشرفت بحث گويا.ميكنند سير عقبتر سال چندين بسا چه و ندارند شركت پيشرفتها
كنيم اعلام كه است غمانگيز چه و است جهان صنعتي كشورهاي به منحصر اندازهاي تا پزشكي
مشكلات اما بردارد گام پيشرفت و تكنولوژي اين همپاي ميكند سعي كه اين با ايران كشور
كادر تلاش حال اين با.ميدارد باز راه اين از را او توجهي قابل حدود تا اقتصادي و مالي
امكانات حداقل با (بيشتر زندگي همان) انسانها دروني خواسته به بخشيدن تحقق براي پزشكي
زيرا است ، "اعضا پيوند" ميگيرد انجام خصوص اين در كه كارهايي از يكي.دارد تقدير جاي
پيوند كه ميشوند بدن از قسمتهايي كارافتادگي از دچار بيماري اثر بر كه هستند افرادي
.ميكند فراهم آنان براي را زندگي امكان عضو
به توانست موجود مانعهاي گذراندن از پس عضو پيوند كه است مطلب اين سر بر بحث اما
.دارد همراه به را يكساني شادي و غم خود دل در كه اميدي.شود تبديل نوپا اميدي عنوان
يا و مرگ از نشاني ديگر نگاه در و "دوباره تولدي" يعني آن مثبت نگاه در عضو پيوند زيرا
با اما رفته دست از فردي كه است معنا بدين ميشود ، پيوند قلبي كه زمانيدارد نقصان
جامعه.دهد ادامه زندگي به ديگري بدن در قلب كه ميشود ايجاد امكان اين عضو پيوند
درگير آن عام معناي به تكنولوژي مشكل با عضو پيوند خصوص در ايران كه هستند معتقد پزشكان
انجام موفقيت با نادر و پيشبيني غيرقابل مواردي جز به پيوندها اكثريت زيرا.نيست
محدوديتهاي به را خود نگراني بيشتر پزشكان كه است شده باعث مثبت نكته همين.ميگيرد
قنبريان ، زهرا دكتر.داروست تهيه آن شكل عمدهترين كه محدوديتي كنند ، معطوف عمل از بعد
پيوند عمل براي پزشكي تجهيزات خصوص در":ميگويد ايران در قلب پيوند جراح زن اولين
دستگاههاي از برخي وجود عدم كمبود ، تنها.نميآيد چشم به خاصي كمبود كه گفت ميتوان
اين خاصي مراكز در تنها و ميگيرد قرار استفاده مورد عمل از پس كه است قلب نمونهبرداري
".است دارو تهيه قلبي پيوند بيماران عمده مشكل اين ، از غير.ميخورد چشم به دستگاهها
دريافت پروندههايي هلالاحمر از پيوند عمل از پس كليه و قلب پيوند بيماران چند هر
دارند كه محدوديتهايي خاطر به دارو تحويل مراكز اما بودنشان اورژانسي بر مبني ميكنند
.است كمتر معمولا و شده نوشته نسخه در كه نيست مقداري آن ميدهند بيمار به كه را دارويي
فرد همانند زندگياي و كرده پيوند كه است سال دو قلب شدن بزرگ علت به و است ساله 18
تهران به بايد دارو تهيه براي ماه هر است ، رفسنجان منزلمان":ميگويددارد معمولي
كار خوب قلب ميدهد نشان كه دارم قلب از نمونهبرداري هم ماه دو هر اين از غير.بيايم
و كرده فوت پدرم است ، دسترسي قابل تهران در فقط نمونهبرداري و داروها نه؟ يا ميكند
در من كه زماني همين براي نداريم آشنايي هم تهران در و ميآيم تهران به مادرم با هميشه
پيوند بخش پرستار كه زماني اما ".ميكند زندگي مسافرخانه در مادرم بستريام ، بيمارستان
به شايد ".نداريم مجهزي كادر ما":ميگويد اعتراض با دولتي بيمارستانهاي از يكي كليه
در پيوند بخش":كه ميكند عنوان چنين سخنانش ادامه در وي.دارد اشاره پردهاي پشت نكات
با ما بيمارستان اين كليه پيوند بخش در اما است بخشها مهمترين از يكي بيمارستان هر
پيوند مخصوص پرستار وجود دنيا تمامي در.داريم بهترينها ارائه در سعي امكانات كمترين
پرستار از ما بخش اين در و است تخصصي كاملا رشته يك اصلا و است بديهي و واضح امري
بخش.عمل كلي و داريم تخت چهار فقط و است كم ما اتاقهاي تعداد.ميكنيم استفاده معمولي
كدام هيچ كه دارد...و سونوگرافي دستگاه چون مجهزي دستگاههاي به احتياج كليه پيوند
كارمان براي كه است علاقهاي و عشق روي از فقط ما تلاش و سعي تمام و نيست ما بخش در
از بعد مراقبت".ميكنند خاطر آزرده بسيار را ما محدود امكانات گرنه و هستيم قائل
گرفته انجام موفقيت با عمل چقدر هر اگر زيرا است ، عمل از پس نكات مهمترين از يكي پيوند
بيماران.ميكند روبهرو عضو زدن پس خطر با را بيمار نباشد عمل از پس مراقبت ولي باشد
در اما.ميشود رفع مشكلشان پيوندي عضو تخليه با شوند عضو زدن پس دچار اگر كليه پيوند
خصوص اين در قنبريان دكتر.كرد ادعا را چيزي چنين نميتوان قلب پيوند بيماران خصوص
در كه را اعمالي از يكسري كه باشد واقف امر اين به بايد پيوندي ، بيمار يك":ميگويد
عضو زيرا دهد ادامه را آنان نميتواند پيوند عمل از پس ميداده ، انجام راحتي به گذشته
".دارد ويژه مراقبت به احتياج پيوندي
:ميگويد است گذاشته سر پشت موفقيت با را كليه پيوند تازگي به كه ساله اميدي 47 شيوا
همه شكر را خدا.خريدم ساله پسر 23 يك از را كليهام.شدهام پيوند كه است ماه حدود 8"
ميزهاي حتي كنم بلند سنگين اجناس نبايد ديگر.هستم خودم مراقب خيلي اما.است خوب چيز
يك بايد لوستر ، سوخته لامپهاي تعويض براي و كرده فوت شوهرم.نميدهم حركت هم را كوچك
از پس است داده انجام پيوند عمل كه فردي جهاني ، استانداردهاي طبق "بياورم را نفر
اين در قنبريان دكتر.بگيرد سر از را خود اجتماعي فعاليت ميتواند دورهاي گذراندن
چنين متاسفانه اما.شود سبكتر كارياش حجم بايد حال هر در پيوندي بيمار":ميگويد خصوص
بيكار پيوند از پس پيوندي بيمار عملا و ندارد وجود ما كاري مراكز و ادارات در تعريفي
كار از يا و دهد انجام را خود قبلي كار همان او كه ميدهد ترجيح كارفرما زيراميشود
به پزشك عنوان به وقتي من كنيد تصور شما":است معتقد چنين ادامه در وي ".شود افتاده
ولي شود سبكتر بايد بيمار اين كار كه مينويسم نامه ديگر مراكز يا و اجتماعي تامين
.كنم اعلام افتاده كار از را او ميشوم مجبور نميافتد ، اتفاقي چنين كه هستيم شاهد وقتي
گروهي ".دهد انجام خوبي به را سبك كارهاي ميتواند او كه واقفم امر اين به كه صورتي در
هر بلكه نميشود كليه و قلب پيوندي بيماران شامل تنها مشكل اين كه معتقدند پزشكان از
.ميگيرد قرار دسته اين جزو ميشود انجام آن روي پيوند جراحي عمل كه بيماري
تربيت و شنا مربي شوم كليه نارسايي دچار كه اين از قبل":ميگويد ساله احمدي 37 سهيلا
دارم ، زيادي دستي هاي مهارت كه چند هر.هستم بيكار ديگر كليه پيوند از پس ولي بودم بدني
".دهم ارائه را كارها اين كه ندارم سراغ را جايي اما گليمبافي و قاليبافي مثل
فوت رانندگي سوانح ويژه به و حوادث دليل به كشور در نفر روزانه 102 موجود آمار طبق
تشكيل پياده عابران و جوان موتورسواران را رانندگي حوادث قربانيان درصد كه 40 ميكنند
ميگذارد برجا كشته نقليه 29 وسيله هزار هر 10 ايران در است ، آن مويد آمار اين.ميدهند
با آن مقايسه و فوق آمار به نگاهي با.است نفر چهار فقط رقم اين ژاپن مثل كشوري در كه
افراد اين از كمي بسيار تعداد كه رسيد نتيجه اين به ميتوان مغزي مرگ هنگام عضو اهداي
خاطر به بيشتر عضو اهداي چون بزرگ كاري برابر در مقاومت و پايداري.ميشوند عضو اهدا
با كه برسند باور اين به آنان اگر زيرا است بحثي چنين با خانوادهها و افراد ناآشنايي
چه.دارد تامل بسي جاي دهند عمر طول را ديگران عزيز ميتوانند عزيزشان جسم اعضاي اهداي
بخش مسئولين از يكيميرسانند شب به را روز سالم زندگي انتظار در كه بيماراني بسيارند
اعضاي و دارد وجود مغزي مرگ مورد يك ميشود ، اعلام ما به كه زماني":ميگويد قلب پيوند
فردي خاطر به ميشويم ناراحت ابتدا در.ميگيرد نقش ما در متفاوت حس دو ميشود ، اهدا آن
رها بارشان ملالت زندگي از نفر چندين كه ميشويم خشنود سپس و شده مغزي مرگ دچار كه
نفر يا 6 به 5 است ، آماده پيوند براي قلبي كه ميشويم خبر با كه اين از پس ما.ميشوند
تنها و ميآيند آزمايش براي آنان ميگيريم ، تماس هستند ما اورژانس ليست در كه افرادي از
.يابد راه عمل اتاق به پيوند براي ميتواند نظر مورد آزمايشات به توجه با آنان از نفر يك
كليه فروش و خريد اخير سال سه دو در زيرا.است متفاوت اندازهاي تا كليه ، بحث اما"
يك از كليه پيوند منع قانون كه است كشورهايي جمله از ايران است ، شده معضل يك به تبديل
.برساند فروش به يا و كند اهدا را خود كليه ميتواند زنده فرد و ندارد را زنده انسان
يك كار اين با كه معتقدند آنان زيرا.است ممنوع و منسوخ پزشكان جهاني جامعه در امر اين
ميداني بررسيهاي طبق.است بدتر كار يك انجام عمل اين و ميشود ناقص نيز ديگر انسان
دست را حاد اقتصادي مشكل با اتفاق به اكثريت ميرسانند فروش به را خود كليه كه افرادي
در از پس زيرا.بيخبرند يا و اطلاع كم عمل از بعد عواقب از گويا و هستند گريبان به
كارهاي انجام توانايي ديگر او.دارد گيرنده شخص مشابه وضعيتي اهداكننده شخص كليه ، آوردن
.ندهد دست از را خود سالم كليه تا كند اعمال را ممنوعيتها يكسري بايد و ندارد را سنگين
ميتواند كه است كارهايي از يكي سالم شخص كليه فروش كردن محدود براي قانوني بنابراين
با پزشكان كه است خاطر همين به شايد.دارد نگه سالم زيادي اندازه تا را جامعه يك افراد
زندهشان بيمار به خطاب شاعري لطيف حس با شده طي عاشقياش روز آخرين كه فردي عضو پيوند
...روزگار آورد درد به عضوي چو:ميكنند زمزمه
كار اتحاديههاي براي اجتماعي آزاديهاي
ژانويه 2003 _ كار جهاني سازمان كنفرانس آخرينگزارش
ارائه فنلاند حقوقبگيران سنديكاي بينالمللي بخش رئيس Marjaana Vaikonen را گزارش اين
امنيت سنديكاها ، بنيادي حقوق كار جهاني سازمان:است كرده اعلام وايكنن.است داده
در را (حكومت و كارفرما سنديكاها ، ) جانبه سه مذاكره قاعده و كودك كار كارگران ، اجتماعي
.قرارداد بررسي مورد ژوئن ماه در خود كاري كنفرانس
تشويق به ترغيب را عضو كشورهاي قطعنامهاي تصويب با كار جهاني سازمان كار كنفرانس
.است كرده بازار در موجود گروه سه بين گفتمان انجام همچنين و اجتماعي بحث انجام
ايجاد با تا ميخواهد دولتها تمامي از كار سازمانهاي مركزي نقش بر تاكيد با قطعنامه
تضمين را كار جمعي قرارداد انعقاد حق _ اتحاديهها آزادي و اجتماعي آزاد بحث زمينههاي
كشورهاي كليه در جانبه سه گفتمان زمينههاي ايجاد تشويق به ترغيب همچنين دولتها.كند
.شدهاند عضو
.گرفت قرار بررسي مورد نيز كودك كار جهاني گزارش ويژهاي ، نشست در كنفرانس اين در
درصد است730 جهاني جدي مشكل يك واقع در كودك كار.است وحشتناكي نكات شامل مزبور گزارش
.ميدهند انجام خطرناكي غايت به كارهاي جهان كارگر كودكان كل از
هنوز.كرد اعلام كودك كار عليه اقدام جهاني روز را ژوئن روز 12 كار جهاني سازمان
ميتوان را مثبت نكتههاي از يكي.است نشده برداشته رابطه اين در موثري و جدي قدمهاي
كودك كار با مخالفت به موظف را خود عضو كشورهاي از بيشتري چه هر تعداد كه دانست اين در
.كنند
قرار خويش فراروي كودك ، كار كامل محو جهت را معيني و مشخص زمان كشورها ، از كثيري تعداد
نيازمند همچنين و هدفمند و ممتد كار سالها نيازمند مهم اين به رسيدن.دادهاند
.است مردمي سازمانهاي و انجمنها كار ، سازمانهاي دولتها ، مشترك چارهسازيهاي
خود توصيههاي و مصوبات اجراي چگونگي از گزارشي ساله همه كار جهاني سازمان كار كنفرانس
.ميدهد قرار بررسي مورد دنيا سراسر در را
ونزوئلا و اتيوپي در اتحاديهها و سازمانها آزادي نقض و سركوب سودان ، در اجباري كار
بررسي مورد نيز برمه در اجباري كار ديگري ويژه نشست در.گرفت قرار ذرهبين زير ديگر بار
.گرفت قرار
اين مذاكرات در چشمگيري نقش اساسي قانون شدن جهاني اجتماعي بعد اجلاس اين در همچنين
در غيررسمي اقتصاد.ميزد دور غيررسمي اقتصاد حول بحث اصلي موضوع بار اين.داشت اجلاس
رشد داراي معروفند ترانزيتي كشورهاي نام به كه كشورهايي در همچنين و رشد حال در كشورهاي
.است بسياري گستردگي و
(كار سياه بازار) غيررسمي اقتصاد محدوده در سنديكايي فعاليتهاي انجام كه آنجا از
كنفرانس ميكند ايجاد سنديكايي فعاليتهاي براي بزرگي مانع غيررسمي اقتصاد و نيست ممكن
بايد آن عضو كشورهاي و كار جهاني سازمان كه نمود تاكيد موضوع اين بر كار
سنديكايي اوليه حقوق تامين و خويش قانونگذاري سيستم تكامل جهت در چارهانديشيهايي
كه مورد اين در كنفرانس.دهند بسط غيررسمي اقتصاد حوزه در را موضوع اين و كرده اتخاذ
.است كرده تاكيد باشد ، غيررسمي اقتصاد حوزه در كار نوع هر بر ناظر بايد اصلي معيارهاي
خاورميانه در موجود بحران
اسفبار مناسبات.گرفت قرار بحث مورد و مشخص خاورميانه در بحراني وضعيت كنفرانس ، در
دبيركل ويژه گزارش.شد فراواني بحثهاي برانگيختن موجب فلسطين ، اشغالي مناطق در موجود
كه كار جهاني سازمان اداري كميتهقرارداد بررسي مورد را اشغالي مناطق در كاري روابط
اشتغال و اجتماعي حمايت صندوق ايجاد بر تصميم شد ، تشكيل كار كنفرانس از پس بلافاصله
.گرفت فلسطين مردم براي
نماينده.گذاشت جاي بر نيز كارگران كميته در را خود پاي رد همچنين خاورميانه بحران
.نشد كميته عليالبدل عضويت به انتخاب جهت كافي راي كسب به موفق اسرائيل مركزي سازمان
و مسيحي جهاني سازمانهاي از تعدادي جانب از شده ارائه ليست در او كه اين عليرغم
را خود كامل حمايت پيشنهاددهنده سازمانهاي و بود شده پيشنهاد مزبور پست جهت آفريقايي
چين مركزي سازمان نماينده نصيب غيرمنتظرهاي طور به اجرايي كميته بودند كرده بيان او از
.شد
زندگي حاشيه
نوين شيوه به محكوميت *
جمعي نزاع و شرارت پرونده يك محكومان حبس مجازات تهران عمومي دادگاه شعبه 1612 دادرس
.كرد معلق جماعت نماز صفوف در حضور و نزاع محل در آمد و رفت از خودداري به را
گرفته صورت پرونده متهمان اصلاح منظور به تعليق اين كه اين به اشاره با عرفان قاضي
امنيت و نظم زدن برهم و جمعي نزاع شرارت ، علت به متهمان پرونده محتويات براساس است گفته
سال و سن كم و كيفري سابقه نداشتن به توجه با كه شدهاند محكوم حبس مجازات به عمومي
پليس اطلاعات معاونت تحقيقات به توجه با.است شده تعليق آنان حبس محكوميت متهمان بودن
توجه با و متهمان مناسب اخلاقي وضعيت بر مبني بزرگ تهران انتظامي فرماندهي عمومي امنيت
دارد وجود آنها براي زندان در جرايم ساير آموزش احتمال حبس ، مجازات اجراي با كه اين به
مورد در حبس مجازات اجراي تعليق قرار اسلامي مجازات قانون و 27 مواد 25 اجراي در لذا
.است شده صادر حكم قطعيت تاريخ از سال مدت 3 به متهمان
به و هستند ممنوع نزاع محل در آمد و رفت از سال يك مدت به متهمان تعليق اين اجراي در
سكونت محل مسجد در متوالي روز چهل مدت به بايد آنان اخلاقي و ديني اعتقادات تقويت منظور
با مسجد در را آنان حضور بايد احكام اجراي.كنند شركت جمعه نماز صفوف در و حاضر خود
.كند تاييد جماعت امام گواهي
سيدي براي خودكشي به اقدام *
پل روي از را خود دخترانه راهنمايي مدرسه يك دانشآموزان از يكي گذشته سهشنبه روز
مدرسه ناظم به بچهها از نفر چند كه افتاد زماني اتفاق اينكرد پرتاب پايين به شادمان
بدون مدرسه ناظم.است آورده مدرسه به خود همراه به سيدي يك دختر اين كه دادند گزارش
مدرسه از كار اين دليل به كه بود گفته دانشآموز اين به ببيند را شده ياد سيدي اينكه
كلاس در كه دختر دانشآموز اين.داد خواهد اطلاع نيز وي مادر و پدر به و است شده اخراج
را خود مدرسه تعطيلي از پس بود نيز مدرسه ممتاز شاگردان از و ميخواند درس راهنمايي سوم
از خبري هنوز.كرد پرتاب پايين به داشت قرار مدرسه محل نزديكي در كه شادمان پل بالاي از
.نيست دست در شد برده بيمارستان به بلافاصله كه وي جسماني وضعيت
48-آمريكايي قضاوت
منصفه هيات اعضاي
توسط معمولا كيفري پروندههاي شود ، تشكيل نفر از 6 حداقل منصفه هياتهاي است ممكن گرچه
از نامها تصادفي انتخاب طريق از را منصفه هيات گروه دادگاه ، .ميشود رسيدگي نفر 12
برگزار آنجا در دادگاه كه ميكنند زندگي منطقهاي در كه شهروندان از ليستهايي ميان
شده ، ثبتنام رايدهندگان ليستهاي از ميشود تركيب ليستها اين.ميدهد تشكيل ميشود ،
فهرست شهري ، تلفنها ، راهنماي كتابچه موتوري ، نقليه وسايل درباره شده ثبت اطلاعات
ميان از تصادفي صورت به كه آنهايي.منابع ديگر و دارايي بر ماليات پرداختكنندگان
هيات وظيفه انجام براي بايد كه ميشوند گنجانيده هياتي در شدهاند برگزيده ليستها
هر به شد آماده محاكمه براي پروندهاي وقتي.كنند آمادگي اعلام معيني تاريخ در منصفه
دادگاه ، عالي مقام يك.شوند مخلوط هم با شمارهها و ميشود داده شماره يك منصفه هيات عضو
يك در منصفه هيات يك براي اعضا از يك كدام شود معلوم تا ميكند انتخاب را شمارهها
.شد خواهند انتخاب خاص پرونده
منصفه هيات در جامعه از عادلانهاي تركيب انعكاس حق
دهه 1960 تا [.باشد جامعه مختلف اقشار واقعي نماينده بايد منصفه هيات يعني حق ، اين]
دادگاهها.ميكردند منعكس را آمريكا جامعه از كوچكي بخش منصفه ، هيات تشكيلدهنده اعضاي
اصولا كه زنان.ميگشتند برجسته و مهم شهروندان دنبال به منصفه هيات وظيفه انجام براي
و 1960 ، دهه 1950 در مدني حقوق نهضت.ميشدند مستثني نژادي اقليتهاي و بودند مغرور
سفيدپوست ، منصفه هيات تمام كه برانگيخت بحث اين به را آفريقاييتبار آمريكاييهاي برخي
آن براساس كه كرد تصويب را قانوني كنگره در 1968.ميشوند قائل تبعيض سياه ، متهمين عليه
مذهب اصليت ، نژاد ، جنس ، رنگ ، براساس منصفه هيات اعضاي كردن مستثني از فدرال دادگاههاي
صورت به بايد منصفه هيات اعضاي كه كرد شرط قانون.ميشدند ممنوع اقتصادي ، موقعيت يا
سال 1975 در.باشند جامعه مختلف بخشهاي از عادلانهاي بازتاب تا شوند برگزيده تصادفي
ميكرد ، منع منصفه هيات وظيفه از را زنان كه را لوئيزيانا قانون آمريكا ، ديوانعالي
دادگاههاي براي منصفه هيات اعضاي كه شرط اين دادن توسعه در تصميم اين.نمود منسوخ
.گذاشت تاثير شوند برگزيده تصادفي صورت به بايد ايالتي
حقيقت اداي براي منصفه هيات عضو سوگند
حق (كند بيطرفي اعلام) شود تشكيل بيطرف منصفه هيات اينكه از قبل ششم اصلاحي ماده
است ممكن كه منصفه هيات از اعضايي آن تا ميكند تضمين را عادلانه محاكمه براي متهم
پيدا را "ميكنند وارد زيان پرونده به و داشته طرف يك به نسبت تنفري و تمايل" يا سوگيري
چشمانداز" از سوال مستلزم كه ميكند اجرا را "آراء به دقيق رسيدگي سوگند" دادگاه.كنند
قاضي فدرال ، دادگاههاي برخي در.است منصفه هيات اعضاي "آينده نگاه به متوجه و افراد
.ميكند تحقيق منصفه هيات بالقوه اعضاي از كه است كسي تنها
چالشها و برخوردها
و برخورد متهم هم و تعقيبكننده هم آن در كه است منفي جريان يك منصفه هيات انتخاب
داوري صلاحيت فاقد منصفه هيات بالقوه عضو يك كه كند فكر طرف يك وكيل اگر.دارند كشمكش
جاي به كس هر.كند استفاده "دليل" جاي به "اعتراض" از ميتوانداست متهم براي عادلانه
داراي منصفه هيات بالقوه عضو [فلان] كه دهد نشان بايد ميكند اعتراض يا "چالش" ،"دليل"
وكلا به شده داده اجازه اعتراضات اين شمار.است صلاحيتها عدم ساير يا سوگيريها برخي
دادن شكل پي در اعتراضشان از استفاده طريق از طرف دو هر.است نامحدود [فدرال دادگاه در]
نيازي اينكه بدون.ميشود منصفه هيات عضو يك عزل موجب قاطع اعتراض.هستند منصفه هيات به
قاطع اعتراض حق معيني تعداد طرفين ، از هريك به ايالتي قانون.باشد دليلي هيچ ارائه به
اعضايي بركناري براي قاطع اعتراض از بتواند بايد وكيل يك كه است اين مطلوب كمالميدهد
.كند استفاده دارند سوگيري منصفه هيات از
قاطع اعتراض حذف
هيات كردن پر براي ابزاري بهعنوان "قاطع اعتراض" از وكلا كه ميكنند اشكال منتقدين
شرط قانون كه جا آن ازميكنند استفاده دارند سوگيري طرف يك نفع به كه افرادي با منصفه
ارائه قاطع اعتراض طريق از منصفه هيات در نامزدها حذف براي دليلي وكلا كه است نكرده
يا جنسيت خاطر به صرفا را افرادي كه ميآيد وجود به غيرعادل وكلاي براي فرصتي دهند ،
.كنند محروم و مستثني منصفه هيات از نژاد
مساوي حمايت مورد در چهاردهم اصلاحي بند ناقض عملي چنين كه است داده حكم ديوانعالي
قاطع "اعتراض" براي نژاد يا جنسيت از هنوز مدافع وكلاي و دادستانها برخي اما است قانون
هر تقريبا _ دهد ارائه ديگري دليل ميتواند وكيل يك اعتراض ، صورت در.ميكنند استفاده
.منصفه هيات در اقليت يك يا زن يك نمودن مستثني و محرومكردن براي _ آورد خواهد دليلي
را موثري حل راه منصفه هيات انتخاب در تبعيض به دادن پايان براي مارشال تارگود قاضي
".قاطع اعتراض كامل حذف":كرد پيشنهاد
آزاد مطبوعات حضور حق - برابر در _ عادلانه محاكمه حق
گزارش درباره اول اصلاحي ماه در مندرج حق ميان تضادي ميتواند محاكمه شروع از پيش
وجود به عادلانه ، محاكمه يك براي ششم اصلاحي ماده در مندرج حق با جمعي ارتباط رسانههاي
به رسيدگي در رسانهها خبري پوشش تاثيرگذاري نيز تقابل اين منبع مهمترينآيد
قبل پرونده يك به رسيدگي بودن علني است ، منصفه هيات انتخاب بر محاكمه ، از قبل پروندهها
متهم براي اغلب آن انعكاس كه [لور دادگاه در مقدماتي تحقيقات مرحله در] محاكمه از
تركيب در مردم از بسياري ديدگاههاي بر تاثيرگذاري توانايي است ، التهابآور و زيانآور
حق از بايد قاضي يك موقعيت ، اين با مواجهه صورت در.دارد را صلاحيت واجد منصفه هيات
كنند حمايت آزاد مطبوعات براي محدوديت بدون نيز و بيطرف منصفه هيات يك حضور براي متهم
آنها از يكي رفتن بين از به مذكور حق دو ميان تقابلي چنين بروز بگذارد نبايد قاضي يعني]
از كردن سوال و استنطاق قاضي ، يك براي حل راه بهترين شايد [بينجامد ديگري نفع به
مشخص ديدگاه قبل از كه آنان بتواند تا باشد منصفه هيات اعضاي آينده به ناظر ديدگاههاي
.كند غربال را دارند متهم بيگناهي يا مجرميت درباره ثابتي و
|