مابوروسي محصول سال 1995 سينماي ژاپن به كارگرداني هيروكازو كوريدا است كه فيلم نامه  آن بر اساس قصه  كتاب ترو مياموتو به همين نام نوشته شده است. قصه اين فيلم درام درباره زن جواني به نام يوميكو- با بازي ماكيكو اسومي- است كه ظاهراً همسرش خودكشي كرده است. مرگ همسر بدون هيچ هشدار از قبل تعيين شده اي رخ داده  و اين در حالي است كه او دليلي هم براي اين كار نداشته است. فقدان همسر باعث تلخي زندگي يوميكو و طفل او مي شود. كمي بعد از اين ماجرا يوميكو دوباره ازدواج مي كند و از اوساكا راهي يك دهكده ماهيگيري كوچك مي شود اما او هنوز هم در جست وجوي مفاهيمي مثل زندگي و تنهايي در يك دنياي شلوغ است.
جيمز براردينلي در نقد خود بر فيلم چنين مي نويسد: در فضايي كه بسياري از فيلم هاي سينمايي تحت تأثير برنامه ها و فيلم هاي شبكه تلويزيوني MTV هستند(تكنيكي كه كل صنعت سينما را در اختيار خود گرفته است) تماشاي يك فيلم ساده كه به جاي يك ريتم سريع و پرتحرك، حرف خود را به آرامي مي زند، يك غنيمت است. مابوروسي اولين فيلم بلند حرفه اي كوريدا است كه بيشتر وام دار آثار كلاسيك سينماي ژاپن است. تصاوير فيلم آرام آرام راه خود را طي مي كنند و به تدريج به كشف تحول روحي و رواني يك زن جوان مي پردازيم. اين زن هنوز نتوانسته از مرگ غيرقابل توضيح همسرش سر بلند كند و خودش را با شرايط جديد وفق دهد.
كوريدا با همكاري مدير فيلمبرداري اش ماسائو ناكابوري هر نماي فيلم را به شكلي خاص خلق مي كند. در فيلم او خبر زيادي از حركت پن نيست و از كلوز آپ ها استفاده ويژه اي شده است. اكثر صحنه هاي فيلم از يك فاصله معين فيلمبرداري شده و شايد بتوان گفت حكم يك عكس را دارند. اكشن ماجرا نه در صحنه كه درون لنز دوربين صورت مي گيرد. نماهاي زيادي در فيلم  وجود دارد كه در آن خيابان ها و كوچه هاي خالي را مي بينيم. سايه روشن ها در هر صحنه به دقت مورد استفاده قرار گرفته اند. به راحتي مي توان گفت كه كوريدا در فيلم 110دقيقه اي خود هر نما را به دقت از نظر تصويري مورد بررسي قرار داده است.
كوريدا در فيلم خود به دنبال آن نرفته كه احساسات يوميكو را به شكل ملودرام هاي سنتي به تصوير بكشد. از اين نظر كار او در مقابل متدهاي هميشگي صنعت سينما قرار مي گيرد. به همين دليل است كه در كمتر صحنه اي از فيلم، يوميكو را گريان مي بينيم. با اين حال ماكيكو اسومي با بازي با چهره اش، خيلي خوب حال و هواي يك زن دل شكسته را به نمايش مي گذارد. او طيف وسيعي از احساسات پيش بيني نشده و تعجب برانگيز را به خدمت مي گيرد. از سوي ديگر كارگردان فيلم به جاي آنكه كاملاً بر روي كاراكتر اصلي خود متمركز شود، از آنچه كه در محيط پيرامون يوميكو وجود دارد و او را احاطه كرده استفاده مي كند تا حرف خود را به زبان بياورد. براي مثال، در صحنه اي كه او در راه اداره پليس است تا هويت همسر مرده اش را شناسايي كند، وضعيت هوا هم دگرگون است و حتي قطرات باران در محيط پراكنده مي شود. بعد از مرگ همسر، كوريدا از همان فضا و حس و حالي استفاده مي كند كه معمولاً اينگمار برگمن براي به تصوير كشيدن انزواي كاراكترهايش مورد استفاده قرار مي دهد. يوميكو معمولاً هميشه از ديگران دور است. در همه جا تنها ظاهر مي شود و در دل سايه ها گير افتاده است. هر چه به پايان فيلم نزديك مي شويم، با سكانس هاي جذاب تري روبه رو مي شويم. در يكي از اين سكانس هاي خاطره انگيز، يوميكو ديگر به اوج تنهايي و انزوا رسيده است. كوريدا در اين صحنه از عنصر و افكت صدا بهره مي گيرد تا وضعيت يوميكو را به تصوير بكشد. در اين رابطه به ويژه صداي امواج و بادي كه در جاده مي وزد، نقش مهمي دارد.
مابوروسي يك تجربه جديد در هنر فيلم سازي است. اين فقط به دليل اين نيست كه وارد يك محدوده اوريژينال مي شود، بلكه او اين محدوده را به شكلي يگانه و نادر به نمايش مي گذارد. با تماشاي فيلم متوجه مي شويم كه كوريدا آن را فقط به همين شكل مي توانست بسازد. فيلم يك تصوير سينمايي بهت آور است كه تصاوير شاعرانه آن به كمك معنايي كه در احساسات دروني قصه و كاراكترش نهفته، تأثير كامل خود را بر بيننده اش مي گذارد .
كوريدا:در فيلم داستاني  هم به سبك مستند وفادار مي مانم
* در فيلم، شما از سبك ويژه اي براي كارگرداني بازيگران استفاده كرده ايد، آيا اين مسئله در ساخت فيلم هاي بعدي كمكتان كرد؟
- بله، و چه كمك خوبي، تجربه اين فيلم باعث شد تا چشم انداز وسيع تري نسبت به اينكه يك فيلم چگونه بايد ساخته شود پيدا كنم. يك وقت هست كه شما مي خواهيد يك فيلم خيالي – مثل هيچ كس نمي داند - بسازيد كه قصه اش برگرفته از واقعيت نيست. خب، چنين فيلمي با مابوروسي خيلي فرق دارد. در اين حالت شما از خودتان مي پرسيد كه از دوربين فيلمبرداري در ارتباط با كاراكترهايتان چگونه استفاده كنيد و چگونه مي توانيد فضايي خلق كنيد كه صحنه شما به آن نياز دارد.وقتي شما يك فيلم مستند مي سازيد مجبوريد خودتان را با آنچه كه در واقعيت به شما تحميل مي شود منطبق كنيد. در عين حال بايد ياد بگيريد كه چگونه سريعاً قضاوت كنيد و كدام صحنه ها را بگيريد. من هنگام ساخت يك فيلم داستاني هم تلاش مي كنم كه سبك مستندگونه را در كارم بگنجانم. البته بعضي وقتها شما براي اين كار با مشكل روبه رو مي شويد و اين زماني است كه همه چيز خيلي دقيق در فيلمنامه و دكوپاژ قيد شده و شما يك استوري بورد مشخص داريد.
هنگام ساخت مابوروسي مي خواستم آن حسي را كه از درون بازيگران سرچشمه مي گيرد ضبط كنم. اين معني اش آن است كه بايد قيد استوري بورد را مي زدم. در اين حالت دوربين فيلمبرداري اهميت  ويژه اي پيدا مي كند. شما بايد دوربين را آزاد و رها بگذاريد تا كارش را انجام دهد. حتي شايد لازم باشد كه با دوربين روي دست كار كنيد.
* آيا مي توانيم كارنامه  كاري شما را به دو دوره قبل و بعد از مابوروسي تقسيم كنيم؟
- از يك نظر، بله. هنگام كارگرداني هيچ كس نمي داند  مي خواستم تجربه اي جديد در فيلمسازي كسب كنم. من از ساخت سه فيلم قبلي ام تجربيات خوبي بدست آورده بودم. اين تجربيات هم خوب و هم بد بودند. با هر فيلمي كه مي سازم چيزهاي تازه اي ياد مي گيرم.
* در فيلم هاي شما بچه ها معمولا نقش مهمي دارند. آيا هنگام ساخت فيلم هايتان مجبوريد كه شيوه هاي كاري تان را با اين كاراكترها انطباق دهيد؟
- سر صحنه فيلم هايم تمرين زيادي نمي كنيم. اما زمان زيادي صرف آماده سازي مي شود. در اين حالت لحظات خيلي زيادي را با بچه ها مي گذرانم و با آنها حرف مي زنم. از اين لحظات فيلم ويدئويي مي گيريم. اين فيلم ها در طول كار كمك خيلي زيادي به من مي كنند. در عين حال بچه ها متوجه حضور دوربين مي شوند و با آن انس مي گيرند. در عين حال از آنها مي خواهيم كه خصوصيات فردي خودشان را در دل نقش بگنجانند. موقعيت كلي قصه را برايشان توضيح مي دهم. براي مثال مي گويم قرار است بين بچه ها دعوايي دربگيرد. در اين باره بحث مي كنيم كه هر يك از بچه ها در اين ارتباط چه عكس العملي خواهند داشت. اين مسئله به ما اجازه مي دهد تا سر صحنه برداشت هاي خوبي داشته باشيم. اولين برداشت مي تواند يك برداشت فوق العاده باشد، اما بعضي وقتها پيش مي آيد كه صحنه اي را چهار بار بگيريم تا نتيجه مورد نظر حاصل شود.
* از كار با بچه ها چه تجربياتي بدست آورده ايد؟
- هر فيلمسازي از كار با بازيگرانش تجربيات زيادي بدست مي آورد. آدم ها متفاوتند و در ارتباط با شرايط متفاوت از خودشان واكنش هاي متفاوت نشان مي دهند. كارگردان خوب كسي است كه بتواند از اين تجربه ها استفاده خوبي كند. نقش اصلي مابوروسي را يك هنرپيشه معروف يعني ماكيكو اسومي بازي كرد. بسياري فكر مي كردند كه او مناسب چنين نقشي نيست و نمي تواند نقش يك دل شكسته (كه در انزواي خودش به مسائلي مهم و فلسفي فكر مي كند) را به خوبي بازي كند، اما زماني كه فيلم به روي پرده رفت، همه بازي اش را تحسين كردند.براي كار با هر بازيگري بايد حال و هوا و خصوصيات او را درك كرد.

مسئولان برگزاري مراسم جوايز امي - كه به اسكار تلويزيوني معروف است- نام نامزدهاي سال 2006 خود را معرفي كردند.
برگزيدگان امي 2006 روز 27 آگوست در شهر لس آنجلس معرفي مي شوند. بيشترين تعداد نامزدها را مجموعه به سوي غرب با نامزدي در 16 رشته دارد. اين مجموعه را استيون اسپيلبرگ، كارگردان سرشناس سينما تهيه كرده است و يكي از پربيننده ترين مجموعه هاي تلويزيوني است.
به نوشته BBC بقيه نامزدهاي مهم اينها هستند: اليزابت اول (13 رشته)، 24 (12 رشته)، آناتومي گرمي (11 رشته)، بليك هاوس و ويل وگريس (هريك 10 رشته)، از دست داده (9 رشته)، رم (8 رشته) و دختري در كافه و سوپرانوها (هريك 7 رشته).
سال قبل دو مجموعه از دست داده و همسران خانه دار بيشترين تعداد نامزدها را در مراسم امي داشتند. اما امسال نه تنها نتوانسته اند در رشته هاي زيادي نامزد دريافت جايزه شوند، بلكه حتي نام آنها در بين نامزدهاي بهترين مجموعه سال هم قرار ندارد.
مراسم امي شبيه مراسم جوايز گلدي گلوب (كره طلايي) جوايز خود را در دو رشته كمدي و درام تقسيم مي كند. امسال مجموعه هاي سوپرانوها ، جناح چپ و همسران خانه دار در بخش بهترين مجموعه درام نامزد دريافت جايزه هستند.
در رشته بهترين مجموعه كمدي هم كاري مثل اداره نامزد است، اما هيچ يك از مجموعه هاي كمدي يكي دو سال اخير تلويزيون نتوانسته اند موفقيت عظيم مجموعه دوستان را تكرار كنند.
BBC خبر مي دهد كه بازيگران انگليسي امسال جزو نامزدهاي اصلي مراسم امي هستند؛ بازيگراني مثل هلن ميرن، سربن كينگرلي، كيت وينسلت، پاتريك استوارت، جرمي آيرونز و هيو دانسي. مجموعه بليك هاوس هم محصول شبكه BBC است.
در كل 451 مجموعه و چهره، نامزد 90 رشته مختلف جوايز امي هستند. مراسم جوايز امي روز 19 آگوست در يك برنامه جداگانه جوايز تكنيكي خود را اهدا مي كند. بقيه جوايز اصلي در روز 27 آگوست به هنرمندان و كارهاي برگزيده اهدا خواهد شد.
مراسم جوايز امي معتبرترين رويداد تلويزيوني جهان است .اين مراسم كه به اسكار تلويزيوني شهرت دارد هر سال ميليون ها بيننده را به خود جلب مي كند.اسكار تلويزيوني در راه
مسئولان برگزاري مراسم جوايز امي - كه به اسكار تلويزيوني معروف است- نام نامزدهاي سال 2006 خود را معرفي كردند.
برگزيدگان امي 2006 روز 27 آگوست در شهر لس آنجلس معرفي مي شوند. بيشترين تعداد نامزدها را مجموعه به سوي غرب با نامزدي در 16 رشته دارد. اين مجموعه را استيون اسپيلبرگ، كارگردان سرشناس سينما تهيه كرده است و يكي از پربيننده ترين مجموعه هاي تلويزيوني است.
به نوشته BBC بقيه نامزدهاي مهم اينها هستند: اليزابت اول (13 رشته)، 24 (12 رشته)، آناتومي گرمي (11 رشته)، بليك هاوس و ويل وگريس (هريك 10 رشته)، از دست داده (9 رشته)، رم (8 رشته) و دختري در كافه و سوپرانوها (هريك 7 رشته).
سال قبل دو مجموعه از دست داده و همسران خانه دار بيشترين تعداد نامزدها را در مراسم امي داشتند. اما امسال نه تنها نتوانسته اند در رشته هاي زيادي نامزد دريافت جايزه شوند، بلكه حتي نام آنها در بين نامزدهاي بهترين مجموعه سال هم قرار ندارد.
مراسم امي شبيه مراسم جوايز گلدي گلوب (كره طلايي) جوايز خود را در دو رشته كمدي و درام تقسيم مي كند. امسال مجموعه هاي سوپرانوها ، جناح چپ و همسران خانه دار در بخش بهترين مجموعه درام نامزد دريافت جايزه هستند.
در رشته بهترين مجموعه كمدي هم كاري مثل اداره نامزد است، اما هيچ يك از مجموعه هاي كمدي يكي دو سال اخير تلويزيون نتوانسته اند موفقيت عظيم مجموعه دوستان را تكرار كنند.
BBC خبر مي دهد كه بازيگران انگليسي امسال جزو نامزدهاي اصلي مراسم امي هستند؛ بازيگراني مثل هلن ميرن، سربن كينگرلي، كيت وينسلت، پاتريك استوارت، جرمي آيرونز و هيو دانسي. مجموعه بليك هاوس هم محصول شبكه BBC است.
در كل 451 مجموعه و چهره، نامزد 90 رشته مختلف جوايز امي هستند. مراسم جوايز امي روز 19 آگوست در يك برنامه جداگانه جوايز تكنيكي خود را اهدا مي كند. بقيه جوايز اصلي در روز 27 آگوست به هنرمندان و كارهاي برگزيده اهدا خواهد شد.
مراسم جوايز امي معتبرترين رويداد تلويزيوني جهان است .اين مراسم كه به اسكار تلويزيوني شهرت دارد هر سال ميليون ها بيننده را به خود جلب مي كند.

Brain Academy
سيستم:DS
سبك: فكري
يكي از شاهكارهاي دنياي بازيها، سري بازيهاي تمرين هاي ذهني ساخت شركت نينتندو است. اين سري بازيها از جمله معدود عناويني بود كه توانست نظر كساني را كه حتي براي يك مرتبه بازي هاي ويدئويي را تجربه نكرده بودند، به خود جلب كند. در اين سري بازي ها يك سري تمرينات ذهني به صورت پرسش روي صفحه نمايشي ظاهر مي شد و كاربر بايد با قلم از طريق صفحه حسگر كنسول DS پاسخ صحيح را علامت زده و يا آن را مي نوشت.
اولين نسخه اين بازي به نام Brain Age چندي پيش براي DS عرضه شد. امتيازبندي بازي به طور جالبي طراحي شده بود. پس از اتمام تمرين و پايان هر بازي، سن مغزي شما روي صفحه نمايش داده مي شود. بسته به اين كه چه قدر سريع پاسخ داده شده و يا دقت پاسخ ها تا چه اندازه بوده است، امتياز نهايي در قالب سن مغز كاربر نمايش داده مي شود.
Prince of Persia
سيستم :
PC/ PS2/ Xbox
سبك: اكشن
نخستين بازي از سري سه گانه كه باعث شد شركت سازندگان فرانسوي آن يعني Ubisoft به شهرتي جهاني دست پيدا كند. اين بازي آغاز ماجراست. در اين نسخه شاهزاده پارسي با خيانت وزير پدرش مواجه شده و براي پس گرفتن قدرت از وزير وارد مبارزه با او مي شود.
وزير با استفاده از نيروي جادويي شنهاي زمان و موجوداتي كه از آنها به وجود آمده اند كنترل قصر پدري شاهزاده را در دست مي گيرد. شاهزاده در نخستين نسخه شخصيتي بسيار جالب، شوخ طبع و بامزه دارد.
توالي ماجراهاي بازي بدين صورت است كه پس از هر سري درگيري با موجودات شني بايد يك مسير عجيب و غريب را طي كرده و بعد بايد يك معما را حل كنيد.
اين روند توالي ماجراها (به صورت مبارزه، عبور از مسير و حل معما) تا انتهاي بازي رعايت شده است. متأسفانه سازندگان بازي تنها از عنوان پارسي براي شاهزاده استفاده كرده اند و در بازي شما اثري از معماري هاي پارسي باستاني نمي بينيد.