|
|
|
|
|
|
|
|
|
تأملي در مديريت بحران آب
كشاورزي بدون آب!
* شهاب الدين شكري
به استناد اسناد تاريخي و با توجه به مطالعاتي كه در زمينه جغرافياي توسعه انجام گرفته اند، آب و چگونگي مديريت منابع آبي نقش بنيادي در ترسيم روند آباداني يا عقب ماندگي نواحي مختلف داشته به گونه اي كه در شكل گيري اجتماعات اوليه و توسعه مناطق و زايش تمدن ها، عامل محوري به شمار رفته است. اجتماعات اوليه در مناطق حاشيه رودخانه ها و به عبارتي ساده هرجا آب و منابع آبي يافت مي شده، شكل گرفته اند و از اين بابت است كه مي بينيم شهرهاي امروزي به فاصله زيادي از هم در كشور ما استقرار يافته اند. به علاوه آب نقش اساسي در شكل گيري زندگي كوچ نشيني و چادرنشيني- به دنبال بهره برداري از مراتع- داشته است.
مطالعات تاريخي گوياي اين واقعيت است كه در شرق و به ويژه در ايران كمبود اين عنصر در مقايسه با كشورهاي غربي و برخوردار از ريزش باران به مقدار فراوان، (در منبعي ميانگين ريزش باران در ايران در طول يك سال، ۳۰-۲۵ سانتي متر و در منبعي ديگر ۲۸-۲۲ سانتي متر ذكر شده) كمتر از يك سوم ميانگين ريزش باران در دنيا، يعني ۹۰ سانتي متر است. محسوس است عنصر آب حتي در تعيين شيوه حكومت تأثيرگذار بوده و تمركز دولتي را بر منابع آبي سبب شده است. به طور واضح تر بايد بگوييم كه مسأله اساسي ديروز و امروز كشاورزي ايران آب بوده و هست. در كنار مسأله حفر بي رويه چاه ها طي دهه هاي گذشته و نتايج نامطلوب آن، مشكل ديگري وجود دارد؛ كه آن مديريت شبكه هاي آبياري در بخش كشاورزي و انتقال آب از مخازن زيرزميني به محل مصرف است. به راستي چه ميزان از اين آب براي آبياري مزارع و باغ هاي ميوه كفايت مي كند؟ چه ميزان از منابع آبي به نحو صحيح و به مقدار نياز مورد استفاده قرار مي گيرد؟ در مسير آبرساني، هدر رفت آب چقدر است؟ چه بخشي از آن مربوط به عوامل طبيعي و جغرافيايي و چه بخشي مربوط به عوامل انساني و فني است؟ آبياري با شيوه هاي سنتي تا چه زماني ادامه پيدا خواهد كرد؟ پژوهش ها گوياي آن است كه بالا رفتن راندمان آبياري يكي از عوامل مهم و مؤثر در افزايش بهره وري از آب است كه سبب بهبود عملكرد زراعي و باغي در هريك از دشت ها و اراضي كشور و افزايش سطح كشت مي شود. براساس آمارها حدود ۸۲ ميليارد متر مكعب آب براي آبياري ۸ ميليون هكتار از اراضي آبي كشور مصرف مي شود كه نشانگر مصرف ۱۰۲۵۰ متر مكعب آب به طور ميانگين براي هر هكتار است. با توجه به آبياري در سطح كشور كه ۳۸ درصد برآورد شده است، تنها در حدود ۳۱ ميليارد متر مكعب از اين آب به طور صحيح بهره برداري مي شود. در بين استان هاي كشور نيز استان هاي مازندران و گيلان با بيش از ۴۸ درصد، بالاترين راندمان آبياري و استان خوزستان با ۳۳ درصد كم ترين راندمان آبياري را دارند. به طور كلي استان هايي كه از آب زيرزميني بيشتر براي آبياري استفاده مي كنند، داراي راندمان بهتري هستند.(۱) در گزارشي چالش ها و راهكارهاي مقابله با اين چالش ها در بخش كشاورزي با تني چند از مسئولان و كارشناسان اين بخش به بحث گذاشته شده است. در بخشي از آن آمده است: ۹۰ ميليارد متر مكعب آب در كشور استحصال مي شود. از اين ميزان ۸۳ ميليارد متر مكعب به بخش كشاورزي اختصاص داده مي شود كه از آن نيز، ۶۰ ميليارد متر مكعب به هدر مي رود.»(۲) بخش مهمي از اين مسائل را بايد در شيوه هاي بهره برداري از آب مصرفي جست وجو كرد.
نمونه كوچكي از آبياري به روال گذاشته را مي توان در منطقه «هومند آبسرد» واقع در شهرستان دماوند، جايي كه پوشيده از باغ هاي سيب و غيره است به چشم ديد. آب زلال و فراوان كه از طريق چاه هاي حفاري شده در سطح منطقه از دل كوهپايه هاي سرسبز در دامان طبيعت روان مي شود. اين آب در مسير كانال هاي سيماني روباز تا سرحد باغ ها هدايت شده و از آنجا به داخل باغ ها و پاي درختان ميوه مي رود و مشخص نيست در جريان انتقال آب و باز كردن مسير جوي هاي خاكي، چه مقدار از اين سرمايه حياتي به هدر مي رود.
اكنون اين سؤال را بايد پاسخ داد كه با وجود فناوري هاي نوين و مناسب براي آبياري و توسعه شبكه هاي خدماتي فعال در زمينه تهيه و توليد نهاده هاي كشاورزي، چه عامل و عواملي سبب غفلت از اين مسأله شده تا آنجا كه هنوز هم به جز مواردي نادر در سطح منطقه آبياري به همان شيوه هاي آغازين غلبه دارد. به راستي چه گام عملياتي و فراگير جهت جايگزين كردن فناوري هاي نوين آبياري در منطقه پيش گفته انجام شده است؟ مگر امروز توسعه پايدار و حفظ منابع طبيعي و بهره برداري صحيح از آنها محور همايش ها و نقل مباحث توسعه اي نشده است؟ زماني كه بر اثر مصرف غيراصولي و هدر رفت آب طبق آمارهاي موجود، كمبود منابع آبي نه به عنوان يك مسأله بلكه به مثابه بحراني جدي، توسعه پايدار و حراست از گنجينه ها و سرمايه هاي خدادادي و سپردن اين امانت ها به نسل هاي آينده چه دردي را دوا مي كند؟ كجايند؟ مشاركت را كجا بايد جست وجو و معنا كرد؟ كار با مردم و نه براي آنها را، كي و كجا بايد مشاهده كنيم؟ تغيير نگرش را با چه روشي مي توان ايجاد كرد؟ نوآوري و اشاعه فناوري هاي نوآورانه و سودمند به حال مردم و فزاينده رفاه اجتماعي را تا كي بايد انتظار كشيد؟ كارآمدي شيوه هاي دولتي و يا خصوصي را چگونه بايد مشاهده و محاسبه كرد؟ مگر نه اين كه ترويج در پيوند با كشاورزي و همگام با تحقيق در ميدان عمل و ارتباط عملياتي و روش مند با بخش كشاورزي و روستايي معنا و مفهوم مي يابد؟
عدم نگاه مسئولانه به برخي مسائل به ظاهر كوچك، ممكن است در آينده عوارضي جدي ايجاد كرده و حتي خطر تبديل شدن آن مسائل به يك بحران را به همراه داشته باشد. چنانچه فرصت هاي امروز را ناديده گرفته و از دست بدهيم، بايد آمادگي مقابله با تهديدهاي آينده را با صرف هزينه هاي بسيار داشته باشيم. فراموش نكنيم كه آينده حاصل امروز ماست.
* كارشناس ارشد مهندسي ترويج و آموزش كشاورزي
|
|
|
چشم انداز
افزايش جمعيت كره زمين طي سده اخير خطرها و چالش هاي جدي را پيش روي انسان قرار داده است.
يكي از اين خطرات عمده، كاهش منابع آبي است كه به تبع آن فضاي بيابان ها افزايش يافته و از فضاي سبز در كره زمين كاسته شده است.
ايران نيز از اين قاعده مستثني نبوده و نخواهد بود. اين كشور از ديرباز با مشكل كم آبي و توسعه فضاهاي بياباني دست و پنجه نرم مي كرده است، به طوري كه اينك كشاورزي كشور در آستانه بحران قرار گرفته است.
اين در حالي است كه به اعتقاد بسياري از كارشناسان، مديريت غلط منابع آبي مهمترين عامل اين بحران است.
|
|
|
بافت تاريخي يزد در معرض خطر
|
|
گروه شهري- خيابان بسيج در يزد نمونه اي از بي توجهي به تاريخ و فرهنگ اين مرز و بوم است.
اين خيابان عريض كمي بيش از يك دهه است كه با شكافته شدن بافت كهن شهر يزد بخش هاي غيرقابل دسترس شهر را به يكديگر متصل كرده است.
مسئولان شهري يزد در واقع با ناديده گرفتن بافت تاريخي و زيباي شهر با كوچه هاي تنگ و تو در تو و خانه هاي كاهگلي زيبا و منازلي كه بادگيرها از فراز آن سربرافراشته اند، طرح عمراني را به اجرا گذاشتند كه شايد مي شد آن را در مسيري ديگر به مرحله اجرا در آورد.
اين نمونه بدان جهت آورده شد كه چندي پيش مديرعامل شركت مسكن سازان يزد از ضرورت احياي بافت فرسوده شهري سخن به ميان آورده و عنوان كرده بود كه بايد تغييرات را بپذيريم.
اين مسئول شهري يزد با اشاره به دسته بندي بافت هاي فرسوده از نظر شوراي عالي شهرسازي- بافت هاي فرسوده به سه دسته تقسيم مي شوند؛ يك بخش بافت داراي ارزش تاريخي، بخش ديگر بافت مياني شهر كه فاقد ارزش هاي معماري اصيل است و دسته سوم بافت هاي حاشيه اي- گفت: لازم نيست براي اجراي طرح هاي سامان دهي ابتدا به سراغ نقاط بكر و داراي ارزش تاريخي بافت برويم، بلكه اين طرح ها را در حاشيه ها و مكان هاي كم ارزش مي توان انجام داد و با كسب تجربه هاي بيشتر در عرصه بافت، فعاليت ارزشمندتري داشت.
مديرعامل شركت مسكن سازان يزد در پايان اضافه كرد: فناوري جديد به حفظ بناهاي تاريخي كمك مي كند و نبايد در امر احياي بافت، سليقه ها را حاكم كرد؛ چرا كه نتيجه مطلوبي در پي نخواهد داشت.
اين مسئول شهري يزد در سخنان خود بافت تاريخي را داراي ارزش دانسته و احياي آن را در مرحله پاياني فرايند مقاوم سازي مناسب دانسته است.
اما سابقه نشان داده كه نه تنها در يزد كه در ساير شهرهاي ايران، آن هم نه در زمان احياي بافت فرسوده براي مقاوم سازي در برابر زلزله كه در زمان اجراي طرح هاي عمراني بافت هاي تاريخي شهرهاي ايران ناديده گرفته شده اند. علاوه براين يزد هم از آسيب طرح هاي عمراني بي نصيب نمانده است و بلوار بسيج نمونه اي آشكار از بي توجهي به بافت هاي تاريخي است.
بلوار بسيج را با بي توجهي كامل از بافت تاريخي شهر عبور داده اند و هر عابري با گذر از اين خيابان با يك نگاه مي تواند دريابد كه ديواره هايي كه تحت عنوان طرح زيباسازي در اطراف بلوار ساخته شده اند ديواره هايي تاريخي نيستند و نوساز هستند و مسئولان شهري اين ديواره ها را صرفاً به منظور پاك كردن صورت مسأله احداث كرده اند.
براي اثبات اين مدعا كافي است به فضاي پشت ديواره هاي ياد شده نگاهي انداخته شود؛ در فضاي پشت ديوار، خانه هايي كه نيمي از آنها تخريب شده اند به وضوح به چشم مي خورند؛ خانه هايي كه روزگاري هر عابري با گذر از كنار آن حس مي كرد دست كم زمان پانصد سال به عقب بازگشته و او در عصر حاضر زندگي نمي كند.
اين خانه ها در محله تاريخي شهر يزد اگر به صورت كامل و دست نخورده حفظ مي شد، گردشگران زيادي را به خود جلب مي كرد.
اما مسئولان شهري وقت يزد بي توجه به ارزش بافت تاريخي، درست خلاف آن چه مديرعامل شركت مسكن سازان يزد گفته بود، سليقه اي عمل كردند.
حال بايد ديد اين بار آيا مسئولان شهر يزد به هنگام بازسازي بافت فرسوده به بناهاي تاريخي وفادار خواهند بود و يا باز مانند گذشته اجراي طرح هاي عمراني را به حفظ و احياي بافت تاريخي شهر ترجيح خواهند داد.
به نظر مي رسد اين بار نيز با اعلام خبر احيا و مقام سازي بافت هاي فرسوده بافت تاريخي يزد در معرض خطر جدي قرار گرفته باشد.
|
|
|
تمام حيات وحش ايران
|
|
گروه شهري - كتاب «مجموعه حيات وحش ايران» به زبان انگليسي منتشر شد اما پس از حدود يك سال از انتشار آن تقريباً هيچ انعكاسي در مطبوعات و رسانه هاي كشور نداشت.
اين در حالي است كه بسياري از سايت هاي انگليسي زبان و البته مشتاق طبيعت ايران ضمن معرفي اين كتاب، آن را اثري منحصر به فرد تلقي كردند.
بي خبري از انتشار چنين اثري، بي گمان براي دوستداران و اهل دانش علوم طبيعي به مثابه زياني تأسف برانگيز خواهد بود.
كتاب «مجموعه حيات وحش ايران» را اسكندر فيروز به رشته تحرير درآورده و انتشارات اي.بي. تاريس آن را در سال ۲۰۰۵ ميلادي منتشر كرده است.
نويسنده پيش از اين در سال ۱۳۷۸ كتاب «حيات وحش ايران، مهره داران» را در اختيار علاقه مندان علوم طبيعي (به ويژه محيط زيست و جانورشناسي) نهاده بود؛ كتابي كه توسط نشر دانشگاهي منتشر شد و نخستين جايزه مهرگان كتاب را با عنوان «علم براي همه» به خود اختصاص داد.
كتاب اخير در زمان خود يگانه مجموعه مرتبط با حيات وحش مهره دار ايران بود و البته به زبان فارسي هنوز هم اين ويژگي و يگانگي را يدك مي كشد اما نسخه انگليسي، گوي سبقت را از آن ربوده است.
به عبارت ديگر نسخه انگليسي به روز شده اثر فارسي است و داراي اطلاعاتي است كه در زمان چاپ اثر به زبان فارسي يا در دسترس و يا قابل اعتماد نبودند. به عنوان مثال در نسخه فارسي- كه ۶ سال پيش از اثر انگليسي چاپ شده- تعداد پرندگان ايران ۵۰۴ گونه ذكر شده حال آن كه در اثر اخير اين تعداد به ۵۱۴ گونه افزايش يافته است.
همچنين در كتاب انگليسي به راكون، خرگوش اروپايي و تعدادي جانور ديگر به عنوان جانوران موجود و شناسايي شده در ايران اشاره شده است كه در نسخه فارسي اثري از آنها نيست.
كتاب «مجموعه حيات وحش ايران» در ۵ بخش به معرفي پستانداران، پرندگان، خزندگان، دوزيستان و ماهي ها مي پردازد كه شرح به نسبت مختصر و البته مفيدي از هر خانواده ارائه مي كند و دست كم از هر خانواده يك عكس يا طرح در متن كتاب گنجانده شده است.
مشخص شدن پراكندگي هريك از گونه ها به تفكيك استان نيز جزو اطلاعات بسيار ارزشمند اين كتاب به شمار مي رود، به علاوه اگر هريك از گونه ها در فهرست سرخ اتحاديه جهاني حفاظت (IUCN) به عنوان جانوران در معرض تهديد شناخته شده در اين اثر نيز به آن اشاره شده است.
پيش از اين ۵ بخش كه در واقع شالوده اصلي كتاب است، در بخشي كه مقدمه ناميده شده اطلاعات جامع و مفيدي از وضعيت طبيعت ايران و اكوسيستم هاي آن پيش روي خواننده قرار مي گيرد.
در اين مقدمه، به اختصار سابقه جانورشناسي و دانشمندان علوم طبيعي در ايران، حيات وحش ايران در گذشته و حال، شكارچيان پرآوازه ساليان دور، حفاظت و حراست از طبيعت، شبكه مناطق حفاظت شده، كنوانسيون رامسر و موافقتنامه ايران و شوروي سابق در خصوص حفاظت محيط زيست درياي خزر و اطلاعات مختصري از پوشش گياهي، وضعيت اقليمي ايران و ... در اختيار خوانندگان قرار گرفته است. در نهايت نمي توان به چاپ زيباي اثر اشاره نكرد.
ديدن اين كتاب هر فرد ايراني و كتاب دوستي را به حسرت وامي دارد كه چرا چنين كتابهايي با چنين كيفيتي در ايران به زيور طبع آراسته نمي شود و مهمتر آن كه چرا كتابهايي كه درباره طبيعت و محيط زيست كشور است جايگاهي در پيشخوان كتابفروشي ها ندارند در حالي كه به نظر مي رسد ما آخرين نسلي هستيم كه از اين زيبايي ها و ثروت الهي بهره مند شده است.
|
|
|
تخريب زيستگاه، مهمترين عامل انقراض گونه هاي زيستي
|
|
ميراث خبر: آلودگي آب و خاك، آلودگي هوا، بلاياي طبيعي، گونه هاي مهاجم، تخريب غيرمستقيم و مستقيم و تخريب زيستگاه از عوامل انقراض گونه هاي زيستي است.
مهندس انوشيروان نجفي، معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي در سازمان حفاظت محيط زيست، گفت: «بسياري از عوامل تهديد گونه هاي گياهي و جانوري كشورمان، هم اكنون گريبانگير اين گونه هاست و بايد تمامي تلاشها براي جلوگيري از انقراض اين گونه هاي زيستي انجام گيرد.»
وي اظهار داشت: «در حال حاضر از مجموع ۱۶۴گونه پستاندار شناسايي شده در كشور، ۳۲ گونه در معرض تهديد قرار دارند.»
اين مسئول افزود: «پستانداران حيات وحش شامل ۱۰راسته، ۳۲ خانواده، ۸۹ جنس است كه بر اساس تحقيقات انجام شده در ايران تعداد ۱۰ گونه در معرض خطر، ۱۹ گونه آسيب پذير و سه گونه در شرايط بحراني قرار دارند.»
وي خاطرنشان كرد: «پرندگان حيات وحش ايران نيز شامل، ۲۰ راسته، ۷۲ خانواده و ۲۱۷ جنس است كه در مجموع ۵۱۷ گونه شناسايي شده در ايران وجود دارد.»
معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست گفت: «از مجموع گونه هاي پرندگان شناخته شده در ايران نيز ۱۹ گونه در معرض تهديد هستند كه دو گونه در معرض خطر و ۱۳ گونه آسيب پذير و چهار گونه در شرايط بحراني هستند.»
نجفي افزود: «خزندگان حيات وحش ايران نيز شامل پنج راسته، ۲۲ خانوار و ۷۴ جنس هستند كه در مجموع ۲۰۹ گونه شناسايي شده از خزندگان در ايران قرار دارند كه از اين تعداد ۹ گونه در معرض خطر انقراض هستند.»
|
|
|
توليد فيلم هاي گردشگري
|
|
ايسنا: دبير شوراي عالي آموزش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ضمن بيان مطلب فوق گفت: موضوع ايجاد دبيرستان هاي كار و دانش با رشته آموزش ميراث فرهنگي و گردشگري در شورا طرح و بررسي مي شود.
مرتضي احمدي افزود: شوراي عالي آموزش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در آخرين جلسه خود موضوع ساخت فيلم هاي ۳۰ قسمتي و پنج دقيقه اي با موضوع آموزش همگاني ميراث فرهنگي و گردشگري بر اساس نظرات اعضاي شورا و پيشنهادات صنوف مختلف گردشگري از جمله اتحاديه هتل داران، جامعه تخصصي تورگردانان و... را بررسي و نهايي كرد.
وي ادامه داد: بر اساس مصوبه شوراي عالي آموزش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين فيلم هاي آموزشي با مضامين مختلفي از جمله فرهنگ سفر، ترغيب و تشويق به سفرهاي دسته جمعي اهميت ورود توريست خارجي و تاثير آن در اشتغالزايي و اقتصاد كشور و... ساخته خواهد شد.
دبير شوراي عالي آموزش سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ياد آور شد: قرار است فيلم هاي آموزشي تا پايان تابستان تهيه و از تلويزيون پخش شود.
احمدي همچنين از مصوبه اين شورا در خصوص تهيه گزارش فرايند راه اندازي دانشكده هاي گردشگري خبر داد و گفت: در شورا تصميم گرفته شد تا پيشنهادات استان هاي مختلف از سمنان، كرمانشاه و آذربايجان شرقي در خصوص راه اندازي دانشگاه هاي گردشگري بررسي و اولويت بندي شود.
|
|
|
همكاري ايران و تركمنستان در گردشگري
|
|
خبرگزاري ميراث فرهنگي: ايران و تركمنستان با امضاي برنامه همكاري در زمينه گردشگري و ميراث فرهنگي بر توسعه روابط دو جانبه در اين بخش تأكيد كردند.
برنامه همكاري در زمينه گردشگري و ميراث فرهنگي پس از پايان ملاقات خصوصي يك ساعته رؤساي جمهور دو كشور و در پايان مذاكرات مشترك هيأت هاي بلند پايه جمهوري اسلامي ايران و تركمنستان در عشق آباد به امضاي وزير امور خارجه ايران و معاون رئيس كابينه تركمنستان در امور ورزش و گردشگري رسيد.
رياست نهمين اجلاس كميسيون مشترك همكاري هاي دو كشور از طرف ايران به عهده وزير امور خارجه و از طرف تركمنستان به عهده وزير كشور بود.
محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور، در مراسم امضاي اسناد همكاري ايران و تركمنستان، سفر هيأت ايراني و مذاكره با طرف تركمن را خوب ارزيابي كرد و با اشاره به توافقات و مذاكرات مثبت دو كشور گفت: در اين سفر دو طرف مذاكرات خوبي درباره توسعه روابط به ويژه در بخش حمل ونقل، ميراث فرهنگي و گردشگري ، انرژي، سرمايه گذاري، نفت و گاز و تجارت و بازرگاني انجام دادند.
در پايان نهمين اجلاس كميسيون مشترك همكاري هاي ايران و تركمنستان همچنين بيانيه مشترك دو كشور به امضاي رؤساي جمهور دو كشور رسيد.
در پايان اين اجلاس همچنين بيانيه افتتاحيه پايانه مرزي باجگيران - هودان ، تفاهم نامه صنعت برق و انرژي به امضاي رؤساي جمهور دو كشور رسيد.
|
|
|
واگويه هاي مسافر در راه
جاده!
عباس جعفري
|
|
غروب! دستادست رفتن و نرفتن. كشاكش خونين شب و روز. نه آنچنان تاريك و گم كه پازن جوان راه را ميان صخره و جنگل گم كند و نه آن چنان روشن كه تشخيص زردناي صخره زارهاي بلنداي «چوند عباس»(۱) از پشم نرم و روشن پلنگ را بشايد. بيگاهي بلند اما. نه هنوز گاو گم. آنچنان كه نيش خنجر زهره را بشود در آبي سير آسمان غرب به تماشا نشست و نه آنچنان روشن كه خم پشت پلنگ را به چشم روشن پازن بكشاند. باريكه بزور اما آشنا به چشم هر دو- پلنگ و پازن- پس آن يكي در انتظار اين و اين در كشاله رفتن و ماندن. علف بعد باران عصر كه هنوز ژاله بر خود داشت و عطش سيري ناپذيري پازن جوان و آن سو ترك پلنگ پير و انتظاري كه به سر نمي آمد!
بادي كه از غروب از دوردست هاي «دشت شاه»(۲) مي وزيد با خود هنوز بوي نم و باران داشت. پلنگ بي حوصله سر بالا گرفت و باد را بوييد پس آرام بر سر دستان بلند شد و... بناگاه:
غرش كنان و كف بلب از خشم بي امان
زان سان كه سيل مي گسلد سست بند را
اينك پلنگ بر سر او بود و مي دريد
او را چنان گرگ درد گوسپند را
شرم شفق پريد ز رخساره سپهر
هولي سياه يافت بر آفاق چيرگي
شب مي خيزيد پيشتر و باز پيشتر
جنگل مي آرميد در ابهام و تيرگي
اكنون دگر پلنگ كناري لميده سير
فارغ چو مرغ در كنف آشيان خويش
ليسد. مكد. مزد. نه به چيزيش اعتنا
دندان و كام يا لب و دور دهان خويش!(۳)
دهانش را ليسيد و از خون پاك كرد. حس عطش و عطر آب! خوش شور و سرخ بز جوان اينك آب مي طلبيد. رقص زلال آب به زير نور ماه. بوي آب در فرودست. در خط القعر دره. پس تن سنگين و سيرش را سوار بر گام هايي كسل بر شيب خاك نمدار به سمت رود كشاند آنجا كه «مادر سو»(۴) تن تنبلانه در غبار نقره اي ماه خوابانده بود و سلخ ماه سرد و ساكت در دامن رود روي مي شست.
پلك هايش خسته بر هم مي شكست و دمي بر هم مي ماند و پس هراسي سمج آن را مي گشود ترسي كه هنوز بر آن همه خواب و خستگي غالب بود و تن سنگين و لخت مرد را پشت فرمان كاميون دستادست مي كرد. دستش را برد به سمت فلاسك كهنه و روغن آلودش و ليوانش را از چايي غليظ پر كرد، سپس دست برد و صداي پخش صوت كاميون را بلندتر كرد كه در آن كسي تنهايي و خستگي اش را با آهنگي غمگين زمزمه مي كرد.
چاي را لاجرعه سركشيد و با دستمال خيسش گردن و لاله هاي گوشش را نم زد، سپس شيشه را پايين داد تا باد خنك جنگل خواب را از چشمانش بتاراند. هيچ ماشيني از روبه رو نمي آمد پس چشم هايش را به خط زرد يكنواخت ميانه جاده دوخت و پا بر پدال فشرد. ناله يكنواخت لاستيك چرخ ها بر آسفالت جاده ريتمي تندتر يافت؛ ريتمي كه به اندك زماني به يكنواختي كشيده شد و دوباره باز پلك هاي خسته بر قوس چشم ها خزيد و گرم شد.
پيچ تند كمپ دره گل(۵) را خواب و بيدار پيچيد.
از جنگل بيرون آمد پاي بر شن صاف حاشيه جاده گذاشت و پس از آن گام بعد كه قير سرد جاده پاهاي سنگينش را غلغلك داد تأملي و به راه افتاده از پشت پيچ جاده هم زمان دو چراغ پر نور چشمان پلنگ را آزرد نتوانست از آن رو بتابد پس لختي درنگ كرد تا بتواند پيش رويش را ببيند.
صداي برخورد كاميون با جسمي سنگي چشمان خواب آلود مرد را براي لختي با حركتي ناخودآگاه باز و بسته كرد- نه خوشبختانه ماشيني از روبه رو نمي آمد! دوباره پلك هايش فرو افتاد پس پا بر پدال گاز فشرد و با خود انديشيد:
«شغال تپه»(۶) حتماً كنار مي كشم و مي خوابم!
نسيم صبح از سر كوه هاي «آلو باغ»(۷) بر سر جنگل مي گذشت. پيكر باشكوه اما بي جان پلنگ بر كناره جاده افتاده بود و خون سرخش ساعت ها بود كه بر قير جاده دلمه بسته بود!(۸)
پانوشت:
۱) چوند عباس نام قله اي با ارتفاعي حدود ۱۸۰۰ متر
۲) نام دشت و روستايي به همين نام در ضلع جنوب غربي پارك ملي گلستان
۳) برشي از شعر بلند شكار از كتاب زمستان اخوان ثالث
۴) نام رودخانه اي كه به موازات جاده جنگل گلستان مي گذرد
۵) دره گل نام محلي و كمپي در جنگل به همين نام
۶) شغال تپه نام روستايي بر سر راه گلستان به گرگان
۷) آلو باغ قله اي مشرف بر جنگل در ضلع جنوب
۸) آمار دو ساله اخير تلفات جاده اي و حوش پارك ملي.
|
|
|