گروه علمي ، فرهنگي - اعمال فوق طبيعي كه توسط برخي افراد خاص و يا حتي توسط افرادي كه با تمرين به توانايي هايي دست يافته اند، انجام مي شود، متعدد و گسترده هستند. اعمال خارق العاده اي مانند ايجاد باد و باران، بلند شدن از زمين، پيشگويي، غيبت كردن اشياء و.... اما بعضي از پديده هاي فوق طبيعي مستقيماً به جسم انسان مربوط مي شوند. مانندقطع تنفس به مدت طولاني تا حد روزها و زنده ماندن، آلات برنده در بدن فرو كردن و زخمي نشدن، روي آتش راه رفتن و نسوختن، نيروي جسمي فوق العاده پيدا كردن و... اينها اعمالي هستند كه انجام آنها از عهده عموم مردم خارج است، ولي وقوع اين گونه اعمال به طور مستند ثبت و ضبط شده است.
بسيار ديده شده است كه در شرايط بحراني، برخي افراد معمولي كه پيش از اين هيچ سابقه اي از قابليت هاي فوق طبيعي در آنها بارز نبوده، موفق به انجام اعمالي خارق العاده شده اند. براي مثال در يك آتش سوزي، زني با نيروي بدني متوسط كه در معرض خطر از بين رفتن افراد خانواده خود قرار گرفته بود، نيروي فوق العاده در آن لحظات بحراني پيدا كرد و توانست يك يك افراد خانواده خود را كه سنگين تر از خودش بودند، به دوش بگيرد و از ميان آتش به خارج منزل منتقل كند.
آنچه كه تاكنون ثابت شده، اين است كه جسم انسان صرفاً مادي و جداي از ذهن او نيست. جسم انسان، انرژي است و آنچه كه تاكنون ثابت شده، اين است كه جسم انسان صرفاً مادي و جداي از ذهن او نيست. جسم انسان انرژي است و در امتداد ذهن او قرار دارد. به اين معني كه جسم تحت تأثير شعور و آگاهي فرد، مشخصات خود از جمله سلامت و بيماري، توانايي ها و ضعف ها را نشان مي دهد، ضمن اينكه مي تواند به فرمان ذهن (شعور و آگاهي) ويژگي هايي خارق العاده از خود بروز دهد. در اين شماره قصد داريم وقوع اين گونه پديده ها را از ديدگاه بيوشيمي و ژنتيك بررسي نماييم و اسرار ذهن و بدن را كه مي تواند اين گونه حيرت آور عمل نمايد، مورد كنكاش قرار دهيم. تا قبل از سلسله اي از اكتشافات مهم در دهه 70ميلادي اين طور تصور مي كردند كه اعصاب همانند سيستم تلگراف از طريق امواج برق عمل مي كند و هنوز هم بسياري از مردم بر اين باور هستند. بعد از اين اكتشافات، بيشترين توجه نسبت به دسته اي از مواد شيميايي بسيار كوچك، به نام فرستنده هاي نوروني معطوف گرديد. همان گونه كه نام اين فرستنده ها مي رساند، اين مواد شيميايي، محرك هاي آني عصبي را ارسال مي دارند و به عنوان رابط هاي مولكولي عمل مي كنند.
در آن هنگام، اين كشف يك كشف انقلابي به شمار آمد، چون ثابت كرد محركي كه از يك سلول عصبي و يك سلول عصبي ديگر فرستاده مي شود، ماهيتي الكتريكي نداشته، بلكه شيميايي است. در نتيجه، نظريه پذيرفته شده قبلي، مبني بر اينكه جرقه هاي كوچكي از يك نورون به نورون ديگر مي جهند، به يك باره منسوخ گرديد.
مي توان اين گونه تشبيه كرد كه فرستنده هاي نوروني دوندگاني هستند كه با شتابي هر چه تمام تر از مغز به سوي بدن و از بدن به سوي مغز حركت كرده و همه اعضاي دروني بدن را، از احساسات و عواطف، آرزوها، خاطرات، بينش ها و رؤياهاي ما، آگاه مي سازند. فرستنده هاي نوروني، زندگي همه سلول ها را لمس مي كنند. به هر نقطه اي كه انديشه اي مي خواهد برود، بايد اين مواد شيميايي نيز روانه شوند. براي مثال هنگامي كه صداي تركيدن لاستيكي از پنجره به گوش شما رسيده و از جا مي پريد، واكنش آني شما نتيجه يك رويداد دروني پيچيده است.
محرك اين رويداد، عبارت است از: فوران آدرنالين از غدد آدرنال. وقتي اين آدرنالين وارد جريان خون مي شود، به قلب علامت مي دهد كه واكنش نشان دهد. در نتيجه قلب با سرعت بيشتر خون را از رگ ها تلمبه مي زند، آنها را منقبض كرده و فشار خون را بالا مي برد. در عين حال، كبد سوخت بيشتري را به صورت گلوكز بيرون مي دهد، لوزالمعده به منظور اينكه مقدار بيشتري از گلوكز متابوليزه شود، انسولين ترشح مي كند و معده و روده ها بلافاصله هضم غذا را متوقف مي كنند تا انرژي بيشتري را به جاي ديگري روانه سازند.
همگي اين فعاليت ها كه با شتابي عجيب و تأثيري نيرومند در همه جاي بدن صورت مي گيرند، به وسيله مغز هماهنگ مي شوند كه با استفاده از غده پيتو آري بسياري از علامات هورموني تعريف شده در فوق را هدايت مي كند و نيز بسياري از ديگر علامات شيميايي را كه شتابان به سوي نورون ها روانه مي كنند تا ديد چشمان شما را متمركز، قدرت شنوايي را افزون، عضلات پشت شما را به حالت مستقيم درآورده و سر شما را به نشانه هشدار به سوي ديگر بچرخاند.
بنابراين بدن انسان يك ماشين زيست شيميايي است كه قادر است در هر لحظه، صدها مواد شيميايي گوناگون را رها كرده و هر يك را با كل مجموع هماهنگ سازد. بدون مواد شيميايي انديشه اي وجود نخواهد داشت. انديشيدن عبارت از: به كار بردن شيمي مغز است كه آبشاري از واكنش ها را در سراسر بدن آدمي جاري مي سازد. از سويي ديگر اگر بتوانيم بدن خود را چنان كه واقعاً هست، ببينيم، ديگر هرگز قادر نخواهيم بود كه دوباره آن را به همان شكل قبل مشاهده كنيم. ما بسيار بيشتر به يك رودخانه مي مانيم تا هر چيز ديگري كه زمان و مكان در آن منجمد شده باشد. 98درصد از اتم هاي بدن ما سال پيش وجود نداشتند. استخوان بندي بدن كه چنين استوار و محكم به نظر مي آيد، سه ماه قبل همين وضع را نداشت. شكل بندي سلول هاي استخواني كمابيش ثابت مي مانند، ولي اتم هاي گوناگون آزادانه از ديواره هاي سلولي به عقب و جلو مي روند و به اين شيوه است كه هر سه ماه يك بار داراي استخوان بندي جديدي مي شويم.
پوست بدن، هر ماه تازه مي شود و هر چهار روز يك بار لايه جديدي در معده به وجود مي آيد و سلول هاي موجود در آن كه با غذا تماس دارند، هر چند دقيقه تجديد مي شوند. سلول هاي كبدي بسيار آهسته مي چرخند، با اين همه اتم هاي جديد به داخل اين سلول ها راه يافته و مانند آبي كه در بستر رود جريان دارد، هر شش هفته يك بار كبد تازه اي مي سازند. حتي در درون مغز نيز كه سلول هاي مرده آن ديگر تجديد نمي گردند، محتواي كنوني كربن، نيتروژن، اكسيژن و غيره با آنچه با يك سال قبل بود، تفاوت دارد.
مي توانيم سؤال كنيم چه چيزي نقش هدايت اين تغيير را به عهده دارد تابه صورت توده اي از آجرهاي فروريخته در نياييم. كنترل كننده هزاران مواد شيميايي بدن كه در الگويي حيرت آور و پيچيده دوباره سازي مي شوند و با سرعتي در حدود بخشي از يك ثانيه مي آيند و مي روند، چيست؟ بدن انسان به فرمان مغز هر واكنش بيوشيميايي را ايجاد مي كند ولي آيا مغز انسان است كه كنترل تمامي اين واكنش ها و تغييرات را به عهده دارد؟ اين ماشين نياز به يك راننده دارد. مي توان اذعان داشت كه شعور و آگاهي يا باورهاي انسان، راننده اين ماشين هستند. همچنان كه بارها مشاهده شده كه با قدرت تلقين و باور انسان مي تواند خود را درمان يا بيمار كند.
در ژاپن روي افرادي كه نسبت به درخت مخصوصي حساسيت داشتند، آزموني عالي، صورت پذيرفت. چشمان اين افراد را بستند و برگ هاي شاه بلوط را روي دست چپ آنها گذاشته و به آنها گفتند كه اين برگ آن درخت مخصوص است. در همگي علائم حساسيت پوست ظاهر شد، اما وقتي برگ هاي همان درخت را روي دست ديگر آنها گذاشتند و گفتند اين برگ ها بي زيانند، واكنشي روي نداد. تمام واكنش هاي حساسيتي از موادي خارجي مانند گرده گل ناشي مي شوند كه وارد بدن شده با يك پروتئين تركيب مي شوند و تركيبي مي سازند كه گاه عوارض جانبي ناراحت كننده با واكنش حساسيتي توليد مي كند، اين فرآيند يك
فعل و انفعالات زيست شيميايي مستقيم است و معلوم است كه ربطي به مغز ندارد، اما اكنون گنجينه اي از اسناد به دست آمده كه نشان مي دهند بدون هيچ ترديدي كل فرآيند تحت تسلط ذهن و افكار است.
همان طور كه ديديم، زيست شيمي بدن ناشي از آگاهي است، ولي شعور و آگاهي افكار، انديشه هاي خودآگاه و ناخودآگاه باورها و ايمان ما چگونه به شيمي بدن تأثير مي گذارند؟ جهش، تبديل يك انديشه به يك نوروپپتيد از كجاست؟ در كدام فرآيند پنهاني انديشه ترس به يك ماده شيميايي عصبي تبديل مي گردد و ذهن چگونه در يك محور يك ملكول به چرخش درمي آيد؟
تعداد سلول هاي بدن 50تريليون برآورد شده است. در اساس، سلول عبارت از كيسه اي است كه غشاء يا ديواره سلول، آن را احاطه كرده و مملو از مخاطي از آب و مواد شيميايي است كه در گردش هستند. در مركز اين مخلوط، هسته مركزي قرار دارد كه مارپيچ بسيار فشرده DNA را حفظ مي كند.
DNA شعور متمركز هر سلول و متشكل از سه ميليون ژن يعني ذرات و كدهاي اطلاعاتي يا حافظه سلول هستند. DNA كليه اعمال بدن را در كنترل خود دارد. از سويي اطلاعات خود را به دوقلوي همتاي خود RNA منتقل مي سازد و از اين طريق هورمون ها، آنزيم ها و ديگر مواد شيميايي را وارد خون مي سازد و از سويي ديگر با ساختن گيرنده هاي سلولي (زنجيره هاي ملكولي پيچيده) كه تعداد و وضع آرايش آنها روي ديواره هر سلول متغير و پيش بيني ناپذير است، پيام ها را دريافت مي كند.
به عبارتي به سبب وجودDNA بدن قادر است بي شمار از علامات گوناگون را دريافت كند و براي هر كدام پاسخي مناسب داشته باشد. ولي علت ديناميك بودن DNA در ساختار مادي آن نيست. بلكه آنچه DNA را اينچنين مرموز مي سازد، اين است كه درست در نقطه دگرگوني، زندگي مي كند؛ يعني نقطه اي كه با شعور برتر و ذهن انسان در اتصال است. در حقيقت DNA مانند يك راديو، پيام ها يا امواج شعور را از شعور دروني ما به دنياي ما منتقل كرده و ذرات شعور جديد را به خرده هاي جديد ماده پيوند مي دهد.
آنجا كه بيمار تكنيك هاي تخيل را در مخيله خويش به كار مي گيرد، تجربه ورود شعور نامرئي است كه بدن بيمار را بازمي آفريند.
تجسم ذهني و درمان سرطان
در سال 1971 ميلادي، دكتر سيمونتان پرتونگار دانشگاه تگزاس، مردي را معاينه كرد. بيمار، دچار سرطان گلو بود. سرطان پيشرفت زيادي كرده و بيمار به سختي قادر به بلع بود. وزن بيمار هم به 45 كيلو كاهش يافته بود. نه فقط وضع بيمار را به شدت وخيم تشخيص داده بودند، بلكه پزشكان عقيده داشتند كه او فقط 5 درصد شانس مداوا و يا احتمال پنج سال زندگي را دارد. بيمار آنچنان ضعيف بود كه گمان نمي رفت واكنش مثبتي نسبت به پرتودرماني، يعني روش مداواي استاندارد براي چنين مواردي، نشان دهد.
دكتر سيمونتان، به سبب ناچاري و نيز به علت كنجكاوي درباره نتايج حاصله از كاربرد روش روان درماني، پيشنهاد كرد كه بيمار به وسيله تجسمات ذهني، پرتودرماني را تقويت كند. به او ياد دادند كه چگونه مي تواند سرطان خود را به وضوح مجسم نمايد. سپس با ارائه تصوير ذهني كه خوشايند بيمار بود، از وي خواسته شد كه سيستم ايمني بدن خود را به طريقي مجسم نمايد كه گلبول هاي سفيد در حمله به سرطان موفق بوده، آن را نابود مي كنند و فقط سلول هاي سالم باقي مي مانند. بيمار اظهار داشت كه سلول هاي ايمني را چون كولاكي از ذرات سفيد مجسم مي كند كه روي تومور سرطان را مي پوشاند، مانند برف كه روي صخره اي سياه را پوشانده باشد. دكتر سيمونتان، از بيمار خواست كه به منزل برود و تجسمات ذهني خود را در فواصل روز، تكرار كند. بيمار موافقت كرد. پس از فقط چند هفته، مشاهده شد كه تومور كاملاً كوچك شده است و واكنش بيمار نسبت به پرتودرماني، هيچ گونه عوارض جنبي را در پي نداشت. پس از دو ماه، تومور سرطاني به كلي ناپديد شده بود.
دكتر سيمونتان، با اينكه از تأثير شگرف روان درماني بسيار شادمان شده بود، ولي دچار بهت و سرگشتگي گرديد. چگونه ممكن بود كه تجسمات ذهني و يا يك انديشه، در شكست دادن سرطان موفق شود؟ در مقابل، خود بيمار بدون هيچ احساس حيرت و شگفتي، موفقيت درماني خويش را پذيرفت. به دكتر سيمونتان گفت كه چون دچار آرتريت در پاهاي خود است، بنابراين قادر نيست كه به گونه اي دلخواه به صيد ماهي در رودخانه بپردازد و اكنون كه سرطان ناپديد شده است، چرا تلاش نكند تا بيرون راندن عارضه آرتريت را هم مجسم نمايد. و اين درست همان چيزي بود كه پس از چند هفته به وقوع پيوست. در طول مدت شش سال بعد هم كه وضع بيمار مرتباً پيگيري مي شد، اثر و نشانه اي از سرطان يا آرتريت، در او ديده نشد.
كنترل آگاهي و انجام اعمال خارق العاده
آگاهي، چيزي جز هوشياري نيست. مي توان نسبت به گرمي دست خود هوشيار بود كه يك هوشياري انفعالي است. ولي همان گونه كه يافته هاي تحقيقاتي نشان داده است، مي توان دست خود را نيز گرم كرد كه اين يك هوشياري فعال است. آنگاه كه به چيزي توجه مي كنيم از هوشياري انفعالي به هوشياري فعال جابجا مي شويم. توجه كردن، بسيار فراتر از حد تصور مردم عادي، قادر به اعمال كنترل است. زيرا ما قرباني هوشياري انفعالي هستيم. كسي كه درد مي كشد، نسبت به درد خود هوشيار است، ولي به اينكه مي تواند ميزان درد را افزايش يا كاهش داده، آن را پديدار و ناپديد نمايد، هوشيار نيست.
براي تحقق چنين توجه متمركزي، قصد و نيت محكم و يكپارچه لازم است. انسان قادر است با نيروي قصد، روي مراكز مغزي خود كه اندازه انرژي هر فعاليت را مشخص مي سازد، اثر بگذارد. درمان بيماري هاي لاعلاج نيز توسط مكانيزم قصد و توجه متمركز صورت مي پذيرد. در عين حال افراد بسيار ماهري هستند كه از طريق توجه توانسته اند اعمال خود كار بدن را به خوبي كنترل نمايند و آنها را به فرآيندهاي آگاهانه تبديل كنند.
در جريان يك بررسي در كلينيك منينگر، يك روحاني هندي به نام سوامي راما نشان داد كه مي تواند ضربان قلبش را به اراده خود از 70 به 300 برساند و اين رقمي است كه كمتر مي  توان با آن برخورد كرد. در واقع ضربان قلب او به حدي رسيده بود كه نمي توانست به طور موزون خون را در بدن به جريان بيندازد. در يك شخص عادي رسيدن ضربان قلب به عمل و پاسخ بدن به تغييرات لازم، تحت كنترل آگاهي او قرار داشت.كساني هستند كه مي توانند روي آتش گداخته راه بروند و نسوختن پاها را به راحتي كنترل كنند. اين پديده بارها توسط افراد مختلف تكرار شده است. چنين مواردي نيز به وسيله آگاهي (قصد و توجه) كنترل مي شود و در بدن به سبب مواد شيميايي متناسب، تغييرات لازم پديد مي آيد.همان طور كه اشاره شد به همراه هر انديشه اي، يك مولكول شيميايي (نوروپپتيد) ساخته مي شود. آن زمان كه قصد و انديشه يكپارچه باشد، مغز فرمان توليد مواد شيميايي هماهنگ را مي دهد و در بدن تغييرات لازم پديد مي آيد. مثلاً در اين مورد با انديشه من روي آتش راه مي روم و نمي سوزم مواد شيميايي لازم همزمان ساخته مي شود تا بدن نسبت به آتش مقاومت لازم را پيدا كند، ولي اگر به همراه چنين قصد و انديشه اي ترس از روي شك و ترديد پديد آيد، انديشه ترس، پيام قبلي را خنثي مي كند و مواد شيميايي لازم توليد نمي شود. بنابراين بدن پاسخ مناسبي نمي دهد و پا بر اثر آتش خواهد سوخت.
لازم است كه يك اتفاق فراطبيعي ريشه در حيطه باطني انسان داشته باشد، اما اگر بخواهد در زندگي ظاهري و عالم فيزيكي انسان اتفاق افتد، لازم است از قوانين فيزيكي اين جهان گذر كند. به طور مثال، قصد انجام يك عمل كه به جسم انسان مربوط است، اگر از يكپارچگي كافي برخوردار باشد، بلافاصله بيوشيمي بدن را جهت تحقق آن قصد، تغيير خواهد داد.
بنابر آنچه مشاهده شد، بدن ما نسبت به انديشه ها و آگاهي مان عكس العمل نشان مي دهد. آگاهي استقرار يافته و تثبيت شده در حافظه DNA ثبت مي گردد و ژنتيك انسان را تغيير مي دهد، حال چه اين آگاهي مثبت باشد و چه منفي، اما آگاهي منفي، ضعف و ناتواني را به همراه دارد و آگاهي مثبت توانايي قدرت را به ارمغان مي آورد. در حقيقت مي توان گفت جسم ما تجسم آگاهي ماست.
م. توكلي

چين به عنوان يك كشور بزرگ با رشد اقتصادي غيرقابل باور، قدم هاي مؤثري در جهت تأمين انرژي مورد نياز خود برداشته است. با توجه به فقر منابع زيرزميني چين، يكي از گزينه هاي مهم توسعه نيروگاه هاي هسته اي است.
براي آن كه با وضعيت نيروگاه هاي هسته اي توليد برق چين آشنا شويد بايد گفته شود كه در حال حاضر 9 نيروگاه هسته اي در چين جهت توليد برق در حال بهره برداري هستند كه از اين تعداد 7 نيروگاه از نوع PWR)1) و دو نيروگاه از نوع PHWR)2) است. توان خالص و ناخالص اين نيروگاه ها به ترتيب 6593 و 6988 مگاوات الكتريكي است. البته دو نيروگاه از نوع VVER توسط روسيه در حال ساخت است كه در صورت تكميل توان خالص و ناخالص كل آنها به ترتيب 2000 و 2120 مگاوات خواهد بود. براي آن كه با روند صنعت هسته اي چين از سال 1970 تا 2020 آشنا شويد بايد به فعاليت هاي انجام شده تاكنون و همچنان برنامه ريزي براي آينده اين صنعت در كشور چين نيم نگاهي انداخته شود:
سال 1970: نخست وزير وقت چين ژائون لاي در سخنراني كه ايراد كرد تأكيد بر استفاده صلح آميز از انرژي هسته اي كرد.
سال 1972: در 21 فوريه 1972، در نخستين ملاقات رودررو، رئيس جمهور اسبق آمريكا نيكسون و نخست وزير چين ژائون لاي با يكديگر دست مي دهند.
سال 1978: رهبران چيني از يك سيستم اقتصادي متمركز از نوع اقتصاد شوروي سابق به سمت سياست درهاي باز حركت كردند.
سال 1981: در نوامبر اين سال يك پيشنهاد ساخت راكتور آب سبك (PWR) در استان ژجيانگ توسط چيني ها براي آژانس بين المللي انرژي اتمي فرستاده مي شود.
سال 1985: در فوريه اين سال كمپاني برق قدرت گوانگ دونگ (Guandong) و كمپاني بزرگ برق قدرت چين با يكديگر ادغام شده و دو راكتور PWR با نام هاي Day Bay1 و Day Bay2 را ساختند. لازم به ذكر است كه اين دو راكتور با نام هاي گوانگ دونگ۱ و۲ نيز معروفند.
سال 1991: در دسامبر اين سال چيني ها نخستين راكتور از نوع تجاري PWR با ظرفيت الكتريكي خالص 279 مگاوات با نام كينشان-1 را به شبكه برق سراسري وصل نمودند.
سال 1993: در آگوست اين سال چيني ها دومين راكتور هسته اي از نوع تجاري PWR با ظرفيت الكتريكي خالص 944 مگاوات با نام دي بي ۱ را به شبكه سراسري برق وصل نمودند.
سال 1994: در هفتم فوريه راكتور دي بي ۲ به شبكه سراسري متصل شد.
سال 2000: چين با جمعيت يك ميليارد و دويست و شصت ميليون نفر توانست دومين اقتصاد بزرگ دنيا پس از آمريكا شود. در 13 ژوئن همين سال براي نخستين بار راكتور ساخته شده توسط چين به نام چانسوپ-آ در كشور پاكستان به شبكه سراسري برق آن كشور متصل شد.
سال 2001: در اين سال صنعت هسته اي چين يك ركورد جديد از خود برجاي گذاشت. در اين سال توليد برق به 68/16 تراوات ساعت رسيد. در همين سال مصرف برق 9 درصد رشد داشته است. در سال 2001 راكتور كينشان- 1 پس از ده سال كار تمام پارامترهاي مربوط به ايمني هسته اي را با موفقيت پشت سر نهاد.
سال 2002: در 6 فوريه اين سال راكتور كينشان 2 - اي وارد مدار شد در 26 فوريه راكتور هسته اي PWR با ظرفيت خالص الكتريكي 938 مگاوات و با نام لينگ او۱- به شبكه سراسري توليد برق پيوست. همچنين در 19 نوامبر راكتور Qinshan 3-4 به خط توليد برق پيوست. در آخرين ماه همين سال،
15 دسامبر، راكتور PWR با ظرفيت خالص الكتريكي 938 مگاوات با نام لينگا 1 و 2 به شبكه سراسري پيوست.
سال 2003: در 12 ژوئن اين سال راكتور آب سنگين Qinshan 3-B با ظرفيت خالص الكتريكي 665 مگاوات به مدار سراسري برق پيوست.
سال۲۰۰۴: در ژانويه اين سال روزنامه هاي چيني گزارش كردند كه كميسيون اصلاحات و توسعه افزايش ظرفيت تا 36 ميليون كيلووات تا پايان سال 2004 را برنامه ريزي نموده اند و همچنين اضافه نمودن حداقل 2 راكتور هسته اي در سال تا 16 سال بعد مدنظر است در اول مارس همين سال راكتور PWR كينشان
2 - بي با ظرفيت خالص الكتريكي 610 مگاوات الكتريكي به شبكه سراسري متصل شد. راكتور آب سبك با طراحي كشور روسيه از نوع VVER با ظرفيت خالص الكتريكي 1000 مگاوات و با نام تيان وان۱ در كشور چين ساخته شد.
سال 2005: اگر طبق برنامه ريزي از پيش تعيين شده حركت شود و مشكلي پيش نيايد دومين راكتور با طراحي روسي از نوع VVER با ظرفيت الكتريكي 1000 مگاوات و با نام تيان وان 2 كامل خواهد شد. با ساخت اين راكتور چين 8 راكتور هسته اي قدرت در نخستين دهه قرن 21 خواهد داشت.
سال 2010: بر طبق پيش بيني(EIA3) مصرف انرژي هسته اي در چين چهار برابر خواهد شد. يعني از 16 ميليارد كيلووات ساعت در سال 2000 به
66 ميليارد كيلو وات ساعت در سال 2010 خواهد رسيد.
سال 2015: بر طبق پيش بيني EIA مصرف برق هسته اي در چين به 129 ميليارد كيلووات ساعت خواهد رسيد كه نسبت به سال 2010 يك افزايش تقريباً دو برابر را نشان مي دهد.
سال 2020: بر طبق پيش بيني EIA در اين سال مصرف برق هسته اي چين به 142 ميليارد كيلووات ساعت خواهد رسيد كه از كشورهايي مانند كانادا با مصرف 118 ميليارد كيلووات ساعت و روسيه با مصرف 129 ميليارد كيلووات ساعت خواهد گذشت.
با توجه به برنامه ريزي كشور قدرتمند چين در زمينه تكنولوژي صلح آميز هسته اي، مي توان يك دورنماي پايدار (Stable) را در زمينه انرژي براي اين كشور پرجمعيت جهان متصور دانست.

اين يك حقيقت است كه كره زمين در حال گرم شدن است و بسياري از پژوهشگران نيز بر آن اذعان دارند. اين واقعيت بالاخره به گوش سياستمداران ايالات متحده نيز رسيده تا شايد چاره اي براي آن بيانديشند. سناتور ريچارد لوگار مي گويد: كنگره ايالات متحده آمريكا گرم شدن زمين را يك مشكل عمده و همگاني مي داند.
رئيس جمهور ايالات متحده كه قبلاً گفته بود شواهد علمي درباره گرم شدن كره زمين وجود ندارد، گويا تغيير عقيده داده و اكنون به اين واقعيت رسيده است كه هواي كره زمين در حال گرم شدن است و قبول كرده كه افزايش گازهاي گلخانه اي در نتيجه فعاليت هاي انسانها به اين مشكل جهان شمول دامن مي زند. در همين حال بعضي از مقامات محلي آمريكايي از انتظار كشيدن براي اين كه دولت راه حلي براي آن پيدا كند،  خسته شده اند.
شهرداري ريگ نيكولاس واقع در سياتل توانسته 219 شهردار را در 49 ايالت متقاعد كند كه براي كاهش ميزان انتشار منواكسيد كربن در شهرهاي متبوع خود اقدام لازم را به انجام برسانند.
پروفسور گرين جرمورگان از دانشگاه كارنگي ملون مي گويد: جامعه علمي بر سر اين موضوع كاملاً به توافق رسيده است كه كره زمين گرم تر شده و نيز در حال گرم شدن است و علتي جز گازهاي گلخانه اي ندارد . وي مي افزايد: ظاهراً براي عده انگشت شماري از دانشمندان گرم شدن زمين هنوز محسوس نيست،  اما اكثريت معتقدند كه اين روند ادامه خواهد يافت.
دكتر كيم فله نري مؤلف كتاب سازندگان آب و هوا مي گويد: نتايج تمامي مطالعات رايانه اي از گرم شدن تدريجي كره زمين حكايت مي كند و حتي يك پژوهش هم به اين نتيجه نرسيده است كه زمين سرد خواهد شد. بر اساس اين تحقيقات  تا سال 2010 دماي كره زمين بين 3 تا 6 درجه افزايش خواهد يافت كه اين مهم، پيامدهاي فاجعه باري را در پي خواهد داشت كه از جمله آنها ذوب شدن يخ هاي قطبي در گروئنلند و در پي آن بالا آمدن سطح آبهاي اقيانوس ها تا يك متر خواهد بود و اين يك تهديد جدي براي انقراض نسل گونه هاي مختلف گياهي و جانوري است كه به گفته دانشمندان اين روند از هم اكنون آغاز شده است.
دكتر فله نري مي افزايد: حتي اگر توليد گازهاي گلخانه اي در سراسر جهان ناگهان متوقف شود، باز هم براي معكوس كردن روند گرم شدن كره زمين بسيار دير است. مركز ملي پژوهش هاي جوي اعلام كرده است كه اين روند ادامه خواهد يافت، چرا كه گازهايي كه باعث بالا رفتن حرارت زمين مي شود تا نزديك به يك صد سال در جو زمين به يادگار باقي خواهند ماند.


ضرر كاربران آن لاين روزبه روز افزايش مي يابد
علي نقي دلدار: طبق تحقيقات به عمل آمده توسط مؤسسه تحقيقات و آمار آمريكا، كاربران آن لاين در طول دو سال گذشته بيش از 8 ميليارد دلار از ويروس ها، كرم ها و ... ضرر متحمل شده اند.
بر طبق اين تحقيق، كاربران حدود 630 ميليون دلار در اثر ايميل هاي مخرب و جاسوس ضرر متحمل شده اند. همچنين حدود 8/7 ميليارد دلار صرف تعمير و ارتقاي كامپيوترهاي خود كرده اند كه در اثر ويروس ها، آسيب  ديده اند. اين تحقيق بر روي حدود 2000 نفر كاربر خانگي كه دسترسي آن لاين به اينترنت دارند، انجام گرديده است.
منبع: آسوشيتدپرس

همايش ملي
نوآوري هاي آموزشي
گروه علمي فرهنگي – همايش ملي نوآوري هاي آموزشي با هدف نوسازي توليد برنامه هاي درسي، مواد، وسايل و تجهيزات آموزشي، كمك آموزشي، روش ها و فنون تدريس و ارزشيابي و تحول در برنامه هاي آموزشي و درسي متناسب با مقتضيات و شرايط و نيازهاي روز، طي روزهاي 20 و 21 دي ماه امسال توسط سازمان پژوهش و برنامه آموزش وزارت آموزش و پرورش در تهران برگزار مي شود.
اين همايش در دو بخش ارايه مقاله و ارايه نوآورانه برگزار خواهد شد و علاقه مندان جهت كسب اطلاعات بيشتر مي توانند به نشاني الكترونيكي www.noavari.org مراجعه كنند.