دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۶۵ - Aug 21, 2006
برانگيخته دعاي ابراهيم (ع)
رسول جعفريان
سرزمين مكه، قداست و پاكي خود را مرهون ابراهيم خليل و فرزندش اسماعيل است كه سنگ بناي توحيد را با تجديد بناي خانه خدا كه همان خانه مردم است، در اين نقطه گذاشتند.
روزگاري مردمان اين ديار بر پيمان ابراهيم استوار ماندند و فطرت توحيدي خويش را براساس دين حنيف ابراهيم حفظ كردند.
شاخه ديگري از دعوت ابراهيمي در ميان اسرائيليان استوار ماند و بعدها موسي تورات را براي آن مردم آورد و زماني كه بني اسرائيل از راه توحيد خارج گشتند، عيسي(ع) براي اصلاح آن مبعوث گشت. اما آن مسير هم در نهايت به انحراف كشيده شد.
در اين سوي، شاخه اي كه برگرفته از نسل اسماعيل بود، توحيد و آيين حنيف را زمين نهاد و گرفتار بت پرستي شد.
ابراهيم از خداوند خواسته بود كه نسل او را نمازگزار قرار دهد، اما اكنون، اين نسل به انحراف كشيده شده و جز اندكي بر آيين حنيف نبودند.
ابراهيم ضمن دعاهايش از خداوند چنين طلب كرده بود: «ربنا وابعث فيهم رسولاً منهم (بقره / ۱۲۹)». خداوندا! از ميان مكيان و نسل من، رسولي مبعوث گردان. و اكنون رسول خدا (ص) براساس همان دعا مبعوث گشته و خود مي فرمود: من استجابت دعاي پدرم ابراهيم هستم.
بنابراين شگفت نبود كه گفته شود آيين مسلماني، و حتي نام «مسلماني» نامي است كه ابراهيم برگزيده است.
خداوند خود تصريح مي كند: كه نام مسلمان را براي شما، ابراهيم(ع) انتخاب كرد: «هو سماكم المسلمين» (حج / ۷۸).
در نسل جديد مسلماني، رسول(ص) نخستين مسلمان به شمار مي آمد: «انا اول المسلمين (انعام / ۱۶۳)». اين تعبير در چندين جاي قرآن آمده است.
بدين ترتيب بعثت رسول(ص) به معناي احياي مذهب حنيف بود كه رسول هم آيين جديد را همان «مله ابراهيم حنيفا» ناميد و فرمود: «بعثت بالحنيفيه السمحه». من مبعوث گشتم تا دين حنيف آسان گير را زنده كنم.
خداوند هم در قرآن فرمود: هركس از آيين ابراهيم روي گرداند خويش را اسير سبك مغزي و سفاهت كرده است (بقره ۱۳۰.)
هويت اصلي اين بعثت كه به شهادت قرآن، نه يهودي بود و نه نصراني «ما كان ابراهيم يهوديا و لانصرانيا»، (آل عمران / ۶۷) بر پايه توحيد و يكتاپرستي و صراط مستقيمي بود كه در قالب مفاهيم اعتقادي و باورهاي طرح شده در قرآن كريم بود.
اكنون با بعثت محمد (ص) بار ديگر ابراهيم (ع) زنده شده و خطاب به آيين هاي كفري و الحادي و شرك آلود ديگر چنين خطاب مي كند كه اين آيين ها كه پس از من تحريف گشته است، ربطي به آموزه هاي من ندارد.
شاهد من همين محمد (ص) است كه اكنون به صحنه آمده است تا نداي توحيد ناب را زنده كند و خط بطلاني بر ادعاهاي واهي يهود و نصارا به خصوص آيين تثليث بكشد.
براين اساس بود كه محمد (ص) در يك خطبه چنين فرمود:
۱. آگاه باشيد كه پروردگارم به من دستور داده است تا آنچه را نمي دانيد، به شما تعليم دهم.
۲. و ازجمله آنچه كه امروز به من تعليم داده است اين كه هر مالي كه به بنده اي داده ام، براي او حلال است.
۳. من همه بندگانم را حنيف خلق كردم، اما شياطين آمدند و دينشان را از ايشان گرفتند، و آنچه را من بر ايشان حلال كرده بودم، حرام كردند.
۴. شياطين به آنان گفتند از آنچه من به آنان تسلط و قدرتي نداده بودم، براي من شريك بگيرند. يك وقت خداوند به عرب و عجم اهل زمين نگريست (و از شدت انحراف) برآنان خشم كرد، مگر دسته اي از اهل كتاب را... (مسند احمد: ۴ ، ،۱۶۲ صحيح مسلم: ۸ ، ۱۵۹).
اما اين كه رسول(ص) به صورت مشخص تر به چه چيز براي چه كسي مبعوث گشته است، بهتر است به نقل چند روايت بپردازيم:
امام باقر (ع) از قول پيامبر(ص) نقل كرد كه فرمود: من براي سرخ و سياه مبعوث شده ام.
در روايتي ديگر از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: من براي عموم مردم مبعوث شدم، اگر نپذيرفتند، براي عرب، اگر نپذيرفتند براي قريش، اگر نپذيرفتند براي بني هاشم و اگر نپذيرفتند براي خودم به تنهايي.
نيز از پيامبر(ص) نقل شده است كه من به سوي همه زندگان معاصر خودم و براي هر كسي كه پس از من آيد، مبعوث شده ام و در جمله اي ديگر فرمود كه نبوت با من پايان خواهد يافت.
و نيز رسول خدا (ص) فرمود: من مبعوث شده ام تا دين آسان گير و حنيفي را به شما عرضه كنم. اين اشاره به همان روش حنفيت بود كه عبارت از آيين ابراهيم بود و مردم موحد مكه، هرچند در اقليت بودند، از كليات آن آگاهي داشتند.
در روايتي ديگر آمده است كه آن حضرت فرمود: من براي آن مبعوث گشتم تا اخلاق نيك و پسنديده را تكميل كنم.
در روايتي ديگر آمده است كه آن حضرت فرمود: من برانگيخته شدم تا گروهي را بركشيده و گروه ديگري را فرو آورم.
نيز حضرت فرمود: من رحمت مُهدات هستم.
پيامبر (ص) همچنين مي فرمود: من مانند پدري هستم كه به شما تعليم مي دهم.
و در روايتي ديگر فرمود: من مبلغ پيام الهي هستم و خداوند خود هدايت كننده است.
و در روايتي ديگر فرمود: خداوند من را مبلغ مبعوث كرده است نه آن كه شما را به زحمت بيندازم.
خداوند هم در قرآن پيامبر را «شاهد و مبشر و نذير و داعي» معرفي كرد و فرمود: اي پيامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم و دعوت كننده به سوي خدا به فرمان او و چراغي تابناك.

يادداشت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   يادداشت   |  
|  صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |