شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۸۵ - Sep 16, 2006
آسيب شناسي سينماي كودك و نوجوان ايران
قصه هاي امروزي براي بچه هاي امروز
نمايي از انيميشن ماداگاسكار
سعيد مستغاثي
016887.jpg
كودكان عصر اينترنت
شناخت روحيات و علائق و سلائق مخاطب امروز سينما، بخصوص كودكان و نوجوانان شايد ضروري ترين پارامتر براي مسئولان و سينماگراني باشد كه داعيه فيلمسازي براي بچه ها دارند. آنچه كه در دنياي سينماي امروز بيش از هر مورد در نظر آورده مي شود، خاصيت و ويژگي دنياي ارتباطي و رسانه اي موجود است كه باعث شده بچه هاي امروز حتي با بچه هاي يك سال پيش متفاوت بشوند. سرعت پيشرفت دنيايي كه با يك كليك و در كسري از ثانيه مي توان به گوشه هاي مختلف اخبار و اطلاعاتش دست يافت و با فشاري اندك بر روي تكمه هاي دستگاهي كوچكي به نام كنترل از راه دور مي توان صدها كانال صدا و تصوير از گوشه و كنار دنيا را در برابر چشمان خود گشود، انسان امروز را همپاي خود تغييير مي دهد. كودك و نوجوان امروز كه ساعتها اوقات خويش را پاي اينترنت مي گذراند و از طريق وسيله اي ارزان به نام تلويزيون و ويدئو و سي دي و... به راحتي تازه ترين محصولات سينماي روز جهان را در خانه اش به تماشا مي نشيند و روز و شب اش را با هري پاتر و ولد مورت و آراگورن و گندالف و سارومان و دهها موجود اجق وجقي ديگر مي گذراند را ديگر نمي توان با قصه هايي مانند نخودي و ننه نقلي  و... سرگرم نمود. چنانچه طراحان آن سوي آب نيز به جاي جزيره گنج قديمي، امروز سياره گنج توليد مي كنند و به جاي پينوكيو ، در جستجوي نمو را به خورد بچه ها مي دهند. افسانه هاي پرياني كهن را به هم مي ريزند و قصه هاي تازه اي براساس همان درونمايه ها براي كودك امروز سرهم مي كنند، تا با خلقيات و روحيات خاص او جور درآيد. ولي فيلمساز و فيلمنامه نويس ما نگران آن است كه نكند فلان خط كتاب قصه يا افسانه كهن ايراني ذره اي تغيير كند!
امروز ديگر ترديد بردار نيست كه فيلم انيميشن بلند سينمايي از پرمخاطب ترين و پرهواخواه ترين نوع سينما در دنياست؛ آنچه كه در تاريخ سينما هم بي سابقه نيست و كارتون هاي متعددي به خاطر استقبال مخاطبين به محبوبترين و پرفروش ترين آثار سينمايي بدل شدند. آثاري كه پس از گذشت بيش از نيم قرن هنوز محبوبيتشان را در سراسر جهان حفظ كرده اند. هنوز هم عليرغم پيشرفت هاي شگفت انگيز در زمينه ساخت انواع و اقسام فيلم هاي تخيلي و عظيم، فيلم انيميشن بلند سينمايي جايگاه خود را ميان سينماروهاي جهان حفظ كرده و كمتر هفته و ماهي از سال است كه يك انيميشن تازه اكران شده در زمره آثار پرفروش سينمايي قرار نگيرد.
اما متأسفانه سينماي ايران بخصوص بخش كودك و نوجوان آن، از اين مهمترين و اساسي ترين نوع فيلم مربوط به بچه ها محروم است و هيچگونه بهره اي نه از ابعاد فرهنگي و هنري اش مي برد و نه از اثرات مادي اش كه براي سينماي بحران زده ايران قطعاً مشكل گشاست.
به نظر مي آيد همان تفكر كانوني كه در بخش قبلي اين سلسله بحث، مورد اشاره قرار گرفت، در زمينه ساخت فيلم انيميشن نيز تأثيرات خود را برجاي گذارده است، به طوري كه هنوز به عنوان نمونه ها و الگوهاي انيميشن كودكانه براي انيماتورهاي ايراني، انيميشن هاي كوتاه كانون پرورش كودكان و نوجوانان در سالهاي دور و نزديك مثال آورده مي شود. انيميشن هايي كه اغلب مضامين اجتماعي و انسانشناسانه و حتي فلسفي و گاهي سياسي دارند و از كمترين جذابيت هاي يك اثر كودكانه برخوردارند و بعضاً چنان پيچيده و نمادين ساخته شده اند كه كودك از درك و فهم آن قاصر مي ماند. اين چنين است كه هيچ يك از انيميشن هايي كه با چنان الگوهايي ساخته شدند، فرصت اكران عمومي نيافتند، چرا كه اساساً انيميشن كودكانه نبودند. يكي دو تلاش هم كه براي شكستن الگوهاي ذكر شده انجام گرفت و به اكران عمومي هم رسيد، باز به دليل وجود سايه هاي همان تفكر كانوني نتوانستند چنان كه بايد از قابليت هاي فانتزي و ظرفيت هاي خيال پرورانه انيميشن استفاده بكنند و از همين رو در نمايش عمومي خود كمترين موفقيتي كسب نكردند. در واقع نوعي تفكر كه همواره انيماتورهاي ايراني را از خدشه دار شدن افسانه هاي كهن ايراني از طريق به روز شدن اين قصه ها يا تبديل اثرشان به فيلمي سبك و سطحي و حتي مبتذل به خاطر بهره گيري از موسيقي و آواز و حركات موزون  ترسانده و پرهيز داده است، در اينجا به مانعي در مقابل اساس انيميشن كودكانه تبديل گرديده و سينماي كودك و نوجوان ايران را از دستيابي به يك سينماي انيميشن استاندارد باز داشته است.
اين در حالي است كه موفق ترين انيميشن هاي امروز دنيا كه به موثرترين نحو عميق ترين و حتي پيچيده ترين مفاهيم و درونمايه شان را نيز به مخاطبين خود منتقل مي سازند، به نحو هوشمندانه اي از هر دو عامل فوق بهره مي جويند؛ به اين مفهوم كه هم با به روز كردن قصه ها و افسانه هاي قديمي، بچه ها را همچنان در كنار فرهنگ و ادبيات سرزمين خود حفظ مي كنند و هم با به وجود آوردن فضاهاي شاد و مملو از رنگ و نور و موسيقي و شعر و آواز، ميليونها مخاطب كودك و نوجوان و حتي بزرگسال را به خود جذب مي كنند و از فروش هاي سرسام آور برخوردار مي گردند.
با توجه به پتانسيلي كه در قصه ها و افسانه هاي ايراني وجود دارد و اين كه برخي از اين انيماتورها (آنچنان كه آثار كوتاهشان نشان مي دهد) به خوبي درك كرده اند قصه ها و افسانه هاي ياد شده بايستي به روز شوند و با توجه به اين كه كودكان ما در محاصره انيميشن هاي آن سوي آبها قرار دارند كه حتي در يك نگرش خوش بينانه، به هر حال منتقل كننده فرهنگ و آداب و رسوم آنها به شمار مي آيند (فرهنگ و آداب و رسومي كه به هر صورت تضادهايي با فرهنگ و آداب و سنن ملي و مذهبي ما دارد و شايد كه رسوخ آنها در ذهن كودك ما در تقابل با آنچه در رفتار و سلوك خودي مي بيند، وي را دچار نوعي دوگانگي روحي رواني سازد) به نظر مي آيد انيماتورهاي ايراني، وظيفه تعيين كننده اي برعهده دارند.
نكته قابل توجه اين كه براساس بررسي هاي به عمل آمده و با اندكي تعمق، ملاحظه مي كنيم انيميشن هاي كمپاني دريم وركس به طور زيركانه اي دنياي مورد نظر برخي سياستمداران و سردمداران دنياي امروز را به بچه ها حقنه مي كند كه سعي دارند با لطايف الحيل، گوسفند را در كنار گرگ به رابطه مسالمت آميز تشويق كنند و مفاهيمي كه به اقتضاي طبيعت يك جامعه گرگ سالار ارتباط پيدا مي كند را به شكلي از خاطره ها پاك كنند. به اذهان كودكانه به دروغ بقبولانند كه يك كوسه هم مي تواند دوست ماهي ها باشد و ديگر آنها را نخورد؛ مانند آنچه در كارتون قصه كوسه اي نشان دادند. اين كه وحشت و ترس ماهي ها از كوسه ها يك باور كهنه و قديمي است و ديگر نبايد به آن اعتقادي داشت!
اين همان جامعه اي است كه در واقعيت و با زور اسلحه، قصد ايجادش را دارند. في المثل كشورهاي ديگر را با زور، اشغال و نابود كنند تا به قول خودشان دموكراسي را برايشان هديه ببرند! و يك شوخي تاريخي را ثبت كنند كه مستعمره در زير سلطه استعمارگر و با نظر او بخواهد قانون استقلال خود را بنويسد! به نظرم اينها اصلاً با آن تئوري توهم توطئه متفاوت است.
انيميشني كه سال گذشته به نام ماداگاسكار از اين كمپاني بيرون آمد (و متأسفانه تلويزيون خودمان هم چندين بار آن را بدون هرگونه توضيحي پخش كرده است!) درباره 4 حيوان بود؛ يك شير، يك گورخر، يك اسب آبي و يك زرافه كه از باغ وحش نيويورك فرار مي كنند تا به طبيعت خود بازگردند. جالب اينجاست كه وقتي به طبيعت خودشان مي رسند،  وحشي مي شوند! حالا شيري كه رفيق گورخر بوده به ماهيت خود باز مي گردد و مي خواهد كه گورخر را بخورد. آنها در طبيعت جنگل و محل طبيعي زيست خود، مرتب خشونت مي بينند؛ حيوان هايي كه يكديگر را مي خورند، پس ديگر جاي زندگي مسالمت آميز نيست. يعني به طبيعت خود بازگشتن مترادف است با توحش و درنده خويي و براي مهار اين طبيعت وحشي بايد در همان باغ وحش تحت سلطه زندگي كنند! (شبيه به تئوري بوش نيست كه بايد عراق و ديگر كشورهاي خاورميانه را اشغال نظامي كرد تا مردمش بتوانند دموكراسي به دست آورند و در كنار هم به مسالمت زندگي كنند؟!) به همين خاطر است كه آن 4 حيوان در آزادي نمي توانند زندگي كنند و مجدداً به همان باغ وحش نيويورك بازمي گردند. اين القاء تفكر بسيار خطرناكي است كه خيلي ظريف انجام مي گيرد و كودكان ما را از سن و سال پايين به نوعي تفكر سلطه پذيري، عدم اتكا به نفس، دوري از طبيعت و فطرت بار مي آورد. به خاطر آوريد كه زماني فيلم هاي آوانگارد همواره تشويق مخاطب به تفكر درباره بازگشت به خويشتن خويش و فطرت و طبيعت انساني بود و حالا برعكس شده است! البته آنها در فيلم هاي زنده شان هم همين تفكرات سياسي را القا مي كنند.ولي اين كه با ظرافت مي خواهند به كودكان ما و همه كودكان القا كنند، آزادي و رهايي، مساوي توحش و درندگي است و براي زندگي مسالمت آميز بايد تحت سلطه صاحبان باغ وحش بود، بسيار انديشه مخرب و استقلال كشي است. اين كه بايد ماهيت و اقتضاي طبيعت گرگ و كوسه را فراموش كرد و در كنارشان با مسالمت  زندگي كرد، تفكر بسيار منحرف كننده و فريبكارانه اي است كه از بچگي ذهن كودكان ما را آلوده مي سازد و همه اينها، مسئوليت فيلمسازان كودك، بخصوص انيماتورهاي ما را مضاعف مي كند.
به نظر مي آيد كليه دست اندركاران و هنرمندان سينماي واقعاً ملي ما، علاقه مند هستند، در زمينه سينماي كودك توليدات خاص خودمان و هماهنگ با فرهنگ و ارزش هاي خودي را عرضه كنيم و بتوانيم تفكرات و انديشه هاي خودمان را نه به بچه هاي مملكت مان بلكه به همه كودكان دنيا برسانيم، آن هم با وجود اين همه قصه و افسانه هاي جذاب.

بازي
Raibow Six: Lock dow
سيستم: PC
سبك: اكشن اول شخص
016884.jpg
اين بازي هم از عنوان هاي خوب اول شخص شركت معروف Ubisoft است. اگر با اين سري آشنا باشيد، حتماً در جريان هستيد كه سري Raibow Six ماجراي تفنگداران سازمان ملل است كه براي انجام مأموريت هاي مختلف به گوشه و كنار دنيا اعزام مي شوند. در Lock dow هم شما با 16 مرحله از مأموريت هاي ريز و درشت اين گروه خشن مواجه هستيد. گرافيك بازي هر چند در اندازه بازي Ghost Reco (خصوصاً نسخه Advace war fighter) نيست اما از موتور بسيار قوي و خوبي برخوردار است كه جزئيات را به زيبايي پردازش مي كند. فرماندهي گروه با شماست و افراد تيم، هر يك با اسلحه خاص خود، مي توانند گوشه اي از مأموريت را انجام دهند. تيم شما مجهز به آخرين فن آوري هاي نظامي از قبيل انواع دوربين ها و ديد در شب است. صدا گذاري در بازي به زيبايي هر چه تمامتر كار شده و شما قدم به قدم موقعيت خود را از روي صداهاي اطراف تشخيص خواهيد داد خصوصاً اگر مجهز به سيستم پردازش صوتي قوي باشيد.

Yakuza
سيستم: PS2
سبك: اكشن شخص
016881.jpg

كازوما كريو، عضو ارشد گروه مافيايي ياكوزا در توكيو در پي يك تصميم مهم، جنايتي را كه دوستش مرتكب شده به گردن مي گيرد و 10 سال روانه زندان مي شود و حالا پس از گذشت دوران محكوميت، از زندان آزاد مي شود اما همه چيز در توكيو عوض شده است، همه چيز حتي ...
برترين نقطه قوت بازي آخرين محصول شركت ژاپني سگا يعني Yakuza، داستان آن است. داستان واقعي و جذاب بازي آنچنان شما را ميخكوب مي كند كه به راحتي نمي توانيد آن را به بعد موكول كنيد.
Yakuza ابتدا قرار بود سبكي مانند بازي معروف و زيبايي Shemu داشته باشد اما متأسفانه چيزي كه وارد بازار شد بيشتر شبيه بازي هاي سري GTA است.(كه البته باز هم كار بسيار زيبايي از آب درآمده) وقايع در توكيو اتفاق مي افتد و شما با يك توكيوي مجازي زيبا و پر از جزئيات مواجه خواهيد شد كه به زيبايي طراحي شده است.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |