شنبه ۲۵ شهريور ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۸۵ - Sep 16, 2006
آغاز تحقيقات پليس براي كشف راز جنايت
مادر و پسر در آپارتمان شان به قتل رسيدند
كارآگاهان در بررسي هاي اوليه خود به نكاتي رسيدند كه امكان وقوع جنايت از سوي يك آشنا را قوت بخشيد
016962.jpg
گروه حوادث- آزاده مختاري: كارآگاهان پليس جنايي پايتخت در مسير تحقيقات خود بر روي پرونده قتل مادر و پسر به ردپاي يك آشنا در وقوع اين جنايت رسيدند.
خانواده فاطمه چند روزي بود كه از دخترشان بي خبر مانده بودند، غيبت غيرعادي و ناگهاني زن ميانسال مادرش را بي تاب كرده بود. زن با دلشوره بسيار با پسرش تماس گرفته و در نهايت هر دو براي جويا شدن از وضعيت دختر و پسر 6 ساله اش به نام مجتبي به محل زندگيش در واحد ششم يك آپارتمان در خيابان معلم رفتند. اما برادر فاطمه هر چقدر در آپارتمان را كوبيد كسي در را باز نكرد.
از آنجا كه شرايط غيرعادي به نظر مي رسيد. خانواده نگران زن جوان، در منزل را گشوده و وارد آپارتمان شدند. با گشوده شدن در، بوي تعفن شديدي به مشام رسيد. مادر و برادر مضطرب و سراسيمه تمام اتاقهاي خانه را به قصد يافتن دليل انتشار بوي تعفن جستجو كردند. هنگامي كه مادر زن جوان در كمد ديواري اتاق خواب را گشود و با وحشتناكترين صحنه زندگي اش روبرو شد.
ردپاي قاتل آشنا
ساعت 18 روز پنجشنبه خودروهاي پليس جنايي پايتخت و بازپرسي كشيك ويژه قتل مقابل آپارتماني در كوچه صيادي متوقف شدند. كارآگاهان در ميان ضجه هاي مادر داغدار تحقيقات خود را آغاز كردند. اجساد فاطمه و پسر 6 ساله اش در حاليكه در ميان ملحفه هاي جداگانه پيچيده شده بودند. در داخل كمد ديواري پيدا شد، به نظر مي رسيد اجساد آنها چند روزي بود كه بي جان در كنار هم در كمد ديواري قرار داده شده بود.
به گفته محمد تورنگ، رئيس اطلاع رساني تهران بزرگ بررسي اوليه از اجساد معلوم ساخت قتل آنان در اثر خفگي ناشي از فشار ملحفه به دور گردنشان ايجاد شده و در محل جنايت هيچ سرقتي رخ نداده بود. اما بررسي ها نشان مي داد كه عامل جنايت بدون درگيري وارد خانه شده است.
برادر فاطمه به پليس جنايي گفت: خواهرم يكسال و نيم پيش در پي اختلافات خانوادگي با همسرش متاركه كرد و همراه پسرش هشت ماه قبل اين آپارتمان را اجاره كرد و زندگي مستقل خود را آغاز كرد.
از آنجايي كه همسايه هاي محل جنايت سروصداي هيچ درگيري را در روز حادثه نشنيده بودند و حضور فردي ناشناس و يا رفت و آمدهاي مشكوكي نظر آنان را در اين چند روز جلب نكرده بود، كارآگاهان در بررسي هاي اوليه خود به نكاتي رسيدند كه امكان وقوع جنايت از سوي يك آشنا را قوت بخشيد.
همسايه ها از جنايت مي گويند
مرد همسايه كه هنوز باور نمي كرد در محل سكونتش دو جنايت رخ داده باشد درخصوص اين ماجرا به همشهري گفت: عصر روز سه شنبه سه برادر قرباني به اينجا آمدند هرچه صبر كردند خبري از خواهرشان نشد، چهره هاي نگراني داشتند، درنهايت در را با حضور پليس شكسته و وارد خانه شدند.
آن روز آنها بدون يافتن اجساد خانه را ترك كردند ولي عصر روز پنجشنبه وقتي در آپارتمان بار ديگر توسط برادر فاطمه گشوده شد بوي تعفن آنان را به سمت كمد ديواري و اجساد متعفن شده كشاند. اين مرد در ادامه مدعي شد روز پنجشنبه وقتي در منزل قربانيان را گشودند وسايل خانه جمع آوري شده بود، گويي عامل جنايت قصد نقل و انتقال اسباب و اثاثيه را به مكان ديگري داشت. تحقيقات پليس جنايي بر روي اين پرونده زيرنظر بازپرس حسين اصغرزاده ادامه خواهد يافت.

روز سياه دركالج كانادايي
016995.jpg
گروه حوادث - در جريان تيراندازي هاي بي هدف يك مهاجم در سالن غذاخوري كالج داوسون در مونترال كانادا، يك دختر دانشجو به قتل رسيد و حداقل 19 نفر به شدت مجروح شدند كه حال 6 نفر از آنها وخيم گزارش شده است.
به گزارش سي.ان.ان از مونترال كاناد و به نقل از شاهدان عيني، حادثه ساعت 12و 45دقيقه ظهر چهارشنبه (13 سپتامبر) و پس از آن بوقوع پيوست كه مرد جواني كه لباس نظامي سياه رنگي به تن داشت با سه اسلحه وارد كالج داوسون در مركز مونترال شد، به محض ورود او به سالن غذاخوري كالج كه در آن ساعت مملو از دانشجويان بود، صداي دهها گلوله به گوش رسيد.
آنها گفتند: دانشجويان وحشتزده اي را ديدند كه با سرعت از پله هاي ساختمان پايين آمده و از در كالج به بيرون مي دويدند، لباسهاي تعدادي از آنها خونين بود.
دانيل نايتلي يكي از دانشجوياني كه در صحنه جنايت حضورداشته به خبرنگاران گفت: در حال ترك ساختمان بودم كه ناگهان صداي چند شليك پياپي را شنيدم، مرد جوان در حاليكه بسيار خونسرد به نظرمي رسيد به آرامي اسلحه اش را به سمت دانشجويان هدف مي گرفت و چند گلوله شليك مي كرد و سپس تيراندازي را متوقف مي كرد و دوباره اسلحه اش را به سمت ديگري نشانه مي رفت و دوباره صداي شليك گلوله به گوش مي رسيد، همه وحشتزده از پله ها بيرون مي دويدند اما او همچنان به شليك ها ادامه مي داد، تيراندازي ها تا سي دقيقه بعد يعني هنگامي كه پليس مرد مسلح را هدف قرار داد ادامه داشت. اگر چه ماموران پليس در ابتدا به خبرنگاران گفتند تيرانداز خودكشي كرده است اما (يوان دلورم ) رئيس پليس مونترال در كنفرانسي خبري گفت: بر اساس اطلاعات موجود، مرد تيرانداز به ضرب شليك هاي تك تيراندازان پليس مونترال از پاي درآمده است.
او گفت كه مرد مسلح موقع صرف ناهار به غذاخوري كالج داوسون كه 10 هزار دانشجو داشت و در مركز شهر مونترال وارد شد و اقدام به تيراندازي كرد.
فرشته مرگ
در نخستين ساعات وقوع جنايت، پليس از ارائه مشخصات مهاجم خودداري كرد اما ساعاتي بعد مشخص شد كه وي كيموير گيل نام داشته است.
بررسي هاي بعدي درباره اين مرد 25ساله اهل مونترال نشان داد كه وي داراي وبلاگي است كه در آن خود را فرشته مرگ معرفي مي كرد و سلاح هايش را در آن نمايش داده است.
وبلاگ او حاوي مجموعه اي از حداقل 50 ع كس است كه وي در آن با سلاح هاي مختلف درحالي كه يك باراني تيره از نوع نظامي به تن دارد ديده مي شود.
او در وبلاگ درباره خود نوشته است: نام او ترنچ است.اما مردم جهان به زودي او را به اسم فرشته مرگ خواهند شناخت.
وقوع اين جنايت بازتاب گسترده اي در داخل كانادا و جهان داشته است، در نخستين ساعات وقوع جنايت، نخست وزير كانادا در پيامي به مجروحان و خانواده قرباني دستور پيگيريهاي ويژه درباره اين حادثه را صادر كرد.
در دسامبر سال ???? نيز مردي مسلح در مدرسه پلي تكنيك شهر مونترال نخست ?? زن را به قتل رساند و سپس به خود شليك كرد.

قتل راننده جوان براي سفر به تهران!
گروه حوادث مهديه مصطفايي: مردي كه به انگيزه سرقت، راننده يك خودروي سمند را به قتل رسانده بود، در بازجويي ها گفت براي سفر خانواده ام به تهران اقدام به جنايت كردم.
به گزارش همشهري، صبح روز 17 مرداد خانواده پسر جواني با مراجعه به اداره آگاهي اراك مدعي شدند پسرشان به نام توماژ عصر روز گذشته زماني كه براي انجام كاري با خودروي سمندش از خانه بيرون رفته، ديگر بازنگشته و هيچ كس از وي خبري ندارد.
با اعلام گزارش، تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي اراك تحقيقات خود را براي رديابي خودروي پسر جوان آغاز كردند. در حاليكه بررسي ها ادامه داشت، كارآگاهان با استعلام پلاك خودرو دريافتند كه مردجواني با اين خودرو در اصفهان ديده شده است. به اين ترتيب مأموران انتظامي اراك از آنجايي كه احتمال مي دادند وي از سرنوشت توماژ اطلاع دارد، او را مورد بازجويي قرار دادند، اما وي منكر داشتن اطلاعي از راننده جوان بود.
هنگامي كه در بازرسي از خانه اين مرد يك قبضه سلاح كمري و 6 فشنگ كشف شد فرضيه هاي پليس درباره قتل جوان راننده و سرقت خودروي وي قوت گرفت و اين بار مرد جوان به نام محمود تحت بازجويي هاي دقيق پليس قرار گرفت.
محمود در جريان بازجويي هاي مقدماتي صراحتاً به قتل توماژ اعتراف كرد و در ابتدا مدعي شد كه توماژ را به خاطر رابطه با يكي از اقوامشان به قتل رسانده است اما هنگامي كه بررسي ها نشان دادكه وي دروغ مي گويد، لب به اعتراف گشود و در توضيح واقعيت ماجرا گفت: روز حادثه به همراه خانواده ام از روستايي در اطراف ملاير قصد رفتن به تهران را داشتيم در بين راه زماني كه كنار جاده در انتظار ماشين به سر مي برديم، يك لحظه نقشه سرقت به ذهنم رسيد.
از خانواده ام خواستم تا در همان جا منتظرم بمانند تا من با خودرو برگردم. به اين ترتيب به بهانه اين كه قصد امانت گرفتن خودروي دوستم را دارم از آنها جدا شدم.
وي افزود: در ابتداي جاده به عنوان مسافر ايستاده بودم كه راننده جوان با ديدن من تصور كرد مسافر هستم، بنا بر اين مرا سوار كرد. ولي در بين راه ناگهان اسلحه ام را درآوردم و با شليك گلوله اي او را به قتل رساندم. بعد هم جسدش را در بياباني در اطراف ملاير دفن كرده و با خودرو از محل متواري شدم. با اعترافات تكان دهنده مرد جوان، وي براي تكميل تحقيقات تحويل مقامات قضايي شد.

۱۷ سال حبس براي برادران 30ثانيه اي
گروه حوادث اعضاي يك باند سرقت خودرو كه گردانندگان اصلي آن چهار برادر بودند، از سوي رئيس شعبه 1145 مجتمع قضائي بعثت به تحمل 17 سال زندان محكوم شدند.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار اداره دوم آگاهي تهران قرار گرفت كه پرونده هاي متعددي مبني بر سرقت خودروهاي پرايد و پيكان در شرق تهران كه به صورت مشابه مورد سرقت قرار گرفته بود، به اين شعبه ارجاع شد. با افزايش گزارش ها تيمي از مأموران اداره آگاهي در بررسي هاي مقدماتي خود متوجه شدند سرقت ها بايد توسط اعضاي يك باند و به صورت هماهنگ صورت گرفته باشد. تحقيقات در اين زمينه ادامه داشت تا اين كه مأموران گشت در ارديبهشت 84 به يك خودرو پرايد كه پلاكش سرقتي اعلام شده بود، مظنون شدند و راننده خودرو را بازداشت كردند.
راننده در جريان بازجويي ها مدعي شد خودرو را از فردي در ترمينال بيهقي خريداري كرده است. بنابراين محل مورد نظر تحت مراقبت قرار گرفت و فروشنده شناسايي شد. مرد فروشنده در ابتدا منكر سرقتي بودن خودرو شد اما وقتي تحت بازجويي فني قرار گرفت، اعتراف كرد كه با همدستي اعضاي باند بزرگ سرقت كه سركردگي آن را چهار برادر برعهده دارند اقدام به سرقت دهها خودرو كرده است. با اظهارات فروشنده جوان، چهار برادر شناسايي شده و در مخفي گاهشان در جاده دماوند دستگير شدند.
پرونده متهمان كه در كمتر از 30 ثانيه اقدام به سرقت خودروهايي كه راننده آنها را در صورت روشن رها كرده و براي خريد سيگار و تنقلات پياده شده بود مي كردند پس از تكميل تحقيقات به شعبه 1145 مجتمع قضائي بعثت ارجاع شد و متهمان با حضور بيش از 50 شاكي محاكمه شدند. قاضي سياه سراني پس از اخذ شكايت مالباختگان و دفاع متهمان در دو جلسه محاكمه، اقدام به صدور رأي كرد. در رأي صادره اعضاي اصلي اين باند مجموعاً به تحمل 17 سال زندان و ردمال محكوم شدند.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |