شنبه ۱ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۹۱ - Sep 23, 2006
آسيب شناسي سينماي ايران/سينماي جنگ
چه بر سر سينماي دفاع مقدس آمد؟
سعيد مستغاثي
افت وخيزسينماي جنگ
007044.jpg
آمار نشانگر آن است كه از اواسط دهه،۷۰ توليد و ساخت فيلم در سينماي دفاع مقدس رو به افول نهاد و به بهانه هاي مختلف از قبيل اينكه دوران جنگ سپري شده يا هزينه توليد فيلم جنگي بالاست و تماشاگر هم آن را نمي پسندد، سال به سال از تعداد اين گونه فيلم ها در چرخه توليد سينماي ايران كاسته شد. اين در حالي است كه در سينماي روز جهان، پس از گذشت حدود 60?سال از پايان جنگ جهاني دوم و 40?سال از جنگ ويتنام، هنوز پيرامون اين دو مقطع تاريخ جنگ، انواع و اقسام فيلم ها ساخته مي شود و هنوز اين فيلم هاي جنگي با داستان هاي مربوط به 40 تا 60 سال قبل، از استقبال فوق العاده مخاطب در سراسر دنيا برخوردار مي شود. به همين دليل است كه توليد فيلم جنگي در سينماي جهان كمتر دچار افت وخيز چشمگيري شده است و هر سال معمولاً شاهد چند اثر قابل توجه در اين ژانر از فيلمسازان برجسته بوده ايم. چنان كه همين 4 سال پيش فيلمي به نام پيانيست ، هم توجه اروپاييان هنري را در جشنواره كن جلب كرد و بابت آن نخل طلا گرفت و هم در مراسم اسكار آمريكاييان، توفيق به دست آورد.

سينماي دفاع مقدس از جمله ژانرهايي بود كه پس از پيروزي انقلاب متولد شد. در واقع، برخي آن را تنها ژانر سينمايي مي دانند كه طي اين سال ها خود را با درنظرگرفتن همه عناصر و قوانين ژانر حفظ كرد و در حد استاندارد(لااقل به لحاظ ساختار روايتي) باقي ماند. اساساً مي توان گفت سينماي پس از انقلاب، پس از يك دوره فترت نسبي سال هاي 59-58 اصلاً با سينماي جنگ در كنار نوعي ديگر كه موضوعات تاريخي انقلاب را در كادر خود قرار مي داد، شكوفا گشت و با تحول سينماي جنگ به ژانر دفاع مقدس، بسياري از تخصص هاي سينمايي روز كه غالباً در سينماي قبل از انقلاب مهجور مانده بودند، به عرصه آمدند و بسياري از موضوعات تابو شده در همين نوع سينما به تصوير كشيده شدند.
فيلمسازان جوان مستعدي با ساخت فيلم در ژانر دفاع مقدس به سينماي ايران گام گذاردند كه در سال هاي بعد، هر يك علاوه بر خلق آثار قابل اعتنا با صحنه هاي ماندگار سينمايي توجه كارشناسان و علاقه مندان هنر هفتم اين ديار و آن سوي مرزها را برانگيختند.
اما در ابتدا سينماي جنگ بود؛ همان كه قبل از انقلاب هم با صحنه هايي در برخي از فيلم ها رخ نمايانده بود؛ مانند خداحافظ تهران ساخته ساموئل خاچيكيان(اگرچه خود فيلم در واقع اثري ملودرام به شمار مي آيد) و فيلمي ديگر به نام تپه 303 كه اكران محدودي داشت و بيشتر، مستندي درباره يك مانور نظامي به شمار مي آمد تا يك فيلم جنگي.
بعد از انقلاب هم سينماي جنگ با وجه حادثه اي بر پرده سينماها رفت و با استفاده از الگوهاي تجربه شده در تاريخ سينماي جهان، در همان ابتدا مخاطبان زيادي را جذب كرد. فيلم هاي برزخي ها (ايرج قادري) و مرز (جمشيد حيدري) اولين آثاري بودند كه در ژانر جنگ سينماي ايران جلوي دوربين رفتند و اگرچه به نظر عده اي از منتقدان، آن چنان كه بايد، فيلم هايي در خور دفاع عقيدتي و آرماني مردم ايران در مقابل تهاجم گسترده عراق به شمار نيامدند، اما خيلي زود با ورود سينماگران جوان و بعضاً حاضردر جبهه هاي جنگ به عرصه سينماي جنگ، نوع جديدي از اين ژانر به منصه ظهور آمد كه حتي در فيلم هاي جنگي شوروي سابق و كشورهاي هم مسلك آن كه به باورهاي ايدئولوژيك پهلو مي زدند نيز سابقه نداشت. در واقع اين نوع سينما به لحاظ سوژه و درونمايه و حتي ساختار سينمايي، ملهم از نوع نبرد اعتقادي رزمندگان ايراني به نظر مي آمد و از اين جنبه اُريژينال ترين گونه سينمايي تلقي شد كه از فرهنگ ديني و ملي سرزمين ايران منشأ مي گرفت.
ويژگي ژانري كه به سينماي دفاع مقدس معروف شد، بر اساس پرداختن به روحيات و درونيات رزمندگان و چالش باورها و اعتقاداتشان با واقعيات استوار بود كه به تدريج از شكل شعاري فيلم هاي اوليه به فرم ويژه سينمايي و بصري اين نوع سينما در اواخر دهه 60 و اوايل دهه۷۰ رسيد. في المثل به جاي توصيف لفظي اينكه جنگ ما بر پايه اعتقاد است و سلاح و ابزارهاي ديگر مادي به عنوان وسيله در سيطره اين اعتقاد قرار دارند (در فيلم هايي مانند ديار عاشقان )، ابراهيم حاتمي كيا در مهاجر ، اين ويژگي را در قالب هوشمندانه استحاله يك هواپيماي شناسايي بي موتور در باورهاي هدايت گران آن به نمايش گذارده و همه را در آن نماي پاياني كه مهاجر، پلاك هاي رزمندگان به شهادت رسيده را بر دماغه خويش و ميان ابرهاي آسمان بيكران پرواز مي دهد، مستتر ساخت كه گويي اين ارواح شهداست كه در اوج آسمان در پرواز مي باشند و يا در فيلم ديده بان امدادهاي غيبي و همراهي سمبليك فرشتگان بر اساس آيات قرآني را در باند صوتي سكانس تنهايي ديده بان در راه محل ماموريتش، وجهي سينمايي بخشيد. همچنين است كاربرد بيان تصويري تفكر و باور زنده بودن شهدا در طول زمان در فيلم سفر به چزابه كه رسول ملاقلي پور آن را با استفاده از جريان سيال ذهن در ساختار روايتي و سينمايي اثرش گستراند.
سينماي دفاع مقدس كه در دهه 60 به خاطر فاصله گيري از سينماي جنگي تجاري به حادثه پردازي همچون يك تابو مي نگريست، در اوايل دهه 70 با فيلم هايي مانند آخرين شناسايي ، حماسه مجنون و سجاده آتش به تلفيقي جذاب از اين دو رسيد و براي سينمايي كه مي خواست تصوير انديشه هاي فلسفي و عرفاني را در فرم هاي سمپاتيك ارائه دهد، نمونه سازي كرد. سينماي دفاع مقدس در سال هاي پس از جنگ نيز با پردازش تصويري ناگفته هاي جبهه ها و پشت جبهه ها در طول 8 سال نبرد، با قوت در سينماي ايران باقي ماند. در اين سال ها فيلم هاي قابل توجهي مانند هيوا (رسول ملاقلي پور)، روبان قرمز (ابراهيم حاتمي كيا)، قارچ سمي (رسول ملاقلي پور)، برج مينو (ابراهيم حاتمي كيا)، شيدا (كمال تبريزي)، كيميا (احمدرضا درويش) و... به آرمان هاي سوخته يك نسل فداكار و تقابل آن آرمان ها با واقعيات تلخ امروز پرداختند و نقاط برجسته اي در تاريخ سينماي ايران بر جا گذاردند.
سينماي دفاع مقدس از پرمخاطب ترين ژانرهاي سينمايي بعد از انقلاب بوده است، چنانچه 4 فيلم از ليست ده تايي پربيننده ترين فيلم هاي سينمايي اين سال ها را آثار ژانر دفاع مقدس تشكيل مي دهند و در صدر اين ليست، به عنوان پرتماشاگرترين فيلم سينماي سال هاي پس از پيروزي انقلاب، فيلم عقاب ها ساخته ساموئل خاچيكيان قرار دارد.
ولي در سينماي ايران به رغم گذشت تنها 17سال از جنگي كه در يك دوران 8?ساله، زندگي همه ملت ما را تحت تاثير قرار داد و هنوز هم آثار آن بر زندگي ما سنگيني مي كند، در 8-7 سال اخير توجه چنداني به اين مقطع مهم حيات ملت ايران نشان داده نشده است. كم توجهي به سينماي دفاع مقدس كه از اواسط دهه 70 در سينماي ايران آغاز شده بود، در سال هاي 1381 و 1382 به اوج خود رسيد، به طوري كه در سال 81 در بخش مسابقه سينماي ايران جشنواره فيلم فجر، حتي يك فيلم در باب دفاع مقدس حضور نداشت و در سال۸۲ هيچ فيلمي از اين نوع به نمايش درنيامد!
اگرچه با حضور مهندس حيدريان در معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و تغيير و تحولاتي در زمينه سياست هاي سينمايي، مجدداً برخي فيلمسازان باسابقه در ژانر مذكور به ساخت فيلم درباره دفاع مقدس مردم ايران روي آوردند، اما سينماي دفاع مقدس به رغم تجارب گذشته و امكانات بيشتر امروزي، به سال هاي طلايي قبل بازنگشت.
روزگاري قرار بود شهادت هاي دلخراش را به تصوير نكشيد، ولي در فيلم هايي مانند سفر به چزابه و هيوا جسورترين اين گونه صحنه ها بر پرده سينما رفت.
دوراني گفته شد كه فيلمسازان جنگ جرات نمي كنند از كمبودهاي رزمندان بگويند، ولي در قارچ سمي از نبود عشق زميني به عنوان طليعه اي از عشق معنوي در وجود رزم آوران جبهه هاي نبرد روايت شد و صداقتشان در جبران آن كاستي بر نوار سلولوئيد ثبت شد.
اما وقتي از اواسط دهه 70 امور توليد به دست واسطه هاي بخش خصوصي افتاد و سودجويي محض در دستور كار قرار گرفت، همانگونه كه فيلم هاي كليشه اي به اصطلاح جوانانه دختر/پسري، سالن هاي سينما را تسخير كردند، سينماي انديشمند و اصيل از جمله ژانر دفاع مقدس نيز از ميدان توليد سينماي ايران رخت بربست، چرا كه در محاسبات چرتكه اي آن واسطه ها اساساً نوعي همچون فيلم دفاع مقدس با ويژگي هاي خاص جبهه ها و رزم رزم آوران سپاه اسلام، جايي نداشت و در قبال اين جفاي تاريخي، هيچ يك از مسئولان سينمايي وقت عكس العملي نشان ندادند! آيا آنها هم بر اين تصور بودند كه دوران سينماي دفاع مقدس در ايران به پايان رسيده است؟! آيا همه ناگفته هاي جنگ تحميلي به تصوير كشيده شد؟ آيا توطئه هاي سياسي پشت پرده تجاوز صدام به ميهن ما(كه اينك بسياري از آنها حتي توسط خود روشنفكران آمريكايي هم بازگو مي شود) بر پرده سينماهاي ايران به نمايش درآمد؟ آيا تصاوير ولو مختصري از نقش آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي در مسلح كردن عراق به انواع و اقسام سلاح هاي شيميايي و كشتار جمعي و حمايت از جنايات بي سابقه اي همچون قتل عام حلبچه جلوي دوربين هاي سينماي ايران رفته است؟ آيا ماجراي سياستمداران غربي كه صدام را تشويق و ترغيب به ددمنشي هاي تاريخي اش در كشتار زنان و كودكان و مردان بي دفاع كردند، به صورت فيلم روي پرده سينماها نقش بسته است؟ در مورد صدام چه؟ درباره چنين فردي كه 8?سال خرابي و ويراني و مرگ و آوارگي را به ملت ما تحميل كرد، چند فيلم ساخته شده است؟!

بازي
F.E.A.R: First Ecouter Assault
سبك: اكشن
سيستم: PC
007050.jpg
اگر سيستم بسيار قوي و كارت گرافيك خيلي بالايي داريد و علاقه مند به يك اكشن اول شخص بي نظير هم هستيد، مستقيماً به سراغ Fear برويد. اين بازي با گرافيك فوق العاده بالا و فيزيك گيرايش، كاري منحصر به فرد و استثنايي در اين سبك است. شما در نقش يك كماندوي نيروي واكنش سريع به دنبال فردي به نام پكستون فتل فروي است كه با كنترل ذهن افراد آنها را به خدمت خود در مي آورد. فضاي وهم آلود بازي Fear را جزو بازيهاي ترسناك قرار مي دهد. شما تا انتهاي بازي در ميان وهم و واقعيت قرار داريد و اين امر بر ترس شما مي افزايد. هوش مصنوعي بازي از نكات بسيار برجسته Fear است كه كار پيشروي در مراحل را براي شما سخت تر مي كند. شما قابليت Slow motio كردن زمان را هم داريد و مي توانيد از اين قابليت در صحنه هاي شلوغ نبرد استفاده كنيد. Fear فيزيك بسيار عالي دارد و شكستن شيشه ها، افتادن اشياء و افراد و شعله هاي آتش درآن بسيار شبيه به واقعيت طراحي شده اند.

Hautig Groud
سبك: ماجرايي
سيستم:PS2
007047.jpg


پس از سري بازي هاي Clock Tower، ايجاد حس ترس با به كار بردن شخصيت هاي بي دفاع و ضعيف در برابر موجودات ترسناك و عجيب و غريب طرفداران زيادي پيدا كرد. Hautig Groud نمونه بسيار خوبي از اين سري بازي هاست. فيونا شخصيت اصلي بازي در قصري قديمي و مخوف به هوش مي آيد و در حالي كه نمي داند چگونه وارد اين قصر شده سعي مي كند تا از ماجرا سردرآورده و در عين حال راهي به بيرون از قصر پيدا كند. ساكنين قصر (كه تعدادشان هم زياد نيست) هر يك به نحوي سعي مي كنند او را از پاي در آورند. در اين ميان هيوي، سگي كه او هم معلوم نيست از كجا وارد قصر شده به كمك فيونا مي آيد و اين دو به اتفاق سعي مي كنند از قصر فرار كنند. پناه گرفتن و فرار كردن تنها وسيله شما در برابر ميزبان نا مهربان قصر است و در اين بين هيوي سعي مي كند توجه موجودات عجيب و غريب را به خود جلب كند تا شما بتوانيد محل مناسبي براي پنهان شدن پيدا كنيد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |