گروه حوادث- جواد عزيزي: اعضاي دو باند كلاهبرداري كه با فروش اقساطي سيم كارت تلفن همراه دست به كلاهبرداري از صدها مشتري زده اند از سوي پليس شناسايي شدند.
به گزارش همشهري پرونده اين كلاهبرداري ها زماني در دستور كار پليس قرار گرفت كه تعدادي از شاكيان با مراجعه به شعبه 15 دادسراي صادقيه از فروشندگان سيم كارت اعلام شكايت كردند. يكي از آنها به بازپرس حسن جراحي گفت: مدتي پيش در يكي از روزنامه ها، آگهي فروش اقساطي تلفن همراه را ديدم و چون قصد خريد يك خط تلفن را داشتم به آدرسي كه در آگهي درج شده بود، مراجعه كردم.
وي ادامه داد: وقتي به شركت مورد نظر رفتم و شرايط فروش را مناسب ديدم يك سيم كارت خريدم و قرار شد اقساط آن را به صورت ماهانه بپردازم، به همين خاطر قراردادي را كه فروشنده مقابلم قرار داد امضا كردم. وي در ادامه افزود: پس از گذشت سه ماه در حالي كه به طور مرتب اقساط آن را مي پرداختم ناگهان متوجه شدم خط من قطع شده و ديگر قادر به برقراري تماس نيستم. به همين دليل به فروشنده سيم كارت مراجعه كرده و پيگير موضوع شدم.
اما فروشنده گفت: درخواست قطع كردن خط را فردي داده كه سند سيم كارت به نام او است و وي نمي تواند كاري براي وصل شدن دوباره آن كند. من هم وقتي ديدم فروشنده حاضر نيست اقساطي را كه پرداخت كرده ام پس بدهد تصميم گرفتم از او شكايت كنم.
پس از اظهارات اين مرد، به دستور بازپرس دادسراي ناحيه 5، تحقيق از ديگر شاكيان آغاز و در اين ميان مشخص شد چند كلاهبردار حرفه اي با تاسيس دو شركت فروش اقساطي سيم كارت، دست به كلاهبرداري گسترده از متقاضيان سيم كارت تلفن همراه زده و هر خط تلفن را به چند نفر فروخته اند.
با به دست آمدن اين اطلاعات بازپرس جراحي دستور بازداشت متهمان را صادر كرد و جست و جوي پليس براي دستگيري آنها آغاز شد. ماموران پس از زير نظر گرفتن هر دو دفتر فروش سيم كارت موفق شدند، اعضاي يكي از باندها را بازداشت كنند ولي ديگر متهمان پس از تخليه دفتر متواري شده بودند.
هشدار بازپرس دادسراي صادقيه
روز گذشته بازپرس جراحي با بيان اين خبر گفت: تعداد شاكيان اين پرونده ها همچنان در حال افزايش است و اين در حالي است كه مهمترين علت اين كلاهبرداري ها عدم آگاهي مردم از نحوه خريد و سوء استفاده مجرمان از خلأ هاي قانوني است.
وي با بيان اينكه خط تلفن همراه طبق قانون امتياز به شمار مي رود و امتياز نيز قابل خريد و فروش از سوي افراد نيست، افزود: بسياري از افراد سود جو با عنوان فروش اقساطي، اجاره به شرط تمليك و پرداخت وام در ازاي خريد سيم كارت دست به فريب مردم مي زنند و اين در حالي است كه بسياري از خريداران هنگام عقد قرارداد خريد از مفاد آن بي خبرند.
وي گفت: در بيشتر اين قراردادها آمده است كه در صورت عدم پرداخت دو قسط به صورت مكرر از سوي مشتري قرارداد فسخ شده و هيچ پولي به خريدار تعلق نمي گيرد كه همين مساله باعث سوء استفاده كلاهبرداران شده است. اين افراد معمولاً خطي را كه مالك آن از همدستان آنهاست به صورت اقساطي به مردم مي فروشند و سپس هنگام عقد قرارداد محل امضاي مالك سند را با اين بهانه كه او فعلا در دسترس نيست، خالي مي گذارند. به اين ترتيب وقتي مشتري چند قسط را پرداخت مي كند ناگهان مالك اصلي خط به بهانه اينكه اقساط به طور مرتب پرداخت نشده است، از مخابرات درخواست مي كند خط قطع شود و اين در حالي است كه اثري از نام و امضاي او در قرارداد خريد به چشم نمي خورد و خريدار وقتي به دفتر فروش مراجعه مي كند به او پاسخ مي دهند كه مالك اصلي خط را قطع كرده و كاري از دست آنها برنمي آيد.
وي با بيان اينكه فروش امتياز خط تلفن همراه به صورت اجاره به شرط تمليك و اقساطي از نظر مخابرات بي اعتبار است، در هشدار به خريداران سيم كارت از آنها خواست براي خريد به فروشندگان آشنا و مورد اعتماد مراجعه كنند و خريد خود را در حضور مالك اصلي تلفن همراه و پس از مشاهده سند آن انجام دهند.

گروه حوادث - مهديه مصطفايي: مردي كه دختر جوان عراقي را قرباني وسوسه هاي شيطاني خود كرده بود، در شعبه 71 دادگاه كيفري استان در حالي محاكمه شد، كه اولياي دم درخواست قصاص وي در محل جنايت را داشتند .
به گزارش همشهري، ماجراي اين حادثه تلخ زماني فاش شد كه عصر روز بيست و يكم شهريور 84 زن جواني در حالي قصد رفتن به خانه اش را داشت، داخل كوچه با همسرش رو به رو شد كه كيسه مشكي رنگي در دست داشت و به شدت نگران به نظر مي رسيد. مرد جوان به نام ابوالفضل به محض ديدن همسر و دختر 9 ساله اش وحشتزده به طرف آنها رفت و از آنها خواست تا به خانه نروند.
زن جوان به تصور اينكه مجددا همسرش در غياب وي دست به كار خلاف زده باشد، بدون توجه و با عجله وارد خانه اش شد، اما به محض ورود به خانه، وي در كمال ناباوري با جسد زني رو به رو شد كه در داخل خانه اش در حالي كه مثله شده بود، بر روي زمين افتاده بود.
سر وصداي وحشتزده زن جوان همسايگان را نيز به خانه كشاند و به اين ترتيب موضوع پيدا شدن جسد بدون سر زن جوان به پليس اطلاع داده شد.
لحظاتي بعد هنگامي كه ماموران كلانتري 161 ابوذر در محل حادثه حاضر شدند و به بازجويي از زن جوان پرداختند، وي گفت، قبل از پيدا شدن جسد ، شوهر خود(ابوالفضل) را كه نگران و وحشتزده از خانه خارج مي شده ديده است، به اين ترتيب عمليات پليسي براي دستگيري مرد جوان كه راز اين جنايت فجيع را در سينه داشت كليد خورد. در شاخه ديگري از تحقيقات ماموران .با انتقال جسد مقتول به پزشكي قانوني دريافتند كه جسد متعلق به زن جواني به نام فرح است كه در آن نزديكي زندگي مي كرده است و زمان جنايت نيز براي خريد نان از خانه خارج شده است . پليس جنايي تهران در ادامه توانست در كمتر از 24 ساعت ابوالفضل را در بوستان  ملك دستگير كردند.
مرد جوان كه از دستگيريش غافلگير شده بود، در جريان بازجويي ها به قتل دختر جوان اعتراف كرد. وي در تشريح جزئيات حادثه به بازپرس اصغرزاده گفت: لحظاتي قبل از حادثه با فرح در خيابان برخورد كردم و او را در غياب همسرم به بهانه اي به خانه آوردم. اما دقايقي از حضور وي در خانه ام نگذشته بود كه شروع به داد و فرياد كرد. من هم براي حفظ آبرويم تنها مي خواستم او را ساكت كنم. به همين منظور جلوي دهانش را گرفتم .اما او ناگهان بر روي زمين افتاد من هم از روي ترس گلويش را آنقدر فشار دادم تا اينكه جان باخت. سپس با كارد او را مثله كردم. كه در همين هنگام همسرم سررسيد و من از محل متواري شدم.
با اعترافات ابوالفضل بازپرس پرونده براي رسيدگي نهايي در اختيار قضات شعبه 71 دادگاه كيفري قرار گرفت .
درخواست اشد مجازات
صبح ديروز قاضي عزيز محمدي رييس شعبه 71 و 4 قاضي مستشار دادگاه ( رحيمي، باقري، عبدالهي و شهرابي فراهاني) به بررسي اين جنايت فجيع پرداختند كه در جلسه دادگاه مادر فرح از دادگاه خواست تا متهم را در محل جنايت و در ملأ عام به دار مجازات بياويزند. اين زن خطاب به قضات دادگاه گفت: دخترم روز حادثه براي خريد نان از خانه خارج شده بود كه چنين سرنوشتي برايش رقم خورد و حالا از شما مي خواهم اين مرد جنايتكار را كه دخترم را بيگناه به قتل رسانده است به اشد مجازات برسانيد.
در ادامه، ابوالفضل كه داراي سه فقره سابقه كيفري است در جايگاه قرار گرفت و گفت: اتهام را قبول دارم. تمام اين اتفاقات در يك لحظه بود. حادثه آنقدر سريع رخ داد كه اكنون نمي توانم آن را به ياد بياورم. وي در ادامه گفت: تا حالا هرگز براي كسي چاقو نكشيده بودم و آن روز هم تنها براي حفظ آبرويم او را كشتم. در يك لحظه تصميم گرفتم و آن را اجرا كردم. وي پس از دفاع وكيلش در آخرين دفاع نيز ضمن ابراز پشيماني از عمل مجرمانه خود از اولياي دم خواست تا او را ببخشند. بر پايه اين گزارش، قضات دادگاه ساعتي پس از ختم جلسه دادگاه، اقدام به صدور راي كرده و متهم را با اكثريت آرا به قصاص نفس و به اتهام جنايت بر ميت به پرداخت ديه محكوم كردند.

مرد سياهپوست آمريكايي بعد از جرو بحث شديد با همسرش، وي و 4 كودك او را به گلوله بست و به قتل رساند اما هنگامي كه قصد فرار داشت، از سوي پليس دستگير شد.
به گزارش آسوشيتدپرس، يكشنبه گذشته يكي از ساكنان منطقه چارلستون كاونتي كاروليناي جنوبي در تماسي با پليس اعلام كرد كه پس از آنكه به مقابل منزل خانواده سيمسونز كه در همسايگي آنها زندگي مي كند، رفته است به باز بودن در مشكوك شده و هنگامي كه وارد خانه شده است با اجساد غرقه در خون زن همسايه و 4 كودك او رو به رو شده است . با گزارش اين موضوع ، كارآگاهان پليس به سرعت به محل جنايت رفته و با ورود به خانه با اجساد خونين رو به رو شدند كه به طرز وحشتناكي با شليك گلوله از فاصله اي بسيار نزديك به قتل رسيده بودند.
در نخستين بررسي هاي پليسي مشخص شد كه قربانيان حادثه خانم دترا ريني 39 ساله و چهار فرزند او به نامهاي ( ويليام ريني)، 16 ساله (حاكيم ريني )، 31 ساله،(مالاچيا روبينسون) 8 ساله و (سامنيا ربينسون) 6 ساله بوده اند. از آنجايي كه يكي از همسايگان اين خانواده در بازجويي ها به پليس گفت كه نيمه شب گذشته شوهر مقتول به نام مايكل سيمسون را در حالي كه هراسان در حال خروج از خانه ديده است تلاشها براي دستگيري اين مرد سياهپوست به عنوان نخستين مظنون جنايت آغاز شد و سرانجام وي با ردگيري هاي پليسي چند ساعت بعد دستگير شد .وي پس از دستگيري، در ابتدا منكر ارتكاب اين جنايت فجيع بود اما هنگامي كه اسلحه اي كه جنايت با آن رخ داده بود از وي كشف شد لب به اعتراف گشود و در توضيح جنايت گفت : سال گذشته با دترا ريني كه پيش از من با دو مرد ديگر ازدواج كرده و از آنها 4 فرزند داشت ازدواج كردم ، ما از همان ابتدا با يكديگر مشكل داشتيم اما شب جنايت مشكلمان شدت گرفت و من در حاليكه در وضعيت روحي بسيار بدي به سر مي بردم ، تصميم به اين جنايت گرفتم و دترا ريني و 4 كودك او را كه در خواب بودند به قتل رساندم ، هنگامي به خودم آمدم كه با اجساد غرقه در خون روبه رو شدم.

افشاي تلفني راز يك جنايت

گروه حوادث- راز جنايت خاموش در شرق پايتخت در تماس تلفني فاش شد.
هفته گذشته مردي با كارآگاهان جنايي پليس تماس گرفت و با افشاي راز جنايت وحشتناكي گفت: يكي از آشنايانم به نام سيروس دو سال قبل فردي را در منزلش در منطقه نارمك تهران به قتل رسانده و جسد قرباني را در باغچه خانه خود به خاك سپرده است. راز اين جنايت تنها ميان من و سيروس بود كه دو سال تمام اين راز را در نزد خود نگهداشتم ولي نتوانستم بيشتر از اين وقوع اين حادثه تلخ را پنهان نگهدارم و تصميم گرفتم پليس را در جريان ماجرا قرار دهم.
با بيان اين ادعا، بازپرس شعبه يكم دادسراي امور جنايي تهران در جريان تماس تلفني قرار گرفت و با دستور بازپرس شاملو تحقيقات درخصوص ادعاي اين مرد و درصورت كشف جسد دستگيري عامل جنايت در دستور كار كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
سارق خودرو براي پليس فيلم بازي مي كرد

گروه حوادث - سارق خودرو كه قصد داشت با فشردن گلوي راننده، خودروي او را به سرقت ببرد، بعد از دستگيري خود را به ناشنوايي زد، اما هنگامي كه در بازجويي هاي پليس به حرف آمد به سرقت اعتراف كرد.
راننده مسافركش سوار بر خودرو پرايد خود در حال عبور بود كه مرد ميانسالي از وي خواست او را به طور دربست از جاده ساوه به چهارراه يافت آباد برساند. با پيشنهاد قيمت مرد راننده پذيرفت مسافر را به مقصدش برساند و به اين ترتيب، به راه افتادند اما با گذشتن از چند خيابان در يك نقطه خلوت ناگهان مرد مسافر به راننده كه صفدر نام داشت حمله كرده و با گره كردن دستانش به دور گردن وي قصد داشت كنترل خودرو را از دست وي خارج كرده و با بيرون انداختن او از خودرو، اقدام به ربودن خودرو كند اما خوشبختانه ماموران گشت انتظامي در همان لحظه به محل نزديك شده و با مشاهده درگيري راننده و مسافر ناشناس وارد عمل شده و قبل از به نتيجه رسيدن نقشه مسافر او را بازداشت كردند.
سارق ناكام وقتي دريافت نقشه وي فاش شده است با حركات دستانش سعي كرد وانمود كند كه كرولال است، ولي رفتارهاي وي، سوءظن ماموران را برانگيخت.
به اين ترتيب، مأموران متهم را به مركز پليس انتقال داده و بازجويي ها از وي آغاز شد. متهم در تمام مراحل سعي داشت وانمود كند كه كرولال است و نمي تواند به سئوالات پاسخ دهد ولي تحقيقات تكميلي پليس روشن كرد كه سارق قصد فريب ماموران را داشته و دچار معلوليت گفتاري و شنوايي نيست.
با فاش شدن اين مسئله، تحقيقات وارد مرحله جديدي شد و اين بار متهم لب به اعتراف گشود و در مورد اتهام خود به ماموران گفت: چندي پيش دچار ورشكستگي مالي شدم و هر چه در زندگي داشتم از دست دادم.
بنابراين تصميم به سرقت گرفتم اما تاكنون مرتكب هيچ جرمي نشده ام و قصد دزدي نيز نداشتم تنها مي خواستم چند ساعت با خودرو شاكي در شهر تفريح كنم.