سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۰۰ - Oct 3, 2006
گوانگ جو؛ شهر افسانه ها
رامتين شاهرودي
بنا بر افسانه اي باستاني، پنج الهه سوار بر پنج بز مي شوند و دانه هاي غله را همراه خود به شهر مي آورند؛ از اين رو گوانگ جو را شهر بزها نام داده اند. شهر بدون زمستان گوانگ جو داراي تاريخ و فرهنگي غني است كه قدمت آن به بيش از 2800 سال پيش باز مي گردد. تابستان طولاني و سرسبز گوانگ جو، امكان وجود گل هاي زيبا و گوناگون را در سراسر سال در اين شهر فراهم آورده است، از اين رو آن را شهر گل ها هم نام داده اند.
در گوشه و كنار شهر بناهاي يادبودي از انقلابيون و مبارزين برپا كرده اند. يكي از معروف ترين آنها، بنايي است كه به ياد كشتگان يورش و تجاوز انگليسي ها در سال 1841 برپا شده است. بنايي هم به ياد 72 سربازي ساخته شده كه در برابر پادشاهان مانچو قيام كردند و در اين راه جان باختند.
علاوه بر بناهاي يادبود جاذبه هاي ديگري نظير معابد، كوهستان نيلوفر آبي، پارك هاي طبيعي، پارك هاي تفريحي، باغ وحش، موزه اقيانوس و... موجب شده تا اين شهر مقصدي جذاب براي گردشگران باشد.
جشنواره هاي گوانگ جو فرهنگ و تمدن چين و آداب و رسوم مردم شهر را به خوبي نشان مي دهد. طراحان اين جشنواره ها خيال را با واقعيت درآميخته اند تا مخاطبان خود را مسحور تمدن چين سازند. جشنواره گل هاي بهاري، جشنواره فانوس ها، جشنواره قايق هاي اژدها، جشنواره نيلوفر آبي، جشنواره نهمين روز از نهمين ماه تقويمي چيني، جشنواره هنر، توريسم و... برخي از آنها هستند.
در گوانگ جو سنت و مدرنيته پهلو به پهلوي هم مي سايند. اين شهر۲۸۰۰ ساله خود شاهدي زنده از گذشته باشكوه و حيرت انگيز خويش است و باستاني ترين شهر بازرگاني بين المللي دنيا به شمار مي رود.
گوانگ جو نقطه آغاز جاده ابريشم و دروازه تجارت جهاني چين است. مساحت آن بالغ بر 7434 كيلومتر مربع و جمعيتي افزون بر 6 ميليون دارد كه از اين بين، 500 هزار نفر آنها با بيش از 90 مليت و مذهب مختلف در آن سكونت دارند.
مردم گوانگ جو به لهجه كانتوني، كه متفاوت با نواحي شمالي چين است، صحبت مي كنند. اين لهجه، برخلاف ساير لهجه ها كه حداكثر از 4 آهنگ استفاده مي كنند، از 9 آهنگ صدا بهره مي برد. مردم اين شهر آرام و صلح جو هستند و كمتر به سياست و موضوعات جنجال برانگيز مي پردازند.
توليدات كشاورزي اين شهر، سيب زميني، گندم، ذرت، برنج، ميوه هاي استوايي و ابريشم است. ابريشم، چاي و چيني نيز كالاهاي اصلي تجارت خارجي گوانگ جو در عهد باستان بوده است.
مهمترين صنايع اين منطقه ساخت ماشين آلات، كشتي سازي، نساجي، لوازم برقي و خانگي، كامپيوتر، صنايع روشنايي، پتروشيمي، لاستيك و پلاستيك سازي و صنايع كشاورزي است. كشتزارهاي برنج و شكر، ميوه و صيفي جات، پرورش آبزيان و ماكيان و دانه هاي روغني تنها بخش كوچكي از صنعت پررونق كشاورزي گوانگ جو است.
وجود معادن غني آهن، مس، زغال سنگ، سنگ هاي قيمتي و نمك و موقعيت جغرافيايي و منطقه اي به سبب قرار گرفتن در مركز منطقه اقتصادي جنوب شرقي آسيا، اهميتي استراتژيك به اين شهر داده است.
گوانگ جو، منطقه ساحلي آزاد در همسايگي هنگ كنگ و ماكائو است و مسيري 2 ساعته از راه زمين، اين شهر را به هنگ كنگ وصل مي كند. گوانگ جو مركز اقتصاد، تمدن، سياست و بازرگاني چين است كه مجموعه اي از توليد، حمل و نقل، تجارت، تحصيل و منابع انساني را در خود جاي داده است.
زيرساخت هاي گوناگون حمل و نقل بار و مسافر، از جمله فرودگاه، راه آهن، آبراه و بزرگراه، موجب تسهيل رفت و آمد به اين منطقه شده است. همچنين زيبايي هاي طبيعي و ميهمان نوازي مردم اين شهر باعث شده تا توريست ها و بازرگاناني كه از دورترين نقاط دنيا به گوانگ جو آمده اند تن خسته خود را به دست آرامش بخش اين شهر بسپارند و رنج سفر را فراموش كنند.

چشم انداز
001485.jpg
001488.jpg
گوانگ جو، شهري باستاني با قدمت بيش از 2800 سال در جنوب چين و در حاشيه درياي جنوب، در دلتاي رودخانه پول قرار دارد. وجود سه رودخانه، همراه با چشم انداز بي نظير كوهستاني در شمال و منظره چشم نواز دلتا در جنوب،زيبايي خيره كننده اي به شهر بخشيده است. گوانگ جو با كشورهاي هنگ كنگ و ماكائو مرز مشترك دارد. بسياري از مردم دنيا، اين شهر را به سبب نمايشگاهي كه هر سال دو بار در آن برگزار مي شود و كانتون فر نام دارد، مي شناسند. كانتون فر بزرگترين نمايشگاه صادراتي چين است و قراردادهايي به ارزش ميلياردها دلار در آن بسته مي شود، رقمي كه شايد در برابر تجارت هزار ميليارد دلاري چين ناچيز به نظر برسد.

كشف كتيبه هاي كوفي در قلعه الموت
ميراث خبر- كاوش هاي باستان شناسي در قلعه تاريخي الموت منجر به كشف قطعات شكسته آجرهاي كتيبه دار به خط كوفي شد كه به سردرعالي قلعه مربوط مي شود كه سال پيش كشف شده بود. اين قطعات شكسته يادآ ور شكوه سردر در حدود 900 سال پيش است.
حميده چوبك ، سرپرست هيأت باستان شناسي قلعه الموت با اعلام اين خبر افزود: سردرعالي قلعه كه سال پيش طي كاوش هاي باستان شناسي كشف شد متعلق به دوره سلجوقي و زمان حضور حسن صباح در قلعه است.
اين سردر آجركاري هايي داشته است كه بي شباهت به آجركاري هاي برج هاي دوقلو خرقان نيست. كشف كتيبه هاي آجري به خط كوفي به ما يادآوري مي كند كه اين سردر در زمان گذشته از چه شكوهي برخوردار بوده است.
قطعات به دست آمده به حدي شكسته است كه حروف آن قابل خواندن نيست اما مشخص است كه از خط كوفي براي نوشتن آن استفاده شده و در نوشتن آن نيز ظرافت به خرج داده اند.
چوبك با بيان اين كه اكنون هيأت باستان شناسي فضاي پشت سردر را نيز باز كرده است به ميراث خبر گفت: پشت سردر صحن اصلي قلعه است كه وسعتي قريب به 100 متر مربع دارد و در چهارطرف اين صحن هم چهارتالار قرار گرفته است.
در حال حاضر كاوش هاي باستان شناسي در قلعه الموت ادامه دارد و از ديگر برنامه هاي ششمين فصل كاوش در قلعه الموت، لايه نگاري قلعه براي كشف دوره هاي استقراري در آن است كه همچون سال هاي گذشته انجام مي شود.
لايه برداري در فضاهاي كاوش شده سال گذشته كه منجر به كشف ستون سنگي بلند چند ضلعي در كنار پلكان هاي ورودي در پشت و شمال برج جنوب شرقي قلعه بالا شد از جمله دستاوردهاي پنجمين فصل كاوش و گوياي معماري دوره اسماعيليه و شكوه بناي اوليه قلعه است.

شهريور 86 پايان بازسازي بم
گروه شهري- وزيرمسكن با اشاره به اين كه تاكنون بازسازي شهر بم 97 درصد پيشرفت فيزيكي داشته است از بازسازي اين شهر زلزله زده تا شهريور ماه سال آينده خبر داد. اين در حالي است كه بر اساس برنامه زمان بندي شده دولت، بازسازي خانه هاي روستايي آسيب ديده در زلزله بم تا آخر سال 84 به پايان رسيده و بازسازي شهر بم نيز كه شامل خانه ها، اماكن عمومي، تجاري و دستگاه هاي اداري است بايد در سال 85 به صورت نوبت بندي به اتمام برسد.
به گفته وزير مسكن بازسازي و احداث فروشگاه ها، دادگستري، هلال احمر، بيمارستان و نيروي انتظامي بم تا پايان سال و سازه هاي شركت آب و فاضلاب و برق و برخي واحدهاي تجاري بايد تا شهريور سال آينده به پايان برسد.
سعيدي كيا در مورد اعتبارات بازسازي بم گفت: اعتبارات در نظر گرفته شده براي بازسازي شهر بم در سال 82 حدود 30 تا 40 ميليارد تومان برآورد شده بود كه تا كنون تنها۲۰ ميليارد تومان اختصاص يافته است. در سال 83 اين اعتبار به 200 ميليارد تومان افزايش يافته كه به گفته سعيدي كيا 90 درصد آن جذب شده و در سال 84 نيز اعتباري معادل سال گذشته اختصاص يافته كه تا كنون 80 درصد آن جذب شده است.
به گفته وي، اعتبار در نظر گرفته شده براي بازسازي شهر بم در سال جاري نيز 200 ميليارد تومان است.
وزير مسكن و شهرسازي اعتبارات بانكي را 580 ميليارد تومان و كمك هاي خارجي و وام بانك جهاني را 220 ميليون دلار عنوان كرد كه تاكنون 80ميليون دلار جذب شده است.
به گفته وي، كمك بانك توسعه اسلامي 100 ميليون دلار۲۰، ميليون دلار كمك نقدي بلاعوض از سوي اسپانيا، 5ميليون دلار كارهاي اجرايي ژاپن و ارسال كمك هاي انسان دوستانه از سوي كشورهاي فرانسه، آلمان، هلند و تركيه نيز براي ساخت برخي مراكز شهر بم به 60 ميليون دلار رسيده است.

كمبود نيرو براي حفاظت ميراث طبيعي
001497.jpg
گروه شهري- عرصه هاي منابع طبيعي استان سمنان به دليل كمبود نيرو در معرض نابودي قرار گرفته است.
به گزارش روابط عمومي اداره كل منابع طبيعي استان سمنان، هم اكنون به ازاي هر 180هزار هكتار از عرصه هاي منابع طبيعي در استان سمنان، تنها يك نيروي حفاظتي وجود دارد كه اين نيروها نمي توانند حفاظت كاملي از عرصه هاي منابع طبيعي داشته باشند. از 9ميليون و 600هزار هكتار مساحت استان سمنان، بيش از 9ميليون و 36هزار هكتار آن را عرصه منابع طبيعي تشكيل مي دهد.
۵ميليون و 200هزار هكتار از مساحت عرصه هاي طبيعي استان سمنان را بيابان، 3ميليون و 700هزار هكتار آن مرتع و 352هزار هكتار آن را جنگل تشكيل مي دهد.تنها 60 نفر از نيروهاي حفاظتي، كار حفاظت از عرصه هاي يادشده را به  عهده دارند.بر اساس اين گزارش، كمبود نيروي حفاظتي در استان با توجه به گستردگي حوزه تحت كنترل، يكي از مشكلات مهم فعلي است.
كمبود نيرو در عرصه  ها، تخريب، تجاوز و آتش سوزي را چند برابر مي كند كه با آغاز به  كار يگان حفاظت از عرصه هاي منابع طبيعي استان، اميد است تاثير به  سزايي در حفظ و حراست از عرصه ها به وجود آيد.

كاهش 29 درصدي
آلودگي هواي تهران
001491.jpg
گروه شهري: غلظت آلاينده منوكسيد كربن در هفت روز ابتداي مهرماه سال جاري نسبت به سال گذشته 29 درصد كاهش يافت.
مدير عامل شركت كنترل كيفيت هوا، ضمن بيان اين مطلب افزود: در هفت روز ابتدايي مهرماه سال گذشته وضعيت هواي تهران 84 درصد در شرايط ناسالم و در هفت روز ابتدايي مهرماه سال جاري وضعيت هواي تهران 57 درصد در شرايط ناسالم قرار داشته است.
يوسف رشيدي تصريح كرد: كيفيت هواي تهران در هفت روز ابتدايي مهرماه سال گذشته تنها 14درصد در شرايط سالم و در هفت روز ابتدايي مهرماه سال جاري 43 درصد در شرايط سالم قرار داشته است.

افزايش مصرف 10 ميليون مترمكعبي
آب تهران
001500.jpg
گروه شهري: مصرف آب شهروندان تهراني از ابتداي سال جاري تا پايان شهريور ماه در مقايسه با 6 ماهه اول سال قبل بيش از 10 ميليون مترمكعب افزايش يافت.
به گزار ش روابط عمومي شركت آب و فاضلاب استان تهران، مصرف آب تهران از ابتداي سال جاري تا پايان شهريور ماه به 521 ميليون و۷۳۰ هزار و 949 مترمكعب رسيد؛ در حالي كه مصرف نيمه اول سال گذشته 511 ميليون و 519 هزار و 809 مترمكعب بود.طبق اين گزارش در نيمه اول سال جاري حدود 10 ميليون و 211 هزار و 140 مترمكعب بيشتر از نيمه اول سال گذشته مصرف شده است.شركت آب و فاضلاب استان تهران از كليه شهروندان درخواست مي كند با توجه به اينكه شهر تهران همواره با محدوديت منابع آبي مواجه است، درخصوص مصرف بهينه آب همكاري لازم را داشته باشند تا بتوانيم نيمه دوم سال را با موفقيت به پايان برسانيم.

يكهزار و 500 گونه حيواني
در معرض انقراض
001494.jpg
ايسنا: يكهزار و 500 گونه حيواني در معرض انقراض اعلام شدند.
سازمان جهاني خواربار و كشاورزي ملل متحد (FAO) با بيان اين كه در طول 15 سال گذشته، بيش از 7 هزار و 600 گونه حيواني منقرض شده اند كه از اين ميان 190 گونه اهلي بودند، از خطر انقراض بيش از يكهزار و 500 گونه جديد خبر داده و اعلام كرده است كه اگر سياست هايي در جهت حفظ گونه هاي بومي از سوي كشورهاي جهان اعمال نشود، بزودي شمار بيشتري از حيوانات اهلي و غيراهلي جهان در معرض نابودي قرار خواهند گرفت. به گفته فائو تامين منابع غذايي در آينده و حفاظت از محيط زيست در حال تغيير به شدت نيازمند توجهات مداوم از سوي كشورها در جهت بهبود ژنتيكي و كيفيت زندگي گونه هاي جانوري بومي است.

اكوتوريسم مقصر نيست
نيما آذري
چندي پيش مقاله اي در روزنامه همشهري با عنوان اكوتوريسم بي برنامه به طبيعت آسيب مي رساند به چاپ رسيد كه در آن وضعيت اكوتوريسم ايران را از منظر تاثيرات مخرب آن بر طبيعت با ذكر يك نمونه در درياچه زريوار در كردستان نقد و بررسي كرده بود. مقاله مذكور از دو ديدگاه قابل بررسي است. ديدگاه اول درك و برداشت غلط و اشتباه از اكوتوريسم در جامعه است كه متاسفانه تاكنون رايج بوده است و ديدگاه دوم مربوط به متولي بودن سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است كه نويسنده مذكور اعتقادي به آن نداشت. در مورد وجه اول مقاله، اينجانب كاملا با نظرات نويسنده موافق هستم و معتقدم كه اكوتوريسم بي برنامه به طبيعت آسيب مي رساند، اما از آنجا كه در گذشته هم سابقه داشته كه انتقاد از اكوتوريسم را مطلقا مخرب معرفي كرده اند، قصد دارم يك بار ديگر مروري بر وجه سالم و سازنده واقعي اكوتوريسم داشته باشم و البته تاكيد مي نمايم كه در رگه هاي نظرات نويسنده نيز اعتقاد ايشان به اكوتوريسم صحيح و اصولي مشهود و هويداست.
اكوتوريسم واژه ايست مخفف، برگرفته از واژه تركيبي Ecological Tourismيا گردشگري اكولوژيكي يا به تعبير ديگر نوعي از توريسم كه علاوه بر بهره گيري از پتانسيل هاي طبيعت ضامن و حامي ارزشهاي زيست محيطي نهفته در آن نيز باشد و اين مترادف معناي حفاظت است. به قول نويسنده مقاله به نقل از IUC (اتحاديه جهاني حفاظت)، اكوتوريسم سفري است مسئولانه به طبيعت به منظور لذت بردن از محيط با هدف حفاظت از آن در تعامل سازنده با بوميان منطقه. بنابراين چه در كلمه و چه در تعريف، دو جنبه زيست محيطي (حفاظت) و گردشگري (تفريح و تفرج) همواره ديده مي شود و بدون هر كدام از آنها اكوتوريسم معنا و عينيت نخواهد يافت. گرچه اينجانب هم معتقدم وجه حفاظت بدليل ذات اين نوع خاص از توريسم در اولويت است ولي به هر سبب وجه تفريح و تفرج هم حذف كردني نيست، چه در غير اين صورت اكوتوريسم فرايندي صرفا آموزشي و حفاظتي به شكل خشك و بي روح و تقريبا اجباري خواهد بود كه تجربه نشان داده به تنهايي قادر به برآوردن اهداف (حفاظت) نخواهد بود، ضمن اينكه اكوتوريسم نيز چنين تعريفي ندارد.
افراطي ترين طرفداران محيط زيست نيز نمي توانند نقش مردم را در حفاظت ناديده بگيرند و بدون مشاركت دادن توده هاي مردم در فرايند حفاظت، هر نوع كوششي براي حفاظت بدون نتيجه لازم خواهد بود. گرچه فرهنگ سازي نقش مهمي در سوق دادن و تشويق مردم براي حفاظت از منابع طبيعي دارد و توده مردم آموزش پذير هستند، ولي مردم گرايش غيرقابل تغيير به فعاليتهاي روزمره از جمله تفريحات خود دارند و مسلما مراكز بكر و ارزشمند طبيعت و چشم اندازهاي زيبا براي آنان جاذبه  و هدف محسوب مي گردد. لذا نبايد و نمي توان آنها را از خواسته و تمايلشان در دراز مدت دور كرد.
بنابراين بايد به فكر راهكاري هدفمند بود. اكوتوريسم نيز سعي دارد به جاي ايستادن در مقابل اين موج، با قبول اين گرايش ها به آن جهت دهد و از اين تمايل براي فرهنگ سازي مردم در حفظ ارزشهاي زيست محيطي استفاده كند و به آنها آموزش دهد كه منابع طبيعي قابل اتمام و آسيب پذير هستند و بايد به شكل پايدار از آن بهره برد.
از سوي ديگر بايد ذات تمايلات مردم را شناخت و همانگونه كه در فرايند تجارت تمايل به سود بردن بيشتر براي هر كدام از خريدار و فروشنده اصل است و جزو مختصات تجارت محسوب مي شود و في نفسه عيب نيست و آنچه كه به اين فرايند تعادل مي بخشد قوانين حاكم بر تجارت مي باشد، لذا در بحث حفاظت و اكوتوريسم نيز بايد درك كرد كه توده مردم تفريح بيشتر و بيشتر مي خواهد و اين مسئله خود به تنهايي عيب نيست و پردازش صحيح به اكوتوريسم توسط دست اندركاران است كه به آن جهت و تعادل مي بخشد. بنابراين هيچ منطقه اي از جمله زريوار از دسترس توده هاي مردم و نيز بخش خصوصي و ... مصون نيست.
دنيا چه مي كند؟
در حقيقت شكل ديگر اين سوال اينگونه است:  اكوتوريسم با برنامه چيست؟ در تمام الگوهاي موفق و صحيح اكوتوريسم در دنيا، آن را به شكل هدفمند دنبال كرده اند و نه باري به هر جهت و با مفاهيم ظاهري صرفا تفريح يا صرفا حفاظت. در هر منطقه داراي ارزشهاي خاص طبيعي كه به عنوان جاذبه توريستي هم مطرح مي باشد، اكوتوريسم دربرگيرنده طرحي است كه براساس آن ابتدا هدف مشخص مي شود، سپس مطالعه پايه بر اساس يك فرايند و متدولوژي مشخص و خاص بر روي مولفه ها و عوامل طبيعي مختلف در منطقه مورد بحث انجام مي گيرد و با تجزيه و تحليل اطلاعات بدست آمده ارزشها و پتانسيل هاي هر منطقه مشخص مي شود. اين اطلاعات طيف وسيعي از مولفه هاي طبيعي مانند وضعيت توپوگرافي، اقليم، پوشش گياهي، حيات وحش جانوري، وضعيت زمين شناسي، نوع خاك و حتي عواملي چون بعضي رويدادهاي طبيعي در منطقه مورد بحث در كنار بررسي بعضي عوامل انساني و فرهنگي مرتبط مانند مردم شناسي منطقه، آداب و رسوم و سنن و فرهنگ بومي منطقه و شيوه هاي زندگي آنان را شامل مي شود كه با ارزشيابي و تجزيه و تحليل اطلاعات نهايتا پتانسيلهاي منطقه براي ايجاد كاربري و اجراي برنامه هاي طبيعت گردي مشخص مي گردد. معمولا در مرحله اجرا نيز جوامع بومي نقش به سزايي دارند. بدين ترتيب طرح اكوتوريسم شباهت و قرابت بسيار زيادي با طرح هاي آمايش سرزمين و طرح هاي ارزيابي محيط دارد كه در آنها كارشناسان محيط زيست توان منطقه يا سايت مورد نظر را بررسي كرده و در مراحل بعدي بر پايه اين توان برنامه ريزي هاي بعدي شكل مي گيرد، بدين ترتيب نظرات كارشناسي زيست محيطي بستري خواهد بود براي هر حركت اجرايي، لذا خود به خود اصل حفاظت پيش از هر فعاليت ديگري ظهور مي يابد، پس اكوتوريسم اصالتا ضامن حفاظت محيط است و اگر در جايي تخريبي صورت مي گيرد، ايراد از جاي ديگر است. نكته حائز اهميت ديگر اينكه در طرح هاي اكوتوريسمي Zoig و منطقه بندي كاربري ها شكل مي گيرد و تفريح و تفرج نيز در اين زونينگ جاي خود را دارد. البته مسلم است كه مناطق حساس زيست محيطي هر سايتي بسته به درجه اهميت، درجات حفاظتي مختلفي را شامل مي شود و چه بسا در منطقه خاصي با ضريب حساسيت بسيار بالا، كاربري تفريح و تفرج كمرنگ و يا حتي به كلي حذف شود، ولي به هر سبب اين حكم را مطالعات زيست محيطي سايت موردنظر به روش گفته شده بالا خواهد داد و حكم دادن كلي در مورد اين كه تفريح و تفرج و يا ايجاد كاربري و يا ساخت و ساز در طبيعت (صرف نظر از قوانين خاص پارك هاي ملي) هرگز نبايد صورت گيرد، پيش قضاوتي نادرست براي اكوتوريسم و طبيعت مي باشد كه صحيح نيست. بنابراين در هر سايتي ولو حساس، در نگاه اول و پيش از ارزيابي، تفريح و تفرج و ايجاد كاربري منتفي نمي باشد.
لازم به يادآوري است در ساير كشورها حتي در پارك هاي ملي كه ضريب حفاظتي بالايي دارد، زون تفريح و تفرج وجود دارد، حتي گاهي در جنب اين پارك ها ساخت وسازهاي سبك، مانند مركز بازديدكنندگان (Visitor ceter) و يا حتي مراكز اقامتي و تفريحي ساخته مي شود ولي حتي نوع ساخت اين كاربري ها، ظرفيت آنها، مصالح به كار رفته براي انطباق با محيط، منظر ايجاد شده، تاثيرات زيست محيطي و... همه در طرح اكوتوريسم و يا طرح هاي تكميلي پيش بيني مي گردد تا اثرات تخريبي به حداقل برسد و با اصول پايداري همخواني داشته باشد.به اين ترتيب اكوتوريسم برنامه و طرحي است كه براساس آن، درهاي طبيعت به روي مردم به شكل صحيح و اصولي باز مي شود تا ضمن انجام تفريح سالم و نه مخرب، آموزشي ملموس از طبيعت فراگيرند، ارزش هاي آن را لمس و درك كنند و نسبت به حفظ طبيعت حساس گردند. با اين روش اكوتوريسم نقش بسيار موثري در فرهنگ سازي حفاظت خواهد داشت.

نگاه دوم
مترو در انتظار شوم جهان نما
ايسنا: پس از آنكه براي نخستين بار بحث عبور مترو از چهارباغ و به شكل مشخص از چهارباغ عباسي در سال۱۳۸۳ مطرح شد و كارشناسان ميراث فرهنگي مخالفت خود را با عبور مترو از چهارباغ عباسي اعلام كردند، اكنون پس از گذشت دوسال و براي بار دوم مسئله مترو و چهارباغ به ميان آمده است؛ اما با اين تفاوت كه در سال 1383 خط احداث مترو حدود دو كيلومتر با چهارباغ عباسي فاصله داشت و اكنون تونل مترو به دو متري اين خيابان رسيده و منتظر اعلام نظر شوراي عالي ترافيك است؛ تا در صورت تصويب گزينه  چهارباغ عباسي، مترو به راه خود ادامه دهد.
با تصويب گزينه چهارباغ عباسي، مترو برخلاف نظر بيشتر كارشناسان معماري و ميراث فرهنگي پس از عبور از خيابان چهارباغ پايين و چهارباغ هزارجريب از چهارباغ عباسي و حدود 70متري سي و سه پل عبور كند. اين در شرايطي است كه زمزمه هايي در سطح شهر درباره تصميم شوراي عالي ترافيك مبني بر عبور مترو از چهارباغ عباسي شنيده مي شود؛ ولي تاكنون هيچ يك از مقام هاي مسئول اين مسئله را تاييد نكرده اند.
پس از بحث هاي فراوان درباره عبور مترو از چهارباغ يا شمس آبادي در سال 1383، مدير وقت روابط عمومي اداره ميراث فرهنگي اصفهان چهارم مردادماه 1383، اعلام كرد: در سال 1378 مصوب شد كه مترو از خيابان شمس آبادي عبور كند؛ زيرا عبور مترو از خيابان چهارباغ سبب مي شد آسيب هايي جدي به اين محوطه تاريخي وارد شوند.
پس از اين اعلام نظر، عبدالحسين سيف اللهي- مديرعامل قطار شهري اصفهان- تيرماه 1383 اعلام كرد: براساس مصوبه اي كه در سال 1379 به تصويب شوراي عالي كشور رسيد، مشخص شد كه مترو اصفهان از زير اين خيابان عبور كند و طبق مصوبه سال 1379 مسير مترو از 14 متري سطح خيابان چهارباغ عباسي مشخص شد.
پس از اعلام مديرعامل قطار شهري اصفهان، جهانبخش خانجاني- سخنگوي وقت وزارت كشور- بيان كرد: در سال 1379 طرح عبور مترو از چهارباغ و يا مسير ديگري در شوراي عالي استان مورد بحث قرار گرفت.
البته او به صورت روشن موضع گيري شوراي عالي ترافيك را بيان نكرد، تا اينكه حدود دوماه پس از سفر دبير وقت شوراي عالي ترافيك به اصفهان و گفت وگو با مقام هاي محلي، عبور مترو از محور شمس آبادي اعلام شد؛ اما به صورت كمي مبهم چراكه مجري قطار شهري اصفهان به تازگي در گفت وگويي با خبرنگاران عنوان كرد: بهشتي- رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي- در سال 1381 در جلسه اي به شكل رسمي مخالفت خود را با عبور مترو از چهارباغ اعلام كرد كه به اعتقاد من، نظر او ملاك نيست و بايد به صورت مصوب در شوراي عالي ترافيك به تصويب مي رسيد. در سال 1382 نيز موسوي لاري در مقام وزير كشور و رئيس شوراي عالي ترافيك، دستور بهشتي را تاييد كرد و گزينه شمس آبادي را ملاك عمل قرار داد.
وي معتقد است: مصوبه اي كه در شوراي عالي ترافيك مبني بر عبور مترو از چهارباغ باشد، تصويب نشده است و نامه وزير كشور در سال۱۳۸۲ نيز به عنوان رئيس شوراي عالي ترافيك مسئله عبور مترو را از چهارباغ يا شمس آبادي متزلزل كرد كه پس از ابلاغ نامه لاري، به شوراي ترافيك استان اختيار داده و قرار شد، به صورت مصوبه درآيد.
در 28 فروردين ماه سال جاري شوراي ترافيك استان اصفهان در نشستي عبور مترو را از چهارباغ تصويب كرد تا بار ديگر، كشمكش ها بر سر عبور يا عدم عبور مترو از زير چهارباغ عباسي از سرگرفته شود. بلافاصله پس از اين تصميم در نيمه ارديبهشت ماه گزارش شد كه تعدادي درخت در محدوده چهارباغ بالا براي احداث ايستگاه مترو قطع شدند كه در اين باره، سيف اللهي- مجري قطار شهري اصفهان- در گفت وگويي بيان كرد: مردم اصفهان بايد تصميم بگيرند كه مترو مي خواهند يا درخت يا چهارباغ.
اما حسين علي وكيل- رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري- در واكنش به قطع درختان خيابان چهارباغ بالا كه به گفته بسياري از كارشناسان معماري اين خيابان نيز تاريخي است و كاخ شاه عباس به نام كاخ هزارجريب همراه با 22 باغ در اطراف اين خيابان در دوره صفوي ساخته شده اند، در 16 ارديبهشت ماه سال جاري در نامه اي به سيف الله امينيان- معاونت حفاظت فني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري- اعلام كرد كه در محور مياني خيابان چهارباغ در تقاطع خيابان شريعتي تعدادي درخت قطع شده اند و نگراني خود را از اين موضوع نشان داد.
البته قطع درختان به چهارباغ هزارجريب ختم نشد و براي آنكه مترو در محور شمالي- جنوبي شهر اصفهان كه از جنوب به سمت خيابان چهارباغ هزارجريب و از شمال به سمت خيابان چهارباغ عباسي در حركت بود به راه خود ادامه دهد، در مسيرش تعدادي از درختان چهارباغ پايين را نيز قرباني كرد و اكنون بنا به گفته معاون پشتيباني قطار شهري اصفهان و شواهدي مانند تخريب كفپوش انتهاي خيابان چهارباغ پايين (ابتداي چهارباغ عباسي) تونل مترو به دو متري خيابان چهارباغ عباسي رسيده است.
اكنون اين پرسش ها مطرح مي شوند كه آيا با عبور مترو از محور چهارباغ و يكي از نقاط اصلي پر رفت و آمد شهر اصفهان، مشكلات اين ناحيه از جمله ترافيك، محيط زيست و تراكم جمعيت حل مي شود و از همه مهم تر آيا آثار تاريخي اين محدوده شامل كف اصلي خيابان چهارباغ، مدرسه چهارباغ، كاروانسراي عباسي و سي وسه پل حفظ خواهند شد؟ يا اينكه بايد منتظر بمانيم كه اين مسئله نيز به سرنوشت برج جهان نما گرفتار شود كه 16 آذرماه 1374 در كميسيون ماده 5 باوجود تمام نگراني هاي كارشناسان و البته تحت عنوان تغيير كاربري تصويب شد و اكنون به معضلي تبديل شده است كه پس از گذشت 10سال كه همه متوجه ساخت اين برج ناهمگون و قانون شكن شده اند، مسئولان دستور تخريب آن  را صادر كردند.

زادبوم
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |