آسيب شناسي سينماي امروز ايران- نگاهي به جشنواره فيلم فجر (گذشته و امروز)
تحقق يك جشنواره معتبر داخلي
سعيد مستغاثي
|
|
شبهه بين المللي بودن
جشنواره فيلم فجر مي تواند در سطح يك جشنواره معتبر داخلي، بسيار موثرتر، جايگاه قبلي خود را بازيابد و از بلاتكليفي كنوني دربيايد. خصوصا اين كه تقارنش با جشنواره جهاني فيلم برلين، اساسا شبهه بين المللي بودنش را منتفي مي گرداند. (نكته قابل توجه مسئولان برگزاري جشنواره فجر كه در اخبار هم آمده بود، اين است كه كشور امارات، جشنواره بين المللي فيلمي را در ماه دسامبر برگزار مي كند و به سبك بازي هاي آسيايي دوحه، خرج فراواني برايش هزينه شده كه حتي فيلمسازان معتبري همچون اليور استون نيز در آن حضور دارند. گفته مي شود جشنواره فوق كه به عنوان رقيبي جدي براي جشنواره فيلم فجر در منطقه مطرح گرديده، به دليل رعايت كامل قوانين استاندارد جشنواره هاي جهاني به زودي از درجه الف نيز برخوردار خواهد شد. ضمن اينكه تقارني هم با جشنواره هاي معتبر ندارد. البته توجه داريد كه امارات اساسا با مقوله اي به نام توليد فيلم، بيگانه است!! و حتما شنيده ايد كه اين كشور با سرمايه گذاري آمريكايي ها، يكي از اهداف غرب براي تحت تاثير قرار دادن هژموني اقتصادي، فرهنگي و سياحتي ايران به شمار آمده و مثلا سرسختي كشورهاي غربي براي زير سؤال بردن امنيت پرواز فرودگاه بين المللي امام خميني(ره)، در اصل جهت از رونق نيفتادن فرودگاه امارات به عنوان پل ارتباطي شرق و غرب بوده است!!!)
جشنواره فيلم فجر در زماني وارد عرصه سينماي ايران گرديد كه چرخ اين سينما در واقع ايستاده و توليد و نمايش در آن متوقف شده بود؛ توقفي كه نه تنها به خاطر شرايط مبارزه و پيروزي انقلاب طي سال هاي 57 و 58، بلكه اساسا از دوران پيش از اوج گيري مبارزه يعني اوايل سال 1356 كه سال مرگ سينماي ايران اعلام شده بود، زمينه سازي شد. اما در سال هاي 59 و 60 بنا به اهداف فرهنگي انقلاب، از سوي دولت گروهي مسئول تجديد حيات سينماي ايران گشتند كه با طرح و برنامه مشخص و حمايت هاي مالي و معنوي، فيلم هايي منطبق و سازگار با ارزش ها و تفكرات و فرهنگ انقلاب، به مرحله توليد و نمايش برسند. در همين مسير، برگزاري جشنواره اي به عنوان ويترين توليدات سينمايي در دستور كار قرار گرفت و در بهمن 1361 نخستين دوره آن تحت عنوان فستيوال بين المللي فيلم فجر برگزار گرديد؛ جشنواره اي كه پس از 5 سال فترت سينما در كشور بازتاب هاي بسيار مثبتي در فضاي هنري كشور داشت. در چنين فضايي بود كه جشنواره فيلم فجر در سال هاي نخستين برگزاري خود، در جايگاهي تعيين كننده و تاثيرگذار قرار گرفت؛ جايگاهي كه شايد بتوان گفت بسيار فراتر از ماهيت يك جشنواره فيلم به نظر مي رسد.
به دليل نوع سينماي رايج در يك دهه نخست سال هاي پس از انقلاب كه به سينماي هدايتي- حمايتي يا گلخانه اي معروف شد، در آن نقش دولت غيرقابل انكار بود. همان گونه كه سال ها بعد دكتر مهاجراني به عنوان وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي علنا و به طور رسمي ابراز داشت كه جشنواره فيلم فجر ويترين سينماي ايران به شمار مي آيد و سينماگران و سينمادوستان هم با چشمي بر اين ويترين، در عرصه اين سينما گام برداشتند. چراكه تمامي حركات در همه بخش هاي توليد و توزيع و نمايش توسط مسئولان ذيربط دولتي كنترل و هدايت مي شد. يعني فيلم از زمان نوشته شدن فيلمنامه تا زمان اكران، تحت برنامه اي خاص از سوي مراكز دولتي قرار داشت.
بر اساس همين سياست ها بود كه سينماي ايران در همان دهه اول، در واقع توسط جشنواره فيلم فجر شكل پيدا كرد. به اين مفهوم كه پس از توليد موج فيلم هاي انقلابي و سياسي در سال هاي 61 و 62، اين جشنواره فيلم فجر بود كه با دادن جايزه به فيلم هاي "مردي كه زياد مي دانست" و "اتوبوس" و سپس ارج گذاردن به فيلم "اجاره نشين ها" باب فيلم هاي كمدي را در آن سال هاي جنگ و مقاومت كه اساسا طرح مسئله خنده و شوخي و كميك يك مسئله محسوب مي شد، باز كرد.
اين جشنواره فيلم فجر بود كه با اعطاي جايزه به فيلم هاي "گل هاي داوودي" و "مترسك"، ساخت آثار ملودرام را در همان فضاي پرشور انقلابي و جنگي بلامانع اعلام كرد.
جشنواره فيلم فجر بود كه با تقديم 8 جايزه به فيلم "هامون" باب سينماي عرفاني و عاشقانه را گشود.
و جشنواره فيلم فجر بود كه با جوايز متعدد به فيلم "عروس"، ستاره سازي را در سينماي پس از انقلاب رواج داد.
جشنواره فيلم فجر بود كه با سيمرغ هاي بلورين به رشته هاي فني و تخصصي مانند فيلمبرداري و تدوين و صدا و جلوه هاي ويژه، اين حرفه ها را در شكل درست خود در سينماي ايران مطرح ساخت.
در واقع مي توان گفت سينماي بعد از انقلاب چه در زمينه محتوا و چه از لحاظ ساختار سينمايي مديون اولين دهه برگزاري جشنواره فيلم فجر است.
اما به رغم همه نقاط قوت ذكر شده، اين جشنواره هيچ گاه شمايل يك جشنواره استاندارد فيلم را پيدا نكرد، زيرا:
- جشنواره فيلم فجر به رغم دارا بودن همه ويژگي ها و خصوصيات يك جشنواره دولتي در معدود زمان هايي از سوي مسئولان خود به عنوان يك جشنواره دولتي اعلام شد و اين بلاتكليفي در تمام اركان ساختاري اش رسوخ كرد. هيچ وقت مسئولان برگزاري اين جشنواره نتوانستند بپذيرند، اشكالي ندارد جشنواره اي كه تمامي امكانات و هزينه هايش از سوي دولت تامين مي شود را دولتي اعلام كنند. كما اينكه بخش خصوصي هم مي تواند با سرمايه و امكانات خود جشنواره مورد علاقه و سليقه خود را برپا سازد كه مي سازد (جشن هاي سينمايي مجلات مختلف و يا جشن خانه سينما).
از همين رو بود كه در دوره هايي (در اواسط دهه 70) براي وانمود كردن به غيردولتي بودن، از اصناف مختلف سينمايي براي انتخاب و داوري درباره فيلم ها دعوت شد، ولي در نهايت آن چه اعمال شد، همان سليقه و اراده دولتي بر اساس ديدگاه هاي رسمي بود و حضور نمايندگان اصناف گوناگون سينمايي در هيات هاي مختلف انتخاب و داوري جشنواره، جز نمايشي بيش به حساب نيامد.
- جشنواره فيلم فجر به رغم همه محدوديت هايي كه همان سليقه هاي دولتي ملزمش مي سازند هيچ وقت از ادعاي بين المللي بودنش كوتاه نيامد در حالي كه بنا به هيچ يك از استانداردهاي موجود جهاني، اين جشنواره نمي تواند اطلاق بين المللي داشته باشد. نمايش يك سري فيلم خارجي خريداري شده، آن هم از واسطه ها، بدون اطلاع كمپاني هاي توليدكننده و حتي فيلمسازان آنها، با جرح و تعديلات گوناگون، نمي تواند به يك جشنواره، وجهه بين المللي ببخشد. از همين رو بود كه جوايز بخش مسابقه بين الملل تقريبا به يك شوخي در ميان علاقه مندان سينماي ايران بدل شد. چراكه معمولاً اغلب عوامل فيلم هاي خارجي شركت كننده در اين بخش به دلايل گفته شده اساسا از نمايش فيلم خود در ايران و جشنواره فجر حتي خبر نداشتند!
- جشنواره فيلم فجر مي تواند در سطح يك جشنواره معتبر داخلي، بسيار موثرتر، جايگاه قبلي خود را بازيابد و از بلاتكليفي كنوني دربيايد. خصوصا اين كه تقارنش با جشنواره جهاني فيلم برلين، اساسا شبهه بين المللي بودنش را منتفي مي گرداند. (نكته قابل توجه مسئولان برگزاري جشنواره فجر كه در اخبار هم آمده بود، اين است كه كشور امارات، جشنواره بين المللي فيلمي را در ماه دسامبر برگزار مي كند و به سبك بازي هاي آسيايي دوحه، خرج فراواني برايش هزينه شده كه حتي فيلمسازان معتبري همچون اليور استون نيز در آن حضور دارند. گفته مي شود جشنواره فوق كه به عنوان رقيبي جدي براي جشنواره فيلم فجر در منطقه مطرح گرديده، به دليل رعايت كامل قوانين استاندارد جشنواره هاي جهاني به زودي از درجه الف نيز برخوردار خواهد شد. ضمن اينكه تقارني هم با جشنواره هاي معتبر ندارد. البته توجه داريد كه امارات اساسا با مقوله اي به نام توليد فيلم، بيگانه است!! و حتما شنيده ايد كه اين كشور با سرمايه گذاري آمريكايي ها، يكي از اهداف غرب براي تحت تاثير قرار دادن هژموني اقتصادي، فرهنگي و سياحتي ايران به شمار آمده و مثلا سرسختي كشورهاي غربي براي زير سؤال بردن امنيت پرواز فرودگاه بين المللي امام خميني(ره)، در اصل جهت از رونق نيفتادن فرودگاه امارات به عنوان پل ارتباطي شرق و غرب بوده است!!!)
- جشنواره فيلم فجر به رغم محدوديت هيات داورانش و طبعا تخصص هاي موجود در آن، همواره در پي آن بوده تا درباره تمامي مسائل فني فيلم هاي بخش مسابقه سينماي ايران قضاوت نمايد و به همين دليل اغلب داوري هايش مورد اعتراضات متعدد قرار گرفته است. اگرچه دوره اي سعي شد اين رشته ها محدود گردند، ولي متاسفانه مجددا به همان روال گذشته بازگردانده شد.(و متاسفانه گويا امسال بيشتر هم شده است!).
در حالي كه هيچ كدام از جشنواره هاي مشابه بين المللي از چنين وسعتي در داوري برخوردار نيستند. چرا كه اين علامت سؤال بزرگ در مقابل قضاوتشان قرار مي گيرد كه چگونه يك بازيگر يا فيلمنامه نويس و يا حتي كارگردان مي تواند درباره رشته هاي بسيار تخصصي و فني مانند: جلوه هاي ويژه، طراحي صحنه و لباس، چهره پردازي و يا صدا گذاري و تدوين افكت هاي مخصوص آن، قضاوت كارشناسانه داشته باشد درحالي كه نهايت اطلاعات معمول يك كارگردان يا ساير دست اندركاران توليد درباره رشته ها و حرفه هاي ديگر تنها مي تواند در سطح يك نظر ارزش داشته باشد و نه داوري. چنانچه در سطح جهاني به جز جوايزي كه از سوي اتحاديه ها و يا كانون هاي صنفي سينما به طور تخصصي به برترين هاي رشته مربوط به خود تعلق مي گيرد، فقط در مراسم اسكار است كه جوايز فني اعطا مي گردد كه آن هم با داوري كارشناسان و متخصصان همان رشته انجام مي پذيرد. (متاسفانه اين داوري صحيح كه چند سالي در جشن خانه سينما هم مورد تأسي قرار گرفته بود، يكي دو سالي است كه با ايده هاي من درآوردي، خدشه دار شده است !!)
- جشنواره فيلم فجر براي احترام به اعتبارش هم كه شده هيچ گاه به تاريخ و زمان هاي قراردادي خود بابت دريافت نسخه هاي فيلم هاي شركت كننده اعتنا نكرده و بسياري از فيلم هاي بخش مسابقه تا لحظه نمايش خود هنوز به طور كامل توسط هيات انتخاب ديده نشده و بعضا به صورت يك پرده روي نوار ويديويي و بدون صداي نهايي و يا تدوين كامل و حتي بعضا در حالي كه مشغول فيلمبرداري صحنه پاياني آن مي باشند، به رويت اين هيات مي رسد و اين سؤال همواره وجود داشته كه اگر آن تدوين و صدا و يا صحنه فينال براي فيلم مذكور لازم نبوده كه بدون آنها مورد تاييد هيات انتخاب قرار گرفته، چرا بعدا اضافه شده و اگر لازم بوده، چگونه هيات مذكور، فيلم فاقد صدا و تدوين و صحنه نهايي را پذيرفته است؟!
- جشنواره فيلم فجر برخلاف كليه جشنواره هاي مشابه همواره از داشتن يك مجموعه سينمايي اختصاصي و كاخ جشنواره رنج برده و پراكندگي و وسعت سالن هاي سينمايي اش، آن را از صورت يك جشنواره استاندارد خارج ساخته، مضاف بر آن كه تعدد نمايش فيلم هاي مسابقه هم اساساً اين جشنواره را فاقد شور و نشاط لازمه گردانده است.
- جشنواره فيلم فجر مي تواند و بايد به عنوان يكي از سمبل هاي فرهنگي جشن هاي سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي، ايام اين جشن ها را پررونق تر گرداند و در سطح آن بخش از سينماي ايران كه داعيه فرهنگي و هنري دارد براي خود اعتبار كسب كند.
- چنين جشنواره اي نيازي به القاب و عناويني همچون بين المللي و يا جهاني ندارد، تكثرگرايي نمي طلبد، داعيه دمكرات منشي مشكلاتش را حل نمي كند و الزامي ندارد صنوف مختلف سينمايي را به مشاركت دعوت نمايد.
- به رغم همه آنچه گفته شد، جشنواره فيلم فجر هنوز در ميان سينماگران و تماشاگران و دست اندركاران سينمايي كشور، معتبرترين فستيوال فيلم داخلي محسوب مي شود ولي مي تواند با عنايت به حل معضلاتي كه برشمرده شد به ابعاد مختلف يك جشنواره استاندارد و واقعاً معتبر هم دست يابد.
|