دوشنبه ۴ دي ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۶۷ - Dec 25, 2006
اصولگرايي به روايت رهبري
پيروز انتخابات
محمد باقر قاليباف
بي شك يكي از دستاوردهاي گرانبهاي انقلاب اسلامي اعطاي حق انتخاب مسئولان همه ي اركان حكومت، مستقيم يا غيرمستقيم  به مردم است. هنوز كلام گهربار آن پير فرزانه بر تارك نظام جمهوري اسلامي مي درخشد كه فرمود: ميزان رأي ملت است.
مشاركت و انتخاب مردم همراه با ارزش هاي ديني، اخلاق و معنويت، الگويي از مردم سالاري، تحت عنوان مردم سالاري ديني را شكل داده است كه هم توان پاسخگويي به خواست ها و مطالبات و نيازهاي مردم و كشور را داراست و هم مي تواند به عنوان يك الگوي نوين در كنار سيستم هاي مردم سالار دنيا مطرح  باشد. الگويي كه در صورت تعميق و نهادينه شدن مي تواند حاوي نقاط مثبت همه نظام هاي سياسي باشد و از نقاط آسيب پذير و منفي آنها دوري گزيند. مردم با مشاركت آگاهانه و حضور شايسته در مقاطع مختلف نشان دادند كه به اين نظام دلبسته اند و آن را كاملاً با عقايد و عواطف خود هماهنگ مي بينند. اكنون مخالفان نيز معترفند كه نظام جمهوري اسلامي،نظامي مشروع و مقبول است و تلاش براي براندازي و تغيير آن آب در هاون كوبيدن است.
نظام ما سالهاست كه مرحله  ي استقرار و استحكام خود را سپري كرده و اكنون در مقطعي است كه بايد كارآمدي و توانمندي اين نظام ديني در اداره هر چه بهتر زندگي مردم در ابعاد مختلف آن بسط و تعميق پيدا كند.
اتفاقاً در انتخابات اخير هم مردم بيشتر بر كارآمدي و توانمندي افراد منتخب نظر داشتند. انتخاب اخير بار ديگر نشان داد كه رشد، بلوغ فكري و سياسي و قدرت تشخيص و آگاهي مردم ما فراتر از آن چيزي است كه در برخي تصورات و تحليل هاي غلط مندرج است.
مردم به خوبي جريان هاي مختلف سياسي را مي شناسند، خط و مشي ها را از هم تشخيص مي دهند به اوضاع جهاني و تحولات و حساسيت هاي روز كشور در عرصه داخلي و خارجي وقوف دارند و براساس اين مباني و شناخت، در مقاطع مختلف رفتارهايي از خود بروز مي دهند كه مايه ي اميدواري و دلگرمي همه ي دلسوزان كشور و مايه ي يأس و دلسردي بدخواهان و مخالفان اين مرز و بوم مي شود.
به جز ابراز تواضع در برابر اين عظمت و شكوه چه مي توان گفت و به جز پيشاني شكر و سپاس به درگاه احديت ساييدن چه مي توان كرد.
اكنون انتخابات و رقابت هاي انتخاباتي به پايان رسيده و افق نويني فراروي ما گشوده شده است. براي حركت به جلو، براي ساختن و آباد كردن و تعالي بخشيدن به شهر، كشور و نظام جمهوري اسلامي ايران.
اكنون دوره ي رفاقت، همكاري و همدلي آغاز شده است. مردم گناه كساني را كه بر اختلاف، تنش و ستيزه جويي دامن مي زنند و از طعنه زدن، تخريب كردن و سنگ اندازي در برابر حركت جامعه به  سوي پيشرفت و تعالي كوتاهي نمي كنند، نخواهند بخشيد.
اينك هنگامه  كار، تلاش و حركت است و اين حركت بايد بر جهتي استوار گردد كه مردم در انتخابات ترسيم كرده اند. پيام مردم در انتخابات چنان آشكار بود كه جاي حرف و حديث و تفسير و قرائت چنداني باقي نگذاشت. مردم در اين انتخابات عقلانيت، اعتدال و منطق را برگزيدند و به كساني كه به دور از هياهو، جار و جنجال و شعار و سياست  زدگي در جهت كارآمد سازي نظام تلاش مي كنند، رأي دادند و اين خط تعادل، مسيري است كه نظام جمهوري اسلامي بر آن استوار شده و انديشه هاي بنيانگذار كبير و فقيد نظام و رهنمودهاي رهبر فرزانه مان آن را ترسيم كرده است.
گفتمان پيروز در انتخابات، گفتماني است كه از بدو انقلاب شكل گرفته، با انديشه هاي امام استحكام يافته و با رهنمودها و هدايت هاي رهبري بارور شده است. مردم به اصولگرايي اصلاح طلبانه و اصلاح طلبي اصولگرايانه رأي دادند و اين همان گفتمان مقام معظم رهبري و خط مشي اي است كه ايشان در شكل گيري، تجلي و قدرتمند شدن آن نقش اصلي را ايفا نموده اند.
اصولگرايي و اصلاح طلبي در مقابل هم نيستند حتي از همديگر جدا هم نيستند كنار هم قرار دادن اين دو پيامي است به كساني كه آن دو را جدا از هم مي انگارند يا مقابل هم قرار مي دهند.
اصلاح طلبي در بطن اصولگرايي نهفته است، اصولگرايي هم مبناي اصلاح طلبي است. اصلاح طلبي بدون اصولگرايي معنايي ندارد و اصولگرايي بدون اصلاح طلبي به بن بست مي رسد اين دو چنان به هم آميخته اند كه هريك بدون ديگري ناقص و ابتر مي ماند. اما برخي گروه هاي سياسي، هميشه چنان رفتار مي كنند كه مردم برسر دوراهي ها باقي مي مانند ،گروهي طرفدار آزادي و گروهي ديگر خواهان عدالتند، گروهي بر پيشرفت و توسعه تأكيد دارند و گروهي ديگر بر هويت و ثبات و نهايتاً گروهي اصولگرا هستند و گروه ديگر اصلاح طلب و مردم مجبورند از اين دوراهي ها يكي را برگزينند و ديگري را وانهند. اما مردم هم خواهان آزادي اند هم عدالت را مي طلبند، هم پيشرفت مي خواهند و هم مي خواهند اين پيشرفت بر بنيان هاي عقيدتي و هويتي مردم استوار باشد. مردم هم مي خواهند مؤمنانه زندگي كنند و هم در زندگي اقتصادي، اجتماعي و سياسي پيشرو باشند.
مردم خواهان اصلاح و بهبود دائمي در همه حوزه هاي زندگي سياسي، اجتماعي هستند و در ضمن مي خواهند اين اصلاحات در چارچوب نظام جمهوري اسلامي و بر پايه ارزش ها، آرمان ها و اصولي باشد كه انقلاب اسلامي و انديشه هاي حضرت امام طراحي كرده است و اكنون هركس دل در گرو نظام، كشور و مردم دارد بايد در جهت تقويت اين گفتمان بكوشد. اصولگرايي اصلاح طلبانه درصدد اين است كه به اين خواسته هاي بحق مردم پاسخ مناسبي ارائه دهد. اصولگرايي اصلاح طلبانه آرمانگراست و حاضر نيست ذره اي از آرمان ها و اهداف انقلاب و مردم كوتاه بيايد، اما در همه عرصه ها، داخلي و خارجي، اين آرمان ها را براساس واقعيات، مقدورات و محدوديت ها پيگيري مي نمايد. اصولگرايي، محافظه كاري يا راستگرايي نيست و با بنيادگرايي، جزم انديشي و تحجر هم نسبتي ندارد.
اصلاح طلبي هم جدا از ليبراليسم، سكولاريسم و ولنگاري است. تلاش براي تضعيف پايه هاي نظام ديني اصلاح طلبي نيست، افساد طلبي است. اصلاح طلبي تلاش براي مبارزه با هرگونه فقر و فساد و تبعيض است. اصلاح طلبي بازبيني مداوم ابزارها و روش ها و سياست هاست براي رسيدن به آرمان ها و اهداف عاليه اسلام و انقلاب و اصلاح طلبي يعني تلاش براي تقويت و تعميق نظام جمهوري اسلامي بر اين اساس، بايد از حضرت امام(ره) به عنوان اولين اصولگراي اصلاح طلب نام برد. عارف، فقيه، انديشمند و سياستمداري كه مدام در همه حوزه هاي زندگي بشر، در حال نوآوري، خلاقيت، اصلاح و سنت شكني بود ولي اين همه را براساس اصول مستحكم و متقن اسلام و ارزش هاي ديني بنا مي كرد و مقام معظم رهبري به عنوان پيرو واقعي و اصيل آن پير حكيم، راهبر اصلي اصولگرايي اصلاح طلبانه در عصر حاضر است.
رهبر فرزانه اي كه اصولگرايي را بر اركان ايمان و هويت اسلامي انقلاب، عدالت، حفظ استقلال همه جانبه كشور، تقويت خودباوري و اعتماد به نفس در همه زمينه ها، جهاد علمي، تثبيت آزادي و آزادانديشي، شكوفايي اقتصادي كشور در رسيدگي به زندگي مردم استوار مي سازد. و اصلاحات را در چارچوب قانون اساسي و درجهت تحكيم و تعميق و تقويت آن تعريف مي كند و آن را ضابطه مند و مبتني بر ارزش ها و معيارهاي اسلامي ايران و به دور از افراط و تفريط و هماهنگ در همه حوزه ها تعريف مي كند، و آن را تلاش درجهت زدودن فقر و فساد و تبعيض از جاي جاي زندگي اقتصادي سياسي و فرهنگي مردم مي داند.
تركيب منتخبين مردم در انتخابات 24 آذر به اين معيارها نزديك است و البته درجهت هماهنگي بيشتر بايد بكوشند و راه صحيح هم همين است. اكنون اصولگرايي آن گونه كه توسط رهبري در طول بيش از يك دهه در حوزه هاي مختلف به مرور تبيين شده و بسط يافته، تبديل به يك فرهنگ شده است، فرهنگي كه در انتخابات اخير هم، مردم براساس شاخص ها به مؤلفه هاي آن رأي دادند و افراد نزديك به آن را برگزيدند، اكنون راه صحيح و نجاتبخش كشور پيروي از همين فرهنگ و تلاش درجهت بهينه سازي و اجرايي كردن آن است. براين اساس مي توان گفت پيروز انتخابات، اصولگرايي به روايت رهبري است و وجود و تقويت اين معيارها و مؤلفه ها در مسئولان كشور است كه مي تواند به اداره بهتر كشور و تجلي كارآمدي نظام در سازمان دادن به زندگي مادي و معنوي مردم منجر شود.
اكنون مسير آينده با رأي و خواست مردم روشن شده است. پس بايد سياست زدگي، افتراق، ستيزه جويي و اختلاف افكني را وانهاد و درجهت كار صادقانه براي اين ملت و كشور همت گماشت.

يادداشت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
دانش
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |