شهروند
است اين مساله نيست ، رعيت
شهروندي حقوق تامين اقتضائات درباره ارجمند امير اردشير دكتر با گفتوگو
با كه زماني در دولت نوع و است مطالبه حق نداشتن يا داشتن رعيت يك با شهروند فرق
نيست پاسخگويي به موظف كه است دولتي است مواجه رعايا
.ميشود احساس بيشتر گذار حال در جوامع در آن به نياز كه است گمشدهاي حلقه مشاركت
مسئولان از بعضي ديد از مردم مشاركت به نياز قبل چندي تااست گذار حال در كشوري ايران
اخير سال چند در كه نكتهاي اما.ميشد خلاصه...و مجلس جمهوري ، رياست انتخابات در تنها
شهرونداني به نياز آن دنبال به و شهر بودن زنده و پويايي مساله شده ، بيشتري توجه بدان
و سياسي صحنه در مردم آگاهانه حضور.است عمل و تصميمگيري عرصههاي در فعال و مشاركتجو
در.است گرفته قرار تاكيد مورد پايدار توسعه اصلي شاخصههاي از يكي عنوان به اجتماعي ،
است شرايط اين در و است مردم خواست به پاسخ عليالقاعده عمومي سياست دموكراتيك ، جوامع
خود به باثباتي و قانونمند روند پايداري لوازم و ضرورتها درك و عمومي هشياري كه
.ميگيرد
و شهر سرنوشت در مردم مشاركت با مستقيم تعامل در شهروندي حقوق از آگاهي رو اين از
اردشير" دكتر با گفتوگو در ايران در آن وضعيت شهرونديو حقوق درباره.است شهروندان
.است شده بحث بهشتي شهيد دانشگاه حقوق استاد "ارجمند امير
كرد؟ ارائه آن براي كامل و جامع تعريفي ميتوان آيا چيست؟ شهروندي حقوق از شما تعريف *
در.ندارد وجود مسائل بعضي به نسبت اجتماعي علوم از بسياري در كامل و جامع تعريف -
مجموعه بشر حقوق.ميگيرد قرار بشر حقوق چهارچوب در شهروندي حقوق.است همينطور هم حقوق
ولي.ميشود تلقي لازم فرد تابعيت علقه گرفتن نظر در بدون انسان برايشان كه است حقوقي
فرد متقابل تكاليف و حقوق يعني حاكميت ، و دولت يك و فرد بين علقه شهروندي ، حقوق مورد در
.است مطرح هم دولت با رابطه در
دولت يك كه تكاليفي و هستند برخوردار كشور يك اتباع كه است بشري حقوق همان واقع در
بر اما است ، بشر حقوق مواد از يكي سياسي مشاركت حق مثلا ، .دارد خود اتباع مقابل در
...و مجلس انتخابات در شركت حق باشد نداشته را كشور تابعيت فردي كه صورتي در قانون اساس
يكي سياسي مشاركت حق ترتيب بدين.است ايران تابعيت حق اين از برخورداري لازمه.ندارد را
است برخوردار هم بشر حقوق از و است غيرايراني كه فردي ولي ميشود محسوب شهروندي حقوق از
.ندارد را سياسي انتخابات در شركت حق ايران در
مطرح تابعيت از شهروندي حقوق كردن جدا طرح حقوقي ، مباحث در هماكنون ديگر طرف از
مساله اينجا در.باشد كشور يك تبعه نيست لازم باشد شهروند فردي كه اين براي يعني.است
جلب و ايجاد براي اين بنابراست مهم محلي امور در شهر يك ساكنين و افراد مشاركت ميزان
بشر حقوق چهارچوب در شهروندي حقوق فهم و درك.نيست كشور تابعيت به نياز شهروندان مشاركت
.است تحقق قابل
كند؟ فرق ديگر كشور به كشوري از نبايد شهروندي حقوق مصاديق اين بنابر *
تحقق نحوه ولي است مشترك اصول -
بودن جهانشمول اگر ميشود ، فرض مشترك بشر حقوق در آنچه زيرا.است متفاوت كردنشان پيدا
.ندارد وجود يكساني خرد ، سطح در اما.است مفاهيم و كلان سطح در باشيم ، داشته قبول را
همه در كه نميرود انتظار ميشوند ، اجرا و تنظيم خرد سطح در مقررات و قوانين وقتي
.ميگيرند شكل مشترك مفاهيم و اصول حول بلكه باشد يكسان كشورها
ميكند؟ پيدا تحقق شهروندي حقوق جوامعي چه در *
.است دموكراتيك جوامع به متعلق شهروندي حقوق -
شهر؟ سرنوشت يا است فرد با اولويت شهروندي حقوق در *
نيست معنا اين به البته ميكنند خلط شهري خدمات مسائل با را شهروندي حقوق معمولا -
حقوق.است شهروندي حقوق تحقق وسايل از يكي شهري خدمات.بيارتباطند هم با دو اين كه
.شود...و اقتصادي بهداشتي ، سياسي ، مسائل شامل ميتواند و دارد كلانتري مفهوم شهروندي
.كرد بررسي بهداشت از برخورداري حق با ارتباط در ميتوان را زباله ، جمعآوري حق مثلا
در حتي.نيست يكسان دنيا جاي همه در ميشوند جمعآوري چگونه زبالهها كه اين حال
شهروندي ، حقوق در.نيست يكسان شهروندي حقوق تحقق نحوه هم اروپايي دموكراتيك كشورهاي
بشر حقوق موضوع مانند مساله اين.دارد قرار اولويت در متمدن انسان عنوان به شهروند
در فرد تكاليف به كه نيست معنا بدين اين البته.دارد حكومت كلي رويكرد به زيادي بستگي
ميكند متمايز بشر حقوق از را شهروندي حقوق كه مسائلي از يكي.نشود توجه دولت مقابل
مساله اين بر بشر حقوق در.است شهروندي حقوق در حكومت مقابل در فرد تكاليف بر تاكيد
.نميشود تاكيد خيلي
بايد شهروندان است ، معتقد كه ديدگاهي يكي.دارد وجود شهروندي حقوق مورد در ديدگاه دو *
زندگي قواعد اجراي براي شده تدوين قانوني به نيازي و باشند داشته آگاهي وظايفشان به خود
نظر دارد؟ تاكيد شهروندي حقوق مورد در بحث جاي بودن خالي بر ديگر ديدگاه و نيست شهري
چيست؟ خصوص اين در شما
امروز كه نيست نظريهاي نداريم ، حكومت و قانون به نياز ما است معتقد كه نظريهاي -
يا است وظيفه شهروندي حقوق كه اين درمورد.گذاشت كنار را آن بايستي و شود پياده عمل در
هستند تكليفمدار -حق كه حكومتهايي يكي.داريم حكومت نوع دو دنيا در بگويم بايد تكليف
است يكسويه شهروندان و دولتمردان بين رابطه و ندارد وجود ماهوي معناي به قانون آن در كه
عبارت به.هستند آن رعايت به ملزم شهروندان و ميكند وضع را ضوابط حكومت كه طوري به
ديگر دسته.است برايشان وظيفه موجب ولي نميشود شهروندان براي حق موجب ضوابط اين ديگر
حقوقي قواعد اساس بر حكومت و شهروند بين رابطه كه معنا بدين.هستند حقمدار دولتهاي
.كند مطالبه حكومت از ميتواند كه است حقوقي داراي شهروند آن در كه است
با كه زماني در دولت نوع و است مطالبه حق نداشتن يا داشتن رعيت يك با شهروند فرق
در نيست پاسخگويي به موظف كه است دولتي است مواجه رعايا
.شود شناسانده حقوق بايد شهروند يك براي شهروندي حقوق
كنار در و است مسئولين پاسخگويي عدم هستند مواجه آن با مردم كه ميرسدمشكلي نظر به *
.است حقوقشان به نسبت آگاهيشان عدم آن
شده شناسايي قانوني مواد چند هر استبدادزده جوامع در. است فرهنگي مشكل يك ما مشكل -
را خود مقامات و سياسي افراد جوامع گونه اين در.نميشود چندانپياده عمل در ولي است
مردم سرنوشت و مطلق قدرت صاحب را خود و نميدانند شهروندان مقابل در پاسخگو و مسئول
دموكراسي تمرين و آموزش سالها به نياز آن تغيير كه است تاريخي سنت يك اينميپندارند
با مقايسه در ايراني شهروند "مطالبه" ميزان.نيست شهروندي مردمروحيه روحيه.دارد
هر كه ميكند عمل و حركت اساس اين بر اروپايي شهروند يك.است اروپاييمتفاوت شهروند
اين در دولتي مقام هيچ و كند منع را او قانون كه اين مگر دهد انجام ميتواند كاري
در.باشد كرده انجامش به مجاز قانون كه اين مگر دهد انجام را كاري نميتواند كشورها
.دارد وجود روحيهايكمتر چنين ايران در كه صورتي
اين كه ميكنيد فكر شما بگويد ، شما به اداره در مسئول مقام كه چيزي هر كه معني بدين
را آن مستندي چه به بپرسيد مسئول مقام اين از تا ميدهيد اجازه خود كمتربه و است حق
چنين ابلاغ صلاحيت مقام آن آيا بدانيم كه نيستيم هم اين دنبال به حتي يا است گفته
تصميمي هر ميتواند كه دارد را حس اين هم مسئول مقام مقابل ، در.خير يا دارد را دستوري
است آن اتفاق اين دليل.نميكند حس را شهروند مقابل در پاسخگويي به نياز و كند اتخاذ را
مساله ايناست نگرفته جاي كدام هيچ ذهن در "ذيحق شهروندي و پاسخگو اداره رابطه" كه
.گيرد صورت فرهنگي كار آن روي بر بايد كه است
نيست؟ مرج و هرج بيقانوني شايد و قانون رعايت عدم اين نتيجه آيا*
اين در كه است اين است مسلم كه نكتهاي.نيست بيقانوني نتيجه لزوما مرج و هرج -
شايسته تحقق عدم و مردم واقعي مشاركت عدم بيعدالتي ، معايب از و ندارد وجود عدالت حالت
آموزش كشور اداره براي صحيحتر راه انتخاب لازمه اجتماعي ، تجربه يك بنابراست سالاري
بر مبتني و كارا قوانين وجود همچنين.شود شروع ابتدايي دوران از بايستي كه است همگاني
آموزش.است موثر بسيار طرفين وظايف و حقوق شناساندن براي (پاسخگو دولت)شهروندي حقوق
تحت كه آموزشي متاسفانه.ميكند تبيين را شهروندان و دولت مستخدمين رابطه شهروندي حقوق
اين توسعه با.نيست استوار صحيح مبناي بر و كافي ميگيرد صورت اجتماعي تعليم عنوان
حقوق آموزش براي بيشتر انرژي صرف به نياز مردم به غيردولتي سازمانهاي معرفي و تعاليم
معنا تخلف استثنا موارد با برخورد براي تنها قوانين شرايط اين در.نيست آنها به شهروندي
.دهند شكل را اجتماع بخواهند تازه كه اين نه يافت خواهد
فرهنگ اساس بر كه است قانون اصولا ولي ميسازد را مردم فرهنگ قانون ، اوقات گاهي
قانون از نميتوان باشد نداشته وجود فرهنگي كه زماني تا كه طوري به.ميشود ساخته موجود
.شود توخالي شعار يك به تبديل "خدمتگزار دولت" اصل نبايد البته.داشت خاصي انتظار
نيست لازم كه اين به توجه با نيز ما و گذشتهاند آن از كشورها همه كه است مسيري "آموزش"
كه گرفتهايم قرار بلندي در ما.كنيم عبور آن از بايد كنيم تكرار را آنها تجربيات همه
.كنيم استفاده آن از بايد و است آن زير در ديگر كشورهاي مردم ساليان تجربه
است؟ مدني قانون همان اين آيا و دارد وجود مدون صورت به شهروندي حقوق ايران در آيا*
است؟ مدون شهروندي حقوق ديگر كشورهاي در
آن از بيش ما ايران در.دارد وجود شهروندي حقوق محتواي با متوني ديگر كشورهاي در -
ما قوانين در مثال طور به.داريم فرهنگي كمبود باشيم داشته شهروندي حقوق متون كمبود كه
و مناسب فرهنگ نبود اساسي مشكل اما.دارد وجود..و شايستهسالاري ملت ، حقوق چون مباحثي
ظهور دموكراتيك نظام و محيط يك در شهروندي حقوقاست آنها تحقق بر حاكم سياسي فضاي
زمينه اين در است نياز كه رسيدهاند نتيجه اين به همه ما كشور در حاضر حال در.مييابد
.بشود جدي فكر
كشورهاي مانند ميشود ، ايجاد شهروند براي شهر در كه مشكلاتي و مسائل متولي شما نظر به *
باشد؟ شهرداري بايد ديگر ،
شهري امور تمام به پاسخگويي متولي شهرداري كشورهايي در.نيست گونه اين ايران در -
را ملي امور مركزي دولت كه معني بدين.ميپذيرد صورت صحيح نحو به تمركززدايي كه است
به توجه با را محلي امور انجام مسئوليت محلي غيرمتمركز واحدهاي و ميكند دنبال
مقابل در بودن پاسخگو يعني مسئوليت جوامع نوع اين دردارند عهده بر صلاحيتهايشان
شهرداري و شوراست مانند مختلف نهادهاي از متشكل حقوقي شخصيت يك عنوان به شهر.صلاحيت
.است شهر اجرايي بازوي
شهرداري ميافتد شهروندان براي شهري حوزه در كه اتفاقي هر به پاسخگويي مسئول اين بنابر
..و عمومي بهداشت مدارس ، سرانه فاضلاب ، زباله ، جمعآوري آب ، توزيع نحوه ديگر طرف از.است
خدمات ارائه حد در فقط شهرداري وظيفه ايران در متاسفانه كه باشد شهرداري عهده بر بايد.
مسائل مديريت در خود ، اوليه اهداف خلاف بر ما شهر شوراي همچنيناست شده محدود شهري
.نيست دخيل شهري
تامين آموزش ، حق براي و بهداشت وزارت به بايد بهداشت حق به رسيدن براي ما كشور در
.كنيم مراجعه مختلف وزارتخانههاي و سازمانها به..و اجتماعي
به ايران در شهروندي حقوق كامل تحقق عدم واسطه به كه مشكلاتي رفع براي حاضر حال در *
كرد؟ ميتوان چه است آمده وجود
بدانند را خود تكاليف و حقوق (مسئولان و شهروندان) مساله اين طرفين كه صورتي در -
كه است بستري بلكه نيست قانون وجود عدم ما فعلي مشكل.شد خواهد حل مشكلات از بسياري
طرح" بايد خدمت حين و مدارس در آموزش كنار در من نظر به.بگيرند شكل حقوق آن در بايد
اجرا شهر شوراي يا شهرداري توسط درسراسركشور ، ازجمله"شهروندي حقوق و بشر حقوق آموزش ملي
.است رسيده انجام به مساله گذاراين حال در جوامع تمام در.شود
.است شده طراحي شهروندي حقوق آموزش براي خاصي طرح يا برنامه تاكنون آيا*
خواهد اجرا به شهرداري با آينده در كه آموزشي برنامههاي بر علاوه بشر حقوق كرسي -
شوراياران و دانشجويان و غيردولتي تشكلهاي تهران ، استانداري با را برنامههايي گذاشت
به نياز ملي برنامه يك.است نكرده پيدا تحقق ملي سطح در برنامه يك هنوز اما.است داشته
.دارد را خود خاص متولي توسط آن اجراي ضرورت درك
است؟ چقدر تغييراتي چنين ايجاد براي جامعه پتانسيل*
سريعتر چه هر بايد ما.است بالا بسيار هماكنون ملي علاقه و پتانسيل اين -
وجود شهري مديريت در كه پراكندگي خاطر به شهر در.برسانيم سامان به را خود تلاشهاي
علاقه بر علاوه تغيير اين.بكنيم را استفاده حداكثر موجود امكانات از نميتوانيم دارد
را شهروندي حقوق بحث سياسي مصلحتهاي و مسائل از فارغ كه است سياسي عزم نيازمند ملي
.ميكند دنبال
رفيعي زهرا:از گفتوگو
تهرانشهر:منبع
|