اروپاشويم همسايه وقتي
9_ صددرصد رئيس
ايران حاشيه
7 انقلاب حاشيه
اروپاشويم همسايه وقتي
تركيه تحولات و ايران
صديقي نادر
يك در تركها و ما
همزمان تسابق
نشده اعلام ولي
بهرهبرداري جهت در
بزرگي آوانتاژ از
تامين بهمنظور اروپا ناماتحاديه به
داريم قرار ملي منافع
را اسلامي جمهوري مرزي برون راديوي تصادفا تركيه ، شگفتيساز انتخابات از قبل هفته چند
تركيه روزنامههاي انتقادي مقالات بر مروري راديوميشد پخش تركيه براي كه ميكردم گوش
بر ناظر محدوديتهاي عليه بر اروپا اتحاديه دموكراتيك استانداردهاي به توسل با كه داشت
خواند را "مليگازته" از مقالهاي جمله از راديو گوينده.بودند گرفته موضع بيان آزادي
".است ممنوع تركيه در هم هنوز انديشه آزادي":بود آمده آن در كه
اين مقامات به خطاب بيان آزادي تحديد و مطبوعات برخي توقيف به اشاره با سپس نويسنده
حالا ميگويد هم اروپا اتحاديه ميكنيد ، محدود را انديشه آزادي شما":ميگفت كشور
".بمانيد منتظر [اتحاديه در عضويت براي] حالاها
به توسل آيا كه بود سوال اين الهامبخش برايم طبيعي طور به راديو "مرزي برون" عنوان
عقلاني احتجاج آيا دارد؟ "خارجي" مصرف فقط انديشه و بيان آزادي و دموكراسي موضوع
دفاع جهت در كه اروپا اتحاديه دموكراتيك و بشر حقوق استانداردهاي به تركيه اسلامگرايان
آن امثال و روسري نظير اسلامي هويتي شعائر از دفاع و اسلامي احزاب آزادي بيان ، آزادي از
است؟ "تركها مسئله" فقط ميگيرد صورت
را بشر حقوق و دموكراسي قبال در دوگانه چنين اين رويكردي اتخاذ كه آنچه ميكنم گمان
كه است تهديدهايي و فرصتها و دورانساز رخدادهاي عمق از بيخبري و غفلت ميسازد ، ميسر
و بگشاييم چشم است كافيميزند گشت ما آسمان فراز بر يا و ميزند پرسه ما گوش بيخ
ماهيت تا بكشيم سرك بيرون به خود خيمهوار و بسته ديوار و سنگ زير از شده كه هم اندكي
راحتي به تركيه بنيادين تحولات و انتخابات از قبل تا شايد.بنمايد رخ تهديدها و فرصتها
و دموكراتيك عميقا جوانب ويژه به "اروپا اتحاديه" نام به نوظهوري و قدرتمند عامل ميشد
ديگري مصرف ،"مرزي برون" مصرفي جز و دانست "همسايه" به مربوط مسئلهاي را آن بشري حقوق
به بلند گامهاي با اخير تحولات پرتو در همسايه همان كه امروز ولي نشد ، قائل آن براي
قرار نويني بسط و قبض معرض در همسايگي مفهوم اينك ميدارد ، بر گام اتحاديه در عضويت سوي
اولين براي تا نشستند هم دور كپنهاگ در اروپا اتحاديه اعضاي گذشته دسامبر است120 گرفته
تصميم تركيه "عضويت درباره مذاكره تاريخ" يا و عضويت به نسبت اخير ساله تاريخ40 در بار
خواهد تصميم ايران با همسايگي درباره سرانجام اروپا اتحاديه كه اين يعني اين و بگيرند
.يافت خواهد تحقق زود يا دير معتقدند ناظران كه رخداديگرفت
ملي اهميت تا گرفت نظر در آن امنيتي و استراتژيك عمق به توجه با را همسايگي مفهوم بايد
عضويت پذيرش با كه نيست اين سادگي به مسئله شود ، روشن ما كشور براي آن فراسرزميني و
"اتوماتيكوار" و "قهري طور به" قارهاي و فراسرزميني نهاد اين اروپا ، اتحاديه در تركيه
تحولات از پيش سالهاي طي ويژه به اروپاييها عكس ، به كاملا شد ، خواهد همسايه ما با
تركيه همسايه مسئله بگيرند تصميم تركيه عضويت درباره كه اين از قبل ايران ، اخير سالهاي
"غيرامنيتي" جوانب اتحاديه ، محافظهكار محافل برخي نيز امروز و داشت اساسي اهميت برايشان
"تركيه منفي پوئن" همچون را سوريه و عراق و ايران با گسترشيافته و جديد اروپاي همسايگي
.ميآورند حساب به عضويت براي
در ميتواند همسايگي مقال "غيرامنيتي" و "تهديدآميز" جنبه:كه است آن مقال اين مدعاي
عامل يك به پيوست ، وقوع به تركيه نوامبر 2002 سوم و ايران خرداد 76 دوم در كه آنچه پرتو
دو اين تنيدگي هم در كه اگر شود بدل بزرگ فرصت يك به و (استراتژيك لحاظ به) تاميني
حقوق و دموكراسي قبال در دوگانه و ابزاري رويكرد كه اگر و شود گرفته نظر در بزرگ رخداد
"تركها خرداد دوم" در اعتباري به يا و نوامبر سوم در كه آنچه پرتو درگردد متوقف بشر
تحكيم جهت در اروپا ، اتحاديه بشر حقوق و دموكراسي آوانتاژ از استفاده مسئله داد ، رخ
.است شده بدل تاميني و استراتژيك عامل يك به تركيه هاي"مسلمان _ دموكرات" موقعيت
و كهنه هويت بهفروشد "مسلمان _ دموكرات" نام به نوظهور هويتي برآمد كه است اين مسئله
اين.ميبرد راه آتاتوركي فوندمنتاليسم _ ناسيوناليسم يعني "كماليزم _ لائيك" عقبمانده
مسئله" را تركيه اخير تحولات كه داد خواهد نشان را خود هيبت و مهابت هنگامي مسئله
ترك روشنفكران بين هيجانانگيز و داغ مباحث به عبرتآموز نگاهي نيم و ندانسته "تركها
بخش ماندهترين عقب هاي"خطر اعلام" و سوزوگدازها به نگاهي نيم ميبايد.باشيم داشته
تعميق در اسلامگرايان برآمد نقش بر آن با همزمان و داشت ترك فوندمنتاليسم _ ناسيونال
و وانهاده را آتاتوركيسم ايدئولوژيك هستههاي ميكوشند كه) دموكرات سكولارهاي بين شكاف
دو فوندمنتاليستهاي _ لائيك و (برگزينند را ميراث همان از نازك و تشريفاتي پوستهاي
.نمود مداقه آتشه ،
ديگرپذير ، و دموكرات سكولارهاي از بخشي بزرگ ، رخداد آن نيرومند زيرتاثير ديگر عبارت به
لائيسيسم و ساخته جدا [آتاتورك كمال مصطفي به منسوب] كماليستها از را خود حساب
همين دقيقا.ميشود منزويتر روزبهروز توتاليتر ، _ ناسيونال و مدار دولت تمركزگرا ،
موضعي از توتاليتاريسم اشكال همه همچون كه است توتاليتر _ ناسيونال عقبمانده بخش
در توطئه كدام ميپرسد و گرفت موضع بيشتر دموكراسي و بشر حقوق عليه بر توطئهباورانه
مانده عقب بخش سوال ديگر عبارت به ميكنند؟ استقبال ما از اروپايي كشورهاي كه است كار
پايتخت در چنين اين اردوغان چرا كه است اين فاشيستمشرب و ناسيوناليست فوندمنتاليسم
يك همچون و مينشيند صدر بر باشد كشور رسمي وزير نخست بيآنكه و ميبيند قدر اروپاييها
نويسنده باير يالچين مثال عنوان به ميشود؟ مواجه اروپاييها استقبال با "قدرتمند ليدر"
فوق مطلب به "ميبوسند؟ را ما اروپاييها چرا" عنوان با مقالهاي در حريت روزنامه
:است نموده دريافت لندن از آلتيلار تورقاي دكتر از را زير پاسخ جمله از و پرداخته
طيب خاطر بدان آنها.است (تحليلي) آناليتيك انديشه بودن ، اروپايي مشترك ويژگي"
به آوانتاژي همچون [اردوغان پيروزي] نتايج تمامي كه ميگيرند آغوش رادر اردوغان
طريقي از را خارجي سياست او ، عقل بر تاثيرگذاري طريق از ميخواهند.ميكند عمل سودشان
.دهند تغيير آسان
گفته سخن [اردوغان] نظر مورد شخص گرفتن اختيار در از اروپا ، پيشرفت به مربوط گزارش در
زير به نخستوزيري از را اردوغان اساسي قانون محكمه كه محتملي وضعيت در چون.ميشود
خواهند.بيابند اروپا اتحاديه به (تركيه) ندادن راه براي جديدي دلايل ميتوانند ميكشد ،
حزب و ارتش بين اختلاف كمترين بروز صورت در.نميدهيد او به را منتخب شخص حق كه گفت
ميبايست [سياست بر] نظاميان تاثير" مشهور مدعاي و كرده حمايت حزب اين از توسعه و عدالت
.كشيد خواهند پيش به را "شود كم
را لائيسيسم اصول (آن وسيله به و) كرده باز را "دموكرات مسلمان" مقوله پيرامون بحث
صورت ["دموكرات مسلمان" مقوله روي بر] گشايشي چنين اگر كه ميدانند.كرد خواهند متزلزل
مسيحي دموكرات همچون اعجوبهشان مقولات به را ما اما ميخورد هم داخليبه توازن گيرد
است اين ميسازد اندوهگين چيز هر از بيش مرا مقولات اين در كه آنچه...ساخت خواهد نزديك
1...ماچيست ملي معيار و متر" بگويد كه نميشود يافت خدايي بنده يك كه
حزب كادرهاي تقيد به اشاره با كه رفتهاند پيش آنجا تا افراطي لائيكهاي ترتيب اين به
آتاتوركي اصول قبال در آنان "نفاق" حتي و "تقيه" از اسلامي شعائر به توسعه و عدالت
چرا پس ندارد ، سازگاري آتاتوركي انقلاب و اصول با كه كشوري در":ميگويند و داده هشدار
با و دهيد تغيير را سوگند اين لطفا... ميشود ، اصولزده با هماهنگي از دم دروغ به
2.نورزيد نفاق آتاتورك انقلاب و اصول
به بوروكراسي و ارتش از بخشهايي تحريك حال هر به كه نيرومند رواني جنگ اين مقابل در
با دين همان پيوند حالاز همان در او حزب كادرهاي و اردوغان دارد ، مدنظر را كودتا
پذيرش براي تركيه آوانتاژهاي و فرصتها جزو را پيوند واين ميگويند سخن دموكراسي
كه تركيه":ميگويد اروپاييها به اردوغان.ميآورند حساب به اروپا اتحاديه در عضويتاش
مسلمان دنياي به پيام يك متضمن اروپا اتحاديه به ورود با است مسلمان آن خلق بزرگ اكثريت
.داد خواهد تغيير را مسيحي دنياي به نگاه اروپا ، به [مسلمانان] نگاه..بود خواهد
بسيار الگويي ميدهد ، نشان را دموكراسي و اسلام همزيستي چگونگي كه مدلي منزله به تركيه
و مدنيتها نزديكي به بلكه مدنيتها تنازع به نه اين ، خلاصه طور به.بود خواهد مهم
3.برد خواهد راه آنها بين همگرايي
آن بر داخلي منتقدين سوي از وارده شبهات به پاسخ در اردوغان كه جداسازي همان بنابراين
با پذيرياش"جمع" اروپايي مخاطبين با گفتوگو در ويژه به و كشور خارج در ميكند ، تاكيد
روشنفكران با اسلامگرايان اتصال نقطه همان اين و ميگيرد قرار تاكيد مورد دموكراسي
شكل همان به را "جمع" واژه نوزدهم قرن آخر ثلث در كه است "جوان عثمانيان" به مرسوم ديني
ترتيب اين به.ميبردند كار به دموكراسي و اسلام بين پيوندپذيري توصيف در خود عربي
بار يك بيستم قرن آغاز و نوزدهم قرن پاياني سالهاي در مسلمان روشنفكران وجهي سه فرمول
يك:مينشيند خود نخستين قاعده به دوباره قرن يك طي محاق و واژگوني يك از پس ديگر ،
"جوان تركان" برآمدن از پيش درست كه حسينزاده عليبن نام به قفقازي مسلمان روشنفكر
باكو و استانبول سياسي صحنه در (18951870) "جوان عثمانيان" شد فرو از پس و (19081895)
سعاوي علي و كمال نامق جمال ، سيد) ديني روشنفكران پيشين نسل كوشش جمعبندي ضمن شد ظاهر
"فيوضات" نشريه هويت و ساخت مطرح را "شدن اروپايي شدن ، اسلامي شدن ، تركي" فرمول ،(.و
كه واژگاني با و دقيقتر تعبير به.نمود تعريف وجهي سه فرمول آن با را سال 1906 در باكو
تركي ، حس به متحسس" از بود عبارت دوره آن روشنفكران بعدي سه هويت ميبرد ، كار به او خود
اسلامي ، فرهنگ سه كه است مرحلهاي اين ".اروپايي تمدن به متمدن اسلام ، دين به متدين
ادامه خود همزيستي به درهم متداخل غير ولي همجوار موزائيكهاي همچون اروپايي و ملي
اساسي قانون و پارلمان و مشروطيت از "جوان تركان" گذار بستر بر آن پس از ولي ميدهند
همه ادغام و توتاليتاريسم _ ناسيونال آن اصلي مشخصه كه ميشود متولد جديدي عصر
جوشش و انديشگي پويايي مرحله ديگر عبارت به.است "فرهنگ يك" در "فرهنگ سه" مولفههاي
همبسته كه ميدهد بعدي دوره بلورشدگي و تحجر به را خود جاي مسلمان روشنفكران فكري
در اروپايي و ملي ديني ، فرهنگ جويبار سه وقتي.است نظامي ناسيوناليسم تمركزگرايي
از توامان عبور به منجر واحد ، جهشي ميشود ، منجمد فوندمنتاليسم _ ناسيونال سنگستان
:ميگردد اسلامگرايي از و مشروطيت پارلمنتاريسم
كه ملي جنبش اين هدف و ماهيت ميگرايد ، بلورشدگي به [ملي] آگاهي اين كه ميزاني به"
چهره و شده خارج اسلامي ازتاثير رايافته ، خود آشكار سيماي رسيده ، خود تبلور حد به ديگر
ترك را خود اسلامي ماهيت جمعي وجدان كه بود مدتها ديگر زيرا.ميگيرد خود به ترك ملي
".بود سپرده زبان به وابستگي به را خود جاي دين به وابستگي اجتماعي ، مناسبات در و كرده
يا و "پارلمان" جايگزيني به منجر اسلامي مولفه گذاشتن كنار ترتيب اين به متاسفانه
مستعار اسم كه ميگيرد را آن جاي "زبان" نام به چيزي بلكه نميشود "اساسي قانون حاكميت"
ژاندارمها جلد در آرياپرست و عرب و ترك ادبشناسان:است بار خشونت عمليات سلسله يك
ترك ادبشناسي.ميپردازند كشور و تاريخ زبان ، در "نفوذي عناصر" شناسايي به و رفته
...و ولگا حوزه تاتارهاي تركيه ، تركهاي ادبي زبان در عربي و فارسي عناصر":ميگويد
ادب در تركي زبان نفوذ از اثري ميگردد چه هر كه آرياپرست 5ادبشناسي.است كرده نفوذ
پاي رد و ميدهد قرار مابانه ژاندارم تهاجم معرض در را تركها خود نمييابد ، فارسي
اولين از حقيقت در":ميكند جستوجو تاريخ در را "تازي عنصر" و "ترك عنصر" نفوذيهاي
6.است بسته ريشه عقلاني و اخلاقي ضعف كردهاند ، نفوذ تمدن اين در ترك عناصر كه روزي
_ ناسيونال پيشتر كه رسيد نتيجهاي همان به نيز استالينيسم _ ناسيونال ادبشناسي
معرض در را "نفوذ حفظ" خود نوبه به نيز او و بود رسيده آرياپرست و ترك فاشيستهاي
در نفوذ با افراد اين...گنجوي نظامي حيات زمان در":ميدهد قرار گفتاري پليس شناسايي
و زبان تدريج به ميكردند تلاش كاخها داخل در نفوذ با نيز و ديواني و لشكري دستگاههاي
[عربي و فارسي] بيگانه فرهنگ و زبان آن جاي به و ببرند بين از را آذربايجان مردم مليت
7.كنند متمركز آذربايجان در را
قلمرو به تدريج به بود شده ظاهر "زبان" سطح در ابتدا كه سازي"بيگانه _ خودي" پروژه
"محبوس عنصر" و "ترك عنصر" و "تازي عنصر" از بيگانهسازي زمينهساز و ميشود منتقل سياست
كساني به "مليت" از فاشيستي قرائت قاريان ميراث بيستم قرن انتهاي در سرانجام و ميگردد
قواعد همان مبناي بر و بودند داده قرار خود كار دستور در را فاشيستي كهقرائت ميرسند
قرن يك از پس اكنونميدادند امنيهوار و پليسي هشدارهاي انديشگي "نفوذ خط" قبال در
ماه نوامبر ، ) "كاسيم" فضايسوم در خونبار ، و بيشمار خطاهاي و آزمون و اندوهبار تجربه
و ملي ديني ، فرهنگ سه همكاري و گرفته وزيدن تحولات از تازهاي نسيم تركيه ، (تركي
ديالوگ ديگر بار يك.باشد همسايگان بين نويني همجواري راهگشاي تا ميرود اروپايي
اساس بر و كرده اتخاذ نوزدهم قرن آخر ثلث در مسلمان اصلاحانديشان كه اروپا با انتقادي
تجاوز و تهاجم حساب از را "اساسي قانون" و "پارلمان" و "فرهنگ" و "تمدن" حساب آن
كنار در آمريكايي افروزي جنگ با مقابله و ميگيرد قرار نظر مد ميكردند ، تفكيك استعماري
.مينشيند اروپا با ديالوگ و اروپايي اتحاديه با همزيستي
افراطي جريانات طرد در شگفتيآوري توازي مرز ، سوي دو هر در كرداري و انديشگي پويايي
لائيكهاي از را خود حساب ترك انديش آزاد دموكراتهاي قضيه سوي آن در:ميدهد نشان
و [آتاتوركي] جمهوريت8 از توتاليتر درك" عليه بر و كرده تفكيك ناسيونال و بنيادگرا
قرار مجلس اقليت حزب جانب در كه روشنفكراني و ميگيرند موضع بيمارگونه9 لائيسيسم"
اين بلكه آورد حساب به "خطر" نبايد را توسعه و عدالت حزب اسلامي جنبه ميگويند دارند
.(مليت روزنامه).است "تركيه فرصت" يا و "تركيه غناي"
از فاشيستي قرائت قاريان بين معيني رفتگي درهم و تداخل هنوز اگرچه نيز قضيه سوي اين در
و افراط ولي ميخورد چشم به سكولار اقشار به متعلق دموكراتهاي ناسيونال با مليت
به اشكالخود همه در و خود مجموع در غيرستيز ، هويتپردازي و نابگرايي و افراطيگري
به را تركيه در اسلامگرايي "سوم موج" تا رسيده فرا آن نوبت اكنوناست رفته سوال زير
روشنفكر و متاله نويسنده يك كه موجي نماييم ، آغاز آن با تازه ديالوگي و بشناسيم رسميت
موج و (عثماني در نوزدهم قرن آخر ثلث اصلاحانديشان ، ) نخستين موج از تفكيك به را آن ترك
:ميكند معرفي چنين (راديكال اسلام) دوم
و خاتمي با ايران در نمود ، آغاز را خود متعينشدگي دهه 90 از ويژه به كه سوم گرايش"
امثال و جابري با فاس در حنفي ، حسن با مصر در فضلالله ، با لبنان در سروش ، عبدالكريم
"مدرنيسم و اسلام" بينالمللي كنفرانس با تركيه در سوم گرايش اين...ميشود مشخص آنها
و شد آغاز گرديد ، برگزار اردوغان طيب رجب وقت شهردار ابتكار به كه فضلالرحمان تجربه و
"اقبال محمد" كتاب بر و كنفرانس همان مباحث بر اردوغان كه مقدمهاي در آن فكري خطوط
بنيادي كتاب مترجم و همايش همان رئيس و فلسفه استاد آيدن محمداست شده مشخص نوشته
اين نماينده ديگر شده ، انتخاب مجلس نمايندگي به امروز كه فضلالرحمان ، اثر "اسلام"
10.ميرود شمار به تركيه در سوم گرايش
از پيشگفته گرايش نمايندگان با ميتوانند كشورمان ديني روشنفكران من گمان به كه بحثي
اين.برميگردد اسلاميت با آن پيوند و "جمهوريت" مقوله به نمايند آغاز "اسلام موج"
تبديلاحترام از را ترك آزادانديش و معتدل گرايان "جمهوريت" خود نوبه به كه است مبحثي
درگير دارند ، پرهيز شدت به [فوندمنتال و افراطي گري آتاتوركچي] "كماليزم" ايدئولوژي به
به كه ديديم نوامبر سوم از پس اخيرا را قانونمند و مودبانه بحث از نمونهاي.نمايد
در مجلس اقليت حزب طرفدار و برجسته ژورناليست يول آك طه يكسو از حجاب مسئله طرح دنبال
به روسري از و گرفت فاصله ميناميد "راست و چپ كماليزم" كه آنچه از آتاتورك فوت سالگرد
روشنفكر ;پاك ديلي عبدالرحمن ديگر سوي از كرد ، دفاع "مدرن كاملا" پوشش يك عنوان
و آتشه دو آتاتوركچيهاي به پاسخ در است ، مشهور شريعت به او تقيد كه اسلامگرا
كس هر از قبل چرا بود روسري و (بانوان حجاب) تستر ضد بر آتاتورك اگر":نوشت حجابستيز
حجاب ابتدا ميتوانست آتاتورك نكرد؟ شروع خانم لطيفه همسرش يا و خانم زبيده والدهاش از
براي كه كساني پس.نكرد چنين اما بشود ، جامعه "الگوي" ترتيب اين به و "بگشايد" را آنها
چنين آتاتورك كه است درست" بدهند پاسخ است ممكن...ميگويند؟ چه ميكنند "غش" آتاتورك
خوب بسيار ".بود معاصر فرهنگ و مدنيت سطح به كشور مدنيت سطح ارتقاي خواهان اما نكرد
ارتقاي و فرارويي طالب ما از برسيم آنها سطح به ما است قرار امروز كه اروپايي اين اما
بر ناظر بنيادي حقوق توسيع ،"حقوق اولويت" كردن نهادينه ،"دموكراتيك استانداردهاي"
ترتيب اين به 11".دارد قرار آن راس در باورها به احترام كه است بيان آزادي و آزادي
نشان خود مخالفين با عقلاني و استدلالي مجادلات سلسله يك جريان در تركيه اسلامگرايان
با منافاتي هيچ است آن طالب اروپا اتحاديه كه دموكراتيك استانداردهاي ارتقاي كه ميدهند
.ميگيرد قرار آن با تلائم در كاملا و ندارد حجاب نظير اسلامي شعائر و ديني باورهاي
نظر به آشنا چقدر ترك روشنفكران سطح در داخلي مباحث كه ميشود ملاحظه ترتيب اين به
نشده اعلام ولي همزمان تسابق يك در تركها و ما كه ميگردد روشن آن بر علاوه و ميرسد
ملي منافع تامين منظور به اروپا اتحاديه نام به بزرگي آوانتاژ از بهرهبرداري جهت در
در آن هژمونيك نقش و "اروپا اتحاديه" نام به بيروني آوانتاژي اسلامگرايان ، .داريم قرار
كه كردهاند "دروني" و "داخلي" چنان را بشري حقوق و دموكراتيك فرآيندهاي بر تاثيرگذاري
نيز قلمرو اين.دارد اسلامي حسابي كه است حزبي توسعه و عدالت حزب":ميگويند مخالفانشان
اين از رهايي جهت در اروپا اتحاديه با مناسبات.است مواجه قانوني تنگناي با تركيه در
برنامه در هم اگر حتي ميتواند مذكور بخش خاطر همين به.ميكند عمل قانوني محدوديتهاي
پيشگفته محدودكننده وضعيت از را خود اروپا به الحاق بهاي به بياورد كم ارزشي و فرهنگي
خود فراروي را امت منافع بلكه ملي مسئله نه اسلامي آگاهي كه ، اين بر مضافا.نمايد رها
12.است داده قرار
اتحاديه كه بشر حقوق و دموكراسي گفتمان به توسل با تركيه اسلامگرايان ديگر عبارت به
مصاف به داده قرار فشار تحت آن رعايت عدم خاطر به را ترك فوندمنتاليسم _ ناسيونال اروپا
حجاب است ، ناممكن دموكراسي با آن جمع كه آنچه هستند مدعي و رفته لائيك و ملي بنيادگرايي
همه در تمامتپرستي و خودبنيادگرايي دقيقا اين بلكه نيست ، ديني شعائر ديگر و روسري و
در كه ترك مسلمان روشنفكران.ندارد را دموكراسي با هماهنگي استعداد كه است اشكالآن
اكنون هستند آشنا مليتگرايانه (ايسميلاسيون) "همانندسازي" سياست با متمادي دهههاي طول
به را ديكتاتورمنشانه و آمرانه "همانندسازي" اشكال همه كه گرفتهاند قرار موقعيتي در
دهه يك طي كه "پاك ديلي عبدالرحمن" همچون ديني روشنفكر حتي كه آنجا تا.ببرند سوال زير
گرفته قرار "شرعي حكومت برقراري" و "خلافت احياي" نظير اتهاماتي معرض در همواره اخير
[متمادي سالهاي اين طول در].باشيم "خودمان" بايد ما:ميگويد حجاب مخالفان به خطاب
كه واهمهاي و ترس شرايط در زندگي از شدهاند ، خسته خود با "زيستن بيگانه" از انسانها
و باشند "خودشان" ميخواهند و شدهاند خسته ميكند ماسكها از استفاده به وادار را آنان
آن بر علاوه و باشم ديگري شبيه نيستم مجبور من.باشند داشته را "خودشان" زيسته تجربه
تحمل را "ديگران" كه اندازه همان به من.بكنم خودم شبيه را ديگري كس زور به نميخواهم
در نبايد هم آنها بكنم ، خودم شبيه زور به را ديگري كه هستم آن مخالف شدت به و ميكنم
شيوه ، ناشيانهترين و بهانهها ارزانترين به كه كساني 13آياكنند دخالت من زندگي شيوه
منطقهاي و داخلي عمومي افكار منظر در اسلام از بشري ضدحقوق و دموكراتيك ضد چهرهاي
آن در اسلامگرايي متنوع جريانات پاي زير كردن سست به ناآگاهانه طور به ميكنند ترسيم
" نيستند؟ مشغول اسلام جهان در و مرز سوي
:پينوشت
اردوغان ، - 3/همانجا ;حريت - نوامبر 2002 /2 22;حريت روزنامه ;باير يالچين - 1
ملي جنبش محمدزاده ، بالا ميرزا - نوامبر /4 25;شفق يني از نقل ،CNN ترك با مصاحبه
ص 224 ، آنكارا ، تركتبار ، انتشارات ;آثار منتخب ;كاتانوف - ص 23/5 آذربايجان 1937 ،
- باكو/8 1948 ،;اردوبادي سعيد محمد _ غني/7 قاسم دكتر _ چاپ 2000/6
/پيشين - 9/دموكراتيك مشروعيت و نوامبر سوم نوامبر 2002 ، تركيه 20 چاپ ;زمان نشريه
پاك ، 26 ديلي عبدالرحمن _ 11/ تركيه نوامبر 2002 زمان 16 روزنامه ;آچيك آلي احسان - 10
يني ملي ، مسئله و AKP گيترن ، تاش احمد _ تركيه/12 "واكيت" نشريه سرمقاله نوامبر ،
.پيشين پاك ، ديلي عبدالرحمن _ 13/نوامبر شفق ، 15
9_ صددرصد رئيس
ظاهري رضايت
امامي پروين
حوزه با مرتبط شعبه در دعوتنامه دريافت از پس رايدهنده فرد رفراندوم برگزاري هنگام
;مياندازد صندوق در را آن راي برگه كردن پر با و مييابد حضور خود زندگي محل
تعداد.نبود شده پلمب كرديم مشاهده كه انتخابيهاي حوزههاي از يك هيچ در كه صندوقهايي
در و ميشد بالغ حوزه و 900 هزار از بيش به استفتا روز در عراق در رايگيري حوزههاي
مدخل در.داشت حضور حوزه مسئول و ناظر عنوان به دادگستري طرف از قاضي يك آنها تمام
كامپيوتري فهرستهاي در شرايط واجد رايدهندگان مشخصات و اسامي رايگيري حوزه هر ورودي
نام پدر ، نام نام ، :قبيل از مشخصاتي شامل كه بود شده نصب طويل و عريض تابلوهاي روي و
.بود شده درج آن در رايدهنده زندگي محل نشاني و تولد سال و ماه روز ، جنسيت ، پدربزرگ ،
راي شرايط واجدين براي رايگيري حوزههاي طرف از كه دعوتنامههايي در بايد مشخصات عين
مراسم در نميتوانست عراقي شهروند هيچ عملا تمهيدات اين با.ميگرديد ثبت ميشد ارسال
و بيماري يا مسافرت _ دليل هر به رايگيري روز در كسي اگر حتي و ننمايد شركت رايگيري
"مرتحله" كلمه درج با وي نام روبهروي حوزهها مسئولين نمييافت ، حضور حوزه در _ فوت حتي
:بود شده مشخص عبارت يك با سوال رايگيري ، برگه در.ميكردند گزارش را وي حضور عدم ،
"هستيد؟ موافق عراق جمهوري رياست منصب به صدامحسين تصدي با آيا"
در و (آري) "نعم" كلمه آنها از يكي داخل كه شكلي مربع كادر دو از يكي در بايد پاسخ
بيايد ، نظر به باور غيرقابل شايد.ميشد زده علامت بود شده درج (خير) "لا" كلمه ديگري
نظر از عملا راي ، برگههاي كنترل و كنجكاوي با صندوقها مسئولين حوزهها برخي در ولي
!ميشدند مطلع رايدهندگان
الي 8 صبح ساعت 8 از كه _ رايگيري جريان در ماخوذه آراي حوزهها ، مسئولين اظهار طبق
مركزي كميته يك و ميشد ارسال بغداد به مختلف استانهاي در شمارش از پس _ داشت ادامه شب
.ميكرد ارسال كشور وزارت مقامات به اعلام براي را آنها آرا ، جمعبندي با بغداد در مستقر
خوبي به نكته اين كربلا و نجف استان دو مسير شهرهاي در مختلف حوزههاي از بازديد در
با كه است تعادلي وزنه مثابه به مركزي دولت براي عراقي عشاير و قبايل حضور كه بود مشخص
نظامي فرماندهان.كرد مستحكم يا متزلزل را حكومت اقتدار پايههاي ميشود آن به اتكا
كه مادامي قبايل رهبران كه واقفند نكته اين به خوبي به عراق فرماندهي شوراي در مستقر
با جنگ در توانست خواهند باشند داشته را خود قبيله مردم سازماندهي و بسيج توان و قدرت
.شوند واقع موثر دولت نفع به خارجي نيروي هر
بود پسر و دختر كودك گروههاي حضور خبرنگاران ، بازديد مورد حوزههاي در گفتني نكات از
و وفاداري از صدام ، نفع به شعارهايي دادن سر با خبرنگاران ، حامل اتوبوس توقف محض به كه
"بالصدام نفديه بالدم ، بالروح ، " همچون شعارهايي ;ميدادند سر سخن رئيسجمهوري به خود عشق
(.ميكنم صدام فداي را خود خونم ، و جان با)
و كنترل نوعي به سفر طول تمام در كه _ ايران خبري تيم عراقي راهنمايان از يكي گفته به
ميلادي سال 2001 مه ماه اول از كه بعث حزب _ داشتند عهده بر را خبرنگاران رفتار مراقبت
كشور سياسي ساختار بر (است پدر علاقه مورد بسيار كه) صدام كوچك پسر قصي ، رياست تحت
از حزب تاييد مورد سياستهاي و دارد فعال دفتر سه يا دو منطقه هر در ميكند ، حكومت
اجرا به عراقي نوجوانان و كودكان براي فرهنگي _ سياسي آموزشهاي قالب در دبستان دوران
در كه مفاهيمي با پايين بسيار سنين از عراقي كودكان تمام تقريبا و ميشود گذاشته
ميشود داده تعليم آنها به صدام به سرسپاري و عراق انقلاب آرمانهاي از پاسداري راستاي
.ميشوند بزرگ
پوششهاي با روستايي ظاهري عموما كه _ هم بزرگترها كودكان ، شادماني اظهار موازات به
پلاكاردها ، انبوه ميان در عرب ، سنتي شيوه به پايكوبي و دستافشاني با _ داشتند عربي سنتي
نفع به دادن راي از را خود ظاهري شادماني و رضايت مراتب صدامحسين پوسترهاي و عكسها
يكي از راي صندوقهاي پاي در شادماني اظهار نوع اين درباره وقتي.ميكردند اعلام صدام
و شعر خواندن و دستافشاني و پايكوبي":گفت خنده با وي كرديم ، سوال عراقي مراقبان از
ويژه به _ عراق مردم و است اعراب سنتي فرهنگي رسوم جمله از بلند صداي با شعار
سنتها و فرهنگي رسوم با بيشتري نزديكي آنها زندگي شيوه كه روستاها ساكنان و شهرستانها
".ميپردازند شادماني ابراز به اعياد و جشنها در شيوهها اين به تمسك با همواره _ دارد
در و نبود روستاها و شهرستانها ساكنان به منحصر دستافشاني و پايكوبي نوع اين البته
در داماد و عروس حامل كاروانهاي عبور شاهد تصادفي طور به كه مرتبه چندين ما هم بغداد
نفع به صددرصدي آراي كسب خبر كه رفراندوم برگزاري از پس روز جمعه يا و بوديم خيابانها
در كرديم مشاهده شد ، اعلام خبري كنفرانس در وي ، معاون ابراهيم ، عزت طرف از رسما صدام
يا موسيقي سيار گروههاي دور به اجتماع ضمن مردم شهر ، خيابانهاي و ميادين برخي
به برنامه اجراي براي قرارداد انعقاد ضمن و بوده خارجي بعضا كه _ خياباني تئاترهاي
گرفته جشن را صدامحسين پيروزي شادمانه ، جستوخيزهاي و هلهله با _ بودند كرده سفر عراق
.بودند
ايران حاشيه
خاتمي با توكلي سخن *
گروههاي از نارضايتي ابراز با ايران دانشجويان خبرگزاري با گفتوگويي در توكلي احمد
ناراضيم خاتمي همپيمان گروههاي برخي از اينكه بر علاوه":است گفته خاتمي ، همپيمان
خاتمي آقاي به حضورا را توصيههايي ولي هستم مايوس نيز آنها از برخي از حال عين در اما
وقت بيشتر ديگر نيم و سال دو چون بدهد تغيير را خود استراتژي بايد ايشان معتقدم و گفتم
منافع هم و ايشان حيثيت هم و هستند زحمت در مردم هم برود ، پيش ترتيب اين به اگرندارد
هم و كند ترميم را خود كابينه بايد هم نيم و سال دو اين در ايشان.است خطر معرض در ملي
و دهد نجات نيستند ، بلد چيزي خرابكاري جز كه دادهاي پس امتحان آدمهاي دست از را ملت
تغيير بر هم عمل در سخن ، بر علاوه بيايند ، ايشان بايد.دهد تغيير را خود استراتژي هم
به زدن حراج چوب گونه اين جلوي و كنند تاكيد مردم تودههاي نفع به اقتصادي سياستهاي
".بگيرند را ملي منابع از بسياري
دانشجويي اتحاديه دفتر پلمب*
اين ساختمان در آزاد دانشگاه دانشجويي تشكلهاي اتحاديه اعضاي از تعدادي كه حالي در
ماه سه حدود كه دانشجويي تشكل اين.است شده پلمب اتحاديه اين دفتر داشتند ، حضور تشكل
محسوب اسلامي آزاد دانشگاه در دانشجويي حوزه در منتقد تشكلهاي جمله از شد ، تاسيس پيش
.ميشود
آمريكا براي منطقه اهميت*
روابط و ديپلماتيك مسائل در معتبر نشريات از كه (خارجي سياست) "پالسي فارين" نشريه
ايران مسائل و عراق در آمريكا حضور تاثير به خود اخير شماره در ميشود ، محسوب بينالملل
.است پرداخته
متحده ايالات كه ميكند ثابت ايران به [عراق در آمريكا حضور]":است نوشته نشريه اين
ايران كه چرا.است مهم بسيار آمريكا براي اين و دارد اختيار در را منطقه در قدرت كنترل
موقعيت يك و رشد حال در و جوان جمعيت يك جهان ، گاز ذخاير دومين نفت ، عظيم منابع صاحب
در نيز را هرمز استراتژيك تنگه كنترل و بوده غربي جنوب آسياي قلب در مهم جغرافيايي
در و بيثبات منطقه اين كنترل معناي به ايران بر تسلط بوش ، دولت نگاه از.دارد اختيار
".است حياتي و مهم بسيار حال عين
7 انقلاب حاشيه
رهبر محمد
شدند خفيف كسالت دچار امامخميني *
فشرده ملاقاتهاي اثر در ديشب خميني العظمي كهآيتالله نوشتند بهمن 1357 مطبوعات 18
بامداد شد ، لغو جهت همين به برنامههايشان از قسمتي و شدند خفيف بيماري دچار كار كثرت و
را آيتالله بيماري و كرد عيادت ايشان از واعظي دكتر آيتالله ، حضرت مداواي براي امروز
نقاهت ، كمي و ضعف وجود با امروز خميني العظمي آيتالله.داد تشخيص خستگي و عمومي ضعف
مدتي و پذيرفتند را مخابرات كاركنان و نمايندگان همچنين و پزشكان و قضات و نمايندگان
.كردند صحبت آنها براي
شد مستقر موقت نخستوزيري جديد دفتر در بازرگان *
ديشب و كرد مكان نقل امامخميني از استقبال كميته محل به ديروز صبح از بازرگان مهندس
دو در عملا (امامخميني اقامتگاه) علوي مدرسه محل به خود منزل از ضروري وسايل بردن با
ستاد از تازه تحولات آمدن وجود به و امام به وزرا معرفي تا فعلا شد ، مستقر شده ذكر محل
.شد خواهد استفاده نخستوزير دفتر بهعنوان
كارگر زن يك بلندنظري*
پيدا پول تومان هزار ده مهرآباد فرودگاه در كارگر زن يك اطلاعات ، خبرنگار _ فرودگاه
ده وي است ، معروف سيدخانم به و دارد نام حسني حميده زن اين داد ، كلانتري تحويل و كرد
گوشهاي در و مانده جا كه مهرآباد شعبه ايران ، بيمه بانك به متعلق پول تومان هزار
را كار اين شرايطي در كارگر زن اينداد مهرآباد كلانتري تحويل و كرد پيدا بود ، افتاده
.است لنگ نيز روزانه خرج براي و نگرفته حقوق است ماهي چند كه داد انجام
كيهان اول تيتر*
زير دربله:گفتند بازرگان به نفر ميليونها:است بهمن57اين در19 كيهان اول تيتر
محل در همافران است ، زده شاهنشاهي ارتش به هولناكي ضربه كه رسيده چاپ به عكسي تيتر اين
ابراز را خميني آيتالله از خود حمايت نظامي احترام با و يافتهاند حضور امام اقامت
.كردهاند
شود محاكمه غيابا بايد شاه *
ديدار به كه دادگستري مقامات و قضات از تن به 300 خطاب مشروحي سخنان در امامخميني
در و كنند شروع را قضايي اقدام شاه محاكمه و تعقيب براي خواست آنها از بودند رفته ايشان
و كنند محاكمه غيابا را وي نباشد ميسر محاكمه در شركت براي شاه برگرداندن كه صورتي
.كنند مصادره مردم نفع به را اموالش
ايران از امامي شريف مرموز خروج *
كشور از تهران به امام ورود از قبل اسبق نخستوزير امامي شريف جعفر مهندس اطلاع طبق
دادستاني طرف از كه داشت وجود ارز صادركنندگان معروف ليست در شريفامامي نام شد ، خارج
شريف خروج كه نيست معلوم هنوز وجود اين با بودهاند ، ممنوعالخروج ليست اين افراد همگي
.است گرفته انجام چگونه امامي
|