گروه حوادث- «علي محمد افسانه» مرد جنايتكاري كه در اسفندماه گذشته در جنايتي باور نكردني ۱۲ نفر از اعضاي خانواده خود را در باغ خانوادگيشان در جهرم به قتل رسانده بود صبح ديروز در جلسه محاكمه مدعي شد كه تحت تاثير قرص هاي اعصاب دست به جنايت زده است
به گزارش همشهري، علي محمد افسانه متهم است در اقدامي جنون آميز پنجم اسفندماه ۸۴ همراه پسر۱۶ساله خود و كارگر افغاني اش ، اعضاي خانواده خود را كه در باغ خانوادگي شان مشهور به (باغ افسانه) گرد هم آمده بودند به رگبار بسته است كه در جريان آن۱۲ نفر به قتل رسيدند و ۵ نفر ديگر نيز مجروح شدند.
متهم پس از آن به مدت ۵۰ روز در كوه هاي فيروز آباد مخفي شد كه پس از انجام چند عمليات محل اختفاي وي شناسايي شده و ماموران وي را روز جمعه ۲۵ فروردين دستگير كردند.متهم در بازسازي صحنه درباره انگيزه اش از جنايت مخوف با بيان اينكه انگيزه وي اختلاف او با خانواده اش بر سر ۴۰ هكتار زمين پدري بوده است گفت : بعد از ۳۰ سال زحمت و رنج اراضي ديم خانوادگي امان را به باغ تبديل كردم، ولي خانواده ام هنگام تقسيم سهممان حاضر نشدند حقم را بدهند و من بدهي سنگيني بار آوردم و به خاطر همين مسئله كينه آنها را به دل گرفته و سرانجام آنها را به قتل رساندم. با اين اعترافات پرونده اين جنايت به دادگاه كيفري استان فارس ارسال شد و روز گذشته قاضي داوود رضائيان و ۴ قاضي مستشار دادگاه به بررسي اين پرونده پرداختند.
دادگاهي براي مخوف ترين جنايت سال
به گزارش ايسنا، در جلسه محاكمه روز گذشته سيدرضا موسوي تبار دادستان جهرم و سيدمجيد حسيني دادستان شيراز با بيان كيفرخواست براي متهمان اين پرونده، علي محمد افسانه و فرزند وي مجتبي و كارگر افغان آنها خواستار مجازات قانوني شد و در ادامه جلسه، اولياي دم مقتولان در جايگاه قرار گرفته و به غير از ۲ نفر كه تقاضاي دريافت ديه داشتند ، بقيه آنها خواستار قصاص متهم و اشد مجازات براي همدستان وي شدند.
قرص خورده بودم
متهم رديف اول هنگاميكه در جايگاه دفاع قرار گرفت مدعي شد در زمان حادثه ۳۰ قرص اعصاب و همچنين مقدار ۳ گرم ترياك خورده و از حالت عادي خارج شده است. وي، انگيزه اصلي خود را بدهي برادرانش به وي و ندادن حقش از باغ مركبات ۱۰۰ هكتاري معروف به افسانه اعلام كرد و گفت: برادرانم ۶ سال بدهي خود را به من نپرداخته بودند و من بدهي سنگيني بالا آوردم و مرتباً از ناحيه طلبكاران خود تحت فشار بودم و براي همين دست به انتقام زدم
وكيل تسخيري متهم رديف اول در سخناني حادثه را واقعيتي شوم، دهشت انگيز و بي نظير توصيف كرد و گفت: در اين دنيا جاي دفاعي براي متهم وجود ندارد مگر آنكه لطف خداوندي در آن دنيا براي او كارساز شود، اما باتوجه به مشكلات روحي و رواني متهم، تقاضاي تشكيل كميسيون پزشكي دارم.
در ادامه جلسه،« مجتبي »پسر۱۶ ساله متهم در دفاع از خود گفت: من هيچ اطلاعي از قصد پدرم نداشتم. وي ادامه داد: پيش از اين حادثه پدرم در چندين نوبت با چاقو و زنجير من را كتك زده بود و تهديد كرده بود كه در صورت عدم همكاري مرا به قتل مي رساند. مجتبي با رد اتهامات خود گفت: با فشار و تهديد، مجبور به همكاري با پدرم شدم و هيچ گونه اطلاعي هم از نيت و قصد پدرم نداشتم.
روح الله ۲۰ ساله و تبعه كشور افغانستان نيز در ادامه رسيدگي و پس از تفهيم اتهام گفت: علي محمد، من و پسرش را تهديد كرده بود كه اگر همكاري نكنيم با سلاح ما را مي زند. وي با رد اتهامات خود به تشريح حادثه پرداخت و گفت: من هيچ اطلاعي از قصد علي محمد كه صاحب كارم بود، نداشتم.

گروه حوادث- شش پسر كه پس از ارتباط اينترنتي فريب يكديگر را خورده و با يكديگر درگير شده بودند از سوي پليس بازداشت شدند.
به گزارش همشهري، شش پسر نوجوان در دو تيم سه نفره پشت مونيتور رايانه نشسته بودند و با تصور اين كه مخاطبانشان سه دختر هستند سعي مي كردند پاسخ هاي جذاب و سنجيده براي ارتباط اينترنتي خود بيابند. سرآغاز آشنايي اين شش نوجوان از دو هفته پيش آغاز شده بود. آنان هر روز ساعتي را به ارتباط اينترنتي با يكديگر مي پرداختند تا اين كه سرانجام احساس كردند از نظر فكري به يكديگر نزديك بوده و خواستار آشنايي بيشتر شدند.
بدين ترتيب شماره تلفن منزل يكديگر را گرفتند و در نهايت تماس تلفني برقرار شد، اما اين سرآغاز درگيري شش پسر بود. آنان وقتي متوجه شدند كه همگي پسر بوده و خودشان را دختر معرفي مي كرده اند از اين كه فريب ديگري را خورده اند به شدت عصباني شده و ماجرا به فحاشي كشيده شد. پسران جوان بعد از چند مرحله دعواي لفظي از پشت تلفن با تصميمي ناآگاهانه زماني را براي دعوا با يكديگر به قصد ادب  كردن ديگري تعيين كردند و سرانجام ساعت ۳ بامداد روز جمعه شش پسر در محل حاضر شدند صداي فحاشي آنان اهالي خيابان ويلا را از خواب بيدار كرد.
ساكنان منطقه با مشاهده اين شش پسر، پليس ۱۱۰ را در جريان ماجرا قرار دادند. پليس بعد از حضور در صحنه شش پسر را بازداشت كرد و آنها روز گذشته بعد از حضور در شعبه سوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران پاسخگوي سؤالات بازپرس روشن شدند.

گروه حوادث _ پليس جنايي كرج دستگيري دو برادر جنايتكار را كه متهم به شرارت و قتل هستند، در دستور كار ويژه خود قرار داد.
به گزارش همشهري، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس جنايي كرج قرار گرفت كه عصر هشتم شهريور ۸۴ وقوع يك درگيري منجر به قتل در حيدرآباد كرج به پليس اطلاع داده شد.
با حضور مأموران در صحنه جنايت آنها با جسد خونين جوان تراشكاري به  نام رامين روبه رو شدند كه در اثر ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
در بازجويي از شاهدان حادثه آنها مدعي شدند، عاملان جنايت دو برادر به  نام هاي حسين و اكبر هستندكه پس از سرقت موتور مقتول از محل متواري شدند.
در حالي  كه سوابق اين دو جوان متهم نشان مي داد كه آنها سوابق زيادي در زمينه شرارت دارند كارآگاهان پليس يافتن مخفي گاه آنها را در دستور كار قرار دادند. اما هنگامي كه تلاش هاي ۹ ماهه پليس براي يافتن اين دو نفر بي نتيجه ماند، بازپرس شعبه ۱۶ دادسراي عمومي و انقلاب كرج با صدور مجوز انتشار عكس متهمان بدون پوشاندن چهره از كليه كساني كه از مخفي گاه اين دو برادر اطلاع دارند خواست موضوع را به پليس آگاهي كرج و يا پليس ۱۱۰ اطلاع دهند.

گروه حوادث - گردنبند طلايي كه در صحنه دو جنايت خونين در منطقه روستايي نبراسكا در اطراف ايالت ويسكانسن يافت شد، راز شليك هاي مرگبار به زن و شوهر روستايي را فاش كرد.
به گزارش شبكه۶ نيوز ، در جريان اين شليك هاي مرگبار كه در ۱۶ آوريل رخ داد،يك زن و شوهر روستايي به نام (وايان و شارمون استوك) در خانه خود به قتل رسيدند ، اجساد آنها در حاليكه چندين گلوله به سرشان از فاصله نزديكي شليك شده و و در فاصله اندكي از يكديگر جان باخته بودندپيدا شد.
با گزارش موضوع به كارآگاهان پليس ويسكانسن ، تحقيقات براي يافتن سرنخي از سارقان آغاز شد، در بررسي هاي اوليه يكي از همسايگان عنوان كرد در ساعات نزديك به جنايت زن و مرد غريبه اي را در حال دور شدن از خانه مقتولان ديده است، اما او به هيچوجه نتوانسته آنها را شناسايي كند.
اما هنگامي كه پليس نتوانست از بازجويي از همسايگان سرنخ مهمي بدست بياورد، كارآگاهان پليس بار ديگر به صحنه جنايت بازگشتند و جستجوي دقيقي را آغاز كردند ، اين بار يكي از ماموران ، گردنبند طلايي را پيدا كرد كه در حاليكه به نظر مي رسيد زنجير آن پاره شده باشد در گوشه اي از قتلگاه افتاده بود، بر روي گردنبند اين كلمات حك شده بود ، (دوستت دارم جسيكا) ، (جرج).
با پيدا شدن اين گردنبند پليس به اين اميد كه بتواند رد پايي از سارقان بيابد ، بررسي گسترده اي را در منطقه آغاز كرد و هنگامي كه در بررسي اسناد ازدواج مشخص شد كه زن و شوهر جواني كه در همان نزديكي سكونت دارند اسمشان جسيكا ريد و جرج فستر است ،بازپرس منطقه دستور بازداشت و بازجويي از آنها را صادر كرد.
در بازجويي هاي صورت گرفته از اين زن وشوهر آنها به رغم انكارهاي اوليه سرانجام به ارتكاب قتل اعتراف كرده و درباره انگيزه شان از اين جنايت ، زن جوان به كارآگاهان پليس گفت: از مدتي قبل مي دانستيم كه مرد مقتول مبلغ زيادي پول در خانه اش دارد بنابراين تصميم به سرقت از خانه وي گرفتيم، در تاريكي خانه وارد آنجا شديم اما تنها در داخل يكي از كمدها پاكتي را كه ۵۰۰ دلار در داخل آن وجود داشت پيدا كرديم.
در حاليكه نوميدانه در حال خارج شدن از خانه بوديم مرد صاحبخانه متوجه شد و به سمت من آمده و با من درگير شد كه در همين هنگام گردنبندم پاره شد،اما جرج كه شاهد ماجرا بود در حاليكه دستپاچه شده بود به سمت او وسپس به سمت همسرش تيراندازي كرد كه باعث مرگ آنها شد. با اين اعترافات راز اين جنايت فاش شد.

درچند روز گذشته صفحات حوادث روزنامه ها خبر اول خود را به دستگيري قاتل سريالي جواني اختصاص دادند كه مرتكب ۷ جنايت مرگبار در شرق پايتخت شده بود و مطبوعات به وي لقب شكارچي زنان شرق پايتخت دادند.
اين قاتل مخوف كه در تاريكي شب با چاقو به زنان تنها حمله ور مي شد پس از دستگيري انگيزه اصلي خود از اين جنايتها را بي وفايي دختر مورد علاقه اش عنوان كرده و مدعي شد پس از آن حادثه تصميم گرفته از تمام دختراني كه به دختر مورد علاقه اش شباهت داشته اند انتقام بگيرد.
اگر چه هنوز تا روشن شدن نتايج آزمايشات رواني اين متهم نمي توان درباره وي اظهار نظري قطعي كرد اما با بررسي موارد مشابه اين جنايت مي توان گفت كه اينگونه افراد دچار اختلالات شديد رواني و روحي هستند و از دو بيماري اسكيزوفرني و پارانويا رنج مي برند. اينگونه قاتلان سريالي كه غالبا در سنين جواني قرار دارند، چون از طرف فرد مورد علاقه و اطمينانشان ضربه شديد روحي خورده اند به يكباره به نگاه، تن صدا و حتي رنگ لباس دختران و زنان جواني كه در اطراف آنها قرار دارند و شباهتي هر چند اندك به فرد مورد علاقه اشان دارند حساس شده و نسبت به وي حالت تهاجمي مي گيرند. آنها حتي زماني كه در خويشاوندان خويش نيز شباهتي با آن فرد مي بينند واكنش نشان داده و حتي ممكن است به وي نيز آسيب برسانند..
اين بيماران رواني ظاهري كاملا آرام و حتي خجالتي دارند و از لحاظ ظاهري آدمهاي متعادلي به نظر مي رسند اما واكنش هاي خود را به صورت ضربتي و كاملا خشن كه غالبا با ضرب وجرح و قتل توام است انجام مي دهند. آنها غالبا بر خلاف ادعاهاي خودشان كاملا براي جنايتهايشان نقشه مي كشند و دايما به فكر انتقام جويي هستند. اين بيماران با مجروح كردن افراد شبيه به فرد مورد علاقه شان تصور مي كنند كه از وي انتقام جويي مي كنند، اما به خاطر علاقه و احترامي كه براي وي قائل هستند باعث آزار خود وي نمي شوند و تنها به انتقام گيري از افراد شبيه به او بسنده مي كنند
اين افراد بايد با انجام تست هاي روانشناسانه به سرعت شناسايي شده و قبل از آن كه دست به جنايتهاي خونين بزنند تحت درمان قرار گيرند.اين مساله اهميت زيادي دارد چرا كه اين افراد تا زماني كه دستگير نشده يا خودشان دست به خودكشي نزنند جنايتهاي خود را ادامه مي دهند.

گروه حوادث _ قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان، براي اثبات ادعاهاي مردي كه متهم به حلق آويز كردن همسرش است، صحنه جنايت را بار ديگر بازسازي مي كنند.
به گزارش همشهري، در اين پرونده حميد ۳۰ ساله متهم است در ۲۶ بهمن ماه ۸۳ همسر جوانش به نام سولماز را در خانه مسكوني شان در فيروزكوه به قتل رسانده است. ماجراي اين حادثه تلخ زماني فاش شد كه مسئولان اورژانس بيمارستاني در فيروزكوه با تماس تلفني به مأموران پليس مدعي شدند زن جواني در اثر خفگي جان باخته و همسرش او را به بيمارستان آورده است. با حضور مأموران در بيمارستان، حميد بازداشت شد. وي از هنگام بازجويي هاي مقدماتي منكر قتل همسرش شد و گفت زماني كه از محل كار به خانه برگشته با جسد همسرش كه حلق آويز شده بود بر روي پله ها رو به رو شده است. چون اظهارات حميد با نظريه پزشكي قانوني مطابقت نداشت، بازپرس پرونده وي را به اتهام قتل همسرش با قرار وثيقه روانه زندان كرد. اين مرد در جلسه محاكمه مدعي شد كه همسرش دست به خودكشي زده است. وي گفت: روز حادثه پس از درگيري با همسرم، او را كتك زده و از خانه خارج شدم، اما هنگامي كه به خانه بازگشتم متوجه شدم همسرم خود را حلق آويز كرده است.
بر پايه اين گزارش، قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري با توجه به ادعاهاي مرد جوان، به شور پرداختند. صبح ديروز قاضي عزيزمحمدي در خصوص اين پرونده گفت: چون ابهاماتي درخصوص اظهارات حميد (متهم به قتل) وجود دارد قضات دادگاه تصميم گرفتند تا از صحنه حادثه در فيروزكوه بازديد كنند و ادعاهاي حميد را در صحنه جنايت با حضور متهم بازسازي كنند تا بتوانند حكم مقتضي را صادر نمايند.