يكشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۵۸ - Aug 13, 2006
نگاهي ديگر به داستان پردازي در مجموعه تلويزيوني اولين شب آرامش
جنايت و مكافات
محدثه واعظي پور
010992.jpg
آرامش نسبي
اولين شب آرامش قصه تقابل خير و شر هم هست. وجوه خير و شر دروني شخصيت ها در موقعيت هاي مختلف رخ مي نمايد. هيچ كدام از شخصيت ها خوب مطلق نيستند. البته عليرضا، شكوه و شايان نسبت به ديگر شخصيت ها وجوه مثبت پررنگ تري دارند و بيننده آنها را بيشتر دوست دارد. مي شود اين كاراكترها را در جبهه خير جاي داد و كاراكترهايي مثل پيمان، زرين و نوشين را در جبهه شر. هر چند فيلمنامه نويسان تلاش كرده اند در شخصيت پردازي، به سمت مطلق بيني نروند و واكنش شخصيت ها را در بستر موقعيت روحي و عاطفي شان تعريف كنند. زرين و نوشين پس از آن كه متوجه مي شوند رفيع تمام ثروتش را به فرزاد بخشيده، درصدد انتقام برمي آيند. اين حس انتقام جويي به دليل ناديده گرفته شدن و تحقير شدن آنها از سوي رفيع است.
با اين همه، بيننده دوست دارد در پايان اولين شب آرامش عليرضا، شكوه و شايان پس از پشت سر گذاشتن بحرانهاي مختلف به آرامش برسند. هر چند كه شخصيت هاي منفي هميشه جذاب تر هستند، اما پيروزي جبهه خير و نيكي بر شر مي تواند اميدي براي ادامه زندگي باشد.

۱) امتياز اول مجموعه اولين شب آرامش فيلمنامه آن است. فيلمنامه نويسان، علاوه بر آن كه به سراغ شخصيت ها، روابط و در نهايت قصه اي تازه رفته اند، كوشيده اند با نگاهي متفاوت و از منظري تازه به موضوع بنگرند. حتماً اين جمله معروف را شنيد ه ايد كه سوژه ها تمام شده اند و ديگر سوژه جديدي پيدا نمي شود. اين نگاه نويسنده است كه از ميان حوادث و وقايع تكراري و داستان هاي بارها روايت شده، مي تواند چيزهاي تازه كشف كند. نويسندگان مجموعه اولين شب آرامش به خوبي از پس اين ماجرا برآمده اند. آنها با شخصيت پردازي سنجيده درباره كاراكترهايي مثل نوشين (يكتا ناصر) و پيمان (امير آقايي) سعي كرده اند از قالب كاراكترهاي آشنا و تكراري فاصله بگيرند. براي آنها همان قدر كه روايت و قصه گويي اهميت داشته، نزديك شدن به روحيات و ذهنيت شخصيت ها مهم بوده. به همين دليل وقتي به تماشاي اولين شب آرامش مي نشينيم با آدمهاي كاغذي روبه رو نيستيم. احساس مي كنيم كه بعضي از شخصيت ها را به خوبي مي شناسيم، نمونه هايشان را در اطرافمان ديده ايم و بعضي از آنها شباهت هايي با خود ما دارند. رابطه عاشقانه عليرضا (مهدي پاكدل) و آذر (شبنم قلي خاني) بهانه اي مي شود تا درگير ماجراهاي پيچيده تري شويم. نويسندگان، اين قصه عاشقانه را به قصه هاي ديگري پيوند مي دهند كه ديگر رنگ و بويي از عشق ندارند. درست مثل زندگي! مسير ما از نقطه اي شروع و به نقطه اي ختم مي شود. در طول مسير حوادث و رويدادهاي متفاوتي را تجربه مي كنيم و آن آدمي نيستيم كه حركت را شروع كرده است. ماهيت زندگي همين است.
نويسندگان فيلمنامه سعي كرده اند از عنصر تعليق به خوبي استفاده كنند. فضاسازي كارگردان هم كمك كرده تا تعليق مجموعه بيشتر شود. داستان مجموعه در فضايي مي گذرد كه به نظر نامتعادل و ناامن است. در اين فضا، خوشبختي آذر و فرزاد (شهروز ابراهيمي) پلاستيكي و مصنوعي به نظر مي رسد. حضور پيمان در كنار عليرضا نگران كننده است و تماشاگر احساس مي كند قرار است شخصيتهاي مجموعه مدام دچار حوادث مختلف شوند. حضور نوشين در دفتر شايان (پرويز پورحسيني) در اولين بخش مجموعه، اين حس را به بيننده داد كه در بخشهاي بعدي با حوادث مختلفي روبه رو شود. در كلام نوشين اعتماد به نفس و سماجت خاصي بود كه بيننده را مي ترساند! رعايت اين جزئيات در فيلمنامه و كارگرداني كمك كرده تا فضا سازي اولين شب آرامش به خوبي شكل بگيرد. اتفاقي كه در بسياري از مجموعه هاي تلويزيوني داخلي نمي افتد.
۲) احمد اميني، وسواس و دقت نظرش در كارگرداني، دومين امتياز اولين شب آرامش است. او تا به حال مجموعه هاي مختلفي كارگرداني كرده، مي توانيم آنها را دوست بداريم و مختاريم كه از آنها بيزار باشيم. اما نمي توانيم بگوييم اميني در ساخت اين مجموعه ها مثل بعضي از كارگردان هاي تلويزيون، سستي و اهمال كرده. هر چند كه مجموعه  هاي او كيفيت يكسان ندارند، اما تجربه هايي قابل احترام هستند. اميني از زماني كه به عنوان مجموعه ساز فعاليت كرده، كوشيده فضاها، روابط و داستان هايي را به تصوير بكشد كه كمتر به آنها پرداخته شده است. اين گرايش را در اولين شب آرامش  هم به وضوح مي بينيم. مجموعه در نگاه اول، داستاني عاشقانه را روايت مي كند، اما شيوه روايت و نزديك شدن به آدم هايي كه قصه را پيش مي  برند، مهم است. اميني دوست دارد از دل داستان هاي به ظاهر ساده، به واقعياتي نقب بزند كه كمتر به آنها توجه شده. دغدغه هاي دروني و وسوسه هاي شخصيت ها برايش اهميت دارد و پرداختن به بحران هاي روحي شخصيت ها از عناصر اصلي و آشناي كارهاي اوست.
اميني در اولين شب آرامش تصويري از جامعه امروز و آدم هايش ارائه مي دهد. در اين جامعه آدم هايي از جنس عليرضا كه به قول پيمان آدم حسابي هستند، قرباني منفعت طلبي و زياده خواهي ديگران مي شوند. اميني موفق مي شود براي مخاطبي كه مايل است لايه هاي زيرين اثر را كشف كند، فضايي براي تعمق و تأمل فراهم كند. اولين شب آرامش مي تواند قصه هر كدام از ما باشد. فقط كافي است با دقت به شخصيتهاي مجموعه نگاه كنيم و ببينيم كه ما در كدام جبهه ايستاده ايم!
۳) اولين شب آرامش پخته ترين و كم ايرادترين مجموعه احمد اميني تا امروز است. مسيري كه طي كرده تا به اين نقطه رسيد با اوج و فرود همراه بوده، اما اولين شب آرامش حاصل آبرومندانه تلاش چند ساله اين كارگردان است.
ويژگي ها و عناصر آشناي كارهاي اميني در اولين شب آرامش به پختگي لازم رسيده است. ساختار تصويري مجموعه هاي اميني، معمولي و ساده نيست. او تلاش مي كند زمان تصويربرداري و تدوين، عناصري را به كار پيوند بدهد كه سازنده فضاي ذهني مورد نظرش باشند. حركت دوربين روي دست، كات هاي سريع، تكرار نماها از زواياي مختلف و افكت هاي خاص صوتي باعث مي شوند تا اميني فضاي مطلوبش را بسازد.
او عدم تعادل، امنيت و آرامش را از طريق اين تمهيدها به تصوير مي كشد. به عنوان نمونه در سكانس درگيري رفيع و پيمان حركات دوربين و فرم تدوين، ناامني را تشديد مي كند و هراس و اضطراب را به بيننده منتقل مي كند. حتي از طريق اين شيوه تصويربرداري و تدوين، بعضي سكانس ها براي مخاطب اهميت مضاعف پيدا مي كنند چون با سكانس هاي ديگر متفاوتند و توجه مخاطب را به اتفاقي كه قرار است در اين سكانس بيفتد جلب مي كنند.
يكي ديگر از ويژگي هاي كارهاي اميني، توجه او به طراحي صحنه و چشم نواز بودن آن است. نوعي آراستگي و زيبايي خاص در اغلب لوكيشن ها به چشم مي خورد كه نشان مي دهد كارگردان مايل بوده مجموعه از نظر بصري، زيبا و جذاب باشد.
موسيقي خوب حميد صدري هم از امتيازهاي مجموعه است. اميني با انتخاب تصنيفي قديمي فضايي نوستالژيك در مجموعه به وجود آورده. اصل اين ترانه كه در تيتراژ بازخواني شده به دليل علاقه كارگردان در مجموعه هم شنيده مي شود. حس و حال ترانه با فضاي عاشقانه مجموعه هماهنگ است و حسي خاص به بيننده مي دهد. اميني در اولين شب آرامش با بازيگران مختلفي روبه رو بوده است. بازيگراني با توانايي و استعداد متفاوت اما تركيب اين بازيگران، درست و بجا است. اميني با انتخاب هاي هوشمندانه اجازه داده قابليت هاي بازيگرانش بيشتر ديده شود. امير آقايي نقشي پيچيده، دشوار و جذاب را با مهارت خاصي ايفا كرده. صداي گرم و چهره خشن او تضادي كه در شخصيت پيمان هست به خوبي عيان مي كند. او در لحظه اي قابل اعتماد است و در لحظه اي ديگر آن چنان شرور به نظر مي رسد كه آدم را مي ترساند. پيمان مي خواهد ترقي كند و براي رسيدن به اين هدف، از هيچ كوششي دريغ نمي كند.
مهدي پاكدل به دليل چهره خاص انتخاب خوبي براي نقش عليرضا بوده. جواني سر به زير و آرام كه درگير توطئه اي غريب مي شود. حضور پرويز پورحسيني را با آن وقار و آرامش خاص، كه نمادي از آدم هاي نسل ديروز است، هم نمي توان ناديده گرفت. شايان، قهرماني است كه روزگارش به سر آمده، او خوب مي فهمد كه جامعه امروز و آدم هايش چگونه هستند. او جمله زمونه عوض شده را با حسرتي خاص مي گويد. حسرت از دست رفتن همه چيزهاي خوبي كه روزگاري وجود داشته و حالا از بين رفته است.

پرسوناژ
عليرضا خمسه
اجراي برنامه تهران پايتخت
011049.jpg

اين روزها مشغول اجراي برنامه تهران پايتخت است. خمسه كه پيش از اين در برنامه ها و برخي مناسبت ها نشان داده كه مجري مسلط و توانايي است، علاوه بر اجراي برنامه تهران پايتخت ، طراحي كاراكتري عروسكي را نيز بر عهده داشته است. كاراكتري كه به عنوان يك پيرمرد غرغرو در طول برنامه مدام مشغول جر و بحث با مجري است. تهران پايتخت با رويكردي اجتماعي و سياسي به بررسي مسائل روز مي پردازد. كارگرداني اين برنامه را يوسف صيادي برعهده دارد. با حضور صيادي كه خود از بازيگران مجموعه هاي طنزآميز سيما بوده و اجراي عليرضا خمسه احتمالاً مسائل شهري از منظر طنز بررسي خواهند شد.عليرضا خمسه كه در دهه شصت در تلويزيون و با اجراي برنامه هشيار و بيدار به شهرت رسيد، يكي از بازيگران پركار سينما بود. هر چند در سال هاي اخير او بيشتر در سيما ديده شده تا سينما. او سال گذشته پس از سال ها دوري از سينما، در فيلم قاعده بازي ساخته احمدرضا معتمدي ايفاي نقش كرد. فيلمي كه به زودي آماده نمايش مي شود.
مهتاب كرامتي
حضور در مستند سرخ
011046.jpg

كــــــرامتي هم از چهره هايي است كه در تلويزيون به شهرت رسيد. مجموعه تاريخي مردان لس آنجلس ،  سكوي پرتابي شد تا اين بازيگر مورد توجه كارگردانان سينما قرار گيرد. در اين سالها كرامتي فقط يك بار در تلويزيون ظاهر شد و آن هم بازي در سريال خاك سرخ حاتمي كيا بود. او كه سال هاي اخير در عرصه سينما هم بازيگر گزيده كاري نشان داده، اخيراً در مستندي كه قرار است از شبكه چهار سيما روي آنتن برود حضور يافت. مستند سرخ يكي از قسمت هاي مجموعه بيست شب است كه كيوان علي محمدي واميد بنكدار آن را كارگرداني كرده اند. كرامتي در اين مستند بازي ندارد، بلكه به عنوان يكي از راوي ها مقابل دوربين صحبت مي كند. جز او مهدي احمدي و بابك حميديان هم نقشي مشابه را در اين مستند برعهده دارند.
درباره كرامتي گفته مي شود كه به زودي قرار است در يك مجموعه تلويزيوني حضور يابد. مجموعه اي كه گويا قرار است فيلمساز سرشناس آن را كارگرداني كند. هر چند فعلاً همه چيز در حد مذاكرات اوليه است. كرامتي اين روزها مشغول بازي در فيلم آدم اولين ساخته عبدالرضا كاهلي است.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |