يكشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۵۸ - Aug 13, 2006
نگاهي به روزهاي تعطيل از زاويه آسيب شناسي فرهنگي
تعطيلات ايراني
ابراهيم اصلاني
011043.jpg
«تعطيلات» موضوعي است كه هر از گاهي، به دلايلي مباحثي را در جامعه ما برمي انگيزد. تعداد زياد ايام تعطيلي در ايران از ابعاد گوناگوني قابل بررسي و تحليل است. اما به طور معمول، فقط برحجم زماني تعطيلات تمركز مي شود و ابعاد فرهنگي موضوع كمتر مورد توجه قرار مي گيرد.
صرف نظر از همه مباحث اجتماعي و سياسي و اقتصادي، براي ما ايراني ها، تعطيلي موضوعي جذاب و پركشش است. در آغاز هر سال، بسياري از ما تقويم را براي يافتن و محاسبه تعطيلي ها طي سال ورق مي زنيم. يكي از نشانه هاي «سال خوب» ، تعداد زياد تعطيلي هاست! در طول سال هم، جوري دنبال تعطيلي ها مي گرديم كه انگار بيش از همه مردم دنيا كار كرده ايم!
بحث كاهش روزهاي تعطيلي هم، اگر چه در ذات خود بحثي جدي نيست، اما هر زمان هم كه مطرح شده، به دلايلي عقيم مانده است. اگر بخواهند از مناسبت هاي ملي كم كنند، حساسيت عده اي تحريك مي شود و اگر هم بخواهند تعطيلي هاي مناسبت هاي مذهبي را كاهش دهند، به نوع ديگري تنش به وجود مي آيد. به اين ترتيب، ايام خوش براي ما ايراني ها آن است كه با تعطيلات به سر رود و بهتر آن است كه علاوه بر تعطيلي هاي پيش بيني شده در تقويم، هر سال هم موقعيت ها و بهانه هايي ايجاد شود تا سرانه تعطيلي افزايش يابد.
چرا ما از «تعطيل» استقبال مي كنيم؟ چه رابطه اي بين مناسبت ها و تعطيلي ها وجود دارد؟ نحوه استفاده از ايام تعطيل در فرهنگ ما چگونه است؟ وضعيت موجود درباره تعطيلات، بيانگر كدام ويژگي هاي فرهنگي ايرانيان است؟
بررسي و تحليل «تعطيلات ايراني» از زاويه آسيب شناسي فرهنگي، ما را با ابعاد بيشتر موضوع آشنا خواهد ساخت.
«تعطيل» يعني چه؟
در فرهنگ دهخدا، براي «تعطيل» اين معاني ذكر شده است: فروگذاشتن، خالي كردن و ضايع و مهمل گذاشتن چيزي را، ترك كردن چيزي را و خالي و ضايع گذاشتن آن، متوقف كردن كاري و عملي، زمان فراغت و بيكاري و ...
در فرهنگ معين هم به موارد مشابهي اشاره شده است: بيكار كردن و دست از كار كشيدن، مهمل گذاشتن و تيمار نداشتن، بيكاري و روز بيكاري.
«تعطيل» براي ما با اهمال كاري و اتلاف وقت مترادف است، چنانچه در فرهنگ عامه هم چنين معنايي از تعطيل، كاربرد فراواني دارد. به عنوان مثال وقتي گفته مي شود «مخ فلاني تعطيل است» يعني آن فرد از توانايي هوشي و عقلي اش استفاده نمي كند. اما استنباط ما از «روز تعطيل» چيست؟ ما يك روز را تعطيل مي كنيم كه چه بشود؟ چه استفاده اي از روزهاي تعطيل مي كنيم؟ شايد برداشت هاي متفاوتي از يك روز تعطيل وجود داشته باشد، مانند روز: استراحت، سركار نرفتن، اتلاف وقت، خوشي، تفريح،  سرگرمي و غيره. اما در عمل، چه چيزي بيشتر اتفاق مي افتد؟ چه كسي مي تواند ادعا كند كه از تعطيلات ۲۰-۱۵ روزه ايام عيد استفاده بهينه  اي مي كند؟
پاسخ ما به چگونگي استفاده از ايام تعطيلي، با نگرش مان به كار و تلاش ارتباطي مستقيم دارد. ما به چه اندازه در ايام كاري انسان هايي تلاشگر و جدي هستيم كه بخواهيم در روزهاي تعطيل با استراحت و تفريح،  خستگي روزهاي قبل را در كنيم؟
حتي اگر «تعطيل» براي ما به معناي خستگي در كردن و استراحت هم باشد، معاني ديگري چون: از زير كار دررفتن، وقت تلف كردن، كار نكردن و علاف بودن هم در آن مستتر است. ما تعطيل مي كنيم كه خستگي كدام كارهاي نكرده را در كنيم؟ ما چقدر كار مي كنيم كه به اين همه تعطيل نياز داشته باشيم؟ ما از روزهاي به اصطلاح فعال مان چه استفاده اي مي بريم كه بخواهيم با تعطيلي، آمادگي خود را براي فعاليت و تحرك بيشتر افزايش دهيم؟
«تعطيلي» نشانه چيست؟
چرا در فرهنگ ما تعطيلي زياد است؟ زياد بودن روزهاي تعطيل نشانه چيست؟ به چنين سئوال هايي بايد با ديدگاه آسيب شناسي فرهنگي پاسخ داد. نشانه ها و زمينه هاي زيادي وجود دارند كه نگرش ما را نسبت به كار و تلاش نشان مي دهند. حتي اگر در حرف و شعار، كار كردن براي ما با ارزش و مهم باشد، اما آنچه در رفتار عمومي به عنوان هنجار ديده مي شود انواع گوناگوني از رفتارهاي ناسالم است.
يكي از آفت هاي مهم كار در كشور ما، گرايش به كارهاي دولتي و بهره مندي از حقوقي ثابت و مطمئن است. پرداخت حقوق در ازاي يك ماه حضور- و نه الزاماً كار مؤثر- آفتي با ابعاد گسترده است. حجم بزرگ دولت و تعداد زياد كارمندان و به اصطلاح نان خورهاي دولت، باعث شده است كه آفت هاي كار دولتي دامنگير گروه كثيري از مردم شود. تمايل به «پشت ميزنشيني» كه منشأ آن كارهاي دولتي است، در بخش خصوصي هم عموميت يافته است. كار دولتي در ايران، از ابتدا تا كنون، نگرش ها و رفتارهاي ناسالمي را درباره كار به وجود آورده و گسترش داده است. كار دولتي، به اصطلاح «آب باريكه اي» است كه درآمدهايي هر چند ناچيز را تا آخر عمر تضمين مي كند و در اين ميان، كاركردن و نكردن، مؤثر بودن و نبودن، فعاليت داشتن و نداشتن، تأثير آنچناني در اصل آب باريكه ندارد، اگر چه از فرعيات آن ممكن است به چيزهاي خيلي بيشتري رسيد!
گرايش هايي چون كار دلالي و استفاده از نقدينگي در مسير فعاليت هاي غيرتوليدي نيز در بازار كار ما فراوان وجود دارند. به مانند ساير مسائل زندگي، در مورد كار هم نوعي تفكر خودمداري بين ما وجود دارد، اين كه من بدون اهميت دادن به منافع اجتماعي و ملي فقط به فكر كسب درآمد خودم باشم. چنين طرز فكري باعث مي شود كه «درآمدزايي» اصل قرار گيرد و درآمد بيشتر داشتن، نشانه موفقيت در كسب و كار تلقي شود.
آفت ديگر در فرهنگ كار ما كه ريشه اي طولاني تر و عميق تر دارد، «جدي نبودن» است. جدي نبودن با تنبلي فرق دارد. ما ممكن است كاري را با شور و اشتياق شروع كنيم، اما به طور معمول با همان شور و اشتياق آن را ادامه نمي دهيم و چه بسا، به پايان هم نرسانيم.
جدي نبودن،  آموزشي است كه از كودكي ما شروع مي شود و در تمام طول عمر ادامه مي يابد. ما در انواع فعاليت هاي روزمره زندگي به شكل هاي متفاوتي، از خود مدارا نشان مي دهيم. فرهنگ ما در عمل، «سرسختي» و «پيگير بودن» را آموزش نمي دهد و ما در اين مورد تجربه هاي عملي بسيار كمي در طول زندگي داريم. ما بيشتر ياد مي  گيريم كه «همرنگ شويم» ، «سازگاري و مدارا را پيشه كنيم» و «بيهوده خود را خسته نكنيم» ، «منتظر سرنوشت و آينده بمانيم» و خلاصه خيلي خودمان را به زحمت نياندازيم.
زياد بودن تعطيلات، در فرهنگ ما نشانه اي آشكار از جدي نبودن است. «جدي نبودن» طيف متفاوتي از موارد ساده تا سهل انگاري و بي خيالي را در برمي گيرد. بعضي ها آدم هاي سرسخت و جدي هستند، اما در مواردي كوتاه مي آيند و به خود يا ديگران مجوز سهل انگاري هاي جزئي را مي دهند. كساني هستند كه جدي بودن و نبودشان بستگي به موقعيت و شرايط دارد. براي گروهي هم جدي نبودن جزء اصول زندگي است و سعي مي كنند اشكال مختلف جدي نبودن را در زندگي و كار نشان دهند.
به اين ترتيب، به نظر مي رسد كه مشكلات مربوط به تعطيلات ايراني با كم و زياد كردن حل شود. در هر حال، ما پذيرفته ايم كه از هر فرصتي براي تعطيلي استفاده كنيم و علاوه بر تعطيلي هاي رسمي، از تعطيلي هاي غيررسمي و موردي نيز خوشحال شويم.
جالب تر آن كه تعطيلي هاي ما به خصوص اگر طولاني هم باشند، دامنه اي قبل و بعد از آن هم پيدا مي كنند. تعطيلي ۵ روزه عيد براي كارمندان و ۱۳ روزه براي آموزش و پرورش،  چند روز قبل شروع و چند روز بعد ادامه پيدا مي كند.
همه ما پذيرفته ايم كه تعطيلات ايراني بسيار زياد و غيرمعمول است، اما همچنين پذيرفته ايم كه تعطيلي ها هر چه بيشتر باشند بهتراست و بيشتر مي چسبد!
تعطيلي ها و مناسبت ها
چه رابطه اي بين تعطيلي ها و مناسبت ها وجود دارد؟ چرا بعضي از مناسبت ها تعطيل اعلام شده اند؟ تعطيلي بعضي از مناسبت ها چه حسني دارد؟ براي پاسخ دادن به چنين سئوال هايي بايد به دو نكته توجه داشت:
۱- تلقي و تعريف ما از تعطيلي، كه در اين باره در سطور پيشين بحث شد.
۲- برنامه هاي فرهنگ ما براي تعطيلي ها كه در ادامه بدان خواهيم پرداخت.
ما تعطيل مي كنيم كه چه بشود؟
اگر براي رحلت پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) توجيه تعطيلي اين باشد كه فرصتي براي عزاداري به وجود آيد، در مورد ولادت ها چه توجيهي داريم؟ اگر هدف ايجاد فرصتي براي جشن و شادماني است، با كدام برنامه ها؟ آيا در خانه نشستن و تلويزيون ديدن، جشن و شادماني تلقي مي شود؟ ما در مورد ميلاد پيامبر(ص) هيچ جشن و برنامه ملي نداريم كه زمينه هاي مشاركت عمومي را فراهم آورد و تنها كاري كه براي بزرگداشت چنين روز مباركي از دستمان برمي آيد، اعلام تعطيلي است. اگر تلويزيون نبود چه مي كرديم؟ آيا مي توان ميلاد پيامبر(ص) را در جشن هاي موردي كه در گوشه و كنار كشور به صورت پراكنده برگزار مي شود و يا در برنامه ها و فيلم هاي تلويزيوني خلاصه كرد؟
در مورد روز ولادت برخي معصومين هم كه تعطيل نيست باز چنين موردي وجود دارد. ولادت هر امامي به اعلام تبريك در راديو و تلويزيون و بعضي برنامه ها و فيلم هاي به اصطلاح شاد خلاصه مي شود و هيچ طرح و برنامه مشخصي در اين باره هم وجود ندارد.
امام صادق(ع) براي ما مظهر علم و دانايي است، اما در روز شهادت ايشان مدارس، دانشگاه ها و حوزه هاي علميه را تعطيل مي كنيم، چرا؟
در بسياري از تعطيلات ديگر هم مي توان اين سئوال را كرد كه از فرصت تعطيلي چه استفاده فرهنگي مي شود؟ در اعياد ايام ملي و مذهبي كه تعطيل اعلام شده اند، مردم چه بهره اي از فرصت تعطيلي مي برند؟ فرهنگ ما چه پيش بيني ها و برنامه هايي براي ايام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) و تعطيلي هاي رسمي دارد؟
تعطيلات و برنامه ها
ما چه در سطح فردي و چه در سطح ملي برنامه مشخصي براي تعطيلي ها نداريم. اگر تعطيلي چند روزه باشد، براي عده اي كه توانايي اش را دارند امكان مسافرت فراهم مي شود و بقيه هم بايد در خانه بنشينند و تلويزيون تماشا كنند. اما در تعطيلي هاي يك روزه، تقريباً برنامه هم يكسان است: در خانه نشستن و وقت تلف كردن.
در سطح ملي همان گونه كه اشاره شد تقريباً هيچ طرح و برنامه مشخصي نداريم. در بسياري از كشورهاي اسلامي اعياد بزرگي چون عيد فطر و عيد قربان به صورت جشن ملي و با برنامه هاي خاصي برگزار مي شود اما در كشور ما، اگر برنامه اي هم باشد منطقه اي و محلي است اما در سطح ملي به غير از اعلام تعطيلي و تبريك و برنامه هاي تلويزيوني خبري نيست.
بخشي از بي برنامگي ما در مورد تعطيلات به رفتار فرهنگي ما يعني «جدي نبودن» باز مي گردد. بخش ديگر هم با سهل انگاري ها و بي تفاوتي هاي فرهنگي ارتباط دارد و چون مقوله فرهنگ چندان براي ما جدي نيست،  بنابراين نوبت به مباحثي اينچنيني كه براي ايام تعطيلات چه بايد كرد، هم نمي رسد.
ما بسياري از فرصت هاي تربيتي و فرهنگي را به واسطه سهل انگاري و بي توجهي به مناسبت ها و تعطيلات از دست مي دهيم. مناسبت ها و ايام خاص هر كشور، فرصتي براي آشنايي با تاريخ و تمدن آن كشور است. بسياري از مناسبت ها كه جزء هويت ملي ما بوده اند، منسوخ شده اند و يا در حال فراموشي هستند. در مورد مناسبت هايي كه در تقويم رسمي وجود دارند، رفتار يكساني وجود ندارد. مناسبتي يك سال به طور ويژه اي مورد توجه قرار مي گيرد،  اما سال بعد بي سرو صدا برگزار مي شود.
تعطيلي ها و حساسيت ها
مهمترين سوژه در مورد تعطيلي ها اين است كه كدام يك را مي توان حذف كرد. حساسيت هاي مذهبي و ملي در اين باره باعث مي شود كه هر اقدامي عقيم بماند. با توجه به نكاتي كه بيان شد، به نظر مي رسد مسئله مهم تر از كاهش تعطيلي ها،  نگرش فرهنگ ما به تعطيل و تعطيلي است. تا زماني كه ندانيم تعطيلي چيست و چه استفاده اي از آن مي توان كرد، زياد و كم بودن ايام تعطيلات مشكلي را حل نمي كند؟ اگر نتوانيم براي رفتار عمومي «جدي نبودن» چاره اي بيانديشيم، كم شدن چند روز از تعطيلات تغييري در شرايط جامعه ايجاد نخواهد كرد. به جاي اعتراض به اين كه چه روزي از تعطيلات رسمي بايد يا نبايد كم شود، بايد به تحليل شرايط فرهنگي مان بپردازيم.
تعطيلات ايراني نشانه طبيعي و قابل انتظار فرهنگ كار و تلاش ماست. ما در شرايط معمول چه مي كنيم كه سر زياد بودن تعطيلات دعوا راه انداخته ايم؟ نگاه فرهنگي به مسئله تعطيلات ايجاب مي كند كه دنبال تحليل هاي يك بعدي و ناقص نرويم. موضوع هاي مهمتر از كم و زياد بودن تعطيلات اين هاست: براي اصلاح رفتار عمومي جدي نبودن، چه مي توان كرد؟ براي مناسبت ها و تعطيلات چه برنامه هايي مي توانيم طراحي و اجرا كنيم؟

نخستين جشنواره فرهنگي هنري
جاذبه هاي گردشگري روستايي
011040.jpg
گروه علمي فرهنگي- حميد دهقان: نخستين جشنواره فرهنگي، هنري جاذبه هاي گردشگري روستايي ايران در روستاي «فريزهند» شهرستان نطنز برگزار مي شود.
به گزارش خبرنگار همشهري، اين جشنواره به مدت سه روز از ۱۷ تا ۱۹ شهريور از سوي شركت تعاوني خدمات گردشگري ايران و با همكاري سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان اصفهان و چند سازمان دولتي و بخش خصوصي برپا خواهد بود.
دبيرخانه اين جشنواره با اعلام اهداف خود، از علاقه مندان درخواست كرده است آثار خود را تا ۲۵ مرداد ارسال كنند. برخي از هدف هاي جشنواره عبارتند از: معرفي جاذبه هاي گردشگري روستايي، رونق صنعت گردشگري، حفظ و احياي ميراث معنوي روستايي [آداب و رسوم و مراسم بومي]، جلوگيري از مهاجرت روستاييان، اشتغال زايي بومي و روستايي، چالش ها، مشكلات و محدوديت هاي گردشگري روستايي ايران.
بنا بر همين گزارش، همايش علمي فرهنگي و ارائه مقاله، مسابقه فيلم و عكس با موضوع جاذبه هاي گردشگري روستايي، برگزاري تورهاي يك روزه، نمايشگاه ها و فروشگاه هاي لباس هاي محلي و روستايي، معرفي سازها و اجراي موسيقي و نمايش هاي محلي و نمايشگاه  غذاهاي سنتي روستايي از جمله برنامه هاي نخستين جشنواره فرهنگي، هنري روستايي منظور شده است.

پنجمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي در مشهد
گروه علمي فرهنگي- پنجمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي، ميراث فرهنگي و صنايع وابسته از ۳۰مرداد تا ۳ شهريور در مشهد مقدس برگزار مي شود. جواهرزاده رئيس روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به همشهري گفت: امسال به مناسبت ادغام سازمان صنايع دستي و ميراث فرهنگي، پنجمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي پربارتر از جشنواره هاي سال هاي گذشته در محل نمايشگاه هاي بين المللي استان خراسان در مشهد برپا مي شود.
وي افزود: برگزاري همايش هاي علمي، اجراي برنامه هاي هنري هنرمندان استان هاي كشور و غرفه هاي صنايع دستي به منظور ارائه آثار هنرمندان هر استان از جمله برنامه هاي پنجمين نمايشگاه بين المللي جهانگردي است.
هر سال در جشنواره استان خراسان رضوي علاوه بر استان هاي كشورمان، چند كشور حوزه خليج فارس و كشورهايي از قاره آسيا و آفريقا نيز شركت مي كنند.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |