گروه حوادث- آزاده مختاري: بازپرس دوم دادسراي جنايي و پليس آگاهي بعداز 7 ماه تحقيق و بررسي براي دستگيري افراد ناشناسي كه با مزاحمت تلفني زندگي يك مرد مانتوفروش را به ويراني كشيده بودند موفق شدند متهمان پرونده را بازداشت كرده و زندگي مرد را نجات دهند.
به گزارش همشهري، هشت ماه قبل مردي مستاصل به شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران مراجعه كرد و از بازپرس حسين اصغرزاده خواست زندگيش را كه در آستانه ويراني است نجات دهد. اين مرد به بازپرس گفت:نمي دانم چه كسي به قصد انتقامگيري با چه انگيزه اي تمام زندگيم را به هم ريخته است باور كنيد با شنيدن صداي زنگ تلفن تمام وجودم مي لرزد. فكر مي كنم باز فتنه اي ديگر در زندگيم شكل گرفته است.
وي در توضيح ماجرا به بازپرس اصغرزاده گفت: يك مغازه بزرگ مانتوفروشي دارم و چندين كارگر زير دستم كار مي كنند از چند ماه قبل افرادي ناشناس با انگيزه اي مبهم با تمام كساني كه با من در ارتباط كاري هستند تماس گرفته و مدعي شده اند كه من در آستانه ورشكستگي قراردارم ومي خواهم از ايران فرار كنم. به اين ترتيب در مدت كوتاهي تمام كساني كه طرف معاملات من هستند سراسيمه به مغازه ام مراجعه كرده و قصد تسويه حساب داشتند. از طريق آنان متوجه تماسهاي كذب اين افراد ناشناس شدم. چند روزي از اين ماجرا نگذشته بود كه وقتي بعد از پايان كار روزانه به خانه بازگشتم با چهره  عصباني همسرم مواجه شدم او به محض ديدنم شروع به داد و فرياد كرد و گفت: مگر چه چيزي در زندگي برايت كم گذاشته بودم كه به من خيانت كردي، با شنيدن اين حرف بهت زده شدم و در ميان فريادهاي همسرم متوجه شدم يك زن ناشناس طي يك تماس تلفني خبر از خيانت من به همسرم را داده است ولي تمام ماجرا كذب بود و من هر چقدر سعي كردم همسرم توجيه كنم نشد. در نهايت بعد از چند روز درگيري خانوادگي از او خواستم هر روز با من به مغازه بيايد تا مطمئن شود كه زن ديگري در زندگيم وجود ندارد، او قبول كرد يك روز كه در مغازه كنارم نشسته بود زن ناشناسي با تلفن همراهش تماس گرفت و به او گفت كه من در همان لحظه همراه زن دومم هستم و همسرم با شنيدن اين حرف زماني كه مشاهده كرد من در كنارش نشسته ام به نقشه شوم افراد ناشناس پي برد. اين افراد ناشناس كه نمي دانم از كجا شماره تماس كل خانواده ام را در اختيار دارند با روش هاي ديگر با منزل مادر و خواهرم تماس گرفتند و موجبات درگيري خانوادگي بين ما را نيز ايجاد كردند، آقاي بازپرس اين افراد زندگيم را ويران كرده اند تمام روابط خانوادگي و كاريم صدمه ديده است نجاتم بدهيد.
بازپرس حسين اصغرزاده با شنيدن اظهارات اين مرد دستورات لازم براي شناسايي اين افراد را به پليس آگاهي داد. كارآگاهان اداره پنجم آگاهي تهران بزرگ زير نظر بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي تهران در طول هفت ماه به طور دقيق پرونده را مورد بررسي قرار دادند و در نهايت تحقيقات به دستگيري يك زن كه با تلفن همراه همسر شاكي تماس مي گرفت ختم شد. ولي متهم در بازجويي ها عنوان كرد كه هيچ اطلاعي از اين ماجرا ندارد به دليل نبود شواهد كافي زن آزادشد و پليس وي را تحت نظر قرار داد. بررسي هاي تكميلي پليس معلوم ساخت يكي از شماره تلفنهايي كه با افراد مرتبط با شاكي در تماس است متعلق به فردي ساكن اصفهان بوده كه بازپرس اصغرزاده دستور بازداشت آن فرد را صادر كرد كه در بررسي هاي پليس مشخص شد وي با زن متهم كه بعد از چند مرحله تحقيق آزاد شده ارتباط خانوادگي دارد.
همزمان با اين بررسي ها، در شاخه ديگري از تحقيقات مشخص شد كه تلفن هاي همگاني كه افراد ناشناس از طريق آنها با خانواده  شاكي تماس گرفته اند در محدوده شهرك ژاندارمري و حوالي پارك ساعي قرار دارد كه بررسي هاي تكميلي از مرد اصفهاني و زن متهم كه بارديگر بازداشت شد راز تلفن هاي جنجال برانگيز را فاش كرد. زن متهم به پليس گفت: صاحب مانتوفروشي يكسال قبل يكي از بهترين دوستانم را از مغازه اش بيرون انداخت و پس از آن دوستم كه زني 45 ساله به نام ستاره است به قصد انتقامگيري نقشه تلفنهاي جنجال برانگيز را طراحي كرد، او به دليل مسئوليتش در مانتوفروشي تلفن هاي تمام افراد خانواده شاكي را در اختيار داشت من و چند نفر از ديگر نزديكانش براي كمك به ستاره وارد ماجرا شديم و در اين مدت قصد داشتيم زندگي اين مرد را ويران كنيم.
بازپرس اصغرزاده ضمن اعلام اين خبر به همشهري گفت: ستاره با دستور قضايي بازداشت شد و به اجراي اين نقشه شوم اعتراف كرد و گفت: وقتي نقشه را طراحي كردم بعد از چند مدت منصرف شدم ولي اتفاقات بعدي كه باعث جدايي من و همسرم شد، باعث شد نقشه ام را به اجرا بگذارم. و در آخرين مراحل حتي شاكي را تهديد به مرگ كردم. بازپرس اصغرزاده بعد از شنيدن اظهارات اين زن، وي را براي بررسي هاي بعدي در اختيار كارآگاهان پليس قرار داد.

گروه حوادث رديابي هاي ويژه پليس جنايي كرج براي دستگيري مرد سنگدلي كه همسرش را در ساختمان مهتاب باغستان كرج به قتل رسانده بود، در حالي ادامه دارد كه بازپرس شعبه 17 دادگاه عمومي و انقلاب از مردم خواست اطلاعات خود درباره عامل جنايت را در اختيار پليس و مراجع قضايي قرار دهند.
به گزارش همشهري، عصر روز 29 فروردين ماه پسر جواني پس از پايان كار روزانه به طرف خانه شان حركت كرد. وقتي به خانه شان در واحد 7 ساختمان مهتاب باغستان كرج بازگشت، هنگامي كه بعد از فشردن زنگ، مادرش در را برايش نگشود ابتدا تصور كرد كه وي براي خريد يا بازديد از بستگانشان به بيرون از خانه رفته است اما وقتي كه بعد از ورود به خانه به اتاق رفت متوجه به هم ريختگي آنجا شد. با عجله وارد اتاق شد و ناگهان با پيكر بي جان مادرش كه بر روي سنگفرش آشپزخانه افتاده بود، روبه رو شد. دقايقي بعد ماموران پليس جنايي كرج به سرپرستي سرهنگ عليزاده به همراه بازپرس زارعي در محل حضور يافتند و با جسد زن 40 ساله اي به نام شهلا كه با طناب خفه شده بود، روبه رو شدند. پسر مقتول كه جسد مادرش را پيدا كرده بود تحت بازجويي قرار گرفت و در نخستين اظهاراتش پدر خود را كه علي نام داشت به عنوان عامل جنايت معرفي كرد و در بازجويي ها گفت: پدر و مادرم از مدت ها قبل با يكديگر اختلاف داشتند و پدرم بارها مادرم را تهديد به مرگ كرده بود.
وي ادامه داد: يكي از مهم ترين اختلافات آنها بيكاري طولاني مدت پدرم و بحث خرج دانشگاه ما بود. ماموران جنايي با شنيدن اظهارات فرزندان مقتول از آن جايي كه علي از زمان وقوع قتل متواري شده بود و هيچ كس از وي خبري نداشت، دستگيري وي را در دستور كار ويژه خود قرار دادند اما با گذشت 120 روز از وقوع جنايت، پليس در رديابي هاي خود براي دستگيري اين مرد به نتيجه نرسيد و روز گذشته بازپرس زارعي با صدور دستور قضايي براي انتشار تصوير بدون پوشش متهم از كساني كه از مخفيگاه متهم خبري دارند، خواست تا در صورت شناسايي اين مرد موضوع را به پليس اطلاع دهند.

گروه حوادث - راز استاد دانشگاه كه براي قبولي همسرش در كنكور دكترا سئوالات امتحاني را در اختيار او قرار داده بود برملا شد.
به گزارش همشهري رئيسي بازپرس شعبه اول دادسراي شميرانات در تشريح اين پرونده گفت: مدتي پيش اعضاي كميته تخصصي گزينش دانشجويان در دوره دكترا كه در حال انجام مصاحبه با پذيرفته شدگان آزمون اين دوره بودند به زن جواني كه با رتبه خوبي در اين آزمون قبول شده بود مظنون شدند. آنان كه مي دانستند همسر اين زن يكي از استادان دانشگاه و طراح سئوالات كنكور است زماني كه درباره شغل همسرش از زن جوان پرسيدند پاسخي شنيدند كه باعث شد شك آنها به زن جوان بيشتر شود. اين زن براي گمراه كردن كميته تخصصي ادعا كرد كه همسرش يك معلم ساده است و در دوره متوسطه تدريس مي كند.
اعضاي كميته پس از شنيدن اين پاسخ، موضوع را به مسئولان دانشگاه گزارش كردند و به اين ترتيب تحقيقات درباره راز قبولي زن جوان آغاز شد. مسئولان دانشگاه كه احتمال مي دادند زن جوان با در اختيار داشتن سئوالات كنكور توانسته در اين آزمون رتبه خوبي كسب كند به تحقيق از او پرداختند ، در اين تحقيقات مشخص شد زن جوان كه شاگرد همسرش نيز بوده ، از طريق او به سئوالات دست پيدا كرده است.
اين زن در اعترافات خود گفت: مدتي پيش زماني كه در دوره كارشناسي مشغول تحصيل بودم به همسرم كه در آن زمان استادم بودم علاقمند شدم. اين ماجرا ادامه داشت تا اينكه متوجه شدم او هم به من علاقمند است و پس از مدتي با هم ازدواج كرديم . ازدواج ما در حالي صورت مي گرفت كه من همچنان شاگرد همسرم بودم و پس از قبولي در دوره كارشناسي ارشد نيز اين ماجرا ادامه داشت. مدتي پيش زماني كه قرار بود در آزمون دوره دكترا شركت كنم مي دانستم كه در اين آزمون قبول نمي شوم و براي همين از همسرم كمك خواستم. او به رغم ميلش سرانجام قبول كرد هر طوري شده سئوالات را در اختيارم قرار دهد و چند روز قبل از امتحان رونوشتي از سئوالات را به من داد. پس از آن هم قرار شد براي آنكه كسي از ماجرا بويي نبرد در زمان مصاحبه شغل همسرم را معلم عنوان كنم ولي اعضاي كميته تخصصي به موضوع مشكوك شدند و راز ما برملا شد. بازپرس شعبه اول دادسراي شميران گفت: پس از اعترافات زن جوان، پرونده به دادسراي شميرانات ارسال شد و هم اكنون رسيدگي به اتهام اين زن و شوهر ادامه دارد.

گروه حوادث- كارآگاهان اداره يكم آگاهي تهران بزرگ مردي را كه خواستگار دختر رئيس مركز حيات وحش شهرداري منطقه 10 بود به عنوان مظنون ارتكاب جنايت دستگير كردند.
به گزارش همشهري حميد تاج بخش رئيس مركز حيات وحش شهرداري منطقه 10 تهران كه در اثر شليك 3 گلوله از سوي فردي ناشناس در داخل خودرو شخصي  اش مجروح شده بود روز 21 مرداد بعد از يك هفته جدال بين مرگ و زندگي بر روي تخت بيمارستان شريعتي جان باخت.
تحقيقات پليسي نشان داد قرباني در پي يك قرار قبلي با مردي ناشناس به محل جنايت رفته و در آنجا هدف شليك 3 گلوله قرار گرفته است. پرونده اين جنايت زير نظر كارگاهان اداره يكم آگاهي بررسي شد و پليس بعد از چند مرحله تحقيق به فردي كه خواستگار دختر مقتول محسوب مي شد و پاسخ منفي از خانواده دختر مورد علاقه اش دريافت كرده بود مظنون شد. با انجام تحقيقات پليسي روز چهارشنبه در پي يك عمليات تعقيب و گريز بعد از آنكه مظنون جنايت به دستور پليس براي توقف توجهي نكرد هدف شليك گلوله ماموران قرار گرفت و بازداشت شد. اين متهم كه هم اكنون در بيمارستان تحت مداواست، اما تاكنون به قتل حميد اعتراف نكرده است. تحقيقات بيشتر از اين مظنون زير نظر بازپرس ولي الله حسيني در اداره يكم آگاهي تهران ادامه دارد.

گروه حوادث - متهماني كه پس از ربودن دو تبعه پاكستاني قصد انتقال آنها به تركيه را داشتند، هنگام دريافت سه هزار يورو از خانواده گروگان ها، شناسايي و دستگير شدند.
به گزارش اطلاع رساني پليس ماكو ، يازدهم مردادماه يك تبعه پاكستان به نام مبارك علي با مراجعه به پليس ماكو اعلام كرد: چند روز پيش دو برادرم به نامهاي رفاقت علي و وارث علي هنگام تردد در خيابان از سوي افرادي ناشناس ربوده شدند. وي ادامه داد: پس از وقوع اين حادثه، آدم رباها، با منزل مسكوني ام تماس گرفته و يكي از آنها در حالي كه خود را رسول معرفي كرد، اعلام داشت به همراه چند تن ديگر از همدستانش اقدام به ربودن برادرانم كرده است.
شاكي در ادامه اظهاراتش به ماموران گفت: در اين تماس تلفني، گروگانگيران آزادي برادرانم را منوط به پرداخت 3 هزار يورو، كرده و اظهار داشتند كه در غير اين صورت، هر دو را به قتل خواهند رساند. با اعلام وقوع اين آدم ربايي، تيم مجربي از ماموران پليس شهرستان وارد عمل شدند و با ارايه آموزش هاي لازم، شاكي را جهت گذاشتن قرار ملاقات و نحوه حضور در محل تعيين شده، توجيه كردند.
به اين ترتيب پس از گذشت چند روز، قرار ملاقات گذاشته شد و مبارك علي در حاليكه پليس وي را تحت مراقبت نامحسوس قرار داده بود در محل قرار حضور يافت، با نزديك شدن گروگانگيران به محل قرار در يك عمليات ضربتي دو گروگان دستگير و گروگان ها آزاد شدند. در بررسي ها و بازجويي هاي تكميلي از دو متهم دستگير شده، مشخص شد: اعضاي اين باند قصد داشته اند، دو پناهجوي پاكستاني را به تركيه منتقل و با گروگان گرفتن آنها از خانواده اشان اخاذي كنند تحقيقات پليسي بعدي در اين باره نشان داد كه همدست گروگانگيران در تركيه زني است كه قرار بوده پس از دريافت
۳ هزار يورو، گروگان ها را آزاد كند.

ايسكانيوز: ويليام گيلسون مرد چهل ساله آمريكايي بخاطر فاسد شدن جنازه مادرش در بيمارستان وستچستر، يك ميليون دلار غرامت گرفت.
ويليام كه در برونكس زندگي مي كند سه روز بعد ازمرگ مادر 67 ساله بيمارش به نام ورونيكا در بيمارستان وستچستر، جنازه او را تحويل گرفت. اما جسد مادرش طوري فاسد شده بود كه كشيش كليسا نتوانست مقدمات دفن را با عطر و روغن فراهم كند. به اين ترتيب ويليام از رئيس بيمارستان شكايت كرد و معلوم شد جنازه مادرش به خاطر پر بودن ظرفيت سرد خانه 38 ساعت در يك اتاق مانده بود و همين مساله باعث فاسد شدن آن شده است. با شكايت مرد مادرمرده دادگاه برونكس، مدير بيمارستان وستچستر را به پرداخت يك ميليون دلار غرامت به ويليام محكوم كرد.

ايرنا: به علت سهل انگاري چند زندانبان در زندان زاكوالكو در شهر تورس در شرق مكزيك، نوزده زنداني توانستند به ساده ترين شكل ممكن از درب اصلي اين زندان فرار كنند.
به گزارش خبرگزاري شينهوا، يكي از نيروهاي پليس اين زندان گفت: زندانيان از درب اصلي زندان فرار كردند زيرا زندانبانها فراموش كرده بودند درب سلول هاي آنها را به طور كامل ببندند.

به دنبال چاپ خبري با عنوان دزدي گسترده كابلهاي برق معابر در كردان كه در تاريخ 30/ 1/ 85، در صفحه 30 روزنامه (داخلي) منتشر شده بود، شركت توزيع نيروي برق غرب استان تهران با ارسال جوابيه اي، اعلام كرد:
با توجه به پيگيريهاي به عمل آمده و تعامل با نيروي انتظامي باند سرقتي در حوزه چندارو كردان شناسايي و دستگير و متهمان به 7 مورد سرقت اعتراف نموده اند كه به حبس، تحمل شلاق و رد مال به شركت برق محكوم گرديده اند و انتظار مي رود، پيگيري بيشتري نيز به عمل آيد.
لازم به ذكر است، بنا به گزارش منطقه برق ساوجبلاغ، هيچگونه هزينه و يا پيشنهادي در خصوص خريد سيم به مشتركين اعلام نگرديده است.

گروه حوادث – يك دستگاه اتوبوس كه حامل 17 هزار و 800 عدد آمپول موادمخدر بود، توسط معاونت مبارزه با مواد مخدر فرماندهي انتظامي شيراز توقيف شد.
به گزارش همشهري، سرهنگ حبيب الله زماني با اعلام اين خبر گفت: اين تعداد آمپول تمجيزك و نورجيزك از يك دستگاه اتوبوس كه از زاهدان به شيراز آمده بود كشف شد. وي با ابراز تأسف از گرايش زياد به اين آمپول ها در بين معتادان هروئيني افزود: ارزش محموله كشف شده 220 ميليون ريال است و اين درحالي است كه آمپول ها خطرناكترين انواع مواد مخدر صنعتي بوده كه در حال حاضر در استان فارس شايع شده است.

گروه حوادث - پرستار جوان كه به اتهام سرقت پول هاي نوه آمريكايي يك پيرزن تهراني دستگير شده بود از سوي شعبه 6 دادسراي شميرانات مجرم شناخته شد.
به گزارش همشهري راز سرقتهاي اين پرستار جوان هنگامي فاش شد كه نوه آمريكايي پيرزن تهراني متوجه ناپديد شدن مقداري دلار از كشوي كمد خود شد. او كه به تازگي به ايران آمده و درخانه مادربزرگ خود ساكن شده بود وقتي ديد هر روز مقداري از دلارهايش ناپديد مي شود به ماجرا مشكوك شد و تصميم گرفت هر طوري شده پرده از اين راز بردارد. جوان آمريكايي چند روز پيش مقداري سكه طلا و دلار در كشوي ميز خود گذاشت و به بهانه اي از خانه خارج شد. اما پس از بازگشت متوجه شد تعدادي از سكه ها به سرقت رفته اند و به اين ترتيب به پرستار جوان مشكوك شد. با دستگيري دختر 30 ساله و اعتراف او به سرقت بيش از 7 هزار دلار از نوه پيرزن تهراني، بازپرس روستا براي او قرار مجرميت صادر و متهم روانه زندان شد.

ديان كارناز دونده مشهور آمريكايي در يك اقدام جنجالي قصد دارد براي آنكه آخرين حد تحمل بشري را بسنجد 50 روز متوالي مسير دو ماراتن را بدود و ركوردي غير قابل باور از توانايي هاي بشري بر جاي بگذارد.
(من ديوانه نيستم )، ديان كارناز با تاكيد بر اين جمله به خبرنگاران مي گويد ، عشق من دويدن است آنهم در مسافتهاي طولاني ، اين مرد 43 ساله كه به مرد فوق ماراتن جهان مشهور است ركوردهاي عجيب و غريبي را در زمينه دوي ماراتن در سوابق خود دارد؛ از دوي ماراتن طولاني در قطب شمال گرفته تا دويدن در صحراي كاليفرنيا در وسط تابستان .
(اما اين بار با همه دفعات قبل تفاوت دارد اين بار مي خواهم 50 روز متوالي بدوم، هر روز به اندازه يك مسابقه دوي ماراتن ، شايد فكر كنيد كه من يك ديوانه ام اما اين حقيقت دارد من مي خواهم هر روز 2/26 مايل بدوم) .
محاسبه كل اين مسير خيلي ساده است 1310 مايل ، او مي گويد : قصدم تنها ورزش كردن نيست ، اين بار مي خواهم توانايي هاي بشر را بسنجم، مي خواهم بدانم منتهي اليه تحمل انسان چقدر است.
او در مصاحبه اي در كانزاس درباره تمرينات سخت و طاقت فرسايي كه براي رسيدن به اين نقطه طي كرده است، مي گويد: من هر هفته بين 80 تا 175 مايل در اطراف سانفرانسيسكو دويده ام، همينطور هر ماه حداقل يك بار در يك مسابقه دوي ماراتن شركت كرده ام.
او درباره رژيم سختي كه براي آماده سازي خود در پيش گرفته است گفت ، من در طي مدت آماده شدن براي اين ركورد گيري عجيب و غريب تنها 4 ساعت در هر شب مي خوابيدم و بقيه را به تمرين مي گذراندم ، اين مسئله باعث شد نتوانم زمان زيادي را با كودكانم نيكول 8 ساله و الكساندرياي 11 ساله بگذرانم ، اما بعد از پايان اين ركورد گيري ديگر وقت خواهم داشت تا در كنار آنها باشم و لحظات خوبي را با آنها بگذرانم .
او درباره آغاز ركورد جديد خود مي گويد : ركورد گيري را از 17 سپتامبر از ميسوري آغاز خواهم كرد ، به نوشته مطبوعات آمريكايي او نام اين ركوردگيري عجيب و غريب را تحمل 50 روزه گذاشته است و سايتي را نيز براي آن ايجاد كرده است. در طي اين برنامه مردم شهرهايي كه در مسير قرار دارند با هر توانايي مي توانند با او بدوند ، او كار خود را در 5 نوامبر در نيويورك به اتمام خواهد رساند.