يوزپلنگ را بايد نماد حيات وحش ايران خواند؛ حيواني كه در رأس زنجيره حيات قرار دارد و به لحاظ زيبايي ظاهر و معصوميت وحشي كه در چهره آن است، مانند ندارد.
اگر بتوانيم اين جانور دوست داشتني را حفظ كنيم، به معني آن است كه پله هاي پايين تر زنجيره حيات - يعني علف خواران، جوندگان، پوشش گياهي، خاك ... - كم و بيش حفظ شده است و به همين دليل انسان هم كه خود جزئي از مجموعه طبيعت است، در شرايط قابل قبول زيستي قرار دارد. پس، بقاي يوز نشان خوبي براي بقاي انسان است.
كالبد شناسي (Anatomy) يوزپلنگ، نمونه اي از شاهكارهاي زيستي در استفاده از امكانات بوم شناختي است؛ اين جانور حد اعلاي تخصص را براي دويدن در دشت ها و شكار طعمه با تكيه بر سرعت، به دست آورده است.
چه يوزپلنگ ايراني (آسيايي) و چه خويشاوندان آفريقايي آن، در مناطق باز و كفي زندگي كرده اند و در شرايط عادي، زيستگاه هاي كوهستاني را نمي پسندند و حداكثر در جاهاي تپه ماهوري كه مناسب براي ديد زدن و شروع اوليه دو است، به سر مي برند. اما، عكس هايي كه در دو سه سال گذشته با دوربين هاي تله اي از يوز ايراني گرفته شده، تقريباً  همه جا يوز را با پس زمينه اي از كوه (و نه تپه هاي كوتاه) نشان مي دهد و جالب توجه تر از همه، فيلمي است كه به تازگي از يوز در كوه «آشيانه عقاب» منطقه توران گرفته شده است.
در اين فيلم كه در روز ۲۳ مرداد از شبكه دوم سيما پخش شد، يوز ايراني همچون پلنگ در كوه مي رفت و يك تصوير از آن فيلم هم كه در روزنامه همشهري ۳۰ مرداد چاپ شده است، پرهيب چشم نواز حيوان را روي يال كوه نشان مي دهد. واقعيت اين است كه مناطقي كه امروزه در كشور ما زيستگاه يوز به شمار مي رود، مناطق كوهستاني هستند: كوههاي پارك ملي توران، كوهستان ناي بندان طبس،  دره انجير يزد، ... و حتي در مناطق دشتي كه احتمال زيست يوز در آنها مي رود - مانند پارك ملي كوير و ميان دشت - نقاط نزديك به كوههاي آنجا يعني سياه كوه و ارتفاعات ۱۵۰۰ - ۱۴۰۰ متري اطراف ميان دشت، نقطه هاي اميد هستند.
ماجرا چيست؟ آيا در گفته همه كارشناساني كه يوز را دشت زي خوانده اند، خللي هست؟! نه، اما اين نكته كمتر گفته شده است كه كوهها آخرين پناهگاه حيات وحش دشت زي هم هستند. دشت ها از ديرباز، جولانگاه آدمي بوده است، چرا كه كشاورزي و دامپروري و ساخت و ساز در آنها ساده تر بوده است  و امروزه هم، شكار در دشت به ويژه با استفاده از موتورسيكلت و خودروهاي قوي به راحتي انجام مي شود، اما در كوهستان رفت و آمد سخت تر است.
در عين حال، در محيط هاي كوهستاني، بارندگي و در نتيجه گياه بيشتر است كه اين، امكان ادامه حيات را به علف خواران (حتي جبير كه دشت زي است) مي دهد، و يوز هم كه به دنبال جبير و ديگر طعمه هاي مورد علاقه خود است، به سوي كوه كشيده مي شود.
پرسش ديگري كه ذهن را ممكن است به خود مشغول كند، اين كه يوز با آن اندام كاملاً تخصص يافته براي دويدن و زندگي در دشت، چگونه ممكن است در كوه به حيات ادامه دهد؟ درست است كه حيات وحش بسيار آسيب پذير است و تطبيق يافتن آن با شرايط جديد به سادگي و سرعت ممكن نيست و فقط با گذر از آزمون هاي پرخطا و مرگبار، بر پايه انتخاب طبيعي، ميسر است، اما در عين حال، حيات سرسخت است.
ميل به زندگي، تمامي حلقه هاي زيست را وادار به استفاده از هرگونه امكان كوچك و هر مهارت ممكن براي بقا مي كند. اگر سرعت نابودسازي زيستگاه ها از حدي فزون تر نشود و گستره زيستگاه هم از حدي كوچك تر نشود (اين حدها، بستگي به جثه زيستمند، عادت غذايي آن و پاره اي عوامل ديگر دارد) مي توان اميدوار بود كه گونه ها با كاربست «خلاقيت»هايي ويژه به زندگي خود - البته در جمعيتي كوچك تر - ادامه دهند.
نتيجه: كوه ها، چه از حيث وجود گونه هاي بومي (endemic) خود و چه از نظر پناهگاه بودن براي پاره اي گونه هاي «خارجي» (exotic) در بعضي موارد، جايگاه مهمي در حفظ تنوع زيستي دارند؛ حفاظت از كوهها، نگاهباني زندگي است.
نكته:در فيلم باارزشي كه بخشي از آن در روز ۲۲ مرداد از شبكه دوم سيما نشان داده شد، يك نكته منفي هم به چشم مي خورد: هنگام صحبت مدير گروه فيلمبرداري با يكي از محيط بانان منطقه توران، در محلي كه از يوزپلنگ فيلمبرداري شده بود، آتش پر شعله اي روشن بود. آن محيط بان عزيز هم مرتب، شاخه هايي را در آتش مي ريخت كه به نظر مي رسيد، شاخه هاي پسته وحشي يا درختچه بومي ديگري است.
با توجه به اين كه هر گونه برداشت گياهان (حتي چوب هاي خشك و پوسيده) در پارك هاي ملي ممنوع است و نظر به اين كه روشن كردن آتش در طبيعت، از عادت هاي نادرست بسياري از هم ميهنان ما است، لازم است كه از اين گونه كارها (كه شايد به قصد ايجاد جاذبه هاي بصري در فيلم و يا برحسب عادت شكارچيان! انجام مي شد) خودداري شود و به ويژه از نمايش آن در برنامه هاي زيست محيطي جلوگيري شود.
* مدير گروه ديده بان كوهستان انجمن كوه نوردان ايران

يوزپلنگ ايراني، يكي از گونه هاي نادر حيات وحش است كه به رغم همه تلاش هاي دوستداران و دست اندركاران محيط زيست، اينك شمار اين گونه جانوري، بيش از ۸۰ قلاده تخمين زده مي شود؛ جانوري كه تا چندي پيش به دليل تخريب زيستگاه، بيم انقراض نسل آن مي رفت، به ويژه آنكه به دليل ناآگاهي، برخي به تصور خطرناك بودن، دست به كشتار و نابودي اين جانور مي زدند. روندي كه همچنان ادامه دارد.
اما آنچه برخي كارشناسان بر آن تأكيد مي كنند، اينكه كوهها آخرين پناهگاه جانوران دشت زي است؛ پناهگاهي كه حفظ آن مي تواند جمعيت اين جانور كم شمار و ديگر گونه هاي حيات وحش را افزايش دهد.

گروه شهري- در حالي كه توريسم كشاورزي در بسياري از كشورها بخش عمده  اي از درآمد ارزي گردشگري را به خود اختصاص داده است، اين صنعت در كشور ما هنوز در مراحل نخست قرار دارد.
در اين ميان اردبيل يكي از استان هايي است كه از قابليت هاي بالايي براي توسعه توريسم كشاورزي برخوردار است.
به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، دبير كميته ملي طبيعت گردي در بازديد از استان اردبيل اعلام كرد: استان اردبيل يك ظرفيت مناسب براي اكوتوريسم است و اصلي ترين محور توسعه اين استان كشاورزي است.
«آرش كوشا» در بازديد از مجموعه كشت و صنعت شهرستان پارس آباد و دشت مغان در استان اردبيل گفت: شهرستان پارس آباد براي توسعه توريسم كشاورزي بسيار مستعد است و كميته ملي طبيعت گردي به اين امر نگاه ويژه اي دارد. در كشور ما تا به حال گامي براي توريسم كشاورزي برداشته نشده است، در حالي كه بسياري از كشورها بر اين امر تأكيد ويژه دارند و سالانه از اين راه هزاران توريست جذب مي كنند.
وي تأكيد كرد: با همكاري وزارت كشاورزي مي توان براي مناطقي چون پارس آباد و دشت مغان برنامه ريزي هاي وسيعي كرد.
وي در ديدار با شوراي شهر مشكين شهر اعلام كرد: استان اردبيل نبايد در بحث ورزش هاي زمستاني ناديده گرفته شود زيرا از پتانسيل هاي بالايي در اين زمينه برخوردار است. مناطقي چون درياچه نئور، جنگل هاي فندقلو در شهرستان اردبيل، پارك هاي جنگلي خياوچاي در مشكين شهر و اندبيل در خلخال همه براي ورزش هاي مختلف زمستاني و غير زمستاني مناسب است.
كوشا تأكيد كرد: اردبيل به دليل همجواري با كشورهاي اطراف ازجمله آذربايجان مي تواند گذرگاه جذب توريست به كشور باشد، از اين رو با برنامه ريزي دقيق مي توان تعاملات مناسبي با اين كشورها برقرار و با تعيين نيازها و اهداف سفر گردشگران آنها، بازارهاي مناسبي را طراحي كرد.
وي خاطرنشان كرد: تعيين عمق منظر براي طرح هاي در دست احداث در مناطقي كه داراي جاذبه هاي خاص طبيعت گردي است نيز يك امر ضروري است. در اين راستا بايد مشاوره هاي لازم و تخصصي صورت بگيرد تا مناطق داراي جاذبه طبيعي دچار مشكل نشود.
كوشا تأكيد كرد: بايد درخصوص واگذاري معادني كه در مناطق مستعد طبيعت گردي وجود دارد مذاكراتي انجام شود.
وي درمورد جزئيات برنامه هاي اين كميته در استان اردبيل گفت: كارگروه مشتركي را در كميته ملي طبيعت گردي تشكيل خواهيم داد تا به وضعيت جاده ها، كه امري ضروري در طبيعت گردي است رسيدگي كنند. در كنار آن تور نخبگان را برگزار خواهيم كرد تا از طريق نخبگان و هنرمندان، فرهنگ طبيعت گردي و حفاظت از محيط زيست و منابع طبيعي را در جامعه نهادينه كنيم.
وي گفت: در استان اردبيل دو اثر طبيعي ملي به ثبت رسيده و ۶۵ غار شناسايي شده است. با توجه به اين امر بايد براي مكان يابي دقيق و معرفي بهتر اين غارها «كميته غارشناسي» در اين استان فعال شود.

گروه شهري- در پي نشست توسعه توريسم عشايري در كرمانشاه، محمدعلي نمازي، دبير كميته توريسم روستايي و عشاير سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از نشست هاي توسعه توريسم روستايي و بازديد از روستاهاي هدف گردشگري در ۳ استان گيلان، گلستان و مازندران خبرداد.
وي در گفت وگو با ايسنا، با اعلام اين خبر افزود: جلسات توسعه توريسم روستايي جهت تسريع در امور ساماندهي روستاهاي هدف گردشگري از اين پس به صورت محوري و با دربرگيري چندين استان به طور همزمان برگزار مي شود.
نمازي ادامه داد: در اين نشست ها تلاش مي كنيم تا ضمن آشنا ساختن دهياران و دهداران با توريسم روستايي، زمينه هاي اجرايي توسعه  گردشگري در روستاهاي هدف گردشگري را از طريق ارتباط دادن آنها با دفاتر خدمات مسافرتي فراهم كنيم.
مسئول توريسم روستايي و عشايري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از حضور فعال اين بخش در جشنواره  توريسم روستايي و عشايري نطنز كه قرار است ۱۵ تا ۱۷ ماه جاري در اين شهرستان برگزار شود، خبر داد و گفت: در اين جشنواره سه روزه، دهياران و دهداران دو روستا از هر استان به همراه صنعتگران صنايع دستي و هنرمندان موسيقي محلي اين روستا حضور خواهند داشت تا ضمن برگزاري جشنواره نمايشگاه هاي صنايع دستي و هنرهاي صنعتي سراسر آييني و بومي خود در زمينه هاي ورزشي و... را در معرض ديد علاقه مندان قرار دهند.
به گفته  نمازي، قرار است از شركت كنندگان و حاضرين جشنواره توريسم روستايي و عشايري روستاي فريزهند شهرستان نطنز در خانه هاي روستايي و با غذاهاي محلي پذيرايي شود.

ميراث فرهنگي و گردشگري: از سوي پايگاه نجات بخشي ميراث فرهنگي بم، كتابخانه تخصصي باستان شناسي حوزه جنوب شرق ايران راه اندازي شد.
نرگس احمدي، مسئول بخش باستان شناسي پروژه نجات بخشي ميراث فرهنگي بم، با بيان اين مطلب گفت: كتابخانه تخصصي باستان شناسي، يكي از فعاليت هاي مثبت و فرهنگي پروژه نجات بخشي ميراث فرهنگي بم است كه اهميت آن در كنار محروميت حوزه جنوب شرق، با وجود غناي فرهنگي و باستان شناسي آن كاملاً احساس مي شود.
وي افزود: پيشنهاد راه اندازي اين كتابخانه توسط خانم دكتر «لاله» رياست گروه باستان شناسي دانشگاه تهران و دكتر «چگيني» پس از بازديد از فعاليت هاي بخش باستان شناسي انجام شد.
وي تصريح كرد: مقدمات تأسيس اين كتابخانه، با ۶۸نسخه از كتاب هاي تخصصي موجود پيش از زلزله، خريداري ۳۴ نسخه در سال ۸۴ و نيز تكثير ۵ نسخه از منابع انگليسي كمياب تخصصي مربوط به مطالعات باستان شناسي همين حوزه، فراهم شده است.
احمدي تأكيد كرد: در حال  حاضر، در مجموع ۱۰۷ نسخه كتاب در كتابخانه تخصصي باستان شناسي حوزه جنوب شرق ايران موجود است.

گروه شهري- به گفته رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بوشهر، سالانه بيش از يك ميليون گردشگر از اين استان بازديد مي كنند.
احمد دشتي ضمن بيان اين مطلب به ايلنا گفت: بيشتر گردشگران اين استان در فصل بهار و نوروز به اين استان سفر مي كنند و از جاذبه هاي اين استان از قبيل ۶۲۵ كيلومتر خط ساحلي، آبشارهاي زيبا، بافت منحصر به فرد يافت و استان، مخصوصاً شهر بوشهر و ديگر جاذبه هاي سياحتي بازديد مي كنند.
وي افزود: با توجه به سهم بالايي كه گردشگري دريايي در استان ما به خود اختصاص داده، از مهم ترين برنامه هاي ما جهت افزايش جاذبه هاي گردشگري استان بوشهر، راه اندازي شهرك ساحلي عباسك (شيف) است كه با مساحتي بالغ بر يك هزار و ۴۰۰ هكتار به يكي از زيباترين نقاط گردشگري در استان بوشهر و حتي ايران تبديل خواهد شد.
دشتي گفت: هم اكنون بحث مطالعات در مورد اين شهرك آغاز شده و پتانسيل هاي آن در دست مطالعه قرار دارد و تا حدود ۴ ماه آينده به پايان خواهد رسيد و بلافاصله عمليات اجرايي آن آغاز خواهد شد.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بوشهر، از عزم استاندار و نمايندگان مجلس اين استان جهت بازگشايي اين شهرك ساحلي خبر داد و افزود: رئيس مناطق گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آقاي يزدان پناه نيز در حال حاضر به استان ما سفر كرده اند و در حال بررسي شرايط جهت احداث اين شهرك هستند و ايشان نيز عزم راسخي جهت پيگيري امور اين شهرك دارند.
دكتر دشتي، خاطرنشان كرد: در اين شهرك ساحلي امكاناتي از قبيل هتل، رستوران، جت اسكي و كليه امكاناتي كه در يك شهرك ساحلي پيشرفته وجود دارد راه اندازي خواهد شد و بايد اذعان كرد با افتتاح شهرك ساحلي عباسك تحول بزرگي در استان بوشهر به وجود خواهد آمد.

گروه شهري- آزاده بهشتي: اگر به بم يا زرند سفري كرده باشيد، وحشت لرزه اي را كه روزگاري از لايه هاي زيرين زمين به اندام اين شهر منتقل شد، حتماً مي توانيد ببينيد، شايد پيش خودتان بگوييد بيش از ۵ -۴ سال از زمين لرزه بم و زرند گذشته است، اما آثار باقي مانده از آن لرزه ۶/۷ريشتري به صورت تلي خاك هنوز هم به چشم مي آيد. حتي ممكن است اين سؤال در ذهنتان شكل بگيرد كه گاه و بي گاه كه از زلزله ژاپن مي شنوند كمتر اتفاق افتاده كه اين همه خرابي از يك زلزله به جا مانده باشد. هر چند بلاياي طبيعي مانند زلزله امري طبيعي و اجتناب ناپذير است، اما حقيقت امر اينجاست كه ما بايد در برابر اين رخداد، به دنبال راه حل باشيم، راه حل هايي كه ما فراموش كرده ايم، شناخته شده ترين آن هم اصولي سازي، مقاوم سازي و احياي ساختمانهاست. كاري كه از ياد برده ايم. قصد ما ترساندن شما نيست، اما اگر كمي به حافظه تان فشار بياوريد مي توانيد اخباري را كه از زمان وقوع زلزله يا حتي رانش هاي زمين منتشر شد و هنوز هم مي شود، به خاطر بياوريد. در بيشتر اين اخبار تأكيد شده بود ساختمانهاي پايتخت در مقابل زلزله هاي كوچك نيز مقاوم نيست چه برسد به زلزله هايي كه بالاي ۶ ريشتر است، اما با اين وجود و با گذشت اين همه سال از زنگ خطري كه به صدا درآمده، نه تنها ساختمانهايي كه در شهرهايي مثل بم و زرند و لرستان آسيب ديدند، بازسازي نشده، حتي مسئولان براي ساختمانهاي پايتخت نيز فكري نكرده اند و ديوارهايي كه به آن تكيه كرده ايم، قابل اعتماد نيستند.
به گفته مدير كل امور مقاوم سازي ستاد حوادث غيرمترقبه استان تهران۴۸۰، هزار واحد مسكوني اين استان در مقابل زلزله احتمالي آسيب پذير هستند.
رسول آقاجانلو به اين موضوع هم اشاره كرده است كه در صورت وقوع زلزله در تهران به ۵/۵۱درصد ساختمانها، آسيب جدي وارد مي شود.
او وجود ۴ گسل اصلي در تهران و نيز فرسودگي ساختمانهاي پايتخت را عامل اصلي اين آسيب مي داند و معتقد است: پس از وقوع يك زمين لرزه  بالاي ۴ريشتر، آثار تخريبي عظيمي در تهران باقي خواهد ماند.
اين در حالي است كه معاون شهرسازي- معماري شهرداري تهران گفته: شناخت گسل هاي تهران به ۳ سال زمان و ۱۰۰ ميليارد تومان اعتبار نياز دارد.
جليل حبيب اللهيان با تأكيد بر اينكه ضوابط تعيين شده در رابطه با گسل ها براساس اطلاعات موجود انجام گرفته است، تصريح كرد: در طرح جامع بر مبناي شناخت وضع موجود مقياس ها و ضوابط تعيين شده است.
آقاجانلو نيز از گسل هاي ري، شمال، مشا و شناور به عنوان ۴ گسل اصلي در تهران ياد كرده و گفت: در جريان يك زلزله در تهران، گسل ري با محدوده اثر ۲۶ كيلومتر، گسل شمالي با محدوده ۵۸ كيلومتر و محدوده عملكرد گسل هاي مشا و شناور (پنهان) به ترتيب ۶۸ و ۱۳ كيلومتر را به خود اختصاص داده اند.
اين كارشناس مطالعات امور ايمني ساختمانها در استانداري تهران، ميزان خسارت ناشي از زلزله در شب و روز را متفاوت خواند و افزود: براساس مطالعات انجام شده بر روي گسل  ري، در صورت وقوع زلزله در شب ۳۸۲ هزار و ۸۲۲ نفر و در روز ۱۹۹ هزار و ۸۷۶ نفر جان خود را از دست مي دهند. او ادامه داد: همچنين محدوده گسل شمال تهران در صورت وقوع زلزله در شب ۱۲۶هزار و ۲۰۴ نفر و در روز۸۰هزار و ۴۳۵نفر به ميزان ۲/۱درصد از جمعيت اين محدوده، تلفات انساني بر جاي خواهد گذاشت.
آقاجانلو ميزان تلفات انساني وقوع زلزله در محدوده گسل مشا را ۲۰ هزار و ۱۰۷ نفر در شب و ۱۶ هزار و ۴۱۵ نفر در روز عنوان كرد و گفت: علاوه بر اين گسل شناور كه در نقاط مختلفي از شهر تهران به صورت پنهان وجود دارد براثر وقوع زلزله ۳۰۱ هزار و ۵۱۵ نفر در شب و ۱۷۶ هزار و ۳۴۶ نفر در روز جان خود را از دست خواهند داد.
مدير كل امور مقاوم سازي ستاد حوادث غيرمترقبه استان تهران با اشاره به ميزان قابليت مقاوم سازي ساختمان هاي تهران تصريح كرد: در صورت وقوع زلزله بر روي گسل ري، ۴۸۳ واحد مسكوني معادل ۲/۵۵درصد ساختمان هاي اين منطقه آسيب جدي خواهند ديد.
او معتقد است: وقوع زلزله بر روي گسل شمال تهران نيز به تعداد ۳۱۲هزارو۹۱۵ واحد مسكوني صدمات جدي وارد مي سازد. همچنين براثر زلزله در محدوده تأثيرپذير گسل مشا ۹/۱۲درصد ساختمان هاي اين منطقه معادل ۳/۱هزارو۱۳۲ واحد آسيب  مي بينند.
آقاجانلو ميزان آسيب پذيري ساختمان هاي محدوده گسل شناور را ۴۴۵ هزار و ۹۵۸ واحد اعلام كرد و گفت: اين تعداد معادل ۹/۵۰درصد ساختمان هاي مسكوني محدوده گسل شناور تهران است كه رقم بسيار بالايي براي درصد آسيب پذيري سازها براثر زلزله محسوب مي شود.
از سوي ديگر جليل حبيب اللهيان، معاون شهرسازي- معماري شهرداري تهران، در خصوص علت عدم توجه طرح جامع به مسائل مربوط به زلزله، گفت: مطالعات زلزله يكي از بحث هاي اساسي در طرح جامع بوده است. بنابراين نمي توان گفت كه در طرح جامع به اين مسأله بي توجهي شده است.
به گفته او آنچه كه امروز توسط برخي از مسئولان مطرح مي شود، بيشتر اختلاف نظر بر سر سطح مطالعات انجام گرفته است.
او تأكيد كرد: تهيه اطلاعات مورد نظر آقايان از مقياس طرح جامع خارج است و دستيابي به اين اطلاعات ۳سال زمان نياز دارد و در هر صورت مشاوران در حال انجام بررسي هاي لازم و رفع اختلاف نظرهاي موجود در يك جلسه نهايي هستند.

گروه شهري- هر سال بيش از ۶ هزار هكتار از اراضي جنگلي بر اثر آتش سوزي  نابود مي شود. مسئولان سازمان جنگل ها و مراتع ميزان خسارات ناشي از اين آتش سوزي ها را ۲۴۰ ميليارد ريال اعلام مي كنند. اين در حالي است كه به گفته شعبان اسدي، مدير كل دفتر فني حفاظت و حمايت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور، ميزان خسارت ريالي اعلام شده غير از خساراتي است كه به خاطر آتش سوزي به تنوع زيستي و ذخاير ژنتيكي وارد مي شود.
اسدي در اين باره به ميراث خبر گفته است: از ابتداي امسال ۴۵۱ فقره آتش سوزي در چهار هزار هكتار از مناطق طبيعي كشور روي داده است. افزون بر اين، طي همين مدت، ۱۱۶ فقره آتش سوزي در جنگل ها، ۱۸۰ فقره آتش سوزي در مراتع و ۹۴ فقره در اراضي مشجر به وقوع پيوسته است.
اين مقام مسئول با اشاره به اين كه همه نيروهاي كشوري و لشكري موظف به همكاري با سازمان جنگل ها و مراتع در اطفاي حريق هستند، مي گويد: اين سازمان از ۲ سال پيش از ماهواره در شناسايي و موقعيت يابي آتش سوزي در جنگل ها استفاده مي كند و راه اندازي يگان هوايي اطفاي حريق نيز به سرعت در اين سازمان در حال پيگيري است.
به گزارش همشهري به رغم اظهارات مدير كل دفتر فني حفاظت و حمايت سازمان  جنگل ها مبني بر موظف بودن همه نيروها براي اطفاي حريق در جنگل ها، اما گزارش ها و شواهد نشان مي دهد كه تقريباً در همه مواردي كه بخشي از جنگل هاي كشور دچار حريق شده، تا مدت ها پس از حريق مسئولان منطقه از كمترين امكانات براي دفع آتش برخوردار بوده اند، نمونه بارز آن آتش سوزي اخير در گلستان بود كه به گفته يك مقام مسئول، احياي جنگل هاي نابود شده به بيش از ۱۰۰ سال زمان نياز دارد.
اين هشدار نشان مي دهد كه مسئولان سازمان جنگل ها و مراتع بايد به رغم همه مشكلات اعتباري كه با آن دست به گريبان اند بيش از پيش مناطق جنگلي را به تجهيزات و امكانات دفع حريق مجهز سازند.

گروه شهري- باغ فين كاشان پيش از هر چيز تداعي كننده نام اميركبير صدراعظم ترقي خواه ناصر الدين شاه قاجار است كه سرانجام با سعايت بدخواهان از قدرت خلع و به كاشان تبعيد شد و در مكاني كه امروز از آن به عنوان باغ فين ياد مي شود، به شهادت رسيد. اين باغ به عنوان مهمترين باغ ايراني براي ثبت در ميراث جهاني معرفي شده است.
سرپرست گروه مطالعات باغ پژوهشگاه ميراث فرهنگي با اعلام اين خبر، گفت: « ثبت جهاني باغ هاي ايراني در يك بسته خاص، اين فرصت را براي اين بخش از ميراث فرهنگي كشور فراهم مي كند كه اين باغ ها را در يك سيستم شبكه اي توسعه دهيم زيرا پيش از اين توسعه باغ هاي ايراني در يك سطح يا محور انجام مي شد.»
به گفته وي: «باغ فين به عنوان يكي از شناخته شده ترين باغ هاي ايراني، نخستين طرحي است كه در اين شبكه براي ثبت به ميراث جهاني معرفي مي شود. بررسي هاي ما در مورد اين باغ به پايان رسيده است و آن را به معاونت حقوقي ارائه كرده ايم. قرار است اين نمونه در كنار ساير آثار در فهرست موقت براي ثبت در فهرست جهاني ارسال شود.»
مريم طاهري، مدير حقوقي و همكاري هاي بين الملل پژوهشگاه ميراث فرهنگي نيز در اين باره به ميراث خبر گفت: «اين پرونده يكي از نمونه هاي منظر فرهنگي ماست كه بر اساس معيارهاي ثبت در فهرست جهاني از سوي كميته ميراث جهاني كنوانسيون ۱۹۷۲ يونسكو، براي درج در فهرست موقت تحت عنوان «مجموعه باغ هاي ايراني» در دست بررسي قرار گرفته است.»
وي در خصوص اهداف طرح مجموعه باغ هاي ايراني ادامه داد: «هدف از مطرح كردن مجموعه باغ هاي ايراني در يك شبكه، دفاع از هويت باغ ايراني با توجه به معروفيت به جامانده از دوره پاسارگاد (اولين چهارباغ) است. همچنين اگر ما قصد ثبت نمونه هاي بعدي از باغ هاي ايراني را داشته باشيم، آثار بعدي فقط به اين اثر افزوده مي شود و نيازي به طرح در يك نوبت ديگر نخواهد بود.»
مدير حقوقي و امور بين الملل پژوهشگاه ميراث فرهنگي افزود: «از حدود دو ماه قبل، آخرين معيارها، ضوابط و دفترچه كنوانسيون را براي ادارات استاني و پايگاه ها ارسال كرده ايم تا تمام آثار فرهنگي و طبيعي كه به نظر ادارات مراكز استان ها معيارهاي ثبت را دارند، به ما معرفي شوند.»
طاهري در پاسخ به اين سوال كه آيا زمان دقيقي براي ارائه فهرست موقت مي توان اعلام كرد يا نه؟ گفت: «مدارك ارسال شده از پايگاه ها و مراكز استان ها در دست بررسي دقيق است زيرا ارائه فهرست موقت، نيازمند بررسي تمام جوانب امر است. بنابراين زمان دقيقي نمي توان ارائه داد، اما سعي ما اين است كه اين فهرست در اولين فرصت تهيه و ارائه شود.»