گروه شهري- مهمترين اصل در بهره برداري از محصولات غيرچوبي جنگل و مرتع، اصل بهره برداري مستمر يا اصل استمرار توليد است.
مصطفي عبدالله پور، مديركل سابق دفتر فني جنگل داري سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور ضمن بيان اين مطلب به ميراث خبر گفت: بايد به  اندازه اي از جنگل و يا مرتع برداشت شود كه نه تنها به ادامه حيات طبيعي منبع مولد لطمه اي وارد نشود، بلكه بتواند رويش آن را بهبود بخشد.
اين كارشناس گفت: برداشت بيش از رويش يا بيش از پتانسيل باعث ايجاد بي تعادلي در فيزيولوژي گياه يا در جامعه گياهي و حتي زنجيره محيط زيست مي شود.
اين كارشناس ارشد جنگل داري تاكيد كرد: بهره برداري از محصولات غير چوبي بايد در سال مقدار ثابتي باشد و اصل حفظ و احيا و توسعه در آن رعايت شود و به صورت معدن به آن نگاه نشود.
عبدالله پور خاطرنشان كرد: تاكنون در عرصه جنگل ها و مراتع، طرح هاي جنگل داري و مرتع داري براي برداشت چوب و علوفه تهيه مي شد و درباره محصولات غيرچوبي و فرعي، كاري انجام نمي شد.
مديركل سابق دفتر فني جنگل داري سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور در ادامه  گفت: با توجه به تنوع محصولات فرعي و تنوع اقليمي و متفاوت بودن وضع اقتصادي، اجتماعي بهره برداران و كمبود اطلاعات، تنظيم چارچوب و دستور جامع و بي نقص براي آينده نزديك، مشكل به نظر مي رسد اما مي توان اصول كلي براي آن برشمرد.
وي با تاكيد بر اينكه زمان و ميزان برداشت از گياه بايد مشخص باشد، گفت: محصولات فرعي جنگل ها و مراتع را براساس تأثير بهره برداري بر حفظ و توسعه  گياه به سه بخش تقسيم مي كنند.
عبدالله پور اظهارداشت: دسته اول محصولاتي هستند كه بهره برداري آن تأثير نامطلوبي بر روي گياه يا جامعه گياهي ندارد زيرا پراكنش هاي جغرافيايي و زمان محصول دهي آنها گسترده است، كه گل گاوزبان و ختمي از اين نوع هستند.
اين مسئول سابق سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور افزود: دسته دوم گياهاني با پراكنش محدود مانند آويشن هستند كه بهره برداري بي حساب، زادآوري آنها را به خطر مي اندازد و به طور كلي نبايد برداشت تجاري شوند.
وي در ادامه گفت: گروه سوم محصولاتي هستند كه با رعايت اصول و ضوابطي مي توان از آنها بهره برداري تجاري كرد كه گياه وشا از اين گروه است.
گياهان دارويي جنگل هاي شمال هر يك پراكندگي خاصي دارند، بعضي از آنها به وفور در بيشتر مناطق ديده مي شوند و برخي ديگر پراكنش محدود دارند.
طبق بررسي هاي انجام شده، 56 تيره گياهي با 127 گونه درختي و درختچه اي و بوته اي و علفي در شمال كشور وجود دارد كه  از آنها محصولات فرعي به  دست مي آيد.
بيشتر اين گونه ها داراي خواص دارويي هستند كه با فعاليت علمي و توليد صنعتي مي توان بهره وافري از اين بخش بدست آورد.
وي افزود: جنگل هاي شمال 8/1 ميليون هكتار وسعت دارد.
جنگل هاي شمالي كشور، گنجينه اي
از گياهان دارويي
استفاده دارويي از گياهان جنگل هاي شمال به دو بخش گونه هاي درختي و درختچه اي و گونه هاي مرتعي، علفي و بوته اي تقسيم مي شود.
پوشش گياهي جنگل هاي شمالي كشور سرشار از گياهاني با خواص دارويي است كه هنوز بسياري از اين گياهان به صورت عمومي مورد استفاده قرار نگرفته و مردم بومي نيز از خواص آنها مطلع نيستند.
در حال حاضر از گياهان دارويي جنگل هاي شمال، اغلب به صورت خود رو استفاده مي شود.
جنگل هاي شمال درختان و درختچه هايي نيز دارد كه اغلب مصرف دارويي دارند.
كارشناسان معتقدند كه گياهان دارويي جنگل هاي شمال، عرصه اي باز براي تحقيقات علمي و مصارف صنعتي هستند و بر لزوم تدوين طرح اصولي جمع آوري اين گياهان در جنگل هاي شمال تاكيد كرده اند.
عيسي بوداغي، كارشناس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور درباره گياهان دارويي جنگل هاي شمال گفت: استفاده دارويي از گياهان جنگل هاي شمال به دو بخش گونه هاي درختي و درختچه اي و گونه هاي مرتعي، علفي و بوته اي تقسيم مي شود.
وي افزود: گونه هاي درختي و درختچه اي شامل ازگيل، انارجنگلي، انجير، انگور فرنگي خاردار(گالش انگور)، تمشك، پسته، سرو كوهي، جل، خاس، خرمندي، دارواش، دغدغك، ريش بز، زالزالك، زرشك، سيب جنگلي، شاه بلوط، شمشاد، شيرخشت، فندوق، عناب، كوله خاس، گردو، گلابي جنگلي، گوجه جنگلي، گون، ليلكي، نسترن جنگلي، نمدار و هفت كول است.
اين كارشناس اظهار داشت: در بخش گياهان مرتعي، علفي و بوته اي گونه هايي همچون پلم، اكليل كوهي، آويشن، بادرنجبويه، بارهنگ، باريحه، بنفشه، بذرالبنج و بومادران از گياهان شاخص هستند.
بوداغي تاكيد كرد: بهره برداري از گياهان دارويي به جز مواردي معدود همچون مجتمع كشت و صنعت گياهان دارويي كندولوس و شركت سها، تاكنون بدون برنامه ريزي و سرمايه گذاري لازم انجام شده است و شكل سنتي دارد.
استفاده از گياهان دارويي بدون داشتن طرح و برنامه مشخص و علمي، باعث آسيب رسيدن به طبيعت و حتي انقراض آن گياه مي شود.
بنابراين تعاريف و اهداف در بهره برداري از گياهان دارويي بايد روشن باشد و از كار بي برنامه خودداري شود.

پوشش گياهي جنگل را از نظر اندازه گياهان به سه دسته شامل درختاني كه ساقه اي چوبي و ارتفاعي بيش از هفت متر دارند، گياهان چوبي با ارتفاع كمتر از هفت متر و دسته سوم شامل گياهان بوته اي و علفي كف جنگل تقسيم مي كنند.
گياهان اصلي سازنده جنگل، چوبي هستند اما گياهان علفي كف جنگل، از نظر تنوع زيستي و بهره برداري محصولات غير چوبي اهميت ويژه اي دارند.
كارشناسان مي گويند كه اين گياهان مصارف صنعتي، دارويي و خوراكي متعددي دارند كه با برنامه ريزي مي توان به خوبي از آنها استفاده كرد.

گروه شهري- در حالي كه كمتر از 2 ماه از آتش سوزي هاي گلستان مي گذرد، مديركل منابع طبيعي خلخال از آتش سوزي در جنگل هاي مالان كوه خلخال خبر داد.
به گفته وي، در پي اين آتش سوزي كه از صبح دوشنبه آغاز شده، 200 هكتار از جنگل هاي منطقه در آتش سوخته است كه خسارات ناشي از آن 200 ميليارد ريال برآورد مي شود.با توجه به صعب العبور بودن منطقه كه مانع از دسترسي به ماشين هاي آتش نشاني شد، ماموران آتش نشاني و ديگر نيروهاي امدادي و اعضاي ستاد حوادث و سوانح غيرمترقبه با كمك كپسول هاي آتش نشاني و سطل آب پس از 11 ساعت تلاش توانستند حريق را مهار كنند. عين اله اسدي، در گفت وگو با ايسنا افزود: نبود امكانات هوايي اطفاي حريق نظير بالگرد،  علت اصلي گسترش حريق و طولاني شدن مهار آتش بود. به گفته وي بر اثر اين حادثه درختان جنگل و پوشش سطح گياهي جنگل به طور كامل از بين رفت و براي احياي مجدد پوشش گياهي اين منطقه سال ها زمان صرف خواهد شد. رئيس اداره منابع طبيعي خلخال با بيان اينكه علت دقيق اين آتش سوزي هنوز مشخص نشده است، افزود: به نظر مي رسد سهل انگاري چوپانان در روشن كردن آتش دليل اين حادثه بوده است.

گروه شهري- مديركل محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست از نهايي شدن پروتكل تنوع زيستي برنامه محيط زيست خليج فارس خبر داد.اين پروتكل پس از 28 سال و در راستاي حفاظت از گونه هاي در معرض خطر انقراض خليج فارس و درياي عمان و حفاظت بين المللي از مناطق داراي اكوسيستم حساس در اين منطقه، نهايي مي شود.
محمدباقر نبوي در گفت و گو با فارس گفت: با اجرايي شدن پروتكل تنوع زيستي در اين درياهاي مهم، نظارت كشورها بر گونه هاي در معرض خطر انقراض افزايش خواهد يافت. وي در ادامه افزود: با انجام مراحل كارشناسي اين پروتكل نهايي مي شود و گام هاي بعدي براي اجرايي شدن آن برداشته مي شود. مديركل محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست علت برگزاري اين اجلاس در كشور ايران را چنين عنوان كرد كه چون ايران مرجع پروتكل تنوع زيستي خليج فارس و درياي عمان است اين اجلاس در تهران برگزار شده است.

گروه شهري- دبير جامعه هتلداران ايران گفت: از مجموع 625 هتل موجود در سراسر كشور تنها 65 هتل مورد استفاده گردشگران خارجي و تورها قرار مي گيرد.
خسرو گلشن ايرانپور در گفت وگو با مهر، افزود: در استان تهران فقط يك هتل 5ستاره (لاله) وجود دارد كه گردشگران خارجي و توريست ها از آن استفاده مي كنند.وي خاطر نشان كرد: در تمام كشورهاي دنيا عمر مفيد هتل 15 تا 20 سال در نظر گرفته مي شود و هتل ها بعد از گذشت اين مدت به طور كلي بازسازي و يا از نو احداث مي شوند در حالي كه تنها هتل 5 ستاره استان تهران بيش از 40 سال از عمر مفيدش مي گذرد و همين امر مشكلات فراواني را براي گردشگران ايجاد كرده است.دبير جامعه هتلداران ايران تاكيد كرد: ساختمان هتل، خدماتي كه به مسافران ارائه مي شود و ... بايد بر اساس استانداردهاي بين المللي باشد و به طور دائم مطابق نظر و ميل مشتري تغيير پيدا كند، در صورتي كه در كشور ما اينگونه نيست و هتل هاي موجود قدمت طولاني دارد.

گروه شهري - مازندران به عنوان يكي از قطب هاي گردشگري در انتظار اجرايي شدن وعده هاي گردشگري مازندران است.
"عزت الله يوسفيان ملا"، نماينده آمل به خبرگزاري ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري گفت: وقتي منطقه اي به عنوان قطب كشاورزي و گردشگري اعلام مي شود، طبيعتاً برخي محدوديت هاي صنعتي براي آن پيش مي آيد اما نكته مهم آن است كه جاذبه هاي گردشگري بايد مورد توجه بيشتري قرار گيرد.وي با اشاره به برنامه چهارم و اهداف در نظر گرفته شده براي بخش گردشگري خاطرنشان كرد: در اين برنامه به بخش گردشگري تأكيد ويژه اي شده، اما نوع نگاه و هدف آن مشخص نيست.

گروه شهري- رئيس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، بر ضرورت هماهنگي پروژه هاي عمراني با سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و اخذ مجوز از اين سازمان قبل از اجرا در پروژه عمراني تأكيد كرد.
به گزارش ايلنا، طه هاشمي  گفت: هدف اصلي از حفظ ميراث گذشتگان اين است كه با استفاده از گذشته، وارد دنياي جديدي شويم و وظيفه پژوهشگاه اين است كه با استفاده از ظرفيت ژهاي موجود، جايگاهي نوين را در اين راستا طرح ژريزي كند.
وي گفت: استراتژي پژوهش كه تاكنون در داخل سازمان ميراث فرهنگي وجود داشته، مناسب نيست و بايد طرح ژريزي مناسبي در اين زمينه صورت بگيرد.
وي افزود: مرمت و بازسازي آثار اگر متكي به پژوهش نباشد، به خطا خواهد رفت. شناسنامه ميراث فرهنگي ما با پژوهش رقم مي ژخورد و اميدواريم با اهميتي كه مقوله پژوهش دارد، براي معاونت پژوهشي نيز سازماني ايجاد شود تا مانند گذشته دنباله ريسمان پژوهش بريده نشود.
وي گفت: كار پيگيري ثبت جهاني آثار به پژوهشگاه محول شده و ما شورايي در مقياس ژ ملي تشكيل داده ژايم كه براي اولين بار شروع به كار كرده است و به دو بخش ميراث طبيعي و تاريخي تقسيم مي ژشود. در حال حاضر نيز مشغول جمع ژآوري آثار هستند و كار شناسايي، مطالعه، معرفي و ثبت جهاني آثار را بر عهده دارند.
وي گفت: در هر كجا از ايران كه پروژه ژهاي عمراني در حال راه ژاندازي باشد، بايد طبق قانون، از سازمان ميراث فرهنگي استعلام كند.
وي همچنين از طرح چاپ اطلس ژهاي باستان ژشناسي، مردم ژشناسي، آثار منقول و اطلس زباني و گويشي خبر داد و خاطرنشان  ژكرد: همچنين در پايان همين ماه، كارگاه آموزش ميراث فرهنگي و گردشگري با حضور مقامات يونسكو آغاز مي ژشود و مقامات مسئول، كارشناسان امر و خبرنگاران حوزه ميراث فرهنگي و گردشگري در آن شركت خواهند كرد.

گروه شهري- در مراسم گشايش نخستين همايش مشترك مديران ارشد عضو كميته طبيعت ژگردي،  دبير كميته طبيعت گردي از اختصاص وام زود بازده به ساكنان مناطق گردشگري خبر داد.
آرش كوشا، ضمن اعلام اين خبر افزود: اين كميته با تصويب هيات دولت قبلي آغاز به كار كرد و طي اين مدت نيز 20 جلسه در خصوص طبيعت ژگردي و توسعه آن تشكيل شده كه نتيجه آن تصويب 107مصوبه بوده است و خوشبختانه تاكنون همدلي و همكاري خوبي بين سازمان ژهاي ميراث فرهنگي و محيط زيست وجود داشته است.
به گفته وي، تاكنون از 93سايت كشور در 13 استان بازديد به عمل آمده و با تعاملي كه بين سازمان ژهاي مرتبط وجود دارد، تصميم گرفته شده براي همكاري بيشتر با مديران ارشد استاني، كميته ژهاي استاني طبيعت ژگردي تشكيل شود كه در جهت تحقق اين امر پيگيري ژهاي لازم را انجام داده ژايم.
به گزارش ايلنا،  كوشا تصريح ژكرد: راه ژاندازي اين كميته ژها در چهار استان صورت گرفته كه استان فارس در محوريت اين استان ژها قرار داشته است.
دبير كميته ملي طبيعت ژگردي، همچنين از تنظيم سند ملي توسعه طبيعت ژگردي خبر داد و افزود: با توجه به ظرفيت ژهاي بالاي كشورمان و اينكه ايران در مقام پنجم جهان در زمينه اكوتوريسم قرار دارد، لزوم ايجاد اين سند ملي حس مي ژشد.
وي گفت: طبيعت ژگردي بهترين مدل جهت توسعه پايدار است و براي تحقق اين مهم نيازمند شناسايي ظرفيت ژهاي موجود و چگونگي استفاده از آن در قالب يك سند ملي بوديم كه اكنون اين سند تنظيم شده تا آنچه را در كشور به عنوان راه ژهاي استفاده از اين ظرفيت ژها به صورت ژهاي كوتاه ژمدت، ميان ژمدت و بلندمدت مطرح بوده است، سطح ژبندي كرده و براي استفاده ارائه شود. وي اظهارداشت: براي تنظيم اين سند شركت ژ جهاد تحقيقات برنده مناقصه شد. وي افزود: همچنين براي پيشبرد اهداف و هماهنگي بين سازمان ژها، كميته راهبردي اين كار نيز تشكيل شد.

پيشرفتهاي اقتصادي و اجتماعي و كشفيات برجسته علمي بيشماري در قرن اخير رخ داده است، بسياري از كشورها از چنگال عقب ماندگي رهايي يافته اند و سطح رفاهي زندگي مردم رو به بهبود است و شكست و ناكامي حكومتهاي مستبد و خود كامه را نيز شايد بتوان گامي در جهت نيل به آزادي دانست، اما بايد اعتراف كنيم كه اين تحولات و دگرگونيها به رستگاري بشر منجر نشده است. بيكاري رو به افزايش و محروميت شمار فزاينده اي از مردمان كشورهاي ثروتمند، پيشرفت دانش بشري كه به جاي پيشبرد توسعه انساني سبب تمايز بيشتر ميان افراد و در نتيجه كشورها شده است همه و همه اين سئوال را مطرح ساخته كه؛ چگونه مي توانيم از برابري فرصتها سخن بگوييم؟ شايد جامعه اي كه در آن بتوان از برابري فرصتها سخن گفت همان جامعه آرماني مد نظر همگان مي باشد، تحقق يك جامعه آرماني مستلزم وجود شهرونداني است كه باورها، گرايشها و تمايلات لازم را براي پيشرفت و توسعه آن جامعه داشته باشند. اين افراد سرمايه هاي اساسي جامعه و تعيين كننده و تسهيل كننده فرايند توسعه پايدار در تمام مقوله هاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي و ... محسوب مي شوند. با اين وجود دستيابي به يك جامعه سالم و رشد يافته پيش از آنكه به موقعيت جغرافيايي، معادن متنوع و منابع مالي بستگي داشته باشد به نظام تعليم و تربيت زنده و پويايي وابسته است كه انسانهاي آزاده، متعهد و خلاق و كوشايي بسازد تا جامعه را به سوي كمال سوق دهد، زيرا فعاليتها و اصلاحات به وسيله تلاش و انديشه انسانها انجام مي گيرد و آموزش و پرورش تنها راه تحول حقيقي جامعه است كه مي تواند عامل موفقيت انسانها باشد.
بحث پيرامون شهروندي و اهميت آن در تعليم و تربيت، در واقع بحث پيرامون حقوق شخصي افراد، جايگاه افراد در جامعه و تركيب و تلفيق حقوق و وظايف تمامي اعضاي جامعه است. اگر شهروندي را باعث هويت شخصي و فردي و جمعي به نحوي مساوي بدانيم، مي توانيم مدعي باشيم كه سابقه شهروندي به عصر روشنفكري مربوط مي شود، چنانكه نهضت روشنفكري به ساختار اجتماعي و تاريخي هويت انساني توجه دارد و به همين دليل نظام تربيتي- آموزشي عصر روشنفكري نيز به حقوق و قوانين انساني و اجتماعي توجه مضاعفي نموده است و محور اصلاحات و تحولات عصر روشنفكري را نظام تعليم و تربيت به خود اختصاص داده است.
بحث شهروندي چه نقطه اوج آن را به عصر روشنفكري نسبت دهيم و چه بعد از آن، به هر حال مشتمل بر عناصري است كه اين عناصر را مي توان در تمامي اعصار و به ويژه قرن حاضر ملاحظه نمود و بر همين اساس كاركرد نظام تعليم و تربيت نيز كاركرد مشترك و يكساني در تمامي اعصار بوده است.
از جمله مسائل مطرح در جوامع امروزي بيان اين نكته است كه همگان نيز بر آن اتفاق نظر دارند و آن اين كه آموزش و پرورش كودك به عنوان يك امر تاثير گذار در تربيت شهروندان آينده از جمله مسائلي است كه بيش از هر چيز بايد محل اعتناي قانونگذار باشد، اولا؛ غفلت از امر تربيت هميشه به حكومتها سخت زيان مي رساند. آموزش و پرورش شهروندان هر حكومت بايد به شيوه اي متناسب با مباني و اصول آن حكومت انجام  گيرد. چگونگي منش و سرشتي كه فراخور حكومت و نوع هر كدام از اين حكومتها باشد نيرويي است كه آن را پايدار مي دارد، همچنانكه در آغاز نيز جدايي آن حكومت فقط به ياري همين نيرو ميسر مي گردد، منش و سرشت افراد، حكومت آزاد و شايسته را پديد مي آورد و دوام مي بخشد و به همين گونه در سلسله مراتب حكومتها سرشت خوبتر و پرورش يافته تعليم و تربيت شايسته در افراد مايه پيدايي انواع بهتر و برتر حكومتها مي شود.
تئوريهاي شهروندي درباره گروههاي نژادي و قومي خاص، گروههاي اجتماعي، زنان و كودكان سهم افراد از جامعه و مهارتهاي مورد نياز مباحثي را مطرح مي كند و بروز هر نوع دگرگوني اجتماعي و سياسي در جوامع مستلزم فراهم نمودن مقدماتي است كه تدارك آن مقدمات و مولفه ها را مي توان از جمله وظايف و مسئوليت نظام تعليم و تربيت آن جوامع دانست. تحول سياسي و اجتماعي و از آن جمله آزادي شهروندي ماهيتا مشتمل بر ويژگيهايي است كه پديد آوردن آن ويژگيها از جمله رسالتهاي نظام تربيتي و آموزشي هر كشوري است.
والتر.س.پاركر در مقاله اي كه در زمينه تعليم و تربيت شهروند دموكراتيك نوشته است تا حدودي سخن از تعليم و تربيت شهروندي به ميان آورده است، به اين شكل كه در قسمتي از اين مقاله چنين مي گويد :"در جوامعي كه در تلاش براي استقرار حكومت مردمي هستند، دانش آموزان بايد به درك آزادي تكثرگرايي حقوق و تكاليف شهروندي و نقش قانون نايل آيند و علاوه بر اين از عوام فريبي، تبعيض، اعمال زور دوري جويند .شكل دهي به شهرونداني كه با هنجارها و ايده آل هايي كه اجتماع سياسي ايجاب مي كند هماهنگي داشته باشند هدف تعليم و تربيت شهروندي است.
با اينكه پاركر در تربيت شهروندي عقيده به درك آزادي و تكثرگرايي دارد اما عده اي بر اين اعتقادند كه تكثرگرايي، هويت ملي و فرهنگي و حس ميهن پرستي كه از ويژگيهاي مهم و جزء لاينفك تربيت شهروندي مي باشد را به خطر مي اندازد. گروهي ديگر بر اين اعتقادند كه اجبار به قوانين و اطاعت از آن آزاديهاي فردي را خدشه دار مي كند و تعليم و تربيت شهروندي را در بطن خود با تناقضاتي روبرو مي سازد.
در يك جمع بندي كلي و با توجه به تمام تعاريفي كه از تربيت شهروندي ارائه شده مي توان گفت كه نمي توان از تربيت شهروندي تعريفي كه مورد تاييد تمامي انديشمندان باشد عنوان كرد چون تربيت شهروندي با توجه به عوامل ملي – فرهنگي در سطح جهان متفاوت به نظر مي رسد، آنگونه كه در يك چشم انداز ملي، فلسفه اصلي تربيت شهروندي دستيابي به مقاصدي چون وفاداري به ملت، افزايش دانش و آگاهي افراد از تاريخ و ساختار موسسات سياسي، ايجاد نگرش مثبت نيز به قدرت و اقتدار سياسي، تسليم شدن در مقابل قانون و هنجارهاي اجتماعي، اعتقاد به ارزشهاي بنيادين جامعه و تساوي و برابري، علاقه به مشاركت سياسي و مهارت و تجزيه و تحليل ارتباطات سياسي است. اما هنگامي كه حيطه بحث به زمينه جهاني گسترش يابد، تربيت شهروندي معطوف به كمك به دانش آموزان در جهت انتساب مهارتهاي شهروندي در سطح بين المللي و در تكامل با ساير ملل و كشورهاي جهان مي باشد. مي توان چنين گفت كه تربيت شهروندي به آن بخش از فعاليتهاي تعليم و تربيت اطلاق مي شود كه در اشكال رسمي و غير رسمي افراد يك جامعه را براي عضويت در جامعه سياسي شان آماده و جامعه پذير مي كند، تربيت شهروندي هم در اشكال صريح(رسمي) و هم در اشكال ضمني (غير رسمي) دنبال مي شود و محتوي آموزشي آن هم در سطح ملي و كشوري و هم در سطح محلي و منطقه اي يافت مي شود.

تالش شهري زيبا با بافت قديمي است كه 450 كيلومتر با تهران فاصله دارد. اين ناحيه تا پيش از امضاي معاهده تركمن  چاي و گلستان (در دوران قاجار) جزو ايران بود اما اينك رود آستارا، تالش ايران را از تالش آذربايجان جدا مي كند. زيبايي هاي تالش تمامي ندارد. طبيعت تالش آميزه اي از دريا، جنگل، مزارع، شاليزار و كوههاي سر به فلك كشيده اي است كه پوشش انبوه جنگلي به آن جلوه اي خاص بخشيده است. حفظ اين طبيعت زيبا بيش از هر چيز مديون جنگلبانان و محيط بانان گمنامي است كه با حداقل امكانات تا پاي جان از اين عرصه ها دفاع مي كنند تا آنجا كه گاه گوشه اي از جنگل با خون آنها رنگين مي شود و هستي خود را نثار مي كنند تا اين طبيعت پا برجا بماند.
تالش يادآور جانفشاني پيروي، جنگلبان شهيدي است كه چون سودجويان و زراندوزان نتوانستند با تطميع و تهديد او را از سر راه خود بردارند ناجوانمردانه او را ذبح كردند.همان گونه كه رشيد غفاري جان بر سر دفاع از عرصه هاي جنگلي باخت...به قصد ديدار خانواده رشيد غفاري، جنگلبان شهيد تالشي عزم سفر مي كنيم، با اينكه يك نفر آشنا به مسير هم همراهمان بود، پرسان پرسان به منزل غفاري رسيديم.منزل خانواده غفاري 15 كيلومتر بعد از شهر، در يكي از روستاهاي تالش بود. به منزل مي رسيم، همسر رشيد غفاري به همراه چهار دختر خود اكنون نزديك چهار سال است كه در انتظار معرفي قاتلان رشيد غفاري هستند. او از مظلوميت شوهرش مي گويد، از احساس مسئوليتش، از برخورد او با قاچاقچيان چوب با تخريب كنندگان جنگل، جنگلباني كه در راه حفاظت از جنگل هاي سر به فلك كشيده تالش در نيمه هاي شب در منزل خود مورد هجوم قاچاقچيان چوب قرار گرفت و جان خود را فداي سرسبزي و حفاظت از طبيعت كرد.
همسر شهيد غفاري از شب حادثه برايمان گفت: نيمه هاي شب بود. عقربه هاي ساعت سه بامداد را نشان مي داد. ناگهان يك نفر درب منزلمان را كوبيد و گفت در را باز كنيد. ترس همه وجودمان را فرا گرفته بود، صدا مكررا تكرار مي شد، رفتم در ورودي منزل را باز كنم كه ناگهان از راه پنجره به سمت داخل اتاق شليك شد. بچه ها سراسيمه از خواب بيدار شدند، هيجان زده و گريان، پدر غرق به خون را در آغوش گرفتند و او در آغوش بچه ها جان به جان آفرين تسليم كرد.
... و اينچنين بود كه رشيد غفاري، جنگلبان شجاع تالشي كه هزاران هكتار از عرصه  هاي جنگلي را به تنهايي در برابر انبوه قاچاقچيان چوب محافظت مي كرد، به قتل رسيد.
فاصله مسجد با منزل تقريبا نزديك بود، رفتيم سر مزارش و فاتحه خوانديم. مزاري كه غريبانه در گوشه اي از حياط مسجد واقع شده بود و هيچ نام و نشاني نداشت! حتي دريغ از يك سنگ قبر كه نامي از رشيد غفاري روي آن حك شده بود. علت را از همسرش پرسيديم، او نيز بلاتكليف بود. گويا انتظار روزي را مي كشيد كه عنوان (شهيد) به همسرش اطلاق شود يا شايد چيز ديگري. شايد فكر مي كرد قرار است اتفاقي بيفتد، اما متهمي هم در بند نبود. تازه بعد از گذشت چهار سال چه اتفاق جديدي مي خواست رخ دهد.
همسر و فرزندان غفاري واقعا صبور و مظلوم بودند و گويا سرنوشت خود را به دست تقدير سپرده بودند. از او پرسيدم زندگي با چهار سر عائله چگونه مي گذرد، با تأثر گفت: با 120 هزار تومان حقوق و چهار دختر جوان در حال تحصيل چگونه مي خواهي بگذرد برادر! اما او هميشه زير لب نجوا مي كرد: روي پرونده قتل جدي كار نشده و خيلي كوتاهي صورت گرفته است. پرونده بيشتر در ليسار تالش كه يك قصبه است، دست به دست چرخيده و پس از مدت زماني طولاني كه گذر زمان بسياري از دلايل و مستندات آن را كمرنگ كرده بود، بالاخره به شهرستان رشت انتقال يافت، اما آن وقت چه زود دير شده بود.هوا رو به تاريكي مي رفت كه ما آنها را ترك كرديم، قول داديم كه حتما درد دلشان را به گوش رياست سازمان جنگل ها، مراتع و آبخيزداري كشور برسانيم، مسيرمان را به سمت تالش ادامه داديم. شب را در منزل كريم شفيقي كه جنگلبان بود گذرانديم. او هم كسي است كه از جور قاقچيان چوب در امان نمانده و به طرز دلخراشي مجروح شده بود. سال 81 قاچاقچيان چوب با اره موتوري دو نقطه از پاي او را مجروح كردند، اما او با همان تن مجروح اره موتوري را محكم گرفت و تحويل پاسگاه انتظامي داد. او مي گويد زمستان و فصل سرما كه مي شود، درد پا خيلي او را عذاب مي دهد.
شفيقي چهره آرامي داشت، اما درونش مثل دريا متلاطم بود. دنبال كسي بود تا تمام آنچه را كه مدت ها در دلش تلنبار شده با او تقسيم كند. تا پاسي از شب برايمان صحبت كرد. از همه چيز، از جنگل، از مرتع، از بي وفايي ها، از بي توجهي ها، از خاطرات خود، از درگيري هاي فراوان با قاچاقچيان، گويا از جبهه هاي جنگ داشت صحبت مي كرد. باور كنيد تالش پيشاني و خط مقدم است.منطقه اي ويژه با عالي ترين درختان ذي قيمت راش، ملچ، توسكا، انجيري و... او مي گويد يك درخت ملچ قادر است شش ماه زندگي يك خانواده شش نفري را تامين نمايد. شفيقي، ويژه بودن منطقه تالش را بيشتر به خاطر هم مرزبودن با اردبيل و آذربايجان دانست و يادآور شد كه عمده ترين قاچاق چوب از گلوگاه هاي تالش روانه اردبيل مي شود. او حرف هاي ديگري هم زد تا نزد ما به امانت باقي بماند. او مي گفت تاكنون مدير كل حفاظت را نديده است. خيلي دوست داشت مدير حفاظت را ببيند و مشكلات كاري خود را با او در ميان بگذارد.