سه شنبه ۹ آبان ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۲۰ - Oct 31, 2006
واقعيت هاي تلخ در برگزاري كنكور و راه هاي برون رفت از آن
جايگزين كنكور چيست؟
005109.jpg
بنا به اظهار نايب رئيس كميسيون آموزش مجلس و همچنين يكي از اعضاي آن، ساماندهي كنكور دچار آشفتگي شده و طرح مجلس ششم نيز جهت دو مرحله اي شدن نيمه كاره رها شده است. در ارتباط با اين اظهارات و نيز كنكور، ابتدا به چهار واقعيت تلخ اشاره مي كنيم:
۱ - زماني كه آموزش و پرورش پس از 12 سال در اختيار داشتن دانش آموزان و انجام امتحانات گوناگون قادر به شناسايي علايق و استعداد آنها نيست، چگونه سازمان سنجش مي تواند ظرف 4 ساعت استرس زا به آنها پي ببرد؟ آيا اجازه انتخاب 100 رشته به داوطلبان كنكور، دليلي بر اين مدعا نيست؟
۲ - چرا وزارت علوم و سازمان سنجش امتحانات برگزار شده توسط آموزش و پرورش را به رسميت نمي شناسد؟ آيا از تخلفات يا ناهماهنگي هاي برگزاري امتحانات نهايي آگاهي دارند؟
۳ - طرح كاهش دوره متوسطه از 4 سال به 3 سال و تشكيل دوره پيش دانشگاهي در نظام جديد متوسطه مگر جهت ساماندهي كنكور نبوده است؛  انجام آزمون جهت ورود به دوره پيش  دانشگاهي نيز مگر در جهت كاهش سيل جمعيت داوطلبان كنكور پيشنهاد نشده بود؟ پس چرا اجرا نشد و هم اكنون تقريباً همه سال سومي ها، به نوعي وارد دوره پيش دانشگاهي مي شوند؟
۴ - آيا فشارهاي روحي و رواني وارده به داوطلبان و خانواده  آنها، صرف هزينه هاي فراوان جهت شركت در كلاس هاي كنكور، ارائه روش هاي گوناگون تست زني حتي از طريق صدا و سيما، برگزاري آزمون هاي آزمايشي حتي توسط خود سازمان سنجش، چاپ و انتشار روزافزون كتب كمك  آموزشي و غفلت از مطالب كتب درسي از واقعيت هاي اجتناب ناپذير و تلخ برگزاري كنكور نيست؟
اكنون كه مسئولين وزارت علوم به فكر حذف كنكور افتاده و طرح سنجش و پذيرش را مي خواهند جايگزين آن نمايند، دعوت از كارشناسان و دريافت نظريات هريك از آنان مي تواند موجبات برون رفت از اين معضل و كمك به ساماندهي آن باشد. طرح پيشنهادي حاضر، روشي است جهت حذف كنكور كه اميدوارم مورد توجه مسئولين سازمان سنجش قرار بگيرد.
اين طرح پيشنهادي شامل دو مرحله سنجش و پذيرش است:
الف- سنجش: شامل 4 مرحله است و مجري آن اداره كل سنجش و ارزشيابي آموزش و پرورش است كه با نظارت سازمان سنجش انجام مي گيرد تا امتحانات نهايي و معدل هاي كسب شده در آموزش و پرورش نيز مورد تأييد آنها قرار بگيرد.
مراحل مختلف سنجش
* مرحله اول سنجش: برگزاري امتحانات نهايي كشوري دانش آموزان سال سوم راهنمايي كه نتيجه اين امتحانات وضعيت تحصيلي دانش آموزاني كه از دوره ابتدايي وارد دوره راهنمايي شده و آن را به پايان برده اند را مشخص مي سازد.
* مرحله دوم سنجش: برگزاري امتحانات نهايي كشوري از دروس اختصاصي دانش آموزان سال دوم متوسطه؛ زيرا اين دانش آموزان در بدو ورود به سال دوم انتخاب رشته كرده اند و در نتيجه، اين امتحانات بيانگر استعداد آنها در رشته انتخابي خواهد بود.
* مرحله سوم سنجش: برگزاري امتحانات نهايي سال سوم متوسطه جهت اخذ ديپلم.
* مرحله چهارم سنجش: امتحانات نهايي كشوري كه جهت دانش آموزان دوره پيش دانشگاهي برگزار مي شود.
ب- مرحله پذيرش: اين مرحله توسط سازمان سنجش انجام مي گيرد و مي تواند دو مرحله اي يا يك مرحله اي باشد.
۱ - پذيرش دو مرحله اي: در مرحله اول بر اساس معدل كتبي دروس اختصاصي امتحانات نهايي سال هاي سوم راهنمايي و دوم و سوم متوسطه دانش آموزان جهت ورود به دوره پيش  دانشگاهي مورد پذيرش قرار مي گيرند و به اين ترتيب جمعيت داوطلب ورود به دانشگاه كاهش مي يابد و در مرحله دوم پذيرش، سازمان سنجش بر اساس معدل كتبي دروس اختصاصي امتحانات نهايي دوره پيش دانشگاهي مستعدترين داوطلبان داراي شرايط را جهت ورود به دانشگاه انتخاب مي كند.
۲ - پذيرش يك مرحله اي: در اين پذيرش، سازمان سنجش بر اساس معدل كتبي دروس اختصاصي امتحانات نهايي 4 سنجش انجام گرفته (سوم راهنمايي، دوم متوسطه، ديپلم و دوره پيش دانشگاهي) داوطلبان را جهت ورود به دانشگاه مورد پذيرش قرار مي دهد.
تبصره 1- ضرايب براي سنجش اول(1)، سنجش دوم(2)، سنجش سوم و چهارم(3)، زيست علوم تجربي(4) رياضي رشته رياضي فيزيك(4)، ادبيات رشته علوم انساني(4)، زبان گروه زبان(4) و درك عمومي هنر براي گروه هنر(4) خواهد بود.
تبصره 2- در صورت تأييد كارشناسان، سنجش ها مي تواند به صورت سؤالات تست مفهومي انجام گرفته و پاسخنامه ها توسط ماشين تصحيح شود تا دقت در انتخاب ها بيشتر و از هرگونه اعمال نفوذ جلوگيري به عمل آيد.
تبصره 3- به علت حساسيت خاص رشته هاي پزشكي و مهندسي، جهت پذيرش آنها مي توان يك آزمون تنها از دروس اختصاصي بين پذيرش شدگان نهايي برگزار كرد تا از هر حيث انتخاب ها و گزينش ها تنها شامل شايسته ترين ها شود.
محاسن طرح سنجش و پذيرش
* دانش آموزان و اولياي آنها از سال سوم راهنمايي كه معدل آن در پذيرش دانشگاه نقش دارد، متوجه اهميت اين دوره تحصيلي خواهند بود. (البته با ضريب يك).
* كتاب هاي درسي و امتحانات برگزار شده از متن آنها دانش آموزان را به اهميت اين كتاب ها و مطالب و محتواي آنها سوق خواهد داد.
* استرس و اضطراب هاي ناشي از برگزاري كنكور به طور كلي از بين خواهد رفت.
* نقش معدل، دانش آموزان را وادار به فراگيري دروس در طول سال تحصيلي خواهد كرد و رقابت را در بين 4 بار سنجش توزيع خواهد كرد.
* امتحانات آموزش و پرورش ارزش و جايگاه واقعي خود را به دست خواهد آورد.
* كتابهاي كمك آموزشي در جهت مطالب كتب درسي تدوين و منتشر خواهد شد.
* دست افراد و آموزشگاه هاي غيرمجاز و در نهايت سوءاستفاده كنندگان از كنكور كه به عناوين گوناگون داوطلبان و اولياي آنها را با وعده قبولي در دانشگاه سركيسه مي كنند، براي هميشه كوتاه خواهد شد.
* داوطلباني خلاق و مستعد و علاقه مند به رشته مورد نظر خود وارد دانشگاه شده و به اين ترتيب آمار دانشجويان انصرافي سير نزولي پيدا خواهد كرد.
* نمرات مندرج در كارنامه دانش آموزان و از همه مهم تر معدل امتحانات نهايي آنها قضاوت در مورد امكان قبولي آنها را در دانشگاه سهل و آسان خواهد كرد.
حسين حسين نژاد قندي- دبير بازنشسته آموزش و پرورش

زبان آموزي در مدارس اروپا
005106.jpg
كميسيون اروپا درصدد آن است كه تسلط شهروندان اين قاره را بر زبان هاي خارجي بهبود بخشد. با اين حال، كشورهاي عضو اين اتحاديه براي اعمال اقدامات لازم با مشكل روبه رو هستند. براساس برنامه اقدام آموزش زبان كه توسط اين كميسيون ارائه شده است،  هر شهروند بايد دست كم دو زبان خارجي را علاوه بر زبان مادري خود ياد بگيرد. اين شرط لازم براي تمام شهرونداني است كه مي خواهند در اروپا زندگي و كار كنند. اما فقط چند كشور عضو اتحاديه به تحقق اين هدف نزديك شده اند. بسياري از بچه هاي دانش آموز حتي به يك زبان خارجي هم نمي توانند صحبت كنند. چرا؟
آلمان
در خلال يك سال تحصيلي، هر دانش آموز آلماني 200 درس زبان خارجي مي خواند. از اين جهت، آلمان جلوتر از ديگر كشورها قرار دارد. اين حجم درس در كلاس براي موفقيت دانش آموزان ضروري است. وقتي آنان به كشورهاي ديگر مي روند،  به نظر مي رسد استعداد زباني خاصي دارند. به طور سنتي، فرانسوي زبان دوم آنان است اما اسپانيايي تدريجا جانشين آن مي شود.
اما آموزش زبان در آلمان برنامه يكساني ندارد. هر ايالت سياست خاص خود را در زمينه زبان هاي خارجي دارد. در همه ايالت ها سياست مشترك بر اين است كه آموزش زبان خارجي را از سن پايين آغاز كنند. در ايالت بادن - وورتمبرگ، بچه ها آموزش زبان انگليسي يا فرانسوي را از دبستان شروع مي كنند. در سارلند، كلاس زبان از همان سال اول دبستان آغاز مي شود. علت اين امر نزديكي اين ايالت به فرانسه است. در واقع،  كشورهاي همسايه تعيين مي كنند كه بچه ها چه زباني ياد مي گيرند. به همين علت است كه در ايالت نوردراين- وستفالن بچه ها هلندي ياد مي گيرند و در برخي نقاط شمال آلمان، دانماركي. در مناطق مرزي باوارين - ساكسون، چك و در كناره رود اودر، لهستاني مي آموزند.
فرانسه
شهروندان فرانسوي به خاطر ضعف خود در تسلط بر زبان خارجي شهره هستند. اين عجيب است چون نظام مدرسه متمركز است و بچه ها از پنج سالگي زبان خارجي ياد مي گيرند. دانش آموزان مي توانند اسپانيايي، آلماني يا ايتاليايي بياموزند. براساس جديدترين بررسي ها،  فقط نيمي از مردان فرانسوي مي توانند به زباني خارجي صحبت كنند. مشكل از كجاست؟
در فرانسه، هنوز آموزش زبان خارجي با استفاده از روش هاي منسوخ صورت مي گيرد. به خصوص در گروه هاي سني بالاتر، بچه ها دستور زبان خارجي را به زبان مادري از معلم مي آموزند. در اين حالت فقط مي نشينند و گوش مي كنند. روش هاي آموزشي جديد كه زبان را به شيوه اي واقعي تر تدريس مي كند، در برنامه درسي جايي ندارد.
در برخي مدارس درس هاي غير زبان به زبان خارجي تدريس مي شود، اما به هر حال اكثر دانش آموزان به ندرت از دانش زباني خود به شكل عملي استفاده مي كنند.
اسپانيا
كاستلانو كه در سراسر اروپا به اسم اسپانيايي شناخته مي شود، در اسپانيا زبان رسمي نيست. بچه ها بر اساس منطقه اي كه در آن زندگي مي كند، كاتالان، والنسيايي، باسك يا گاليشي مي آموزند. اين زبان ها با هم از سال 1978 به عنوان زبان رسمي شناخته مي شوند. هر دانش آموز، اسپانيايي، انگليسي يا فرانسوي ياد مي گيرد.
تحقيقي كه سال 2005 انجام شد، نشان داد 56 درصد اسپانيايي ها از تكلم به زبان خارجي ناتوان هستند. اين نگرش منفي به زبان از كجا ناشي مي شود؟ كلاس زبان فقط 10 درصد زمان تدريس را تشكيل مي دهد. به همين علت، بسياري از بچه ها در كنار مدرسه عادي، به مدرسه هاي زبان دولتي مي روند. آموزگاران در اين مدارس يا بهتر آموزش ديده اند يا گويشور اصلي زبان هستند. اما فقط تعداد اندكي از دانش آموزان به اين مدارس راه مي يابند چون ظرفيت آنها محدود است.
جمهوري چك
در پي فروپاشي حكومت كمونيستي در سال 1989، آموزش زبان روسي در چكسلواكي به عنوان زبان اول برچيده شد. اين نقطه عطفي در آموزش زبان خارجي بود. يادگيري زبان خارجي امروز در مدارس چك اجباري است و دانش آموزان در دبيرستان دو يا سه زبان خارجي مي آموزند. آلماني دومين زبان خارجي است، هر چند كه دانش آموزان مي توانند فرانسوي، اسپانيايي يا ايتاليايي بياموزند. اما در مناطق نزديك مرز آلمان،  زبان خارجي اول آلماني است. از آنجايي كه زبان چك در خارج از اين كشور كاربرد چنداني ندارد، يادگيري زبان خارجي اعتبار بسيار زيادي دارد. در نتيجه آموزشي كه معلمان زبان خارجي مي بينند، دائما در حال بهبود است. يك سوم دبيرستان ها در اين كشور به زبان خارجي به بچه ها درس مي دهند.
دانمارك
اهالي شمال اروپا استعداد بيشتري از اهالي جنوب اروپا براي تكلم به زبان خارجي دارند. آيا اين تصور حقيقت دارد؟ در واقع 77درصد مردم دانمارك دست كم به يك زبان خارجي صحبت مي كنند. تعجب آور اين است كه آموزش زبان خارجي به بچه ها از 9 سالگي آغاز مي شود. در اين نظام آموزشي يادگيري دو زبان خارجي اجباري و زبان سوم اختياري است. آلماني و فرانسوي به عنوان زبان دوم عرضه مي شود كه عمدتا زبان آلماني را انتخاب مي كنند. بيشتر دانماركي ها اسپانيايي را به عنوان زبان سوم انتخاب مي كنند. دانش آموزان به دو دليل زبان خارجي را خوب ياد مي گيرند: اول تشويق مي شوند سر كلاس به آن زبان صحبت كنند و دوم اينكه بسياري از آنان يك سال تحصيلي را در يك كشور انگليسي زبان مي گذرانند.
منبع: سايت كافه بابل
مترجم: وحيد رضا نعيمي

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |