سه شنبه ۷ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۴۴ - Nov 28, 2006
در سومين كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير مطرح شد
بيش از۴۰ درصد ايرانيان اضافه وزن دارند
گروه سلامت- سومين كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير، روز گذشته درحالي به پايان رسيد كه مسئولان وزارت بهداشت تاكيد مي كنند در كشور ما تقريبا نيمي از بار بيماري ها را بيماري هاي غير واگير تشكيل مي دهد و اگرچه در طول سال هاي گذشته، بخش اصلي توجه مسئولان به پيشگيري و كنترل بيماري هاي واگير معطوف شده بود، امروزه مشكل اصلي بيماري هاي كشور ما بيماري هاي عفوني نيست و بيشتر بيماري هاي غيرواگير است كه مردم را تهديد مي كند.
دكتر لاريجاني، رئيس شوراي سياستگذاري وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علوم پزشكي تهران در حاشيه اين كنگره به خبرنگار همشهري گفت: مصرف سيگار كه با شيوع 19 درصدي در جامعه به شدت رو به افزايش  است، رژيم هاي غذايي كه هرچه بيشتر به سمت غذاهاي آماده گرايش پيدا مي كند،  افزايش وزن و چاقي كه به سرعت رو به گسترش است و همچنين كنترل نكردن فشار و قند خون از اساسي ترين عوامل بروز بيماري هاي غير واگير محسوب مي شوند. با توجه به اين كه 29 درصد از جامعه داراي اضافه وزن ، 10 درصد از افراد چاق و 3 تا 4 درصد از مردم از چاقي مفرط رنج مي برند، از اين رو، چاقي نيز در محور اصلي عوامل زمينه ساز بيماري هاي غير واگير گنجانده مي شود.
با توجه به اين آمار مي توان گفت بيش از 40 درصد از مردم كشور ما چاق محسوب مي شوند و اين، اهميت مقابله با بيماري هاي غيرواگير را دوچندان مي كند. گزارش صفحه 8 را در اين باره بخوانيد.

گزارش ويژه از سومين كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير
۴۰ درصد ايرانيان اضافه وزن دارند
003558.jpg
عكس:مهران ملكوتي
دكتر سيد محمد ابوترابي
روزگاري نه چندان دور، بيماري هايي مثل جذام و طاعون بزرگترين مشكلات بهداشتي جهان را تشكيل مي دادند؛ اما با پيشرفت دانش پزشكي و ارتقاي استانداردهاي بهداشتي، شيوع بيماري هايي از اين دست كه مي توان آنها را بيماري هاي واگير ناميد، كاهش يافت. با گذشت زمان و اصطلاحا صنعتي شدن جهان، بيماري هايي شيوع پيدا كردند كه از كسي به كسي سرايت نمي كنند ولي اگر بيشتر از بيماري هاي واگير روزگار كهن خطرناك نباشند، كمتر از آنها هم خطرناك نيستند. به اين ترتيب مشكل اصلي بهداشتي جوامع امروزي، بيماري هايي مثل فشارخون و ديابت و سكته قلبي است كه واگير ندارند اما بيشتر از بيماري هاي واگيردار كشنده اند.
سومين كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير توسط وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشكي تهران و مركز تحقيقات غدد درون ريز و متابوليسم اين دانشگاه، در روزهاي چهارم تا ششم آبان ماه امسال، برگزاري مي شود تا دانشمندان اين حوزه تازه ترين اطلاعات علمي، در مورد اين بيماري ها و راهكارهاي برخورد با آنها را در سطح كشور بررسي كنند.
در حال حاضر، بيماري هاي غيرواگير علت 60درصد از مرگ و مير در دنيا و 46 درصد از بار كل بيماري ها را به خود اختصاص داده اند كه 85 درصد از تراكم اين بار در كشورهاي در حال توسعه متمركز شده است. اما اينكه در كشور ما اين بيماري ها چقدر اهميت دارند، سوالي است كه دكتر استقامتي، مشاور مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت، در پاسخ به آن به همشهري مي گويد: در كشور ما هم تقريبا حدود نيمي از بار بيماري ها را بيماري هاي غيرواگير تشكيل مي دهد. با توجه به اين كه در طول سال هاي گذشته، بخش اصلي توجه به پيشگيري و كنترل بيماري هاي واگير معطوف شده است، ديگر امروزه مشكل اصلي بيماري هاي كشور ما بيماري هاي عفوني نيست و بيشتر بيماري هاي غير واگير است كه مردم ايران را درگير مي كند. البته اخيرا بيماري هايي مثل آنفلوآنزاي پرندگان و ايدز هم كه جزو بيماري واگير هستند، به معضلي در جامعه امروز جهان تبديل شده اند. ولي با اين حال امروزه بار اصلي بيماري ها بار بيماري هايي مثل ديابت و بيماري هاي قلبي هستند.
آمار رسمي وزارت بهداشت مي تواند نشان دهد كه وضعيت كشور ما نيز از نظر شيوع بيماري هاي قلبي و ديابت به وضعيت كشورهاي پيشرفته نزديك مي شود. چنانكه دكتر گويا، رئيس مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت،  درمان و آموزش پزشكي نيز در افتتاحيه كنگره گفت: نظام مراقبت از بيماري هاي غيرواگير كه از سال 1383 در كشور راه اندازي شد، نشان داد، بيماري هاي غيرواگير در صورت تشخيص تا آخر عمر فرد مبتلا را رنج مي دهند و از اين رو بار اقتصادي سنگيني را هم به خود افراد و هم به كل نظام سلامت كشور وارد مي كنند. رئيس مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت همچنين آمار برخي از عوامل زمينه ساز بيماري هاي غيرواگير را عنوان كرد و افزود: در يك سال گذشته حدود 17 درصد مردان و 25 درصد زنان قند خون خود را اندازه گيري كرده اند كه از اين تعداد 2/2 درصد از مردان و 2/3 درصد از زنان مبتلا به ديابت تشخيص داده شده اند. افزون بر اينكه دو سوم از اين تعداد از ديابت خود مطلع نبوده اند.
وي ادامه داد: در گروهي كه مورد مطالعه قرار گرفتند 8/14 درصد از مردان و 9/20 درصد از زنان افزايش فشار خون داشتند، اين در حاليست كه تنها 41درصد مردان و 23 درصد زنان در اوقات فراغت خود حداقل 10 دقيقه ورزش كرده اند و اين امر خود نشان مي دهد كه كم تحركي نيز در كنار عواملي مانند ديابت، فشار خون و چاقي احتمال بروز بيماريهاي غيرواگير را تقويت مي كند.
دكتر محمد پژوهي، رئيس سومين كنگره كشوري بيماري هاي غير واگير نيز در سخنراني افتتاحيه كنگره به آمار عوامل زمينه ساز بيماري هاي غيرواگير اشاره كرد و گفت: در حال حاضر، 1/11 درصد از مردان و 9/11 درصد از زنان بالاي 15 سال داراي فشار خون بالا هستند. همچنين، 4/9 درصد مردان و 4/12 درصد زنان كلسترول بالا دارند. اين در حاليست كه 9/23 درصد از مردان و 7/1 درصد از زنان دخانيات مصرف مي كنند. با توجه به اين آمار درمي يابيم كه مي توان چاقي و مصرف دخانيات را دو علت اصلي بروز بيماريهاي غيرواگير دانست. همچنين، هم اكنون 2/14درصد از جمعيت زنان كشور داراي نمايه توده بدني بيش از 30 هستند. يعني چاق محسوب مي شوند.
عوامل خطر بيماري هاي غيرواگير
آنچه مي توان علت يك بيماري ناميد، در مورد بيماري هاي غيرواگير مصداق ندارد و در مورد اين بيماري ها اصطلاحي به نام عامل خطر مطرح است. مثل بيماري ديابت كه يك علت كاملا مشخص ندارد و مجموعه اي از عوامل خطر باعث افزايش احتمال بروز آن مي شوند. دكتر لاريجاني، رئيس شوراي سياست گذاري وزارت بهداشت و رئيس دانشگاه علوم پزشكي تهران در اين باره به همشهري مي گويد: بيماري هاي غيرواگير اصولا بيماري هاي چند عاملي محسوب مي شوند و در اين بين مصرف سيگار كه با شيوع 19 درصدي در جامعه به شدت رو به افزايش است، رژيم هاي غذايي كه هرچه بيشتر به سمت غذاهاي آماده گرايش پيدا مي كند،  افزايش وزن و چاقي كه به سرعت رو به گسترش است و همچنين كنترل نكردن فشار و قند خون از اساسي ترين عوامل بروز بيماري هاي غيرواگير محسوب مي شوند. ديابت كه بيش از 300 هزار سال عمر مفيد جامعه را از بين مي برد و حدود 5 تا 6 درصد جامعه را مبتلا كرده و فشار خون كه حدود 14 تا 15 درصد از جامعه را گرفتار خود كرده است، خود جزو بيماري هاي غيرواگير هم محسوب مي شوند. البته با توجه به اين كه 29 درصد از جامعه داراي اضافه وزن، 10 درصد از افراد چاق و 3 تا 4 درصد از مردم از چاقي مفرط رنج مي برند، از اين رو چاقي نيز در محور اصلي عوامل زمينه ساز بيماري هاي غيرواگير گنجانده مي شود. عدم فعاليت بدني نيز از مهمترين علل بروز بيماري هاي غيرواگير است كه متاسفانه در ايران طبق آمار 70درصد جامعه داراي فعاليت بدني بسيار پايين هستند و اين امر بروز بيماري هاي غيرواگير را در كشور افزايش مي دهد.
تغييرات زندگي امروز
يكي از نكاتي كه در اين كنگره به كرات، از زبان مسئولان و پژوهشگران شنيده شد، تغيير روند بيماري هاي شايع كشور از بيماري هاي واگير در گذشته به بيماري هاي غيرواگير در زمان حال بود. دكتر لاريجاني در مورد علت اين پديده مي گويد: علت اين تغيير روند، هم كاهش بيماري هاي واگير مثل عفونت هاي تنفسي و فلج اطفال است و هم افزايش بيماري هاي غيرواگير در اثر تغيير روش و سبك زندگي مردم در سال هاي اخير. افزايش ميزان ديابت در همين تهران در سال هاي اخير كاملا واضح است.
مطالعات نشان مي دهند كه شيوع ديابت در طول 4 يا 5 سال گذشته حدود 2 درصد افزايش پيدا كرده است و اين نتيجه مستقيم تغيير روش زندگي و عادات روزمره مردم كشور خصوصا در شهري مثل تهران است. البته بسياري از اين بيماري هاي غيرواگير، در واقع بيماري هاي تمدن هستند. استرس، زندگي بدون تحرك و ماشيني ما و تغذيه از غذاهاي موسوم به فست فود (fast food) دست به دست هم مي دهند تا باعث تغيير روند بيماري هاي كشور به سمت بيماري هاي غيرواگير در كشور شوند.
قاتلي به نام فست فود
فست فود عبارتي بود كه در اين كنگره به كرات به كار رفت و در طول روز هم در بسياري از نقاط شهر روي تابلوي مغازه ها و يا در گفتار بسياري از مردم شنيده مي شود. ولي واقعا تعريف اين واژه چيست؟
دكتر ربابه شيخ الاسلام، موسس و مدير كل سابق دفتر بهبود تغذيه وزارت بهداشت، به همشهري مي گويد: فست فودها، غذاهايي هستند كه به صورت حاضري و يا با آشپزي بسيار كم تهيه مي شوند و در مغازه هاي ساندويچ فروشي يا پيتزا فروشي با قيمت نسبتا ارزان به فروش مي رسند. نسل جديد ما، خصوصا زوج هاي جوان، هم به خاطر هزينه هاي زندگي مجبورند، زياد كار كنند، به خاطر همين فرصت اينكه در منزل، غذا درست كنند را ندارند و به اين مغازه ها مراجعه مي كنند و از اين غذاهايي كه سريع آماده مي شوند تهيه مي كنند.
اما با همه اين اوصاف، سوال مهم اين است كه براي كاهش عوامل خطر بيماري هاي غيرواگير چه بايد كرد و به عبارتي عادات خوب زندگي كدامند؟ اينها سوالاتي هستند كه دكتر لاريجاني در پاسخ به آنها مي گويد: اصول كاهش اين عوامل خطر خيلي راحت است. همين كه مردم چاقي را يك مسئله جدي تلقي كنند، باعث مي شود، به فكر كنترل آن بيفتند، براي زندگي خودشان برنامه داشته باشند، در برنامه زندگي روزمره خود براي فعاليت هاي فيزيكي جايي باز كنند، تغذيه خودشان را بشناسند و سعي كنند يك تغذيه سالم داشته باشند، مثلا از مواد غذايي حاوي فيبر مثل ميوه و سبزي بيشتر استفاده كنند.
اگر مردم به جاي اينكه در بيرون از منزل به ناچار از فست فود استفاده كنند، يك لقمه نان و پنير در كيفشان بگذارند و موقع ناهار نان و پنير ميل كنند، يك عادت سالم و خوب تغذيه اي است.
دكتر شيخ الاسلام نيز در مورد علت مضر بودن فست فودها مي افزايد: اغلب اين فست فودها سرخ كردني هستند. معمولا كنترلي روي محتويات اين غذاها نيست. همچنين كسي نمي داند، روغني كه براي تهيه اين غذاها استفاده مي شود، از چه نوعي است يا چندبار در آن سوسيس سرخ شده است. به همين خاطر نمي توان به آنها اطمينان كرد.
كنگره اي براي تغيير سياست هاي كشور
برگزاري اين قبيل كنگره ها چه تاثيري روي حل مشكل بيماري هاي غيرواگير دارد؟ اين سوالي است كه دبير علمي سومين كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير كشور، در پاسخ به آن مي گويد: كنگره هايي مثل كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير ، بر خلاف كنگره هاي علمي صرف، مخلوطي از كنگره علمي و سياست گذاري است. يعني ما در اين كنگره فقط تحقيقات علمي را ارائه نمي كنيم و مباحث مرتبط با سياست گذاري را هم مطرح مي كنيم. مثلا ما ميزگردي در اين كنگره داريم كه در آن راجع به سياست گذاري در مورد ورزش براي ارتقاي سلامت بحث مي كنيم. يا ميزگردي داريم كه در مورد سياست گذاري براي تغذيه سالم صحبت مي شود. در واقع انتظاري كه از كنگره هايي مثل كنگره كشوري پيشگيري و كنترل بيماري هاي غيرواگير مي توان داشت، اين است كه اين كنگره ها بر خلاف كنگره هاي ديگر، در سياست گذاري نقش داشته باشند.
دكتر استقامتي مي افزايد: ما بايد ببينيم، تحقيقات علمي  كه انجام مي شود، چقدر مي توانند در سياست گذاري كلان كشور نقش داشته باشند. وقتي تحقيقات در سطح جهاني نشان مي دهند كه نيمي از علل مرگ و مير را بيماري هاي قلبي عروقي تشكيل مي دهند و ما هم در تحقيقات كشور خودمان به همين نتايج مي رسيم مطمئنا بحث سياست گذاري براي كاهش عوامل خطر بيماري هاي قلبي عروقي مطرح مي شود. اينجاست كه بايد به سراغ اصلاح عادات تغذيه اي مردم، اصلاح تبليغاتي كه در رسانه هاانجام مي شود و اصلاح مواد غذايي كه مردم به ناچار مصرف مي كنند، برويم. ما از لحاظ علمي به اين نتيجه رسيده ايم كه با ورزش مي شود خطر بيماري هاي قلبي را كاهش داد. اما وقتي فضاهاي ورزشي مناسبي در اختيار مردم نباشد، چگونه مي توان انتظار داشت كه بيماري هاي قلبي جامعه كاهش يابد. در واقع اين قبيل كنگره ها هستند كه بايد نتايج علمي خودشان را به صورت يك محصول عملي خودشان را نشان بدهند و در سياست هاي كلان كشور نقش اصلي خود را ايفا كنند.
دكتر شيخ الاسلام هدايت يكي از ميزگرد هاي حوزه سياست گذاري اين كنگره را برعهده داشت. او در اين باره مي گويد: در ميزگرد يا همان پانلي كه در اين كنگره، مسئوليتش به من سپرده شده بود، ما به بررسي سياست هاي تغذيه اي كشور و چالش هاي آن پرداختيم. در اين ميزگرد دكتر طهماسبي، از وزارت جهاد كشاورزي، در مورد سياست هاي وزارت جهاد كشاورزي در مورد كاهش باقي مانده سموم روي محصولات كشاورزي و همچنين روش هاي بيولوژيك مبارزه با آفات گياهي صحبت كردند.
يكي از ديگر مهمانان اين ميزگرد، آقاي مجابي بود كه به نمايندگي از سازمان شيلات، دعوت كرديم. ببينيد، از طرفي ما به مردم مي گوييم گوشت سفيد مفيد است اما قيمت بالاي انواع ماهي اجازه استفاده از آن را به عده زيادي از مردم نمي دهد. خوب ما هم ايشان را دعوت كرديم كه ببينيم، چگونه مي توانيم دسترسي مردم را به گوشت سفيد فراهم كنيم؟ از سازمان دامپزشكي هم دكتر طباطبايي، در اين ميزگرد حضور داشت كه راجع به نگراني هاي در مورد باقي ماندن آنتي بيوتيك ها و برخي هورمون ها در گوشت مرغ برايمان سخنراني كرد. نهايتا بنده از اين مسئولان كه در اين ميزگرد شركت داشتند، خواستم كه يك كميته ملي براي حمايت از سلامت و ايمني غذاي مردم تشكيل بدهند. اگر اين كميته ملي تشكيل شود، مي توان سياست هاي تغذيه اي كشور را هماهنگ كرد. مي توان انتظار داشت كه در آينده نزديك غذاي بيولوژيك را در بازار ديد. ما بايد باهم كار كنيم و دست به دست هم بدهيم تا بتوانيم مشكلات بيماري هاي غيرواگير كشور را حل كنيم.

هرچه جوان تر بهتر
003564.jpg
افسانه بهرامي- در سالهاي اخير با ورود زنان به دنياي كار و تحصيل از يك طرف و شرايط سخت ازدواج براي مردان از طرف ديگر، سن ازدواج افزايش يافته است اين مسأله به همراه عدم تمايل والدين به بچه دار شدن تا فراهم آمدن شرايط مناسب باعث شده ديگر حاملگي در سنين بالا اتفاق عجيب و غريبي نباشد. شايد شما هم تا به حال در اين مورد فكر كرده باشيد كه بهترين سن حاملگي، چه سني است و از چه سني به بعد يك زن بايد نگران بارداري و عوارض آن براي خودش و فرزندش باشد.
امروزه حاملگي پس از 35سالگي را به عنوان حاملگي پرخطر در نظر مي گيرند. سني كه پس از آن، خطرات و عوارض بارداري، ناهنجاري ها و مرگ و مير مادر و جنين در آن افزايش پيدا مي كند.
درحالي كه بسياري از زنان براي ايجاد شرايط زندگي بهتر قبل از تولد نخستين فرزند خود، بارداري را به تأخير مي اندازند، تحقيقات تازه نشان مي دهند به تعويق انداختن حاملگي تا سنين 30سالگي، دوران بارداري را با دشواري ها و مخاطراتي همراه مي كند.
خطراتي مثل افزايش ناباروري و در نتيجه تقاضاي بيشتر حاملگي آزمايشگاهي (IVF) و افزايش غم انگيز مشكلات مربوط به جنين. سقط، حاملگي خارج رحمي، فشارخون،  ديابت حاملگي، اختلالات ژنتيكي، اسكيزوفرني، حاملگي دوقلويي دوتخمكي، جداشدن زودرس جفت، جفت سرراهي و زايمان سزارين از جمله عوارضي هستند كه در صورت حاملگي در سنين بالا مي توانند گريبانگير مادر و يا جنين شوند.
همچنين ثابت شده است كه با افزايش سن مادر بروز ناهنجاري هاي كروموزومي از نوع آناپلوئيدي(ناهنجاري مربوط به عدم تقسيم كروموزوم ها) به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا مي كند تا جايي كه شانس داشتن فرزند با ژن هاي معيوب (سندرم داون) در سنين بالاي 45سال يك مورد در 30مورد تولد زنده است و اين در حالي است كه در يك زن 20ساله اين احتمال، يك در دو هزار تولد زنده تخمين زده شده است.
نكته ديگر اين است كه با افزايش سن مادر بروز حاملگي دوقلويي دوتخمكي افزايش پيدا مي كند؛ اگرچه در حال حاضر علت اصلي حاملگي چندقلويي در سنين بالاي مادر استفاده از روش هاي كمك باروري (لقاح آزمايشگاهي) عنوان شده است.
تحقيقات ديگر نشان داده اند برخي از بيماري هاي مادر از جمله فشارخون، در نتيجه اختلال خون رساني مي توانند منجر به جداشدن زودرس جفت در سنين بالاي بارداري شوند.
همچنين افزايش احتمال سقط در مادران سنين بالا نيز به بيماري هاي زمينه اي مادر نظير ديابت و يا ناهنجاري هاي ژنتيكي خود جنين و... نسبت داده مي شود.
و اما يك سؤال مهم اين است كه آيا تمامي زنان بالاي 35سال در معرض خطرات ناشي از حاملگي در سن بالا قرار دارند؟ واقعيت اين است كه بارداري در سنين بالا هميشه هم ترسناك يا بهتر بگوييم، خطرناك نيست.
بسياري از تحقيقات ثابت كرده اند در زنان داراي فيزيك مناسب و بدون مشكلات طبي، ميزان عوارض بارداري و جنيني كمتر است. گفته مي شود اگرچه مرگ ومير مادران در بالاي 35سال و مسن تر افزايش پيدا مي كند، اما بهبود مراقبت هاي طبي و بهداشتي باعث كاهش اين خطرات مي شود.
به عبارت ديگر، كليد به حداقل رساندن خطرات ناشي از سن بالاي حاملگي داشتن يك شيوه زندگي سالم است: رژيم غذايي مناسب، تمرينات ورزشي منظم، عدم استعمال دخانيات، استراحت مرتب و خواب شبانه منظم در اين راستا به اهميت ورزش به ويژه ورزش هاي كششي تأكيد بسيار شده است، چرا كه تمرينات ورزشي كششي با بهبود خون رساني در لگن از توقف خون جلوگيري مي كنند.
همچنين مصرف روزانه اسيدفوليك هم به مادران باردار توصيه مي شود تا از ايجاد ناهنجاري هاي عصبي جنين پيشگيري شود.
در كنار تمام اين توصيه ها اين مادران مي توانند در دوران بارداري با استفاده از معاينات مرتب و انجام آزمايش هايي نظير آمنيوسنتز و يا كوردوسنتز تكامل طبيعي جنين خود را كنترل كنند.
با پيشرفت هاي جديد به دست آمده در دنياي پزشكي، مناسب نبودن حاملگي در زنان بالاي 50سال در حال تبديل شدن به افسانه است و پزشكان مي گويند، زنان در اين سنين هم مي توانند براي بچه دار شدن آماده شوند. اگرچه به هر حال، خطرات غيرقابل اجتنابي براي مادر و بچه وجوددارد كه در مادران بالاي 40سال افزايش پيدا مي كند.

محققان مي گويند
003567.jpg
مراقب پاهاي لنگه به لنگه باشيد
گروه سلامت - چرا بعضي ها آرتروز پيدا مي كنند و بعضي ها نه؟ محققان اخيراً فهميده اند ممكن است پاهاي آنهايي كه آرتروز مي گيرند، لنگه به لنگه باشد. اين تحقيق را Health Day منتشر كرده و مي گويد متخصصان ارتوپدي دانشگاه كاروليناي شمالي با اندازه گيري طول پاي 3هزار و 161نفر دريافتند در۴‎/۶درصد افراد طول دو پا برابر نيست. در مرحله بعد آنها ميزان بروز آرتروز يا همان استئوآرتريت را در بين دو گروه مقايسه كردند: گروهي كه طول پاهايشان برابر بود و آنها كه پاهاي نامساوي داشتند. نتيجه به اين ترتيب بود كه احتمال بروز استئوآرتريت لگن در كساني كه طول دو پاي آنها دست كم دو سانتيمتر تفاوت داشت 32/5درصد و احتمال ابتلا به استئوآريت زانو 45/3درصد بود. در حالي كه اين احتمال در كساني كه طول پاهاي آنها برابر بود، بسيار كمتر بود.
نكته مهم ديگر آن بود كه آنها متوجه شدند شدت بيماري در گروه اول يعني آنها كه پاهاي نامساوي داشتند بيشتر بود. همچنين در همين تحقيق پاي راست و چپ هم با هم مقايسه شدند و نتيجه اين شد كه استئوآرتريت لگن راست در افرادي كه پاي چپ آنها بلندتر از پاي راستشان بود شيوع بيشتري داشت.
پوست و قلب با هم رابطه دارند
خبرگزاري رويترز نتايج يك مطالعه را منتشر كرده كه در آن رابطه بيماري پوستي پسوريازيس با حمله قلبي بررسي شده و حاصل اين بوده كه افراد مبتلا به پسوريازيس، زمينه بيشتري براي ابتلا به بيماري قلبي دارند. به اين ترتيب كه عوامل خطرساز حمله قلبي مثل چاقي، كلسترول و فشار خون بالا، ديابت و سيگار در آنها بيشتر است و همين زمينه را براي ابتلاي آنان به بيماري هاي قلبي عروقي آماده مي كند و هرچه شدت بيماري پسوريازيس بيشتر شود نيز احتمال بروز حمله قلبي بيشتر مي شود. پسوريازيس، يك بيماري شايع پوستي است كه هنوز علت آن شناخته نشده.
در اين مطالعه حدود 127 هزار بيمار مبتلا به پسوريازيس خفيف و 3 هزار و 800 بيمار با پسوريازيس شديد انتخاب شدند و موارد بالا در آنها آزمايش شد و نتايج آن با يك گروه سالم مقايسه شد. نتيجه اين شد كه در فرم شديد 1/7 درصد و در فرم خفيف 4/4 درصد افراد ديابت داشتند، در حالي كه در گروه سالم فقط 3/3 درصد ديابت وجود داشت. در گروه پسوريازيس شديد 20 درصد و در گروه خفيف 14 درصد فشار خون بالا داشتند و افراد سالم 11 درصد. به همين ترتيب ساير عوامل خطر نيز اندازه گيري شد كه در افراد با پسوريازيس شديد بيشتر از خفيف و نيز بيشتر از افراد سالم بود.
اين تحقيق نشان مي دهد كساني كه به اين بيماري پوستي دچار مي شوند، لازم است كه حتما از لحاظ اين موارد بررسي شوند و در صورت وجود عوامل خطر براي مراقبت هاي بيشتر ارجاع شوند.
خواب زمستاني
003570.jpg
درماني جديد براي سكته مغزي

در بعضي كشورها حتي سرماي هوا را هم به كار مي گيرند و از آن استفاده مي كنند! روز شنبه پايگاه اينترنتي دويچه وله گزارش كرد متخصصان آلماني قصد دارند از سرما براي درمان بيماران مبتلا به سكته مغزي استفاده كنند. روشي كه در آن دماي بدن بيمار به صورت مصنوعي تا 32درجه پايين آورده مي شود و بر اثر اين كاهش دما، جريان خون كند مي شود. به اين ترتيب فعاليت سلول هاي بدن و از جمله مغز كاهش پيدا مي كند و به اكسيژن كمتري نياز خواهند داشت و در نتيجه قبل از اينكه بر اثر حضور لخته از بين بروند يا به زبان ساده تر خفه شوند، پزشكان فرصت پيدا مي كنند به كمك داروهاي حل كننده لخته آن را از بين ببرند.
هر چقدر پايين آوردن درجه حرارت بدن بيمار با سرعت بيشتري انجام شود، صدمات ناشي از لخته خوني كه رگ مغزي را مسدود كرده كمتر خواهد بود.
بخش نظري اين روش درماني، اميدواركننده به نظر مي رسد، اما بايد ديد اين طرح تا چه حد عملي است و چطور مي شود درجه حرارت بدن بيمار را پايين آورد. تاكنون در آمريكا 60بيمار با اين روش مورد درمان قرار گرفته اند كه آسيب هاي مغزي در آنها 30تا 50درصد كمتر شده، اما اين تعداد بسيار كمتر از حدي است كه بتوان از نظر پزشكي به آن اطمينان كرد.
البته اين روش خطرات خاص خود را هم دارد. پايين آوردن درجه حرارت بدن بيمار مي تواند به سرعت منجر به التهاب ريه ها شود و گذشته از آن، اين روش درماني براي تمامي  بيماران روش مناسبي نيست.

جهان سلامت
تولد نوزاد باردار!
003561.jpg
گروه سلامت-تصور كنيد، نوزادي به دنيا بيايد و خود در شكمش، جنين ديگري داشته باشد! ممكن است فكر كنيد كه طفلك دخترك در شكم مادرش باردار شده، ولي نكته اينجاست كه نوزاد پسر است. اين اتفاقي است كه اخيرا در شيلي رخ داده و نوزاد پسري با يك جنين در شكمش متولد شده است. پزشكان هم در اولين فرصت اين نوزاد دومي  را به دنيا آوردند و البته اين جنين زنده نماند.
عجيب ولي واقعي
پزشكان مي گويند، اين نوزاد دچار پديده جنين در جنين شده است و در دوران جنيني، جنين فرعي وارد بدن جنين اصلي شده و در بدن آن رشد كرده است و در نهايت، جنين اصلي يعني همين پسر بچه با يك جنين در داخل شكمش متولد شده است.
پزشكان بيمارستان هرنان هرنيكوئز شهر تماكوي شيلي، مدتي قبل از تولد اين نوزاد، با تصويربرداري از جنين، متوجه وجود يك جنين 10 سانتي متري در بدن جنين اصلي شده بودند.
جنين فرعي چهار اندام و يك ستون فقرات ناقص داشت، اما سر نداشت. به همين خاطر هيچ اميدي به زنده ماندنش نبود.
بعد از تولد نوزاد اصلي، پزشكان او را جراحي كردند و جنين فرعي را از شكمش خارج كردند. در حال حاضر نوزاد پسري كه هنوز نامي  برايش انتخاب نشده، زنده و سالم است. دكتر ماريا آنجليكا بلامر، رئيس بخش نوزادان بيمارستان هرنان هرنيكوئز، در اين باره مي گويد: اين يك مورد نادر است. ولي خيلي خطرناك نيست، چون قابل درمان است. اين نوزاد پسر هم جراحي شد و اگر مشكل خاصي برايش پيش نيايد حتما زنده خواهد ماند.
پديده جنين در جنين
پديده جنين در جنين، يك اختلال بسيار نادر است كه از هر 500 هزار تولد زنده، يكي دچار اين مشكل مي شود. در اين پديده جنين اصلي ميزبان جنين فرعي است.
جنين فرعي كه خود توانايي تامين غذا و اكسيژن مورد نيازش را ندارد، با كمك چيزي شبيه بند ناف به سيستم گردش خون جنين اصلي متصل شده و از اين راه به حيات خود ادامه مي دهد. البته اين بند ناف جنين فرعي با بند ناف واقعي تفاوت هايي دارد كه مهمترين آنها تعداد رگ هاي داخل آن است. به عبارتي بند ناف جنين فرعي فقط 2 رگ دارد، در حالي كه بند ناف طبيعي 3 رگ دارد. همين موضوع باعث شد تا در تئوري دو قلو بودن دو جنين تودرتو ترديد ايجاد شود.
البته معمولا جنين فرعي براي جنين اصلي مشكلي ايجاد نمي كند تا زماني كه رشد كرده و به حدي بزرگ شود كه به عنوان يك توده بتواند به ساير اعضاي جنين اصلي فشار وارد كند.
در اين موقع است كه جنين اصلي كه ديگر بايد آن را نوزاد ناميد، با احساس علايمي مثل درد، تهوع و استفراغ و يبوست بزرگ تر ها را متوجه مشكل مي كند و در نهايت پزشكان با كمك روش هاي تصويربرداري پيشرفته پزشكي وجود جنين فرعي در بدن نوزاد را كشف مي كنند.
در اين موارد معمولا جنين فرعي در شكم خصوصا پشت پرده صفاقي نوزاد قرار دارد. يعني جنين فرعي لابه لاي روده ها و احشاي داخل شكم از طريق همان بند ناف 2 رگه، به عروق صفاقي جنين اصلي متصل است. اما در موارد معدودي از اين پديده نادر، جنين فرعي در دهان، كمر و حتي بيضه و جمجمه نوزاد ميزبان هم قرار مي گيرد.
تاكنون 92 مورد جنين در جنين گزارش شده كه آخرين آنها همين مورد اهل شيلي بود. اولين بار در سال 1806 چنين پديده اي گزارش شد.
چرا و به چه علت؟
با اينكه در برخي از منابع علت پديده جنين در جنين را در واقع نوعي دوقلويي مي دانند، اما بررسي 92مورد از اين پديده كه تاكنون گزارش شده است، نشان داده كه معمولا نوعي تومور خوش خيم به نام تراتوم كه در سنين بسيار پايين شروع مي شود، باعث تشكيل جنيني در بدن يك جنين مي شود. حتي در برخي موارد، مثل آنچه در سال 1997 در بيمارستان جانز هاپكينز آمريكا گزارش شد، براي بهبود كامل جنين اصلي، پزشكان مجبورند بعد از جراحي از شيمي درماني استفاده كنند.
در تراتوم، بافت هاي تومور بسيار تمايز يافته اند و در برخي موارد حتي عملكرد يك بافت طبيعي را هم دارند. البته نكته مهم در مورد اين تومور اين است كه معمولا بافت داخل تراتوم، با بافتي كه تومور در آن واقع شده تفاوت دارد. يعني مثلا در داخل ريه يا شكم تراتومي كه دندان توليد مي كند تشكيل مي شود. ولي دنداني كه ايجاد مي شود يك دندان كامل است.
اگر اين تراتوم رشد زيادي داشته باشد و بتواند بافت هاي متعددي مثل استخوان هاي مهره، و اندام ها و نيز عضله و دندان را با هم توليد كند، توده اي تشكيل مي شود كه بسيار شبيه يك جنين است. اين همان اتفاقي است كه در پديده جنين در جنين رخ مي دهد.

سلامت
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
شهري
علمي فرهنگي
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |