سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۵۶ - Dec 12, 2006
فرهنگ و آموزش
Front Page

مديريت من از نگاه فرزند من
نوشين محمدزاده
005697.jpg
آيا روزگار كودكي خود را به ياد داريد؟
زماني كه مهندس، پزشك، استاد، كارمند، بازرگان و... نبوديد. گذشته اي را به خاطر آوريد كه بزرگترين روياي شما رفتن به پارك و بازي با همسالان بود. دوراني كه به سرعت گذشت و اينك تنها شيريني آن لحظه هاست كه برجا مانده است.
امروز را مرور كنيد كه متصدي شغلي در موقعيتي رسمي هستيد و براي كسب درآمد و احترام اجتماعي در تكاپوييد.
همه به نوعي در محيط كاري و اجتماعي؛ اداره كننده امور مربوط به حرفه هستيم. گاهي شرايط آن چنان دشوار مي شود كه مدتي زمان و مكان را فراموش كرده، تمامي انرژي خود را صرف برطرف ساختن بحران مي كنيم و گاهي شرايط به حدي آرام و مطلوب است كه به دنبال راهي براي پر كردن لحظه ها هستيم. شايد با مفاهيم علمي مديريت چندان آشنا نباشيم؛ براي مثال تئوري ها و يا سبك هاي مديريتي را نشناسيم، اما در روش و اجرا از شيوه مديريتي ويژه اي پيروي مي كنيم. گاه آزادمنشانه؛ گاه دموكرات و گاهي يك ديكتاتور ناب هستيم... به هر حال نقش مديريتي ايفا مي كنيم و در انجام وظايف محوله ساعي و كوشاييم.
از سويي انسان در هر مقوله كه سرمايه گذاري كند، خواهان موفقيت است. يك مدير موفق براي رسيدن به درجات رشد و ترقي به طور قطع از نظر جسمي، مالي، خانوادگي، زماني و اجتماعي سرمايه گذاري هايي را انجام داده و در انتظار برداشت و بهره برداري است. اگر همه چيز درست سازماندهي شود، نتيجه جز موفقيت نيست و پس از مدتي به عنوان مديري نمونه انتخاب خواهيم شد.
اين بدين معني است كه از لحاظ شخصيتي و نيز از نظر شيوه اداره نمودن كار اصولي را به كار گرفته ايم كه مورد تأييد بوده و در كارنامه مديريتي، فرد نمره بالايي احراز كرده است.
مديري خوب بودن يك شبه اتفاق نمي افتد، حتماً فرد هزينه هاي مادي و معنوي زيادي براي رسيدن به اين درجه صرف كرده است. اما... آيا در نگاه فرزندان دلبندمان هم يك مدير نمونه ايم؟
آيا در فرم ارزشيابي عزيزانمان هم نمره بالايي كسب مي كنيم؟ و يا...؟
در يك محيط رسمي براي امتيازدهي به مديران بررسي هايي از چند جهت صورت مي گيرد:
* تصميم گيري: آيا فرد همواره توانسته تا در هر شرايطي تصميمات مقتضي در جهت بهبود و رسيدن به اهداف سازمان اتخاذ كند؟
* برنامه ريزي: آيا مدير براي نيل به اهداف سازمان، برنامه هاي دقيق و حساب شده دارد؟
* سازماندهي: آيا مدير در انتخاب عوامل اجرايي و در طي روند كار همه چيز را در بهترين جاي ممكن قرار داده است؟
* كنترل: آيا در جريان فرايندهاي سازماني فرد كنترل و نظارت شايسته اي بر اجرا داشته است.
* ارزشيابي: آيا مدير براي ارزيابي موقعيت، برنامه و افراد بر طبق معيارها و اصول منطقي و منظمي حركت كرده است؟
يك مدير نمونه در تمامي موارد نامبرده، تبحر و درايت خود را به اثبات مي رساند و نيز روابط مطلوبي با افراد همكار برقرار مي كند.
اما در كانون خانواده؛ پدر يا مادر به عنوان مدير خانه قبول مسئوليت نموده اند و تلاش خود را براي حفظ و پيشرفت حيطه نظارتي شان به كار مي گيرند. اما بايد پرسيد كه مديريت آنها در خانه چگونه است؟
اگر از فرزند خود بپرسيد كه معيار سنجش مدير خانه چيست، چه پاسخي مي شنويم؟
اين سؤال را مطرح كنيد و فاصله عملكردمان با معيارها را اندازه گيري نماييد.
مطمئناً فرزند ما از مديرش توقع تصميم گيري درست و بجا را دارد. اما آيا همواره در اتخاذ و اجراي تصميمات تحكم داشته ايم و از حق استصوابي خود سوءاستفاده نموده ايم و يا از همفكري و تصميم گيري مشاركتي بهره جسته ايم.
در طرح ريزي برنامه خانه آيا ضوابط و روابط را حفظ كرده ايم و يا اين كه بهترين برنامه را تنها ديكته نموده ايم.
آيا به افراد اهل خانه مسئوليت هاي متناسب با توانايي و ظرفيت ذهني شان داده ايم و يا به دليل نداشتن وقت كافي، براي رها شدن از قيود و تعهدات مشترك افرادمان را به انجام مسئوليت هايي اجبار و عادت داده ايم؟
آيا در زمان تشويق يا تنبيه فرزندمان، ملاك و معيارهاي درستي داشته ايم و يا براساس حدس و گمان و از روي بي حوصلگي براي خالي نبودن عريضه تصميم به تشويق يا تنبيهي نامتناسب گرفته ايم؟
واقعيت اين است كه مديران موفق آنهايي هستند كه ابتدا در محيط خانه، مديريت را تمرين كرده اند و طعم شايستگي را ابتدا از نگاه رضايتمند همسر و فرزند چشيده اند. اين مديران با نيرويي مضاعف و دلگرمي خاصي وارد محل كار خود شده و سعي مي كنند تا روشي دلسوزانه و مشابه خانه بر كار اعمال كنند و جو همكاري براي رسيدن به اهداف مشترك را آماده و پياده كنند.
آنها انجام كار برايشان مشكل نيست، چرا كه رضايتمندي و موفقيت را در اثر نوع كاركردشان هر لحظه احساس مي كنند. با قاطعيت تصميم مي گيرند و اجرا مي كنند چرا كه مهر تأييد را از طرف خانواده به همراه دارند.
با اين مقايسه مي توان براي پي بردن به ميزان لياقت و كفايت مديريت در خانه از فرزندان دلبندمان كه هر آنچه مي كنيم، براي آنهاست بخواهيم تا به ما امتياز دهند و نيز مي توانيم پيشنهادهاي زير را مطالعه و در صورت لزوم به كار گيريم:
۱ در تصميم گيري، مشاركت و اقتدار را رعايت كنيد.
فرزندان، ما را به عنوان انساني قوي تر از خود مي شناسند و نيازمند توجه و كمك فكري ما در اكثر شرايط هستند. اما در واقع آنها در ابراز اين نياز توانايي شما را در حل مسأله مي سنجند و به دنبال اين هستند كه آيا شما از پس مشكل پيش آمده مانند يك پروژه كاري برمي آييد يا نه؟
لذا ابتدا فكر كنيد، با فرزند مشورت كنيد و سپس تصميم خود را با اقتدار بيان كنيد.
۲ برنامه داشته باشيد و آن را شفاف اعلام كنيد.
واقعيت اين است كه افراد تمام تلاش خود را براي تنظيم برنامه كاري مدون و حساب شده به كار مي گيرند و در آن برنامه، كمتر زماني را براي بودن با خانواده در نظر مي گيرند و اين امر رابطه مستقيم با ميزان قبول مسئوليت هاي اداري و رسمي افراد دارد. هر چه قدرت كار بيشتر، غيبت در خانه هم بيشتر.
... اما بايد در لحظاتي هر چند كوتاه كه با خانواده هستيد، از برنامه هاي كوتاه مدت و بلندمدت خود براي افراد خانواده سخن بگوييد و جايگاه و وظيفه هر يك از افراد را بيان كنيد و سپس سخنان آنها را هم گوش دهيد. موضوع هايي مثل تعمير يا تعويض خانه، انتخاب يك گردش و دعوت از دوستان، اغلب جالبند و جزيي از برنامه زندگي هر خانواده اند. اين امر علاوه بر آموزش صحيحي كه براي فرزند به همراه دارد، اين باور را ايجاد مي كند كه اين مدير قدرتمند در خانه هم مثل محيط كارش داراي برنامه است.
۳ در اجراي برنامه ها ثابت قدم باشيد.
سعي كنيد فرزند شما خود را در قبال برنامه اي كه تدوين شده، مسئول نشان دهد. اگر براي مسافرت نقشه مي كشيد، از او بخواهيد ليست وسايل مورد نياز را فراهم كند (توانايي او را در نظر بگيريد.) پيگير برنامه ها باشيد و حتي اگر فراموش مي كنيد، از همسرتان بخواهيد كه به شما يادآوري كند.
فرزند بايد بداند كه فقط حرف نمي زنيد و براي اجراي برنامه ها همان قدر اصرار داريد كه در محيط كارتان. اگر فرزند كارش را انجام نداد از او توضيح بخواهيد و نيز در اجرا كمكش كنيد تا او بداند فردي مفيد در برنامه هاي شماست.
۴ در قلمرو خانه، معيارهاي ارزيابي را واضح بيان كنيد.
گاهي اوقات كودك تشويق مي شود، اما نمي داند براي چه و يا تنبيه مي شود، بدون اينكه علت واقعي را بداند. يك مدير مدبر معيارهاي ارزيابي را براي هر موضوع مشخص مي كند و از افراد مي خواهد كه براي رسيدن به ايده آل تلاش كنند. تصور كنيد فرزند شما با دوستش مشغول بازي بوده و سهواً باعث شده تا دوست او صدمه ببيند. اما فرزند شما به دروغ تقصير را به عهده ديگري مي گذارد و شما از موضوع مطلع شده و تصميم به تنبيه او مي گيريد. بله البته تنبيه لازم است. اما به فرزند خود بگوييد كه او را به چه دليل تنبيه مي كنيد؟ به دليل آسيبي كه به دوستش رسانيده و يا به دليل دروغي كه گفته است و يا هر دو؟
در پايان اگر پزشكي زبردست، استادي كارآمد، تاجري موفق و يا خانه داري شايسته هستيم، در پي اين باشيم كه ميزان موفقيت در مديريت خانه را از ديدگاه فرزندانمان هم، بدانيم.

تأملي در نظام پرسش و پاسخ در آموزش و پرورش
پرسشگري و تفكر نقاد
سيما حاج ابوالقاسمي
005694.jpg
از مخالفت نهراسيد، چون فقط بادبادكي مي تواند بالا رود كه با باد مخالف مواجه شود.
چرچيل
يكي از مهمترين وجوه تمايز انسان از ديگر موجودات، قدرت تفكر و خلاقيت، قدرت دستكاري در ذهن و پديده ها، قدرت كشف و توليد ابزار و انديشه هاي جديد است. در دنياي پر از چالش امروز كه حق و باطل، درست و غلط، حقيقت و دروغ سخت به هم آميخته اند، داشتن حس مهارت تشخيص آنها از يكديگر، رمز موفقيت در زندگي است. ذهن نقاد هر چيزي را به راحتي نمي پذيرد و يا رد نمي كند، بلكه ابتدا در مورد آن موضوع، سؤال و استدلال مي كند سپس مي پذيرد يا رد مي كند. داشتن اين نوع تفكر، كمك مي كند تا هنگام تصميم گيري مسأله را از جوانب گوناگون بررسي و نقد كنيم زيرا تفكر نقادانه برپايه پرسيدن، كسب اطلاعات و استدلال قرار دارد و از تعصب و خودرأيي به دور است.
لازم است در مدارس به كودكاني كه به هر طريقي با ما سر و كار دارند، اين مهارت را بياموزيم. زيرا كساني كه فريب ديگران را مي خورند، يا به راحتي جذب گروه ها و افراد ناباب مي شوند، ياد نگرفته اند كه سؤال كنند و به عاقبت كار فكر كنند براي مثال فردي كه داراي تفكر نقاد است و روحيه پرسش و پرسشگري دارد، همواره هنگام دعوت از او به جايي و يا مجلسي مي پرسد: كي؟ كجا؟ با چه كسي؟ چرا؟ چه مدت؟ تفكر نقاد يكي از مهارت هايي است كه خود، زمينه ساز مهارت تصميم گيري و حل مسأله است. به ياد داشته باشيم كه تفكر نقاد با تفكر انتقادي فرق مي كند، چرا كه هدف از انتقاد شايد فقط ايراد گرفتن باشد، ولي تفكر نقاد، نقد و بررسي همه جوانب، نقاط مثبت و منفي موضوع و مقايسه آنها با يكديگر است، براي اينكه بتوانيم تصميم درست تر و منطقي تر بگيريم. اگر هر كس با تفكر در خود بتواند به نقد و بررسي و كنكاش مسائل پيش آمده بپردازد، در مي يابد كه كليد گشايش هر قفل و مشكلي نزد خود اوست و بي جهت آن را در نزد ديگران مي جويد.
تعريف تفكر نقادانه
اين نوع تفكر، نوعي فرآيند شناختي فعال، هدفمند و سازمان يافته است كه شخص با استفاده از آن به بررسي افكار و عقايد خود و ديگران مي پردازد و با ارزيابي و تفسير ماهرانه خود به درك و فهم روشن تر و بهتري دست مي يابد.
اصول تفكر نقادانه
پرسشگري: پرسيدن سؤالات مناسب از خود و ديگران براي فهميدن دقيق تر مطالب.
اطلاعات: جمع آوري اطلاعات از منابع مختلف درباره مطلب يا مسأله مطرح شده.
ارزيابي: بررسي اطلاعات جمع آوري شده درباره مطلب يا مسأله مطرح شده و ارزش گذاري آنها.
نتيجه گيري: در نظر گرفتن و انتخاب بهترين و صحيح ترين مفهوم يا راه حل براي مطلب يا مسأله مطرح شده.
ويژگي افرادي كه داراي تفكر نقادانه هستند
- روحيه پرسش و پرسشگري دارند.
- نسبت به مسائل ديد وسيع و دقيقي دارند.
- هرچيزي را به سادگي و بدون تفكر، نه مي پذيرند و نه رد مي كنند.
- همواره به كليه جنبه هاي مثبت و منفي مسأله توجه مي كنند و يكسو نگر نيستند.
- گوينده اي متفكر و منطقي و شنونده اي فعال هستند.
- به اين مسأله واقفند كه ممكن است حرف يا راه حل ديگران يا خودشان هميشه درست نباشد.
- چون به عاقبت كار مي انديشند، معمولاً فريب وعده هاي ديگران را نمي خورند.
راهكارهاي پرورش تفكر نقادانه
- درباره هر موضوعي با سؤالات مناسب و مرتبط، اطلاعات بيشتري به دست آوريم.
- درباره مسائل پيش آمده فكر كنيم و دچار احساسات و هيجانات كاذب نشويم و از قضاوت عجولانه و تعصب درباره موضوعات بپرهيزيم.
- قبل از پاسخگويي به مسائل فكر كرده، سپس تصميم گيري و عمل كنيم.
- از عقايد و نظريات خود دفاع معقولانه و منطقي كرده و زود تسليم نشويم.
- جلسات گفتگو درباره مسائل اجتماعي و يا روزمره در خانواده و مدرسه ترتيب داده و همه را به شركت فعالانه در اين جلسات تشويق كنيم.
- مشوق خوبي براي مسئولانه فكر كردن خود و ديگران، به ويژه كودكان باشيم.
- براي رشد تفكر نقادانه در كودكان و نوجوانان، مطالعه زندگينامه افراد نقاد، مفيد و مؤثر است.
ديويد ايزمن مي گويد: همه جملات را با دقت بخوان و در پايان همه آنها علامت ؟ بگذار.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    دانش فناوري    |    بـورس    |    زادبوم    |
|   حوادث    |    بين الملل    |    فرهنگ و آموزش    |    سياسي    |    شهر تماشا    |    سلامت    |
|   شهري    |    ورزش    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |