|
|
|
|
|
|
|
شباهت دردسرساز پيرمرد با يك مرده!
گروه حوادث - چهار برادر وقتي متوجه شدند پدر 75 ساله آنها تصادف كرده است، او را به بيمارستان بردند. اما با وجود تلاش پزشكان پيرمرد جان باخت و برادران با غم و اندوه جسد وي را تحويل سردخانه بيمارستان دادند ، اما وقتي از بيمارستان به خانه بازگشتند كسي كه در را به روي آنها باز كرد پدر 75 ساله آنها بود.
اين ماجراي عجيب اما واقعي، بعد از ظهر روز شنبه 11 آذرماه و با پيدا شدن پيكر نيمه جان پيرمردي 75 ساله در منطقه ياغچي آباد تهران كليد خورد. شباهت بسيار زياد پيرمرد مجروح با پيرمردي به نام ولي كه از سال ها پيش در همان منطقه زندگي مي كرد، باعث شد ساكنان محل با اين تصور كه او ولي است ماجرا را به پسرانش اطلاع دهند و پسران اين مرد كه فكر مي كردند پيرمرد مجروح پدر آنهاست، او را به بيمارستان اميرالمؤمنين (ع) بردند.
پزشكان وقتي ديدند حال پيرمرد مجروح بسيار وخيم است او را به بخش مراقبت هاي ويژه انتقال دادند و تلاش براي نجات جان او را آغاز كردند. اين در حالي بود كه پسران پيرمرد پشت در اتاق ccu با چشماني اشكبار براي سلامتي پدرشان دعا مي كردند، آنها براي آنكه ديگر اعضاي خانواده نگران نشوند تصميم گرفته بودند تا روشن شدن وضعيت پدر چيزي به آنها نگويند. ساعاتي بعد وقتي نفس هاي پيرمرد به شماره افتاد، پزشكان بيمارستان با دادن شوك برقي هم نتوانستند نجاتش دهند و به اين ترتيب پيرمرد 75 ساله جان خود را از دست داد. پسران ولي كه از ماجرا مطلع شده بودند بيش از يك ساعت در كنار پيكر بي جان او گريستند و اشك ريختند و سرانجام لباس ها و وسايل پيرمرد را از بيمارستان تحويل گرفتند و با انتقال جسد پيرمرد به سردخانه با غمي بسيار راهي خانه شدند. دقايقي بعد در حالي كه پسران پيرمرد اشك ريزان به در خانه رسيده و در اين انديشه بودند كه چگونه ماجرا را به ديگر اعضاي خانواده بگويند، با فشردن زنگ خانه كسي كه در را به روي آنها باز كرد پدر پيرشان بود كه چند ساعت گذشته را به مغازه يكي از دوستان رفته و با او به گفت و گو نشسته بود.
مردان جوان كه فكر مي كردند همه چيز توهم بوده است، وقتي به خود آمدند و به بيمارستان رفتند متوجه شدند پيرمردي كه جسدش در سردخانه است، مردي غريبه است كه شباهت زيادي به پدرشان دارد و حتي زماني كه آنها جسد او را در آغوش گرفته بودند نيز متوجه اين ماجرا نشدند. به اين ترتيب، همگي به خانه برگشتند؛ در حالي كه مصيبت از دست دادن پدر را براي ساعاتي تجربه كرده بودند.
|
|
|
ربودن دختران جوان 2 روز بعد از آزادي از زندان
|
|
گروه حوادث- جواني كه بعد از محكوميت 6 ساله ، 3 روز قبل از زندان آزاد شده بود، شب گذشته هنگامي كه به همراه دو جوان شرور ديگر با تهديد چاقو و گاز اشك آور قصد ربودن دو دختر جوان را داشت، در دام پليس افتاد.
بعد از ظهر ديروز دختر جواني به نام ستاره بعدازپايان كلاس ، دانشگاه را ترك كرد تا به خانه بازگردد ، در خيابان مقابل دانشگاه سوار خودروي پيكاني كه سه سرنشين مرد داشت شد، لحظاتي بعد راننده در مقابل دختر ديگري به نام هنگامه كه گيتاري به همراه خود داشت ترمز كرد و او نيز در كنار ستاره جاي گرفت.
لحظاتي بعد راننده كه وانمود مي كرد از ترافيك كلافه شده است به يك مسير فرعي پيچيد،پس از اعتراض ستاره و دختر ديگري كه كنار او بود، دختران جوان تازه متوجه شدند سه سرنشين خودرو با يكديگر همدست هستند و قصد ربودن آنها را دارند. دو دختر جوان كه در شرايط وحشتناكي گرفتار شده بودند در يك لحظه براي نجات ازدست ربايندگان شروع به فرياد زدن كردند. در اين هنگام يكي از ربايندگان به نام طاهر براي ساكت كردن دختران جوان با گاز اشك آور و چاقو به تهديد آنها پرداخت اما دختران جوان كه حاضرنبودند به هيچ قيمتي تسليم ربايندگان شوند، با طاهردرگيرشدند و درنهايت، هنگامه خودرا ازخودرو بيرون انداخت.
آغازتعقيب وگريز پليسي
ساعت 21و۳۰دقيقه روز۱۹آذر ماموران گشت پليس درتقاطع بلواراستخر دختري جوان را ديدند كه از داخل خودرو پيكان سفيد رنگي به بيرون پرت شد،ولي در حاليكه زن ديگري نيز در داخل خودرو از مردم كمك مي خواست راننده با سرعت سرسام آوربه حركت خود ادامه مي داد.
با مشاهده اين صحنه ماموران گشت به راننده دستور ايست دادند اما هنگامي كه راننده بدون توجه به دستور پليس اقدام به فرار كرده و يكي از سرنشينان خودرو نيز به سمت پليس شليك كرد، مأموران كه احساس مي كردند جان زني كه در داخل خودرو است در خطر مي باشد، با شليك 5تيرهوايي سعي كردند راننده را وادار به تسليم كنند ، اما راننده همچنان با سرعت به فرار ادامه مي داد تا اينكه درنهايت كنترل خودرو را از دست داد و با خودروي ديگري برخورد كرد و تعقيب وگريز خاتمه يافت. با اين تصادف سرنشينان جوان پيكان ،با رها كردن دختر، وحشتزده با پاي پياده اقدام به فرار كردند، اما پليس بعد از چند دقيقه تعقيب موفق شد دو نفر از آنان به نام هاي طاهر ومحمد دستگير كند ولي همدست ديگر آنها به نام مهران كه تنها 16سال سن دارد ومسلح به كلت كمري بود، متواري شد.
طاهركه 27سال سن دارد وداراي
8 فقره سابقه كيفري درخصوص سرقت خودروست يكشنبه شب بعد از انتقال به اداره 5 آگاهي تهران به كارآگاهان گفت: دوروز قبل از اين ماجرا بعداز پايان محكوميت ۶ ساله ام در پرونده سرقت خودرو از زندان آزاد شدم .
بعدازرهايي از زندان به خانه محمد كه با او در زندان دوست شده بودم رفتم و در آ نجا همراه نوجواني به نام مهران كه ازهم محلي هاي محمد بود سواربر خودرو او تصميم به گردشي در شهر گرفتيم كه وسوسه سرقت به سرمان زد، و در مسيرمان اين دو دختر را سوار كرديم ، اما آنها وقتي ازنقشه ما مطلع شدند شروع به دادوفريادكرده ودختر دوم با پرت كردن خود به بيرون ازخودرو توجه پليس را جلب كرد.
طاهر در ادامه مدعي شد كه آنها قصد آزار دختران را نداشته اند و تنها مي خواسته اند گيتار دختر دوم را بدزدند .
اين درحالي است كه محمد كه يك ماه پيش اززندان آزاد شده بود مدعي است عامل اجراي اين نقشه طاهر بوده و وقتي طاهر شروع به تهديد دختران با چاقوكرد اوچاره اي جز همراهي دوستش نداشت!
|
|
|
وسوسه ميليوني براي دستگيري قاچاقچي
|
|
گروه حوادث- قاچاقچي حرفه اي كه به خاطر ترس از پليس هيچ وقت خودش در معامله ها حاضر نمي شد، زماني كه ماموران مخفي پليس وي را با وعده معامله يك تن مرفين وسوسه كردند، با حضور در سر قرار در معامله صوري با پليس به دام افتاد.
اوايل آبان ماه ماموران مبارزه با مواد مخدر ساوجبلاغ از فعاليت يك باند بزرگ توزيع مواد مخدر كه سرپرستي آن را فردي به نام بهروز بر عهده داشت اطلاع يافتند. ماموران در بررسي هاي مقدماتي خود دريافتند بهروز از افراد حرفه اي در تهيه و توزيع مواد مخدر است، اما خودش هيچگاه بر سر قرار معامله حاضر نمي شود و براي اينكه شناسايي نشود معامله ها را با هماهنگي واسطه ها و زيردستانش انجام مي دهد. كارآگاهان پليس كه دريافته بودند با يك قاچاقچي حرفه اي روبرو هستند، با فعال كردن منابع و مخبرين خود اين قاچاقچي را در هشتگرد جديد شناسايي كرده و دريافتند نام واقعي اين مرد محمد حسين است با اين اطلاعات ،ماموران مخفي پليس در عملياتهاي تخصصي توانستند در چندين جلسه، قاچاقچي حرفه اي را ملاقات كرده و با جلب اعتماد وي وارد يك معامله صوري مرفين با او شوند.
به اين ترتيب، روز معامله هنگامي كه محمد حسين با حضور در محل قرار كه در ابتداي ورودي شهر جديد هشتگرد بود در داخل يك خودرو بود به دام افتاد. سرهنگ بابانژاد- فرمانده انتظامي ساوجبلاغ- با اعلام اين خبر گفت: با دستگيري متهم، دو تن از همدستان وي به نام هاي مجيد و رضا نيز به دام افتادند كه از آنها 9240 گرم مرفين كشف شد. تلاش ماموران براي دستگيري بقيه اعضاي اين باند ادامه دارد.
|
|
|
سرقت 15 ميليوني از مرد طلافروش
گروه حوادث - با شكايت يك طلافروش كه مدعي است سه مرد جوان بعد از فريب وي به بهانه معامله سكه هاي طلا، 15 ميليون تومان از وي سرقت كرده اند ، دستگيري متهمان در دستور كار پليس تهران قرارگرفت.
روز۴ آذر، مرد طلافروشي با مراجعه به اداره 11آگاهي تهران مدعي شد سه جوان پس از فريب وي با سرقت 15 ميليون تومان پول همراه وي از محل گريخته اند. مرد طلافروش به افسر پرونده گفت : چند روز قبل مرد شيك پوشي به مغازه طلا فروشي ام آمد و پس از آنكه يك سكه طلاي بهار آزادي به من نشان داد مدعي شد تعداد زيادي از اين سكه ها دارد كه به خاطر مشكل مالي اي كه برايش به وجود آمده، قصد فروش آنها را زير قيمت بازار دارد، اما وي گفت تمامي پولها بايد نقد باشد تا معامله صورت گيرد.
با تصور معامله اي پر سود، قبول كردم تمامي سكه هاي اين مرد را يكجا خريداري كنم و با پيشنهاد فروشنده ناشناس قرار ملاقاتي براي روز بعد در منطقه فرحزاد گذاشتيم و قرار شد من با 15 ميليون تومان پول نقد به سر قرار بروم. هنگامي كه در ساعت مقرر به محل قرار رفتم، مرد شيك پوش به همراه دو مرد ديگر، سوار بر يك خودرو پيكان به محل آمدند و از من خواستند سوار خودروي آنها بشوم، من نيز غافل از دامي كه سه مرد جوان براي ربودن پولي كه همراه داشتم پهن كرده اند سوار خودرو شدم، اما بعد از راه افتادن خودرو در ميانه راه آنها با چرب زباني مرا به خانه اي در همان حوالي كشاندند تا در آنجا بقيه حرفهايمان را بزنيم. طلافروش مالباخته در ادامه گفت: به محض ورود به خانه سه مرد چهره واقعي خود را نشان داده وبا تهديد و شكنجه 15ميليون تومان پولي را كه براي خريد سكه ها با خود داشتم از من گرفتند، آنها بعد از چندين ساعت اسارت مرا بار ديگر سوار خودرو كرده ودريك منطقه خلوت رها كرده و به سرعت فرار كردند، اما آنها با اينكه دست به سرقت ميليوني از من زده اند ، باز هم مرا رها نمي كنند و مرد شيك پوش كه اولين بار شماره تلفن همراهم را به وي داده بودم ، دائما با من تماس گرفته و تهديد مي كند در صورت شكايت مرا به قتل مي رساند. با شكايت مرد طلافروش دستگيري سارقان آدم ربا در دستور كار كارآگاهان اداره يازدهم آگاهي قرار گرفت.
|
|
|
عامل قتل سرباز ربوده شده شناسايي شد
گروه حوادث- تحقيقات درخصوص پرونده گروگانگيري مرگبار به شناسايي متهم اصلي جنايت ختم شد.
دوشنبه هفته گذشته، ماموران به خودرو پژو 405 كه به طرز مشكوكي در خيابان افسريه پارك شده بود، مشكوك شده و آن را به پاركينگي در خيابان خاوران انتقال دادند. بعد از گذشت دو روز، هنگامي كه كسي سراغ خودرو را نگرفت، پليس به بازرسي خودرو پرداخت و راز جنايتي خاموش فاش شد. با گشوده شدن در صندوق عقب خودرو، پليس با جسد پسرجواني كه ميان فرش پيچيده شده بود و چند روزي از مرگ وي مي گذشت مواجه شد. به اين ترتيب، كارآگاهان اداره 10 آگاهي تهران براي بررسي صحنه جرم به محل اعزام شدند و در بررسي هاي اوليه دريافتند علت اوليه مرگ پسر جوان خفگي بوده است.
بر پايه اين گزارش، تحقيقات نشانگر اين بود كه چند روز قبل از كشف جسد، خانواده مرد جوان كه ساكن اسلامشهر هستند با مراجعه به پليس، ربوده شدن فرزندشان را كه سوار بر خودرو برادرش ناپديد شده بود گزارش داده و اعلام كرده بودند آدم ربايان درخواست 15ميليون تومان درقبال آزادي وي كرده اند كه با كشف جسد وي، رسيدگي به پرونده
آدم ربايي وارد مرحله جديدي شد. روز گذشته، بازپرس شاملو رئيس شعبه اول دادسراي جنايي تهران درمورد اين پرونده گفت: كارآگاهان جنايي پايتخت بعد از بررسي چند روزه بر روي پرونده اين جنايت به سرنخ هاي مناسبي در شناسايي عامل قتل رسيده اند كه به نظر مي رسد از دوستان مقتول باشد كه به انگيزه مالي مرتكب جنايت شده است.
|
|
|
قصاص براي زن شوهركش
گروه حوادث ـ زني كه شوهرش را كشت و جنازه او را در اتاق پذيرايي خانه اش دفن كرد، صبح ديروز از سوي قضات شعبه 71 دادگاه كيفري تهران به مرگ محكوم شد.
ماجراي اين حادثه از سوم بهمن 83 درپي شكايت زن سالخورده اي به دادسراي جنايي تهران مبني بر ناپديد شدن پسرش به نام احمد و شكايت از عروسش كه مدعي بود همسرش براي كار به تركيه رفته است، در دستور كار قرار گرفت.
ماموران در بررسي هاي مقدماتي متوجه تناقض گويي اين زن شدند تا اينكه شك بازپرس و پليس جنايي تهران به لق بودن موزاييك هاي اتاق پذيرايي خانه احمد، مسير تحقيقات را وارد مرحله تازه اي كرد. با خاكبرداري اتاق پذيرايي، جنازه شوهر نگون بخت كه
۹ ماه از مرگش مي گذشت از عمق دومتري كشف شد و كليد معما به دست آمد. زهرا كه گفته مي شد با دوست شوهرش به نام هوشنگ رابطه پنهاني داشت به قتل اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را بداخلاقي همسرش عنوان كرد.زهرا و هوشنگ در شعبه 71 دادگاه كيفري استان در حالي به تشريح جزئيات جنايت پرداختند كه قاضي عزيزمحمدي دستور پخش فيلم بازسازي صحنه را صادر كرده بود. صبح ديروز ، 5 قاضي دادگاه زن جوان را به اتهام قتل همسرش به قصاص محكوم كردند اما هوشنگ از اتهام رابطه شيطاني با زن همسركش تبرئه شد.
|
|
|