سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره۴۱۵۶ - Dec 12, 2006
خزان سينما
سينماي ايران پس از گيشه رويايي نيمه اول سال، در فصل پاييز افت محسوسي را تجربه كرد. در حالي كه كمتر از دو ماه تا آغاز جشنواره باقي مانده شايد فيلم تازه الوند بتواند گرما را به گيشه بازگرداند
005700.jpg
005703.jpg
سعيد مروتي
فيلم هاي اكران شده در نيمه اول سال 85 ، به لحاظ اقتصادي چشم اندازي اميدواركننده را نويد مي دادند. وقتي براي اولين بار فيلمي از مرز يك ميليارد تومان فروش گذشت و چند فيلم هم بالاي 500 ميليون فروختند، همه چيز در مقايسه با سالهاي گذشته اميدواركننده به نظر مي رسيد. در مقايسه آماري ميان فروش فيلم ها در سال 85 با سال 84 ؛ رشد چشمگيري مشاهده مي شد. عده اي اين افزايش را به پاي بالا رفتن قيمت بليت سينماها نوشتند، ولي با احتساب اين افزايش قيمت هم، باز همه چيز حكايت از بالا رفتن تعداد تماشاگران داشت.با آغاز فصل پاييز، گيشه سينماها هم خزان را تجربه كرد. فروش هاي يك ميلياردو پانصد ميليون توماني بهار و تابستان در پاييز تداوم نيافت. بخشي از آن هم قطعاً به اغتشاشاتي باز مي گردد كه در سه ماه اخير در اكران فيلم ها حاكم بوده است. چند بار پيش آمد فيلمي كه داراي پروانه نمايش بود و با سينماها همه قرارداد بسته بود در آستانه اكران جايش را به فيلمي ديگر داد.
به همين خاطر جز ملودرام اشك انگيز م مثل مادر ، بقيه فيلم هاي اين فصل با فروشي متوسط روبه رو شدند.در ميان فيلم هايي كه به تازگي اكران شده اند، بي وفا در طول دو هفته كاركردي معمولي داشته و زمان براي قضاوت درباره سرنوشت اقتصادي گيس بريده هنوز زود است.در روزهايي كه آمار تماشاگران فيلم م. مثل مادر هم با گذشت نزديك به 50 روز از اكرانش، قدري افت داشته است، از تله به عنوان فيلمي كه جان تازه اي به اكران پاييز خواهد داد، نام برده مي شود.
پيروزي احساسات
شبي كه فيلم م. مثل مادر در خانه سينما براي منتقدان و اهالي سينما به نمايش درآمد، كمتر كسي پيش بيني مي كرد اين ساخته ملاقلي پور با اقبال تماشاگر مواجه شود. با توجه به اينكه فيلم به خصوص از سوي منتقدان ضعيف تر از ديگر ساخته هاي ملاقلي پور ارزيابي شده بود،  گمانه زني ها حاكي از اين بود كه م.مثل مادر فروش جالب توجهي نخواهد كرد.در حالي كه گفته مي شد فيلم به خاطر آنكه در لحظاتي مبدل به سوهان اعصاب تماشاگر مي شود؛ همين پاشنه آشيل اتفاقاً بدل به برگ برنده آن براي فروش شد. با تبليغات گسترده و دامنه دار تهيه كننده، خانواده ها به تماشاي فيلم آمدند و اتفاقاً از همين جنبه همه با آن ارتباط برقرار كردند. تماشاگري كه سالها عادت كرده بود فقط براي خنديدن به سينما بيايد، به ديدن م.مثل مادر آمد تا اشك بريزد. اين يعني گريه به اندازه خنده اهميت دارد و بلكه گريه حاصل عميق شدن روح انسان است. به اين ترتيب ضعيف ترين ساخته ملاقلي پور در يك دهه اخير، مبدل به پرمخاطب ترين فيلم او شد. اين يعني مخاطب عام به سوژه اهميت مي دهد و گاهي ساختار فني را نمي بيند. م. مثل مادر احتمالاً از مرز 500 ميليون تومان هم عبور خواهد كرد كه ده برابر فروش فيلم قبلي ملاقلي پور (مزرعه پدري) است.
روايت هاي متفاوت و واكنش تماشاگر
فيلم هاي تقاطع و چه كسي امير را كشت؟ در حالي آخرين روزهاي نمايش شان را سپري مي كنند كه در حد انتظار سازندگانش با استقبال مواجه نشدند. فيلم هايي كه با ساختار روايي متفاوت ساخته شده بودند و تصور مي شد كه به يمن حضور ستاره هاي پولساز تماشاگران زيادي را جلب خواهند كرد.در اين ميان تقاطع ، با توجه به اينكه هم روايت سر راست تر و قابل هضم تري داشت و هم شرايط اكران مساعدتري، فروش بهتري داشت. 220 ميليون فروش براي فيلمي كه با لحني تلخ روايتگر معضلات طبقه متوسط شهري است، رقم نسبتاً قابل قبولي است. هر چند با توجه به حضور بازيگران شاخص و هزينه هاي بالاي فيلم بعيد به نظر مي رسد كه صرف اين فروش بازگشت سرمايه اوليه را به همراه داشته باشد. چه كسي امير را كشت؟ كه بيشترين واكنش هاي تماشاگران را به دنبال داشت، بحث انگيزترين فيلم اكران پاييز به شمار مي آيد. در روزهاي اول نمايش فيلم، در تعدادي از سينماهاي واقع در نقاط مركزي و جنوب شهر تهران، تماشاگران با شكستن شيشه و درخواست بازپس گرفتن پول بليت خود نسبت به فيلم واكنش نشان دادند. حضور پرتعداد ستاره هايي كه نامشان تداعي كننده فيلم هاي مخاطب محور و گيشه اي است در فيلمي كه در روايت داستان، بسياري از قواعد مرسوم قصه گويي را كنار گذاشته، تماشاگري را به سالن آورد كه مخاطب چه كسي... نبود. وقتي سازندگان فيلم عبارتي مبني بر اينكه فيلم داستان متعارفي ندارد را در سينماهاي نمايش دهنده نصب كردند، ديگر واكنشي از تماشاگران مشاهده نشد.
چه كسي امير را كشت؟ به فروش 120 ميليوني اش دست يافت كه با توجه به بداعت هاي فرمي فيلم، رقم قابل اعتنايي است، ولي اگر حضور ستاره هاي پولسازي چون نيكي كريمي، مهناز افشار، امين حيايي، محمدرضا شريفي نيا و... را ملاك قرار دهيم، بايد گفت دومين فيلم مهدي كرم پور در گيشه انتظارات را برآورده نكرده است.
معناگراي پرفروش
فيلم معناگراي وقتي همه خواب بودند به عنوان اثري معناگرا در دو سينما نمايش خود را آغاز كرد، ولي اقبال نسبي تماشاگر، موجب افزايش سالن هاي فيلم شد. فيلمي كه با حضور محمدرضا فروتن توانست تماشاگر را به سالن جذب كند و به فروش 120 ميليون توماني دست يابد.
قتل آن  لاين را هم بايد فيلمي ناميد كه از اغتشاشات حاكم بر اكران فيلم ها بيشترين بهره را برد و با وجود فروش نه چندان جالبش مدتي طولاني بر پرده دوام آورد. فيلم تا امروز 180 ميليون فروخته است كه با توجه به زمان طولاني اكرانش رقم قابل توجهي محسوب نمي شود.
فيلم پرلكنت تلويزيوني
ابراهيم خليل الله هم با وجود تيزرهاي تلويزيوني فراوانش در طول بيش از 70 روز نمايش به سختي از مرز 100 ميليون تومان گذر كرد. پس از اكران موفق مريم مقدس ، عده اي درپي تجديد اين توفيق بوده اند، ولي هيچ كدام از آنها موفق به اين كار نشده اند. فيلم مذهبي ابراهيم خليل الله هم يكي از اين فيلم ها بود كه ضعف هاي ساختاري فراوان و لكنت هاي بياني اش از آن اثري ملال آور و پرايراد ساخته بود. به همين خاطر حتي تبليغات گسترده رسانه اي اين محصول تلويزيون، هم نتوانست فروش قابل توجهي را براي آن به ارمغان بياورد.
تلاش براي تثبيت
بي وفا اولين ساخته بلند سينمايي اصغر نعيمي پس از دو هفته اكران به فروشي بالاي 100 ميليون تومان دست يافته است كه براي فيلمي متعلق به سينماي بدنه، آغاز نسبتاً اميدواركننده اي به شمار مي آيد. نعيمي كه سابقه سالها فعاليت در مطبوعات را دارد، در اولين ساخته اش كوشيده تا موقعيت خود را در سينماي حرفه اي تثبيت كند.
شريفي نيا به جاي ملك مطيعي
جمشيد حيدري كه در دهه 60 يكي از فيلمسازان پركار محسوب مي شد پس از سالها دوري از سينما، با فيلم گيس بريده دور تازه اي از فعاليت هنري خود را آغاز كرده است.
با توجه به اينكه زمان زيادي از اكران فيلم نمي گذرد، نمي توان درباره كاركرد اقتصادي آن اظهارنظر كرد. فيلمي كه با توجه به ضعف هاي فراوانش حضور بازيگري چون گلشيفته فراهاني در آن، كمي عجيب به نظر مي رسد. محمدرضا شريفي نيا هم در فيلم، نقشي را بازي كرده كه در دهه پنجاه شمسي معمولاً ناصر ملك مطيعي آن را ايفا مي كرد.
اميد گيشه
درحالي كه با وجود بسته شدن قرارداد فيلم تله با سينماها گفته مي شد، الوند قصد دارد فيلمش را در جشنواره فجر نمايش دهد، در نهايت سازندگان فيلم تصميم گرفتند آن را از اين هفته به اكران عمومي درآورند.
تله كه براساس فيلمنامه اي از ايرج افشار ساخته شده از مضموني اجتماعي برخوردار است. فيلم روايتگر زندگي يك دكتر جوان است كه به خاطر گذشته نامطلوبش، پس از ازدواج با شك و ترديد همسرش مواجه مي شود.حضور بازيگراني چون محمدرضا گلزار، مهناز افشار و امين حيايي در كنار داستاني پرفراز و نشيب و همچنين سابقه الوند در ساخت ملودرام هاي پرفروش؛ تله را به نقطه اميد اكران سينماها پيش از برگزاري جشنواره فجر مبدل كرده است. از تله به عنوان يك اثر تجاري خوش ساخت و آبرومند نام برده شده است. فيلمي كه مي گويند مي تواند گيشه نسبتاً سرد سينماها را در فصل زمستان، گرم كند.
ستاره هايي كه نيامدند
در حالي كه قرار بود به جاي ستاره مي شود كه در لحظه آخر با ممانعت شوراي صنفي نمايش، امكان نمايش نيافت؛ ستاره است اكران شود؛ در نهايت اين اتفاق نيفتاد.به اين ترتيب ستاره ها راهي به پرده نيافتند. جيراني در روزهايي كه تازه ساخت سه گانه اش درباره سينما را به پايان برده بود، در گفت وگويي آرزو كرد كه هر سه فيلم با هم و در روز ملي سينما به نمايش درآيند. رويايي كه به حقيقت نپيوست. ستاره مي شود پس از كوتاه شدن دقايقي از آن همچنان موفق به اكران نشد. ستاره است هم بي آنكه مشكل خاصي داشته باشد به نمايش درنيامد و فيلم شخصي ستاره بود هم كه از ابتدا اميدي به اكران موفقش وجود نداشت.

نگاه
آماتور در سينما۴
انعكاس حقيقت
گروه ادب وهنر- فيلم سينمايي آماتور ساخته كيشلوفسكي در برنامه  اين هفته سينما۴ به نمايش درمي آيد.  اين ساخته كيشلوفسكي را برخي از منتقدان، اثري نام بردند كه باعث كشف قابليت ها و قريحه  مناسب سينمايي وي شد. خبرگزاري مهر، تحليل كوتاهي درباره  اين فيلم منتشر كرده كه مي خوانيد.
فيلم سينمايي آماتور نقطه آغاز فعاليت هاي هنري كريستف كيشلوفسكي بود كه به سبكي خاص در عرصه ساخت آثار داستاني منجر شد.
اين فيلم با عنوان اصلي Camera Buff هر چند بيست وچهارمين ساخته سينمايي كيشلوفسكي است، اما سبك سينمايي خاص فيلمساز مؤلف، با اين فيلم شكل مي گيرد. او كار خود را با ساخت فيلم هاي كوتاه و مستند و با يك تلقي خاص از سينما آغاز كرد و بعدها پس از ورود به عرصه ساخت آثار بلند داستاني نيز به شكلي موثر آن را ادامه داد.
ساخت فيلم آماتور شرايطي تازه براي فعاليت اين كارگردان در عرصه توليد آثار داستاني به وجود آورد. كيشلوفسكي با تلفيق مولفه هاي انعكاس حقيقت در سينماي مستند و استفاده از وجه روايتگر و ساختگي ژانر داستاني، شيوه اي را به كار مي برد كه ميان واقعيت و خيال در نوسان است. او قصه اي خودساخته را به گونه اي بيان مي كند كه گويي واقعيتي عيني و بيروني است و اجراي پيچيده و تدوين متفاوت، فهم فيلم را براي بيننده عام دشوار مي كند.فيليپ شخصيت اصلي داستان آماتور كارگر ساده يك كارخانه است كه بعد از تولد دخترش يك دوربين فيلمبرداري آماتور مي خرد و تصاويري از كودك و مادرش مي گيرد. همزمان يك جشنواره محلي، مسابقه اي براي فيلم هاي آماتور و خانوادگي ترتيب مي دهد. فيليپ با اين فيلم در جشنواره شركت و مقام نخست را از آن خود مي كند. او آن قدر هيجان زده مي شود كه كار خود را رها مي كند و به فيلمسازي روي مي آورد.


اعتراض به فيلم جديد گيبسون
ايلنا: فيلم جديدي از مل گيبسون درباره تمدن ماياها ؛ عصبانيت آنها را برانگيخت.
مبارزان گواتمالا كه زماني بخش مهمي از امپراطوري مايا را تشكيل مي ژداد ، توصيفات اين فيلم را غيرواقعي خواندند.يكي از مبارزان حقوق بشر اين منطقه گفت: اين كارگردان ماياها را وحشي نشان داده است.اما مشاور باستانشناسي اين فيلم در پاسخ گفت: گيبسون سعي داشت ، بيانيه اي اجتماعي ارائه كند.وي همچنين افزود: گيبسون كه از فيلمنامه نويسان اين پروژه نيز بوده براي اطمينان از صحت و سقم اطلاعاتي كه در فيلم ارائه مي ژشود ، سختي و مشقت زيادي متحمل شد.

شهر تماشا
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |